75 . صفحه 75
دهم اسفند :
نفیسه :
187.به
دنبال ذکر پارهاى از خلافکاری هاى اهل کتاب، این آیه به یکى دیگر از
اعمال زشت آنها که مکتوم ساختن حقایق بوده اشاره مى کند، و مى گوید:«به
یاد آور زمانى را که خداوند از اهل کتاب پیمان گرفت که آیات کتاب را براى
مردم آشکار سازید، و هرگز آن را کتمان نکنید»اما با این همه در این پیمان
محکم الهى خیانت کردند و حقایق کتب آسمانى را کتمان نمودند و لذا مى گوید:
«آنها کتاب خدا را پشت سر انداختند»در جمله بعد اشاره به دنیا پرستى شدید و
انحطاط فکرى آنها مى کند و مى گوید: «آنها با این کار تنها بهاى ناچیزى
به دست آوردند و چه بد متاعى خریدند»آیه فوق گر چه در باره دانشمندان اهل
کتاب (یهود و نصارى) وارد شده ولى در حقیقت اخطارى به تمام دانشمندان و
علماى مذهبى است که آنها موظفند در تبیین و روشن ساختن فرمانهاى الهى و
معارف دینى بکوشند و خداوند از همه آنها پیمان مؤکدى در این زمینه گرفته
است.
188.جمعى
از یهود به هنگامى که آیات کتب آسمانى خویش را تحریف و کتمان مىکردند، از
این عمل خود بسیار شاد و مسرور بودند، و در عین حال دوست مى داشتند که
مردم آنها را عالم و دانشمند و حامى دین و وظیفه شناس بدانند، آیه نازل شد و
به پندار غلط آنها پاسخ گفت.این آیه در پاسخ جمعى از دانشمندان یهود که
آیات خدا را تحریف مى کردند مى فرماید: «گمان مبر آنها که از اعمال (زشت)
خود خوشحالند، و دوست دارند، در برابر کار (نیکى) که انجام نداده اند، از
آنها تقدیر شود گمان مبر که ایشان از عذاب پروردگار بدورند، و نجات خواهند
یافت»بلکه نجات براى کسانى است که از کار بد خود شرمنده اند.در پایان آیه
مى گوید: نه تنها این گونه اشخاص از خود راضى و مغرور اهل نجات نیستند،
بلکه «عذاب دردناکى در انتظار آنهاست»
189.در
این آیه که بشارتى است براى مؤمنان و تهدیدى است نسبت به کافران، مى
فرماید: «و حکومت آسمانها و زمین از آن خداست، و خداوند بر همه چیز قادر
است»
یعنى، دلیلى ندارد که مؤمنان براى پیشرفت خود از راه هاى انحرافى
وارد شوند، آنها مى توانند در پرتو قدرت خداوند با استفاده از طرق مشروع و
صحیح به پیشروى خود ادامه دهند.
190.آیات
قرآن تنها براى خواندن نیست، بلکه براى فهم و درک مردم نازل شده و تلاوت و
خواندن آیات مقدمه اى است، براى اندیشیدن، لذا در آیه مورد بحث اشاره به
عظمت آفرینش آسمان و زمین کرده و مى گوید: «در آفرینش آسمانها و زمین و
آمد و شد شب و روز نشانه هاى روشنى براى صاحبان خرد و اندیشمندان است».
191.نقشه
دلربا و شگفت انگیز این جهان آنچنان قلوب صاحبان خرد را به خود جذب مى
کند که در جمیع حالات به یاد پدید آوردنده این نظام و اسرار شگرف آن مى
باشند لذا آیه شریفه مى فرماید: «خردمندان آنها هستند که خدا را در حال
ایستادن و نشستن و آنگاه که بر پهلو خوابیده اند یاد مى کنند و در اسرار
آفرینش آسمانها و زمین مى اندیشند»یعنى همیشه و در همه حال غرق این تفکر
حیات بخشند.لذا خردمندان، با توجه به این حقیقت، این زمزمه را سر مى دهند
که:«خداوندا! این (دستگاه با عظمت) را بیهوده، نیافریده اى» و همه روى
حکمت و هدف صحیحى آفریده شده.در این موقع متوجه مسؤولیت هاى خود مى شوند، و
از خدا تقاضاى توفیق انجام آنها را مى طلبند، تا از کیفر او در امان
باشند و لذا مى گویند: «خداوندا! تو منزه و پاکى ما را از عذاب آتش
نگاهدار»
192.«بار
الها! هر که را تو (بر اثر اعمالش) به دوزخ افکنى او را خوار و رسوا
ساخته اى، و براى افراد ستمگر، یاورى نیست»از این آیه استفاده مى شود که
دردناکترین عذاب رستاخیز، همان رسوایى در پیشگاه خدا و بندگان خداست.
193.صاحبان
عقل و خرد، پس از دریافت هدف آفرینش، این نکته را نیز متوجه مى شوند، که
این راه پرفراز و نشیب را بدون رهبران الهى، هرگز نمى توانند بپیمایند.
لذا همواره منتظر شنیدن صداى منادیان ایمان هستند و تا نخستین نداى آنها را
بشنوند به سرعت به سوى آنها مى شتابند، و با تمام وجود ایمان مى آورند و
به پیشگاه پروردگار خود عرض مى کنند: «بار الها! ما صداى منادى توحید را
شنیدیم که ما را دعوت به سوى ایمان به پروردگارمان مى کرد، و به دنبال آن
ایمان آوردیم»بار الها! اکنون ما با تمام وجود خود ایمان آوردیم، اما از
آنجا که در معرض وزش توفان هاى شدید غرایز گوناگون قرار داریم، گاهى لغزش
هایى از ما سر مى زند و مرتکب گناهانى مىشویم،«خداوندا! ما را ببخش و
گناهان ما را بیامرز و لغزشهاى ما را پوشیده دار و ما را با نیکان و در راه
و رسم آنان، بمیران»
194.آنها
در آخرین مرحله و پس از پیمودن راه توحید و ایمان به رستاخیز و اجابت دعوت
پیامبران و انجام وظایف و مسؤولیتهاى خویش از خداى خود تقاضا مى کنند و
مى گویند اکنون که ما به پیمان خویش وفا کردیم «بار الها! آنچه را تو به
وسیله پیامبرانت به ما وعده فرمودى (و مژده دادى) به ما مرحمت کن، و ما را
در روز رستاخیز رسوا مگردان، زیرا تو هر چه را وعده دهى تخلّف ناپذیر
است»پنج آیه فوق از فرازهاى تکان دهنده قرآن است که مجموعه اى از معارف
دینى آمیخته با لحن لطیف مناجات و نیایش، در شکل یک نغمه آسمانى مى باشد، و
در روایات اهل بیت علیهم السّلام نیز دستور داده شده که هر کس براى نماز
شب بر مى خیزد این آیات را تلاوت کند.
وحیده :
ایه
187؛ امام باقرعلیه السلام درباره این آیه فرمودند: خداوند از اهل کتاب
پیمان گرفت که آنچه دربارهی حضرت محمد صلی الله علیه وآله در تورات و
انجیل آمده است برای مردم بگویند و کتمان نکنند.
اگر امروز میلیونها
مسیحی، یهودی و مجوسی در دنیا هست، همه به سبب سکوت نابجای دانشمندان
آنهاست. به گفتهی صاحب تفسیر اطیبالبیان، بیش از شصت مورد بشارت اسلام و
پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله در عهدین آمده است، ولی دانشمندان اهل
کتاب همه را رها کردهاند.
**بیان حقایق باید به نوعی باشد که چیزی برای مردم مخفی نماند. «لتبیننه للناس و لاتکتمونه»
**وظیفهی دانشمندان، تبیین کتاب آسمانی برای مردم است. «لتبیننه للناس»
**انگیزهی سکوت دانشمندان از بیان حق، رسیدن به مال و مقام و یا حفظ آن است. «واشتروا به ثمنا قلیلا»
**عمل
به دین و تعهدات الهی ارزش والا دارد. اگر به هر مقام و مالی برسیم، ولی
آن را از دست بدهیم باختهایم. «ثمنا قلیلا بئس ما یشترون»
ایه 188؛ مردم سه دستهاند:
1- گروهی که کار میکنند وانتظار پاداش یا تشکر از مردم ندارند. «لانرید منکم جزاء و لاشکورا»
2- گروهی که کار میکنند تا مردم بدانند و ستایش کنند. «رئاء الناس»
3- گروهی که کار نکرده، انتظار ستایش از مردم دارند. «یحمدوا بمالم یفعلوا...»
از
مواردی که غیبت جایز است، در مورد کسی است که ادعای مقام یا تخصص یا
مسئولیتی را میکند که صلاحیت آن را ندارد. «یحبون ان یحمدوا بما لم
یفعلوا»
**رذایل اخلاقی، همچون عجب و غرور و انتظار تملق از مردم، هلاکت قطعی را به دنبال دارد. «یفرحون... یحبون... فلا تحسبنهم بمفازة»
** خداوند نه تنها برای رفتار، بلکه برای خواستههای خیر و شر انسان نیز حساب باز میکند. «یحبون ان یحمدوا... لهم عذاب الیم»
**گنهکار
ممکن است پشیمان شده، توبه کند و نجات یابد، ولی افراد مغرور، حتی در صدد
توبه برنمیآیند، لذا امیدی به نجات آنان نیست. «ولاتحسبنهم بمفازة من
العذاب»
ایه 189؛ حکومت خداوند نسبت به جهان، حقیقی است نه اعتباری، چون وجود و بقای هرچیز تنها بدست اوست. برای ایجاد میفرماید: «کن فیکون»
و برای محو میفرماید: «ان یشأ یذهبکم و یأت بخلق جدید»
حکومت خداوند دائمی و همیشگی است، ولی حکومتهای غیرالهی چند صباحی بیش نیست. «تلک الایام نداولها بین الناس»
آری، این نوع حکومت حقیقی و دائمی تنها در انحصار خداوند است. «ولله ملک السموات والارض»
ایه
190: در تفاسیر فخررازی، قرطبی و مراغی آمده است: از عایشه پرسیدند:
بهترین خاطرهای که از رسول خدا صلی الله علیه وآله به یاد داری چیست؟ گفت:
تمام کارهای پیامبر شگفتانگیز بود، اما مهمتر از همه برای من، این بود
که رسول خدا شبی در منزل من استراحت میکرد، هنوز آرام نگرفته بود که از جا
برخاست، وضو گرفت و به نماز ایستاد و بقدری گریه کرد که جلو لباسش تر شد،
بعد به سجده رفت و به اندازهای گریه کرد که زمین تر شد. صبح که بلال آمد
سبب این همه گریه را پرسید، فرمود: دیشب آیاتی از قرآن بر من نازل شده است.
آنگاه آیات 190 تا 194 سوره آلعمران را قرائت کرد وفرمود: وای برکسی که
این آیات را بخواند و فکر نکند.
در تفسیر کبیر فخررازی و مجمعالبیان از
حضرت علی علیه السلام نقل شده است که فرمود: رسول خداصلی الله علیه وآله
همواره قبل از نماز شب این آیات را میخواند. و در احادیث سفارش شده است که
ما نیز این آیات را بخوانیم.
در تفسیر نمونه از «نوف بکالی» صحابهی
خاص حضرت علیعلیه السلام نقل شده است که شبی خدمت حضرت علیعلیه السلام
بودم. امام از بستر بلند شد و این آیات را خواند. سپس از من پرسید: خوابی
یا بیدار؟ عرض کردم بیدارم. فرمود: خوشا به حال کسانی که آلودگیهای زمین
را پذیرا نگشتند و در آسمانها سیر میکنند.
کلمه «الباب» جمع «لب» به معنای عقل خالص و دور از وهم و خیال است.
**
قرآن، مردم را به تفکر در آفرینش ترغیب میکند وهرکه خردمندتر است باید
نشانههای بیشتری را دریابد.,, آفرینش، پر از راز و رمز، و ظرافت و دقت است
که تنها خردمندان به درک آن راه دارند. «لایات لاولیالالباب»
ایه
191: به فرمودهی امام باقرعلیه السلام، افراد سالم، نماز را ایستاده و
افراد مریض، نشسته و افراد عاجز، به پهلو خوابیده، به جا آورند.(گ
** نشانهی خردمندی، یاد خدا در هر حال است. و اهل فکر، باید اهل ذکرباشند. «اولوا الالباب الذین یذکرون ... و یتفکرون»
&*ایمان بر اساس فکر و اندیشه ارزشمند است. «یتفکرون فی خلق السموات و الارض ربنا ما خلقت هذا باطلا»
**ذکر
وفکر، همراه یکدیگر ارزش است. متأسفانه کسانی ذکر میگویند، ولی اهل فکر
نیستند وکسانی اهل فکر هستند، ولی اهل ذکر نیستند. وآنچه سبب رشد و قرب
است، ذکر و فکر دائمی است نه موسمی. «یذکرون» و «یتفکرون» فعل مضارعاند که
نشان استمرار است.
ایه
192؛ از امام باقرعلیه السلام دربارهی «و ما للظالمین من انصار» سؤال
کردند، حضرت فرمودند: یعنی آنها امامانی ندارند تا آنان را به نام بخوانند،
(و از آنان شفاعت کنند)
ایه
193: شاید مراد از «ذنوب» گناهان کبیره باشد و مراد از «سیئات» گناهان
صغیره، چنانکه در آیهی شریفه «ان تجتنبوا کبائر ما تنهون عنه نکفر عنکم
سیئاتکم...» «سیئات» در برابر «کبائر» آمده است. و ممکن است مراد از
«سیئات» آثار گناه باشد.
در برابر خردمندانی که دعوت ایمان را اجابت
کرده و میگویند: «سمعنا»، افرادی هستند که نسبت به این دعوت بیاعتنایی
میکنند و در قیامت با حسرت تمام میگویند: «لوکنا نسمع او نعقل ما کنا فی
اصحاب السعیر»
این ایه از ایه هاى پایانى سوره ال عمران مى باشد و مستحب است هنگام برخاستن براى نماز شب و تهجد ,تلاوت شود.
این ایه از زبان سحر خیزان عاشق و عارف است که همواره به یاد خدایند و شب و روز و نشسته و ایستاده و خوابیده او را یاد مى کنند.
ایه
194: در این چند آیه، خداوند متعال مسیر رشد خردمندان و اولوا الالباب را
این گونه ترسیم میکند: یاد خدا، فکر، رسیدن به حکمت، تسلیم انبیا شدن،
استغفار، خوب مردن، در انتظار الطاف الهی و نجات از رسوایی و خواری.
در آیات قبل ایمان خردمندان به خداوند و قیامت مطرح بود و در این آیه ایمان به نبوت نیز مطرح شده است. «ما وعدتنا علی رسلک»
تکرار «ربنا» در سخنان اولواالالباب، نشان شیفتگی آنان به ربوبیت الهی است.
اولوا
الالباب، هم عزت دنیا را میخواهند و هم عزت آخرت را. جملهی «آتنا ما
وعدتنا علی رسلک» مربوط به دنیاست که خداوند وعده نصرت به اهل حق داده است:
«انا لننصر رسلنا» وجملهی «و لاتخزنا» مربوط به عزت در آخرت است.
د ر این ایه نیز از خداوند دو خواسته مهم مى طلبیم ؛
1؛تحقق
وعده هاى الهى که از زبان پیامبران بیان شده است ,پروردگار به اهل طاعت
وعده ى بهشت داده ,اگر خلاف و عصیانى از ما سر زد ما را ببخشاید و از جرم
ما در گذردتا ان وعده ها بر ما عملى شود.
2:و روز قیامت را روز حسرت و پشیمانى و خوارى براى ما قرار ندهد.