قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یِهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ
مشخصات بلاگ
قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا (30 فرقان )
و پیامبر گفت پروردگارا قوم من این قرآن را رها کردند

در تاریخ 93/09/27 تصمیم گرفتیم با گروهی از دوستان روزانه یه صفحه قرآن بخونیم
و هر کس توی هر صفحه ای نکته ای براش جالب بود ، یا چیزی در موردش می دونست ، یا تفسیری در مورد اون صفحه خونده بود رو با یقیه به اشتراک بذاره
اینجا رو هم بنا کردیم برای اینکه اگه خواستیم یه روزی مروری به مطالب بکنیم برامون ساده تر باشه
و یا اگه دوستی وسطای راه بهمون پیوست بتونه مطالب قبلی رو مرور کنه
شایدم یه زمانی بچه هامون خواستن بدونن فهم مادراشون از قرآن چه جوری بوده
هر چند امیدواریم که به زودی حضرت مهدی علیه السلام ظهور کنن و ما و بچه هامون قرآن رو همونجور بفهمیم که باید
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

آخرین مطالب
سه شنبه, ۵ اسفند ۱۳۹۳، ۰۵:۰۱ ق.ظ

70 . صفحه 70

پنجم اسفند :

نفیسه :

154.شب بعد از جنگ احد، شب دردناک و پر اضطرابى بود، مسلمانان پیش بینى مى‏کردند که سربازان فاتح قریش بار دیگر به مدینه باز گردند. در این میان مجاهدان راستین و توبه کنندگانى که از فرار احد پشیمان شده بودند، به لطف پروردگار اعتماد داشتند و به وعده‏هاى پیغمبر دلگرم بودند آیه مورد بحث ماجراى آن شب را تشریح مى‏کند و مى‏گوید: «سپس بعد از آن همه غم و اندوه روز احد، آرامش را بر شما نازل کرد این آرامش همان خواب سبکى بود که جمعى از شما را فرا گرفت، اما جمع دیگرى بودند که تنها به فکر جان خود بودند و به چیزى جز نجات خویش نمى‏اندیشدند و به همین جهت آرامش را بکلى از دست داده بودند»سپس به تشریح گفتگوها و افکار منافقان و افراد سست ایمان که در آن شب بیدار ماندند پرداخته مى‏گوید: «آنها در باره خدا گمانهاى نادرست همانند گمانهاى دوران جاهلیت و قبل از اسلام داشتند و در افکار خود احتمال دروغ بودن وعده‏هاى پیامبر را مى‏دادند»و به یکدیگر و یا خویشتن مى‏گفتند: «آیا ممکن است با این وضع دلخراشى که مى‏بینیم پیروزى نصیب ما بشود»؟یعنى، بسیار بعید و یا غیر ممکن است، قرآن در جواب آنها مى‏گوید: «بگو:
آرى! پیروزى به دست خداست و اگر او بخواهد و شما را شایسته ببیند نصیب شما خواهد شد آنها در دل خود امورى را پنهان مى‏دارند که براى تو آشکار نمى‏سازند»

گویا آنها چنین مى‏پنداشتند که شکست احد نشانه نادرست بودن آیین اسلام است و لذا «مى‏گفتند: اگر ما بر حق بودیم و سهمى از پیروزى داشتیم در اینجا این همه کشته نمى‏دادیم»خداوند در پاسخ آنها به دو مطلب اشاره مى‏کند، مى‏فرماید: «بگو: اگر هم در خانه‏هاى خود بودید آنهایى که کشته شدن بر آنها مقرر شده بود قطعا به سوى آرامگاه خود بیرون مى‏آمدند» و آنها را به قتل مى‏رساندند دیگر این که «باید این حوادث پیش بیاید که خداوند آنچه در دل دارید بیازماید و صفوف مشخص گردد (و به علاوه افراد تدریجا پرورش یابند) و نیات آنها خالص و ایمان آنها محکم و قلوب آنها پاک شود»در پایان آیه مى‏گوید: «خداوند اسرار درون سینه‏ها را مى‏داند»و به همین دلیل تنها به اعمال مردم نگاه نمى‏کند بلکه مى‏خواهد قلوب آنها را نیز بیازماید و از هر گونه آلودگى به شرک و نفاق و شک و تردید پاک سازد.

155.این آیه که باز ناظر به حوادث جنگ احد است حقیقت دیگرى را بازگو مى‏کند و آن این که: لغزشهایى که بر اثر وسوسه‏هاى شیطانى به انسان دست مى‏دهد بر اثر گناهان پیشین در انسان فراهم شده، و گر نه وسوسه‏هاى شیطانى در دلهاى پاک که آثار گناهان سابق در آن نیست اثرى در آن نمى‏گذارد و لذا مى‏فرماید: «آنهایى که در میدان احد فرار کردند شیطان آنان را به سبب پاره‏اى از اعمالشان به لغزش انداخت، اما خدا آنها را بخشید، خداوند آمرزنده و حلیم است»

156. حادثه احد زمینه را براى سمپاشى دشمنان و منافقان آماده ساخت، به همین دلیل آیات زیادى براى خنثى کردن این سمپاشیها نازل گردید در این آیه نیز به منظور درهم کوبیدن فعالیتهاى تخریبى منافقان و هشدار به مسلمانان، نخست به مؤمنان خطاب کرده، مى‏گوید: «اى کسانى که ایمان آورده‏اید! شما همانند کافران نباشید که هنگامى که برادرانشان (در راه خدا) به مسافرتى مى‏روند و یا در صف مجاهدان قرار مى‏گیرند و کشته مى‏شوند مى‏گویند: افسوس اگر نزد ما بودند نمى‏مردند و کشته نمى‏شدند»اگر شما مؤمنان تحت تأثیر سخنان گمراه کننده آنان قرار گیرید و همان حرفها را تکرار کنید طبعا روحیه شما ضعیف گشته و از رفتن به میدان جهاد و سفر در راه خدا خوددارى خواهید کرد و آنها به هدف خود نائل مى‏شوند، ولى شما این گونه سخنان را نگویید «تا خدا این حسرت را بر دل آنها (کافران) بگذارد»سپس قرآن به سمپاشى آنها سه پاسخ منطقى مى‏دهد:
1- مرگ و حیات در هر حال به دست خداست (و مسافرت و یا حضور در میدان جنگ نمى‏تواند مسیر قطعى آن را تغییر دهد) و خداوند زنده مى‏کند و مى‏میراند و خدا به آنچه انجام مى‏دهید بیناست»

2.157. "تازه اگر در راه خدا بمیرید یا کشته شوید (و به گمان منافقان مرگى زودرس دامن شما را بگیرد چیزى از دست نداده‏اید) زیرا آمرزش و رحمت پروردگار از تمام اموالى که شما یا منافقان با ادامه حیات براى خود جمع آورى مى‏کنید بالاتر است" .ایه بعد به مورد سوم اشاره میکند که ان شاءالله خواهم آورد.


نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی