قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یِهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ
مشخصات بلاگ
قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا (30 فرقان )
و پیامبر گفت پروردگارا قوم من این قرآن را رها کردند

در تاریخ 93/09/27 تصمیم گرفتیم با گروهی از دوستان روزانه یه صفحه قرآن بخونیم
و هر کس توی هر صفحه ای نکته ای براش جالب بود ، یا چیزی در موردش می دونست ، یا تفسیری در مورد اون صفحه خونده بود رو با یقیه به اشتراک بذاره
اینجا رو هم بنا کردیم برای اینکه اگه خواستیم یه روزی مروری به مطالب بکنیم برامون ساده تر باشه
و یا اگه دوستی وسطای راه بهمون پیوست بتونه مطالب قبلی رو مرور کنه
شایدم یه زمانی بچه هامون خواستن بدونن فهم مادراشون از قرآن چه جوری بوده
هر چند امیدواریم که به زودی حضرت مهدی علیه السلام ظهور کنن و ما و بچه هامون قرآن رو همونجور بفهمیم که باید
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

آخرین مطالب
يكشنبه, ۳ اسفند ۱۳۹۳، ۰۸:۰۶ ق.ظ

68 . صفحه 68

سوم اسفند:

 

نفیسه : 

141. این آیه به یکى دیگر از نتایج طبیعى شکست جنگ احد اشاره شده است و آن این که این گونه شکستها نقاط ضعف و عیوب جمعیتها را آشکار مى‏سازد و وسیله مؤثرى است براى شستشوى این عیوب، قرآن مى‏گوید:
«خدا مى‏خواست در این میدان جنگ، افراد با ایمان را خالص گرداند و نقاط ضعفشان را به آنها نشان بدهد و کافران را تدریجا نابود سازد»


142. این آیه قرآن با استفاده از حادثه احد براى تصحیح یک اشتباه فکرى مسلمانان اقدام مى‏کند و مى‏گوید: «آیا شما چنین پنداشتید که بدون جهاد و استقامت در راه خدا مى‏توانید در بهشت برین جاى گیرید (شما گمان کردید داخل شدن در آن سعادت معنوى تنها با انتخاب نام مسلمان و یا عقیده بدون عمل ممکن است؟) در حالى که هنوز خداوند مجاهدان از شما و صابران را مشخص نساخته است»

143. بعد از جنگ بدر و شهادت پرافتخار جمعى از مسلمانان عده‏اى در جلسات مى‏نشستند و پیوسته آرزوى شهادت مى‏کردند که اى کاش این افتخار در میدان بدر نصیب ما نیز شده بود، مطابق معمول در میان آنها جمعى صادق بودند و عده‏اى متظاهر و دروغگو، اما چیزى طول نکشید که جنگ وحشتناک احد پیش آمد، مجاهدان راستین با شهامت جنگیدند و شربت شهادت نوشیدند و به آرزوى خود رسیدند اما جمعى از دروغگویان هنگامى که آثار شکست را در ارتش اسلام مشاهده کردند از ترس کشته شدن فرار کردند، این آیه آنها را سرزنش مى‏کند، مى‏گوید: «و شما تمنّاى مرگ (و شهادت در راه خدا) را پیش از آن که با آن رو برو شوید مى‏کردید، سپس آن را با چشم خود دیدید در حالى که به آن نگاه مى‏کردید» و حاضر نبودید به آن تن در دهید، چقدر میان گفتار و کردار شما فاصله است!

144.در همان حال که آتش جنگ میان مسلمانان و بت‏پرستان به شدت شعله‏ور بود ناگهان صدایى بلند شد و کسى گفت:محمّد را کشتم ...!
جمعى که اکثریت را تشکیل مى‏دادند به دست و پا افتاده و از میدان جنگ به سرعت خارج مى‏شدند، اما در مقابل آنها اقلیتى فداکار و پایدار همچون على علیه السّلام و أبو دجانة و طلحة و بعضى دیگر بودند که بقیه را به استقامت دعوت مى‏کردند.
آیه در این مورد نازل گردید و دسته اول را سخت نکوهش کرد. مسأله فرد پرستى یکى از بزرگترین خطراتى است که مبارزات هدفى را تهدید مى‏کند، وابستگى به شخص معین اگر چه پیامبر خاتم باشد مفهومش پایان یافتن کوشش و تلاش براى پیشرفت، به هنگام از دست رفتن آن شخص است و این وابستگى یکى از نشانه‏هاى بارز عدم رشد اجتماعى است. آیه مورد بحث با صراحت مى‏گوید: «محمّد تنها فرستاده خداست، پیش از او هم فرستادگانى بودند که از دنیا رفتند آیا اگر او بمیرد یا کشته شود باید شما سیر قهقرایى کنید؟ و به آیین بت پرستى باز گردید»؟«آنها که عقب‏گرد کنند و به دوران کفر و بت پرستى باز گردند تنها به خود زیان مى‏رسانند نه به خدا»زیرا با این عمل نه تنها چرخهاى سعادت خود را متوقف مى‏سازند بلکه آنچه را به دست آورده‏اند نیز به سرعت از دست خواهند داد.در پایان آیه به اقلیتى که در جنگ احد على رغم همه مشکلات و انتشار خبر شهادت پیغمبر، دست ازجهاد برنداشتند اشاره کرده وکوششهای انها را می ستاید وانها را به عنوان شاکران وکسانی که از نعمتها در راه خدا استفاده کردند معرفی میکند:""خداوند این شاکران را پاداش نیکو میدهد""

145. همان طور که گفتیم شایعه بى‏اساس شهادت پیامبر در احد عده زیادى از مسلمانان را به وحشت افکند تا آنجا که از میدان جنگ فرار کردند و حتى بعضى مى‏خواستند از اسلام هم برگردند، در این آیه مجددا براى تنبیه و بیدارى این دسته مى‏فرماید: «مرگ به دست خدا و فرمان اوست و براى هر کس اجلى مقرّر شده است که نمى‏تواند از آن فرار کند»بنابراین اگر پیامبر در این میدان شربت شهادت مى‏نوشید چیزى جز انجام یافتن یک سنت الهى نبود.
از سوى دیگر فرار از میدان جنگ نمى‏تواند از فرا رسیدن اجل جلوگیرى کند همان‏طور که شرکت در میدان جهاد نیز اجل انسان را جلو نمى‏اندازد.سعى و کوشش انسان هیچ گاه ضایع نمى‏شود «اگر هدف کسى تنها نتیجه‏هاى مادى و دنیوى باشد (و همانند بعضى از رزمندگان احد تنها به خاطر غنیمت تلاش کند) بالاخره بهره‏اى از آن به دست مى‏آورد اما اگر هدف عالیتر بود، و کوششها در مسیر حیات جاویدان و فضایل انسانى به کار افتاد، باز به هدف خود خواهد رسید»بنابراین، حالا که رسیدن به دنیا یا آخرت هر دو نیازمند به کوشش است، پس چرا انسان سرمایه‏هاى وجودى خود را در مسیر دوم که یک مسیر عالى و پایدار است به کار نیندازد؟"پاداش شاکران را به زودى خواهیم داد"

146.به دنبال حوادث احد با یادآورى شجاعت و ایمان و استقامت مجاهدان و یاران پیامبران گذشته مسلمانان را به شجاعت و فداکارى و پایدارى تشویق مى‏کند و در ضمن آن دسته‏اى را که از میدان احد فرار کردند سرزنش مى‏نماید:«پیامبران بسیارى بودند که خدا پرستان مبارزى در صف یاران آنها قرار داشتند، آنها هیچ گاه در برابر آنچه (از تلفات سنگین و جراحات سخت) در راه خدا به آنان مى‏رسید سست نشدند و ناتوان نگردیدند و تن به تسلیم ندادند»«بدیهى است خداوند هم، چنین افرادى را دوست دارد که دست از مقاومت برنمى‏دارند»

147. آنها به هنگامى که احیانا بر اثر اشتباهات یا سستى‏ها، یا لغزشهایى گرفتار مشکلاتى در برابر دشمن مى‏شدند، به جاى این که میدان را به او بسپارند و یا تسلیم شوند و یا فکر ارتداد و بازگشت به کفر در مغز آنها پیدا شود، روى به درگاه خدا مى‏آوردند و «گفتار آنها فقط این بود که پروردگارا! گناهان ما را ببخش، و از تندرویهاى ما در کارها صرف نظر کن، قدمهاى ما را استوار بدار، و ما را بر جمعیت کافران پیروز گردان»!

148. آنها با این طرز تفکر و عمل به زودى پاداش خود را از خدا مى‏گرفتند «لذا خداوند هم پاداش این جهان که فتح و پیروزى بر دشمن بود و هم پاداش نیک آن جهان را به آنها داد» در پایان آیه آنها را جزء نیکوکاران شمرده و مى‏فرماید: «خدا نیکوکاران را دوست دارد»

وحیده :

ایه 141: کلمه‌ی «تمحیص» به معنای پاک نمودن از هرگونه عیب، و «محق» به معنای کم شدن تدریجی است.
گویا خداوند در احد می‌خواست نقاط ضعف مسلمانان را به آنان نشان دهد تا به فکر اصلاح و جبران نقایص بیفتند و برای حرکت‌های بعدی آمادگی لازم را داشته باشند.
** گاهی شکست‌های سازنده و بیدارگر، از پیروزی‌های خواب آور مطلوب‌تر است.

**برای اهل ایمان، شکست یا پیروزی سعادت است. زیرا یا شهادت، یا تجربه، یا غلبه بر دشمن را به دست می‌آورد. «لیمحص الله الذین آمنوا»

** آینده‌ی تاریخ به سوی محو و نابودی کفر است. «یمحق الکافرین» و شکست امروز مهم نیست، پایان کار اصل است...

ایه 142: این آیه، به جهاد و صبر و مقاومت مؤمنان اشاره می‌کند. زیرا راه بهشت از طریق صبر و جهاد است. قرآن می‌فرماید: «سلام علیکم بما صبرتم» سلام بر شما اهل بهشت، بخاطر صبر و مقاومتی که داشتید. در این تعبیر لطفی است، نمی‌گوید سلام بر شما بخاطر حج و روزه و یا خمس و زکات، زیرا انجام هر عملی نیازمند صبر و پایداری است.

** ایمان قلبی کافی نیست، تلاش و عمل نیز لازم است. بهشت را به بها دهند نه بهانه. «ام حسبتم ان تدخلوا الجنة و لما یعلم...»

**کلید بهشت، صبر و جهاد است. صبر در برابر مصیبت، معصیت و انجام عبادت و حضور در جبهه‌ی جهاد اکبر و جهاد اصغر. «و یعلم الصابرین»

ایه 143: در شأن نزول این آیه آورده‌اند: پس از جنگ بدر که مسلمانان پیروز شدند و عده‌ای نیز به شهادت رسیدند، برخی از افراد می‌گفتند: ای کاش ما نیز در جنگ بدر در راه خدا به شهادت می‌رسیدیم. ولی همانها در سال بعد در جنگ احد پا به فرار گذاشتند که در این آیه مورد انتقاد و سرزنش قرار گرفته‌اند.

در زیارت شهدای کربلا می‌گوییم: ای کاش ما با شما بودیم و به شهادت می‌رسیدیم. هیچ فکر کرده‌ایم که در مقام عمل، ما چه می‌کنیم؟!؟!؟!؟!؟!

خوش بود گر محک تجربه آید به میان‌
تا سیه روی شود هر که در او غش باشد.


ایه 144: در تفاسیر آمده است: وقتی در جنگ احد از سوی کفار سنگی بر پیشانی پیامبر اصابت کرد و خون جاری شد، صدایی بلند شد که محمد کشته شد. برخی نیز به اشتباه شهادت مصعب را شهادت پیامبر پنداشتند. این شایعه موجب شادی و روحیه گرفتن کفار شد و جمعی از مسلمانان متزلزل پا به فرار گذاشتند. برخی نیز به فکر گرفتن امان از ابوسفیان فرمانده کفار افتادند. در برابر این گروه، مسلمانانی با صدای بلند فریاد می‌زدند: اگر محمد هم نباشد راه محمد و خدای محمد باقی است، فرار نکنید.

** وظیفه پیامبر، ابلاغ پیام خداست. ما هستیم که باید راهش را ادامه دهیم. «و ما محمد الا رسول»

**جامعه‌ی اسلامی باید چنان تشکل و انسجامی داشته باشد که حتی رفتن رهبر به آن ضربه‌ای نزند. «أفان مات او قتل انقلبتم علی اعقابکم»

** ایمان خود را چنان ثابت و استوار سازید که حوادث تاریخ آن را نلرزاند. «أفان مات او قتل»

**دست برداشتن از خط انبیا، سقوط و عقب‌گرد است. «انقلبتم علی اعقابکم»

**مقاومت در راه حق، بهترین نوع شکر عملی است که پاداشش با خداست. «سیجزی الله الشاکرین»

ایه 145:
** با فرار از جنگ، از مرگ نمی‌توانید فرار کنید. «انقلبتم علی اعقابکم... ما کان لنفس»

** مرگ، به دست ما نیست، «کتابا مؤجلا» ولی اراده و هدف به دست ماست. «ومن یرد...»

**حال که دنیا و آخرت در برابر ماست، مسیر ابدیت و رضای خالق را ادامه دهیم. «من یرد... نؤته منها»

**هر نوع انگیزه وعملی بازتاب و عکس العمل مخصوصی دارد. در هر مسیری گام نهیم به مقصدی خاص خواهیم رسید. «من یرد ثواب الدنیا... و من یرد...»


ایه 146:
«ربیون» جمع «ربی» بر وزن «ملی» به کسی گفته می‌شود که ارتباط و پیوند او با خدا محکم و در دین، دانشمند و مقاوم و با اخلاص باشد.

** هنگام احساس ضعف، از زندگی رادمردان تاریخ و مقاومت آنان درس بگیرید. «و کاین من نبى..
**گرچه همه‌ی مجاهدان عزیزند، ولی رزمندگان عارف و عالم حساب دیگری دارند. «ربیون»

** ایمان به خدا، سرچشمه‌ی مقاومت است. «ربیون... فما وهنوا»

** مشکلات نباید عامل سستی وضعف شود، بلکه باید عامل حرکت و تلاش جدیدی گردد. «فما وهنوا لما اصابهم»

** آنچه به انسان روحیه می‌دهد و تحمل مشکلات را آسان می‌کند، در راه خدا بودن آنهاست. «فی سبیل الله»
** فشارها، مردان خدا را وادار به تسلیم نمی‌کند. «وما استکانوا...... و هر چند در بدر پیروز شدید، ولی راه آینده‌ی شما مسلمانان، راه جهاد و مبارزه است، پس باید صبور و مقاوم باشید. (با توجه به آیات قبل و بعد...

ایه 147: این دعا در قران کریم ,از زبان انسان هاى موحد و الهى است که در رکاب پیامبر به جهاد با دشمنان برخاستند و در این راه ,نه سست شدند و نه به خاطر سختى هایى که به آنها رسید,از خود ضعف نشان دادند ,بلکه همواره صبور و پایدار بودند.

**شکست خود را به قضا و قدر و یا دیگران نسبت ندهید، به قصورها و تقصیرهای خود نیز توجه داشته باشید. «ذنوبنا و اسرافنا»

** اول استغفار، بعد استنصار. ابتدا طلب آمرزش کنید، سپس از خداوند پیروزی بخواهید. «اغفر لنا... وانصرنا»

** بجای تسلیم در برابر دشمن، در پیشگاه خداوند اظهار ذلت نمایید. «و ما استکانوا...ربنا اغفرلنا...»

**مردان خدا، نصرت و یاری خدا را برای نابودی کفر می‌خواهند، نه برای کسب افتخار خود. «وانصرنا علی القوم الکافرین»

**بر لطف خداوند تکیه کنید، نه بر نفرات خود. «ربیون کثیر... ربنا... انصرنا»

** در این ایه چهار خواسته مطرح شده؛ آمرزش گناهان، آمرزش اسراف، ثبات قدم و پایدارى، پیروزى بر کافران....


ایه 148: ممکن است مراد از پاداش دنیوی رزمندگان، ثابت قدمی و پیروزی، و مراد از ثواب آخروی آنان، مغفرت گناهان باشد.


**میان پاداش‌های دنیوی و اخروی تفاوت فراوان است. «و حسن ثواب الاخرة» در بهره‌های دنیوی، تلخی‌هایی نیز وجود دارد، ولی ثواب آخرت، به تمامی نیکی وخیر است.

**دعا، جهاد، صبر، استغفار، ایمان و توکل به خداوند که در آیات قبل آمده بود، از عوامل محبوبیت نزد خداوند است. «والله یحب المحسنین»

اعظم :

 

در مورد آیات این صفحه تفسیرها جامع و کامل بود

فقط نکته جالبی در المیزان در مورد عبارات پایانی آیه ها نوشته بود ... مثلا کلمه "سنجزی الشاکرین " یا "والله یحب الصابرین"نوشته بود این شاکرین یا صابرین کسانی هستند که صفت صبر یا شکر گزاری در اونا تثبیت شده و جزء مرام و خصلت اونا شده .. فرق داره با جایی که می گه "الذین صبروا ...." ... یعنی اینقدر روی این صفات باید در خودمون کار کنیم که ملکه وجودمون بشه نه گذری یه موقعی مثلا شکر گزار باشیم یا صبور

در ابتدای آیه 144 که گفته شده "هیچ نفسی جز به فرمان خدا نمیمیرد " ... خیلی جمله کلیدی و مهمی هستش ... ما خیلی وقتها اینجوری فکر نمی کنیم ... مثل همون آدمایی که تو جنگ احد بودن ... فکر میکنیم اگه مثلا فلانی جنگ نرفته بود یا چکار نکرده بود نمی مرد در صورتیکه واقعا مرگ دست خداست و اگر واقعا اجل آدم اومده باشه ... برای خداوند کاری نداره که جونت رو در جا و زمانی که فکرش رو نمی کنی بگیره ... چه بهتر مخصوصا در بحبوبه های جنگ و اینا آدم این فکر رو نکنه بدونه اگه بخواد بمیره تو وخونه شون تو جای گرم و نرم هم می میره چه بهتر فرمان خداوند رو اجرا کنه و در جایی باشه که خداوند دوست داره باشه


کلا یاد مرگ زندگی آدم رو زیر و رو می کنه

یاد شهید آوینی افتادم گفته بود "هرکس شهید نشود لاجرم خواهد مرد " چی بهتر از شهادت اون هم وقتی که خداوند اونجور می پسنده و شرایط مهیاست


در مور بحثهای ص 66 آیات 14 و 148 خیلی راهگشاست ... اینکه خداوند بخیل نیست کسی نیم نگاهی به آخرت داشته باشه و کار خیر انجام بده خداوند کم براش نمی ذاره اون دنیا .... تو آیات اول سوره بقره جز صفات اولیه متقین ایمان به غیب بود و از مصادیق غیب ایمان به آخرت هستش

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی