دوم اسفند :

نفیسه :

133.در این آیه کوشش و تلاش نیکوکاران را تشبیه به یک مسابقه معنوى کرده که هدف نهایى آن آمرزش الهى و نعمتهاى جاویدان بهشت است، مى‏فرماید: «براى رسیدن به آمرزش الهى بر یکدیگر سبقت بگیرید»
از آنجا که رسیدن به هر مقام معنوى بدون آمرزش و شستشوى از گناه ممکن نیست، هدف این مسابقه معنوى در درجه اول مغفرت و دومین هدف آن بهشت قرار داده شده «بهشتى که وسعت آن، پهنه آسمانها و زمین است»
در پایان آیه تصریح مى‏کند که: «این بهشت، با آن عظمت، براى پرهیزکاران آماده شده است»

134.در این آیه پرهیزکاران را معرفى مى‏کند و پنج صفت از اوصاف عالى و انسانى براى آنها ذکر نموده است:
1- «آنها در همه حال انفاق مى‏کنند چه موقعى که در راحتى و وسعتند و چه زمانى که در پریشانى و محرومیتند»
جالب توجه این که در اینجا نخستین صفت برجسته پرهیزکاران «انفاق» ذکر شده، زیرا این آیات نقطه مقابل صفاتى را که در باره رباخواران و استثمارگران در آیات قبل ذکر شد، بیان مى‏کند، به علاوه گذشت از مال و ثروت آن هم در حال خوشى و تنگدستى روشنترین نشانه مقام تقواست.
2- «آنها بر خشم خود مسلّطند»
3- «آنها از خطاى مردم مى‏گذرند»
فرو بردن خشم بسیار خوب است اما به تنهایى کافى نیست زیرا ممکن است کینه و عداوت را از قلب انسان ریشه کن نکند، در این حال براى پایان دادن به حالت عداوت باید «کظم غیظ» با «عفو و بخشش» توأم گردد.
4- آنها نیکوکارند «و خداوند نیکوکاران را دوست دارد»
در اینجا اشاره به مرحله عالیتر از عفو شده، که انسان با نیکى کردن در برابر بدى (آنجا که شایسته است) ریشه دشمنى را در دل طرف بسوزاند و قلب او را نسبت به خویش مهربان گرداند.

5.135-"و آنها که وقتى مرتکب عمل زشتى شوند یا به خود ستم کنند به یاد خدا مى‏افتند و براى گناهان خود طلب آمرزش مى‏کنند".انسان تا به یاد خداست مرتکب گناه نمى‏شود، اما این فراموشکارى و غفلت در افراد پرهیزکار دیرى نمى‏پاید، به زودى به یاد خدا مى‏افتند و گذشته را جبران مى‏کنند «و کیست جز خدا که گناهان را ببخشد»؟
در پایان آیه براى تأکید مى‏گوید: «آنها هرگز با علم و آگاهى بر گناه خویش اصرار نمى‏ورزند و تکرار گناه نمى‏کنند»

136.در این آیه پاداش پرهیزکارانى که صفات آنها در دو آیه گذشته آمد توضیح داده، مى‏گوید:"آنها پاداششان آمرزش پروردگار و بهشتهایى است که از زیر درختانش نهرها جارى است (و لحظه‏اى آب از آنها قطع نمى‏شود) بهشتى که بطور جاودان در آن خواهندبود".پایان آیه مى‏گوید: "این چه پاداش نیکى است براى آنها که اهل عمل هستند"
نه افراد واداده و تنبل که همیشه از تعهدات و مسؤولیتهاى خویش مى‏گریزند.

137. قرآن مجید پیوند فکرى و فرهنگى نسل حاضر با گذشتگان براى درک حقایق، لازم و ضرورى مى‏داند، زیرا از ارتباط و گره خوردن این دو زمان (گذشته و حاضر) وظیفه و مسؤولیت آیندگان روشن مى‏شود، در آیه مورد بحث مى‏فرماید: «خداوند سنتهایى در اقوام گذشته داشته که این سنن هرگز جنبه اختصاصى ندارد و به صورت یک سلسله قوانین حیاتى در باره همگان اجرا مى‏شود»
در این سنن پیشرفت و تعالى افراد با ایمان و مجاهد و متحد و بیدار پیش بینى شده و شکست و نابودى ملتهاى پراکنده و بى‏ایمان و آلوده به گناه نیز پیش‏بینى گردیده که در تاریخ بشریت ثبت است.
به همین جهت قرآن مجید به مسلمانان دستور مى‏دهد «بروید در روى زمین بگردید و در آثار پیشینیان و ملتهاى گذشته و زمامداران و فراعنه گردنکش و جبار دقت کنید، و بنگرید پایان کار آنها که کافر شدند، و پیامبران خدا را تکذیب کردند و بنیان ظلم و فساد را در زمین گذاردند، چگونه بود؟ و سر انجام کار آنها به کجا رسید»؟

138.در این آیه مى‏گوید: «آنچه در آیات فوق گفته شد بیانیه روشنى است براى همه انسانها و وسیله هدایت و اندرزى است براى همه پرهیزکاران»
یعنى در عین این که این بیانات جنبه همگانى و مردمى دارد تنها پرهیزکاران و افراد با هدف از آن الهام مى‏گیرند و هدایت مى‏شوند.


139.درمورد نزول این آیه و چهار آیه بعد از آن روایات متعددى وارد شده که از آنها استفاده مى‏شود این چند آیه دنباله آیاتى است که در باره جنگ احد داشتیم، و این آیات تجزیه و تحلیلى است روى نتایج جنگ احد، زیرا جنگ احد بر اثر نافرمانى و عدم انضباط نظامى جمعى از سربازان اسلام، در پایان به شکست انجامید و جمعى از شخصیتها و چهره‏هاى برجسته اسلام از جمله «حمزه» عموى پیامبر، در این میدان شربت شهادت نوشیدند. در این لحظات حساس که مسلمانان نیاز شدید به تقویت روحى و هم استفاده معنوى از نتایج شکست داشتند این آیات نازل گردید.در این آیه به مسلمانان هشدار داده، مى‏گوید افراد بیدار همانطور که از پیروزیها استفاده مى‏کنند از شکستها نیز درس مى‏آموزند و در پرتو آن،نقاط ضعفى را که سر چشمه شکست شده، پیدا مى‏کنند و با برطرف ساختن آن براى پیروزى نهایى آماده مى‏شوند.«و سست نشوید و غمگین مگردید شما برترید اگر ایمان داشته باشید»یعنى، شکست شما در حقیقت به خاطر از دست دادن روح ایمان و آثار آن بوده.

140. در این آیه درس دیگرى براى رسیدن به پیروزى نهایى به مسلمانان داده شده است که: «اگر به شما جراحتى رسید به آنها هم جراحتى همانند آن رسید»بنابراین، سستى و اندوه شما براى چیست؟! سپس اشاره به یکى از سنن الهى شده است که در زندگى بشر حوادث تلخ و شیرین رخ مى‏دهد که هیچ کدام پایدار نیست، و «خداوند این ایام را در میان مردم بطور مداوم گردش مى‏دهد» تا سنت تکامل از لابلاى این حوادث آشکار شودو سپس اشاره به نتیجه این حوادث ناگوار کرده، مى‏فرماید: «اینها به خاطر آن است که افراد با ایمان، از مدعیان ایمان شناخته شوند»«و یکى از نتایج این شکست دردناک این بود که شما شهیدان و قربانیانى، در راه اسلام بدهید»اصولا ملتى که قربانى در راه اهداف مقدس خود ندهد همیشه آنها را کوچک مى‏شمرد اما به هنگامى که قربانى داد هم خود او، و هم نسلهاى آینده او، به دیده عظمت به آن مى‏نگرند.در پایان آیه مى‏فرماید: «خداوند ستمگران را دوست نمى‏دارد»وبنابراین از آنها حمایت نخواهد کرد.

اعظم :

133 . حضرت علی علیه السلام در تفسیر این آیه فرمودند "سارعوا الی الفرائض " در انجام تکالیف الهی بر یکدیگر سبقت بگیرید .


134 . انفاق سخاوت می خواهد و نه ثروت (فی السراء و الضراء)

135 . امام صادق فرمودند : وقتی این آیه نازل شد ، ابلیس همه یاران خود را جمع کرد و از آنها چاره جویی کرد که پذیرفته نشد . وسواس خناس گفت : من چاره آن را می دانم گفت چگونه ؟ گفت : به آنها وعده می دهم و به آرزوها گرفتارشان می کنم تا دچار گناه شوند ، ووقتی گناه کردند توبه و استغفار را فراموششان می کنم

...خوبه آدم گناهی کرد فوری استغفار کنه و توبه

خوشا آنان که دایم در نمازند ....
خوشا اونایی که مداوم خدا را به یاد دارند چون در این آهی اومده غفلت از یادخداست که باعث گناه کردن میشه

137 . هان ای دل عبرت بین از دیده نظر کن هان
ایوان مدائن را آیینه عبرت دان
تاریخ خیلی درسها برای آموختن داره
یاد جمله ای افتادم که می گفت ملتی که تاریخ نمی داند محکوم به تکرار آن است
حیف که هیچ وقت تاریخ رو دلچسب و خوب برامون درس ندادن

138 . استفاده از کلمه ناس که کلمه ای عام است و به هیچ دوره ای تعلق ندارد ، نشان می دهد که قرآن کتابی روشنگر برای همه مردم و در همه اعصار و قرون است

140 . تلک الایام نداولها بین الناس ... روزگار همیشه یه جور نیست ، تلخ و شیرین داره