قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یِهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ
مشخصات بلاگ
قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا (30 فرقان )
و پیامبر گفت پروردگارا قوم من این قرآن را رها کردند

در تاریخ 93/09/27 تصمیم گرفتیم با گروهی از دوستان روزانه یه صفحه قرآن بخونیم
و هر کس توی هر صفحه ای نکته ای براش جالب بود ، یا چیزی در موردش می دونست ، یا تفسیری در مورد اون صفحه خونده بود رو با یقیه به اشتراک بذاره
اینجا رو هم بنا کردیم برای اینکه اگه خواستیم یه روزی مروری به مطالب بکنیم برامون ساده تر باشه
و یا اگه دوستی وسطای راه بهمون پیوست بتونه مطالب قبلی رو مرور کنه
شایدم یه زمانی بچه هامون خواستن بدونن فهم مادراشون از قرآن چه جوری بوده
هر چند امیدواریم که به زودی حضرت مهدی علیه السلام ظهور کنن و ما و بچه هامون قرآن رو همونجور بفهمیم که باید
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

آخرین مطالب
شنبه, ۲۹ فروردين ۱۳۹۴، ۰۸:۰۴ ق.ظ

123 . صفحه 123


بیست و نهم فروردین :


نفیسه : 

90.در تفاسیر شیعه و اهل تسنن شأن نزولهاى مختلفى درباره این آیه ذکر شده است که تقریبا با یکدیگر شباهت دارند از جمله این که در «مسند احمد» و «سنن ابى داود» و «نسائى» و «ترمذى» چنین نقل شده است که:
عمر (که طبق تصریح تفسیر فى ظلال جلد سوم، صفحه 33، علاقه شدیدى به نوشیدن شراب داشت) دعا مى‏کرد، و مى‏گفت: خدایا بیان روشنى در مورد خمر براى ما بفرما، هنگامى که آیه 219، سوره بقره (یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ ...)
نازل شد پیامبر صلّى اللّه علیه و آله آیه را براى او قرائت کرد ولى او باز به دعاى خود ادامه مى‏داد، و مى‏گفت: خدایا بیان روشنترى در این زمینه بفرما، تا این که آیه 43 سوره نساء (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُکارى‏) نازل شد، پیامبر صلّى اللّه علیه و آله آن را نیز بر او خواند، باز به دعاى خود ادامه مى‏داد! تا این که آیه مورد بحث که صراحت فوق العاده‏اى در این موضوع دارد، نازل گردید، هنگامى که پیامبر صلّى اللّه علیه و آله آیه را بر او خواند، گفت: انتهینا انتهینا! «از نوشیدن شراب خوددارى مى‏کنیم، خوددارى مى‏کنیم»!حکم قطعى در باره شراب و مراحل تدریجى آن- همانطور که در ذیل آیه 43 سوره نساء اشاره کردیم، شرابخورى و میگسارى در زمان جاهلیت و قبل از ظهور اسلام فوق العاده رواج داشت و به صورت یک بلاى عمومى درآمده بود، تا آنجا که بعضى از مورّخان مى‏گویند عشق عرب جاهلى در سه چیز خلاصه مى‏شد: شعر و شراب و جنگ! روشن است که اگر اسلام مى‏خواست بدون رعایت اصول روانى و اجتماعى با این بلاى بزرگ عمومى به مبارزه برخیزد ممکن نبود

و لذا از روش تحریم تدریجى و آماده ساختن افکار و اذهان براى ریشه‏کن کردن میگسارى که به صورت یک عادت ثانوى در رگ و پوست آنها نفوذ کرده بود، استفاده کرد، به این ترتیب که نخست در بعضى از سوره‏هاى مکّى اشاراتى به زشتى این کار نمود، ولى عادت زشت شرابخوارى از آن ریشه‏دارتر بود، که با این اشاره‏ها ریشه‏کن شود، لذا هنگامى که مسلمانان به مدینه منتقل شدند و نخستین حکومت اسلامى تشکیل شد، دومین دستور- آیه 219، سوره بقره- در زمینه منع شرابخوارى به صورت قاطع‏ترى نازل گشت، آشنایى مسلمانان به احکام اسلام سبب شد که دستور نهایى- همین آیه مورد بحث- با صراحت کامل و بیان قاطع که حتى بهانه‏جویان نیز نتوانند به آن ایراد گیرند نازل گردد.در این آیه با تعبیرات گوناگون ممنوعیت این کار مورد تأکید قرار گرفته، تا جایى که شرابخوارى در ردیف بت‏پرستى و قمار و ازلام و از اعمال شیطانى و پلید قلمداد شده است مى‏فرماید:«اى کسانى که ایمان آورده‏اید شراب و قمار و بتها و ازلام (یک نوع بخت‏آزمایى) پلیدند و از عمل شیطانند از آنها دورى کنید تا رستگار شوید»«انصاب» بتهایى که شکل مخصوصى نداشتند و تنها قطعه سنگى بودند و قرار گرفتن شراب و قمار هم ردیف آن نشانگر خطر بسیار زیاد شراب و قمار است به همین دلیل در روایتى از پیامبر صلّى اللّه علیه و آله مى‏خوانیم: شارب الخمر کعابد الوثن:
«شرابخور همانند بت‏پرست است».

91.در این آیه به پاره‏اى از زیانهاى آشکار شراب و قمار پرداخته نخست مى‏گوید:«شیطان مى‏خواهد از طریق شراب و قمار در میان شما تخم عداوت و دشمنى بپاشد و از نماز و ذکر خدا باز دارد»در پایان این آیه به عنوان یک استفهام تقریرى، مى‏گوید: «آیا شما خوددارى خواهید کرد؟»یعنى پس از این همه تأکید باز جاى بهانه جویى یا شک و تردید در مورد ترک این دو گناه بزرگ باقى مانده است؟! و لذا مى‏بینیم که حتى «عمر» که تعبیرات آیات گذشته را به خاطر علاقه‏اى که (طبق تصریح مفسران عامه) به شراب داشت وافى نمى‏دانست پس از نزول این آیه، گفت که این تعبیر کافى و قانع‏کننده است.

92.و در این آیه به عنوان تأکید این حکم نخست به مسلمانان دستور مى‏دهد که «خدا و پیامبرش را اطاعت کنید و از مخالفت او بپرهیزید»و سپس مخالفان را تهدید مى‏کند که: «اگر از اطاعت فرمان پروردگار سرباز زنید، مستحق کیفر و مجازات خواهید بود و پیامبر صلّى اللّه علیه و آله وظیفه‏اى جز ابلاغ آشکار ندارد»

93.در تفاسیر چنین آمده است که، پس از نزول آیه تحریم شراب و قمار، بعضى از یاران پیامبر صلّى اللّه علیه و آله گفتند: اگر این دو کار این همه گناه دارد پس تکلیف برادران مسلمان ما که پیش از نزول این آیه از دنیا رفته‏اند و هنوز این دو کار را ترک نکرده بودند چه مى‏شود؟ آیه نازل شد و به آنها پاسخ گفت.در این آیه در پاسخ کسانى که نسبت به وضع گذشتگان قبل از نزول تحریم شراب و قمار و یا نسبت به وضع کسانى که این حکم هنوز به گوش آنها نرسیده، و در نقاط دور دست زندگى داشتند، سؤال مى‏کردند، مى‏گوید: «آنهایى که ایمان و عمل صالح داشته‏اند و این حکم به آنها نرسیده بوده، اگر شرابى نوشیده‏اند و یا از درآمد قمار خورده‏اند گناهى بر آنها نیست»سپس این حکم را مشروط به این مى‏کند که«آنها تقوا را پیشه کنند و ایمان بیاورند و عمل صالح انجام دهند» بار دیگر همین موضوع را تکرار کرده، مى‏گوید: «سپس تقوا پیشه کنند و ایمان بیاورند»و براى سومین بار با کمى تفاوت همین موضوع را تکرار نموده، مى‏گوید:«سپس تقوا پیشه کنند و نیکى نمایند»و در پایان آیه مى‏فرماید: «خداوند نیکوکاران را دوست مى‏دارد»هر یک از این سه تقوا، اشاره به مرحله‏اى از احساس مسؤولیت و پرهیزکارى است.

94.نقل شده: هنگامى که پیامبر اسلام صلّى اللّه علیه و آله و مسلمانان در سال حدیبیّه براى عمره با حال احرام حرکت کردند، در وسط راه با حیوانات وحشى فراوانى رو برو شدند، بطورى که مى‏توانستند آنها را با دست و نیزه‏ها صید کنند! این شکارها بقدرى زیاد بودند که بعضى نوشته‏اند دوش به دوش مرکبها و از نزدیک خیمه‏ها رفت و آمد مى‏کردند.این آیه و دو آیه بعد نازل شد و مسلمانان را از صید آنها برحذر داشت، و به آنها اخطار کرد که این نوع امتحان براى آنها محسوب مى‏شود.احکام صید در حال احرام- این آیه و دو آیه بعد ناظر به یکى از احکام عمره و حجّ، یعنى مسأله شکار حیوانات صحرایى و دریایى در حال احرام مى‏باشد. نخست اشاره به جریانى که مسلمانان در سال «حدیبیه» با آن رو برو بودند کرده، مى‏گوید: «اى کسانى که ایمان آورده‏اید!خداوند شما را با چیزى از شکار مى‏آزماید، شکارهایى که بقدرى به شما نزدیک مى‏شوند که حتى با نیزه و دست مى‏توانید آنها را شکار کنید» سپس به عنوان تأکید مى‏فرماید:«این جریان براى آن بوده است که افرادى که از خدا با ایمان به غیب مى‏ترسند، از دیگران شناخته شوند»و در پایان آیه مى‏فرماید:«پس هر کس بعد از آن تجاوز کند مجازات دردناکى خواهد داشت»

95.در این آیه با صراحت و قاطعیّت بیشتر و بطور عموم فرمان تحریم صید را در حال احرام صادر کرده، مى‏گوید:«اى کسانى که ایمان آورده‏اید! در حال احرام شکار نکنید»سپس به کفاره صید در حال احرام اشاره کرده، مى‏گوید: «کسى که عمدا صیدى را به قتل برساند، باید کفاره‏اى همانند آن از چهارپایان بدهد» یعنى، آن را قربانى کرده و گوشت آن را به مستمندان بدهد در اینجا منظور از «مثل» همانندى در شکل و اندازه حیوان است به این معنى که مثلا اگر کسى حیوان وحشى بزرگى را همانند شترمرغ صید کند، باید کفاره آن را شتر انتخاب کند و یا اگر آهو صید کند باید گوسفند که تقریبا به اندازه آن است قربانى نماید.و از آنجا که ممکن است مسأله همانندى براى بعضى مورد شک و تردید واقع شود، قرآن در این زمینه دستور داده است که «باید این موضوع زیر نظر دو نفر از افراد مطلع و عادل انجام پذیرد» و درباره این که این کفاره در کجا باید ذبح شود، دستور مى‏دهد که به صورت «قربانى و «هدى» اهداء به کعبه شود و به سرزمین کعبه برسد»سپس اضافه مى‏کند که، لازم نیست حتما کفاره به صورت قربانى باشد، بلکه دو چیز دیگر نیز هر یک مى‏توانند جانشین آن شوند، نخست این که«معادل پول آن را در راه اطعام مساکین مصرف کند»«و یا معادل آن روزه بگیرد»«این کفارات به خاطر آن است که کیفر کار خلاف خود را ببیند»

اما از آنجایى که هیچ حکمى معمولا شامل گذشته نمى‏شود، تصریح مى‏کند که «خدا از تخلفاتى که در این زمینه در گذشته انجام داده‏اید، عفو فرموده است»«و هر گاه کسى به این اخطارهاى مکرر و حکم کفاره اعتنا نکند و باز هم مرتکب صید در حال احرام شود، خداوند از چنین کسى انتقام خواهد گرفت و خداوند تواناست، و به موقع انتقام مى‏گیرد»

 

اعظم : 

آیه 90 : 1- ایمان، با شراب‏خوارى و قماربازى سازگارى ندارد. «یا ایّها الّذین آمنوا انّما الخمر و المیسر... فاجتنبوه...»
2- شراب و قمار، در ردیف بت‏پرستى است. «الخمر والمیسر والانصاب» (بنابر اینکه مراد از انصاب، بت‏ها باشد)
3- اسلام از پلیدى‏ها نهى مى‏کند. «رجس... فاجتنبوه»
4- نه تنها شراب نخورید، گرد آن هم نروید. «فاجتنبوه»، به جاى آنکه بگوید: «لاتشربوا الخمر».
5 - لقمه‏ى حلال و دورى از حرام‏خوارى، در سعادت و رستگارى انسان مؤثّر است. «فاجتنبوه لعلّکم تفلحون»

آیه 91:
1- هر کس که عامل کینه و عداوت در میان مردم شود، مانند شیطان است. «انمّا یرید الشیطان...»
2- تحریکات شیطان دائمى است. «انّما یرید الشیطان» (فعل مضارع، رمز دوام و استمرار است.)
3- جامعه‏اى که در آن عداوت باشد، شیطانى است. «انّما یرید الشیطان ان یوقع بینکم العداوة...»
4- از الفت و وحدت پاسدارى کنیم و با هر چه آنها را از بین مى‏برد مبارزه کنیم. «انّما یرید الشیطان ان یوقع بینکم العداوة»
5 - الفت و مهربانى بین اهل ایمان، مورد عنایت خاص خداوند است. «انّما یرید الشیطان ان یوقع بینکم العداوة»
6- قمار و شراب، ابزار کار شیطان براى ایجاد کینه و دشمنى است. «انّما یرید الشیطان... فى الخمر و المیسر»
7- نماز برترین سمبل یاد خداست. (با اینکه نماز ذکر خداست، نام آن جداگانه آمده است) «عن ذکر اللَّه و عن الصلوة»
8 - بیان فلسفه‏ى احکام، یکى از عوامل تأثیر کلام در دیگران است. «العداوة و البغضاء... فهل انتم منتهون»
9- با تمام عواملى که باعث ایجاد کینه و دشمنى مى‏شود باید مبارزه کرد. «یرید الشیطان ان یوقع بینکم العداوة و البغضاء... فهل انتم منتهون»
10- برخى از مسلمانان در صدر اسلام که على رغم تحریم شراب و قمار، باز بدان مشغول بودند، مورد توبیخ خداوند قرار گرفتند. «فهل انتم منتهون»

آیه 92 :
1- فرمان‏هاى حکومتى رسول خدا صلى الله علیه وآله همانند فرمان‏هاى الهى، اطاعتش واجب است. «اطیعوا اللّه و اطیعوا الرسول» (تکرار کلمه‏ى «أطیعوا»، نشانه‏ى دو نوع دستور مى‏باشد؛ دستورات ثابت الهى و دستورات حکومتى پیامبرصلى الله علیه وآله)
2- از خطر سرپیچى فرمان خدا و رسول بترسیم. «واحذروا»
3- انسان در انتخاب راه، آزاد است. «فان تولّیتم»
4- با تخلّف و روى‏گردانى، به کسى جز خود لطمه نمى‏زنیم. «فان تولّیتم... انّما على رسولنا البلاغ المبین»
5 - شرط ابلاغ احکام الهى پذیرش مردم نیست، ما باید اتمام حجّت کنیم. «فان تولّیتم... على رسولنا البلاغ المبین»
6- وظیفه‏ى پیامبر، تنها ابلاغ رسالت است، نه اجبار و تحمیل. «انما على رسولنا البلاغ المبین»

آیه 93:
1- خلاف‏هاى پیشین مؤمنان به شرط عدم تکرار و رعایت تقوا در آینده، قابل عفو و بخشش است. «لیس... جناحٌ... اذا ما اتّقوا»
2- اگر بعد از شنیدن حکم الهى باز هم گناه کنند خداوند بر گناهان قبلى هم مؤاخذه مى‏کند. «لیس... جناح فیما طعموا اذا مااتّقوا»
3- احسان ونیکوکارى، بالاترین مرحله‏ى کمال و سبب محبوبیّت نزد خداوند است. کلمه‏ى «احسنوا» بعد از «آمنوا و عملوا... ثمّ اتّقوا...» و به دنبال آن محبوبیّت نزد خداوند مطرح شده است. «و اللَّه یحبّ المحسنین»

آیه 94 :
1- آزمایش مؤمنان، یک سنّت قطعى پروردگار است. «یا ایّها الّذین آمنوا لیبلونّکم» (حرف «لام» و فعل مضارع و نون تأکید، نشانه‏ى قطعى بودن است)
2- خداترسى آنجا آشکار مى‏شود که زمینه‏ى گناه فراهم باشد و انسان خطا نکند. «تناله أیدیکم»
3- نعمت‏هاى در دسترس، وسیله‏ى آزمایشند. «لیبلونّکم اللّه بشى‏ء... تناله ایدیکم»
4- هر چیزى که دست ما به آن مى‏رسد، رزق و حلال نیست. «تناله أیدیکم»
5 - ملاک تقوا، خوف باطنى است، نه تنها حیاى ظاهرى. «یخافه بالغیب»
6- تکلیف و مسئولیّت، بعد از ابلاغ است. «بعد ذلک»
7- حاجى‏که فرسنگ‏ها در بیابان‏ها به عشق حقّ مى‏رود، گاهى یک شکارکوچک او را از پا در مى‏آورد و به نافرمانى مى‏کشد که نتیجه‏ى آن عذاب الهى است. «مَن اعتدى بعد ذلک فله عذاب الیم

آیه 95 :
1- خداوند، از مؤمنان انتظار ویژه‏اى دارد. «یا ایها الذین آمنوا لاتقتلوا...»
1- امنیّت در حال احرام، حتّى براى حیوانات نیز باید حفظ شود. «لاتقتلوا الصید و انتم حُرُم»
2- فلسفه‏ى تحریم یا حلال ساختن، همیشه ذاتى و مربوط به خود موارد نیست، بلکه گاهى به اقتضاى شرایط زمانى و مکانى است، پس زمان و مکان، تاریخ و جغرافیا، در حکم الهى تأثیر دارد. «و انتم حُرُم»
3- اسلام براى حالات خاص، دستورات ویژه‏اى دارد. «و انتم حُرُم»
4- قوانین اسلام براى همه است. «و من قتله منکم»
5 - خطرناکتر از عمل و تخلّف، انگیزه و هدف و سوء قصد آگاهانه است. «من قتله منکم متعمّداً»
6- کیفر، باید عادلانه باشد. «مثل ما قتل»
7- پرداخت کیفر و جریمه باید دقیق باشد. «یحکم به ذوا عدل»
8 - اسلام به عدالت در همه جا توجّه دارد. «ذوا عدل منکم»
9- اسلام به هر مناسبتى به مسئله‏ى گرسنگان و فقرزدایى توجّه دارد. «طعام مسکین»
10- حیواناتى که در مکّه ذبح مى‏شوند، هدیه هستند. «هدیاً بالغ الکعبة»
11- دست مجرم را در انتخاب نوع جریمه (قربانى، اطعام، روزه) باز بگذاریم و شرایط مالى و توان جسمى او را نادیده نگیریم. «فجزاء مثل ما قتل... او عدل ذلک صیاماً»
12- کیفر قانون‏شکنى به قدرى سنگین است که اطعام شصت فقیر یا گرفتن شصت روزه تنها گوشه‏اى از آن است، نه تمام آن. «لیذوق»
13- اجراى قوانین، پس از ابلاغ رسمى آنهاست. «عفى اللّه عما سلف» قانون موارد قبلى را شامل نمى‏شود.
14- در تکرار شکار، علاوه بر جریمه، انتقام و قهر الهى نیز وجود دارد. «و من عاد فینتقم اللَّه»
15- اصرار بر گناه و تکرار آن، بسیار خطرناک وعقوبت سختى در پى دارد. «و من عاد فینتقم اللَّه منه و اللّه عزیز ذو انتقام»
16- تهدیدات الهى را جدّى بگیریم. «فینتقم اللّه... عزیز ذو انتقام»

تفسیرهای این آیات از تفسیر نور انتخاب شد

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۱/۲۹

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی