127 . صفحه 127
دوم اردیبهشت : نفیسه : 114.هنگامى
که عیسى از حسن نیت آنها در این تقاضا آگاه شد، خواسته آنها را به پیشگاه
پروردگار به این صورت منعکس کرد: «خداوندا! مائدهاى از آسمان براى ما
بفرست که عیدى براى اول و آخر ما باشد، و نشانهاى از ناحیه تو محسوب شود و
به ما روزى ده، تو بهترین روزى دهندگان هستى» 115.خداوند
این دعایى را که از روى حسن نیت و اخلاص صادر شده بود اجابت کرد، و به
آنها «فرمود: من چنین مائدهاى را بر شما نازل مىکنم، ولى توجه داشته
باشید، بعد از نزول این مائده مسؤولیت شما بسیار سنگینتر مىشود و با
مشاهده چنین معجزه آشکارى هر کس بعد از آن، راه کفر را بپوید او را چنان
مجازاتى خواهم کرد که احدى از جهانیان را چنین مجازاتى نکرده باشم»! 116.بیزارى
مسیح از شرک پیروانش! این آیه و دو آیه بعد پیرامون گفتگوى خداوند با حضرت
مسیح (ع) در روز رستاخیز بحث مىکند، مىگوید:«خداوند در روز قیامت به
عیسى مىگوید: آیا تو به مردم گفتى که من و مادرم را علاوه بر خداوند معبود
خویش قرار دهید، و پرستش کنید»؟ در
حقیقت نه تنها گفتن این سخن را از خود نفى مىکند، بلکه مىگوید اساسا من
چنین حقى را ندارم و چنین گفتارى با مقام و موقعیت من هرگز سازگار نیست. 117.
4- «تنها چیزى که من به آنها گفتم، همان بوده است که به من مأموریت دادى
که آنها را دعوت به عبادت تو کنم و بگویم خداوند یگانهاى را که پروردگار
من و شما است، پرستش کنید» 118.
6- و با این همه باز امر، امر تو و خواست، خواست توست «اگر آنها را در
برابر این انحراف بزرگ مجازات کنى بندگان تواند (و قادر به فرار از زیر بار
این مجازات نخواهند بود، و این حق براى تو در برابر بندگان نافرمانت ثابت
است) و اگر آنها را ببخشى و از گناهانشان صرف نظر کنى، توانا و حکیم هستى»
نه بخشش تو نشانه ضعف است، و نه مجازاتت خالى از حکمت و حساب. 119.رستگارى
بزرگ! در تعقیب ذکر گفتگوى خداوند با حضرت مسیح، در این آیه مىخوانیم:
«خداوند پس از این گفتگو، مىفرماید: امروز روزى است که راستى راستگویان به
آن سود مىبخشد» سپس پاداش صادقان را چنین بیان مىکند: «براى آنها
باغهایى از بهشت است که از زیر درختان آن نهرها جارى است، و جاودانه و براى
همیشه در آن خواهند ماند» و از این نعمت مادى مهمتر این است که «هم خداوند
از آنها راضى است و هم آنها از خداوند راضى و خشنودند»«و شک نیست که این
موهبت بزرگ که جامع میان موهبت مادى و معنوى است رستگارى بزرگ محسوب
مىشود» 120.در
این آیه اشاره به مالکیت و حکومت خداوند کرده، مىگوید:«حکومت آسمانها و
زمین و آنچه در آنهاست، از آن خداست و او بر هر چیزى تواناست» اعظم : آیه
114: مسیح (ع ) در این دعا و خواهشی که از خدای متعال کرد خود را هم داخل
آنها نمود و به لفظ جمع فرمود: (ربنا)و منظور آن حضرت این بود که ندا با
دعا مطابقت کند و این دعا به جهت لفظ دارای خصوصیتی است که در دعاهای دیگر
نیست و آن لفظ(اللهم ربنا)است که این عبارت برای دقت مورد و ترس آگاهانه
بکار رفته است ،آنگاه عیسی (ع ) عنوانی به مائده داد که صلاحیت داشته باشد
،غرض او اصحابش قرار گیرد و آن این بودکه او و امتش روز نزول مائده را عید
بگیرند و این ابتکار از حضرت مسیح (ع )بود و در درخواست حواریین چنین
عنوانی وجود نداشت و این امر رابه این جهت انجام داد تا این مطلب را از
صورت درخواست معجزه باوجودمعجزات بزرگ الهی در دسترس و پیش چشم همه بیرون
آورد و طوری ادا نمودکه مورد رضای پروردگار و غیر منافی با مقام عزت و
کبریائی او باشد،چون عیدگرفتن دارای آثار حسنه ای است ،از جمله وحدت کلمه و
تجدید حیات ملی ومسرت دلهای مردم و اعلان دین در هر بار که آن عید فرا می
رسد و در ادامه فائده دیگری برای نزول مائده در نظر گرفت و آن ارتزاق بود و
این غرض را به عنوان فائده ای فرعی که بر غرض اصلی (عید) مترتب می شود بر
شمرد ،در حالیکه حواریین ارتزاق و خوردن را غرض اصلی خود بیان کرده بودند و
مقصودبالذات را(اکل )گرفته بودند واین عید ازمختصات قوم عیسی (ع )است . آیه
115 :آنان که به علم و یقین و شهود مىرسند، مسئولیّت سنگینترى دارند و
کیفر تخلّفشان هم سختتر است. «فمن یکفر بعد منکم...» پس کسانى که به مقام
علم و شهود دست نیافتهاند، از قهر خداوند دورترند. آن که توقّع بیشترى دارد ومائدهى آسمانى مىخواهد، باید تعهّد بیشترى هم داشته باشد. «مائدة من السماء... عذاباً لا اُعذبه احداً» آیه 115 : در روایات آمده بعضی ها بعد نزول مائده کافر شدند و به صورت خوک مسخ شدند آیه
117 : یه نمونه از گفتار خداوند با پیامبران که در صفحه پیش گفته شد که از
پیامبران می پرسن مردم با دعوت شما چه کردن .... باز هم دقت کنیم که حضرت
عیسی با چه خوف و رجایی پاسخ میدن از ضمیر آدمها بر عکس ما که خیلی راحت در
مورد آدمها و درونشون قضاوت می کنیم انگار که همه چیزو می دونیم یه چیزایی
هم می ذاریم رو دانسته هامون و تحویل می دیم پر از ظن و خیال بد آیه 118 : خداوند بر بندگانش تسلط کامل داره ... انبیا برای خداوند تعیین تکلیف نمی کنن آیه
119 : صادقین مقام عبودیت را به جا آورده اند که خدا از آنها خشنود گشته
است ،چون آنها خود را ندیده اند و اصولا به چیزی غیراز خدا متوجه نشده اند و
لازمه این مطلب طهارت نفس آنان از تمام مراتب کفر وفسق است و در چنین
مقامی بنده می داند که آنچه خدا از فضل خود به او بدهدنعمت اوست و آنچه از
او منع کند به جهت حکمت اوست .... بنده به آنچه خواسته رسیده چرا راضی و
خشنود نباشد محتواى سوره مائده : این سوره محتوى یک سلسله از معارف و عقاید اسلامى و یک سلسله ازاحکام و وظایف دینى است. در قسمت اول به مساله ولایت و رهبرى بعد از پیامبر(ص) و مساله تثلیث
مسیحیان و قسمتهایى از مسائل مربوط به قیامت و رستاخیز و بازخواست از
انبیادر مورد امتهایشان اشاره شده است. و در قسمت دوم ، مساله وفاى به پیمانه، عدالت اجتماعى ، شهادت به عدل و
تحریم قتل نفس (و بـه تـنـاسـب آن داستان فرزندان آدم و قتل هابیل بوسیله
قابیل) وهمچنین توضیح قسمتهایى از غذاهاى حلال و حرام و قسمتى از احکام وضو
وتیمم آمده است. و نـامـگـذارى آن بـه ((سوره مائده)) به خاطر این است که داستان نزول مائده ((۳۴)) براى یاران مسیح در آیه ۱۱۴ این سوره ذکر شده است. لزوم وفا به عهد و پیمان ! بطورى که از روایات اسلامى و سخنان مفسران بزرگ استفاده مى شود، این
سوره آخرین سوره (و یا از آخرین سوره هایى) است که بر پیامبر(ص) نازل شده
است. در این سوره به خاطر همین موقعیت خاص ـتاکید روى یک سلسله مفاهیم اسلامى
و آخرین بـرنـامـه هاى دینى و مساله رهبرى امت و جانشینى پیامبر(ص) شده
است و شاید به همین جهت اسـت کـه بـا مساله لزوم وفاى به عهد و پیمان ،
شروع شده ، و در نخستین جمله مى فرماید: ((اى افراد با ایمان به عهد و
پیمان خود وفاکنید)) (ی ایها الذین آمنوا اوفوا بالعقود). تـا به این وسیله افراد با ایمان را ملزم به پیمانهایى که در گذشته با خدابسته اند و یا در این سوره به آن اشاره شده است بنماید.
مسیح با نهایت احترام در برابر این سؤال چند جمله در پاسخ مىگوید:
1- نخست زبان به تسبیح خداوند از هر گونه شریک و شبیه گشوده و مىگوید: «خداوندا! پاک و منزهى از هر گونه شریک»
2- «چگونه ممکن است چیزى را که شایسته من نیست بگویم»
3-
سپس استناد به علم بىپایان پروردگار کرده، مىگوید:«گواه من این است که
اگر چنین مىگفتم مىدانستى، زیرا تو از آنچه در درون روح و جان من است
آگاهى، در حالى که من از آنچه در ذات پاک توست بىخبرم، زیرا تو علام
الغیوب و باخبر از تمام رازها و پنهانیها هستى»
5- «و تا آن زمان که در میانشان بودم مراقب و
گواه آنها بودم و نگذاشتم راه شرک را پیش گیرند، اما به هنگامى که مرا از
میان آنها برگرفتى تو مراقب و نگاهبان آنها بودى، و تو گواه بر هر چیزى
هستى»