404 . صفحه 404
چهارم بهمن :
نفیسه :
«و سراى آخرت زندگى واقعى است اگر آنها مىدانستند» (وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِیَ الْحَیَوانُ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ).
بدیهى است قرآن هرگز نمىخواهد با این تعبیر ارزش مواهب الهى را در این جهان نفى کند، بلکه مىخواهد با یک مقایسه صریح و روشن ارزش این زندگى را در برابر آن زندگى مجسم سازد، علاوه بر این به انسان هشدار دهد که «اسیر» این مواهب نباشد، بلکه «امیر» بر آنها گردد، و هرگز ارزشهاى اصیل وجود خود را با آنها معاوضه نکند.
آرى! شداید و طوفانها زمینهساز شکوفایى فطرت آدمى است، چرا که نور توحید در درون جان همه انسانها نهفته است. تعلیمات غلط و غفلت و غرور، مخصوصا به هنگام سلامت و وفور نعمت، پردههایى بر آن مىافکند، اما طوفانهاى حوادث این پردهها را مىدرد و آن نقطه نورانى آشکار مىشود.
شأن نزول:
«گروهى از مشرکان گفتند: اى محمّد! اگر ما داخل در دین تو نمىشویم تنها به خاطر این است که مىترسیم مردم ما را بربایند (و بسرعت نابود کنند) چون جمعیت ما کم است و جمعیت مشرکان عرب بسیارند، به محض این که به آنها خبر رسد که ما وارد دین تو شدهایم بسرعت ما را مىربایند، و خوراک یک نفر از آنها هستیم! در اینجا آیه أَ وَ لَمْ یَرَوْا ... نازل شد و به آنها پاسخ گفت.»
تفسیر:
در آیات گذشته نیز به این بهانه مشرکان به صورت دیگرى اشاره شده بود که ما مىترسیم اگر اظهار ایمان کنیم و به دنبال آن هجرت نماییم زندگى ما مختل گردد که قرآن از طرق مختلف به آنها پاسخ گفت.
در این آیه قرآن از طریق دیگرى به آنها پاسخ داده، مىفرماید: «آیا ندیدند که ما (براى آنها حرم امنى) قرار دادیم» سرزمین پاک و مقدس مکّه (أَ وَ لَمْ یَرَوْا أَنَّا جَعَلْنا حَرَماً آمِناً).
«در حالى که مردم را در اطراف آنان (در بیرون این حرم) مىربایند»؟
(وَ یُتَخَطَّفُ النَّاسُ مِنْ حَوْلِهِمْ). «آیا (با این حال) به باطل ایمان مىآورند و نعمت خدا را کفران مىکنند»؟! (أَ فَبِالْباطِلِ یُؤْمِنُونَ وَ بِنِعْمَةِ اللَّهِ یَکْفُرُونَ).
ما دلایل آشکارى براى شما اقامه کردیم که جز «اللّه» شایسته پرستش نیست اما شما بر خدا دروغ مىبندید و شریکانى براى او مىتراشید.
شرک خمیر مایه همه مفاسد اجتماعى است و ستمهاى دیگر در واقع از آن سرچشمه مىگیرد، هوى پرستى، مقام پرستى، و دنیا پرستى هر کدام نوعى از شرک است.
ولى بدانید عاقبت شومى در انتظار مشرکان است «آیا جایگاه کافران در دوزخ نیست»؟ (أَ لَیْسَ فِی جَهَنَّمَ مَثْوىً لِلْکافِرِینَ).
مىفرماید: راه خدا گرچه مشکلات فراوان دارد، مشکل از نظر شناخت حق، مشکل از نظر وسوسههاى شیاطین جن و انس، مشکل از نظر مخالفت دشمنان سرسخت و بىرحم، و مشکل از نظر لغزشهاى احتمالى اما در اینجا یک حقیقت است که به شما در برابر این مشکلات نیرو و اطمینان مىدهد و حمایت مىکند و آن این که: «آنها که در راه ما (با خلوص نیّت) جهاد کنند قطعا به راههاى خود هدایتشان خواهیم کرد، و خداوند با نیکوکاران است» (وَ الَّذِینَ جاهَدُوا فِینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ).
تعبیر به «جهاد» تعبیر وسیع و مطلقى است و هرگونه جهاد و تلاشى را که در راه خدا و براى او و به منظور وصول به اهداف الهى صورت گیرد شامل مىشود، خواه در طریق کسب معرفت باشد، یا جهاد با نفس، یا مبارزه با دشمن یا صبر بر طاعت، یا شکیبایى در برابر وسوسه معصیت، یا در مسیر کمک به افراد مستضعف، و یا انجام هر کار نیک دیگر.
کسانى که در این راهها به هر شکل و هر صورت براى خدا مجاهده کنند مشمول حمایت و هدایت الهى هستند.
بنابراین هرگونه شکست و ناکامى نصیب ما شود معلول یکى از دو چیز است: یا در جهاد کوتاهى کردهایم، و یا اخلاص در کار ما نبوده است.
درسهایی از سوره شریفه عنکبوت
63-قل الحمدالله
2-ایمان صرفا زبانی نیست و مدعیان آن حتما آزموده میشوند.در واقع حوادثی که در زندگی برایمان رخ میدهد همه اسباب آزمایشند.
6-بی نیاز واقعی خداوند است و ما محتاج لطف و کرم اوییم.
7-برای دریافت پاداشهای الهی به ایمان و عمل صالح نیازمندیم.
8-احسان به والدین مطلق و همیشگی است اما اطاعت از آنها مشروط به دور نشدن از خدا میباشد.
9-کار نیک به تنهایی انسان را در زمره ی نیکوکاران قرار نمیدهد بلکه کار نیکی که برخواسته از ایمان به خدا باشد ارزشمند است.
12-در جهان بینی اسلام هیچ کس بار گناه دیگری را بدوش نمیکشد ولی در تفکر دیگران اینگونه نیست(اینکار رو انجام بده اگه گناهی داشت به گردن من).
13-فرد اغفال شده مسوول کار خود است ولی اغفال کننده علاوه بر مسوولیت کار خود مسوول گناهان اغفال شدگان نیز میباشد،بی آنکه چیزی از گناه اغفال شده کم شود.(اگر دقت شود متوجه میشویم با آیه قبل منافاتی ندارد).
20-با سیر در زمین و مطالعه در طبیعت میتوان به چگونگی آغاز آفرینش پی برد.
22-دشمنان دین با هیچگونه تدبیر و تلاش و توطئه ای نمیتوانند خدا را عاجز کنند و بر اراده ی الهی چیره شوند و از مدار قهر او خارج گردند.
25-دوستیها و پیوندهای غیر الهی در قیامت هیچ کارایی ندارد.
27-پاداش خوبیها و نیکیهای فرد در نسل او میتواند منعکس شود.
34-عملکرد انسان در طبیعت تاثیرگذار است.همانگونه که عمل خوب باعث نزول نعمت و رحمت میشود ،گناهان نیز نعمتها را به عذاب مبدل میکند.
37-خانه ای که محل آسایش و سکوت انسان است با قهر الهی ممکن است محل نابودی و عذاب شود.
38-زیبا و خوب دیدن کارهای زشت خود، از دامهای شیطان است.مثل غرور و خود بزرگ بینی،افتخار به ثروت و قدرت که جلوه هایی از تزیین شیطان است.
41-عنکبوت در اماکن متروکه خانه میسازد، شرک نیز در روحهای دور از خدا جاگرفته و تاثیر میگذارد.بنای شرک همانند خانه ی عنکبوت سست و بی اساس است.
45-امام صادق (ع)میفرمایند:هرکس دوست دارد قبولی یا رد نمازش را بداند ببیند نمازش او را از فحشاء و منکر بازداشته است یا نه.
46-گفتگو با اهل کتاب باید به بهترین شیوه باشد و به طور کل در گفتگو قبل از اظهار عقیده و نظر آنچه که مورد اتفاق نظر است را مطرح کنیم.
48-یکی از دلایل حقانیت قرآن امی بودن پیامبر اسلام است.
51-قرآن مایه رحمت و دوری از غفلت میباشد.
58-شرط دستیابی به بهشت ایمان و عمل صالح است.
59-دو نمونه بارز عمل صالح ،صبر و توکل است.
62-در حدیثی میخوانیم:مصلحت بعضی از بندگان خدا گسترش روزی است و اگر در تنگنای معیشت قرار گیرند فاسد شوند و برعکس این گروه ،صلاح گروهی دیگر در تنگنا بودن است که اگر در توسعه واقع شوند به فساد کشیده میشوند.
64-آفرینش دنیا گرچه هدفدار و حکیمانه است ولی غفلت از آخرت ،دنیا پرستی و غرق شدن در آن سفیهانه میباشد.
69-برای رسیدن به هدایت ویژه الهی که خداوند آنرا تضمین فرموده ،تلاش لازم است و باید گام اول را خود انسان بردارد.
این سوره در «مکّه» نازل شده و داراى 60 آیه میباشد.
محتواى سوره:
مطالب این سوره را در هفت بخش مىتوان خلاصه کرد.
1- پیشگویى از پیروزى رومیان بر ایرانیان در جنگى که در آینده درگیر مىشد.
2- گوشهاى از طرز فکر و چگونگى حالات افراد بىایمان.
3- بخش مهمى از آیات عظمت خداوند در آسمان و زمین و در وجود انسانها.
4- سخن از توحید فطرى بعد از بیان دلائل آفاقى و انفسى.
5- بازگشت به شرح و تبیین حالات افراد بىایمان و گنهکار، و ظهور فساد در زمین بر اثر گناهان آنها.
6- اشارهاى به مسأله مالکیت و حق ذى القربى و نکوهش از رباخوارى.
7- بازگشت مجددى به دلائل توحید و نشانههاى حق و مسائل مربوط به معاد.
فضیلت تلاوت سوره:
علاوه بر حدیثى که از امام صادق علیه السّلام در فضیلت سوره عنکبوت نقل شد، در حدیث دیگرى از پیامبر صلّى اللّه علیه و آله چنین آمده: «هرکس سوره روم را بخواند پاداشى معادل ده حسنه به تعداد هر فرشتهاى که در میان آسمان و زمین تسبیح خدا مىگوید خواهد داشت و آنچه را در روز و شب از دست داده جبران خواهد کرد». بدیهى است کسى که محتواى این سوره را در روح و جان خود جاى دهد و مراقبت پروردگار را در هر لحظه در خود ببیند، تقواى الهى چنان قلبش را پر مىکند که شایسته چنین پاداش بزرگى است.
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
(آیه 1)-
شأن نزول:
آیات نخستین این سوره بدین سبب نازل شد که در آن هنگام که پیامبر صلّى اللّه علیه و آله در «مکّه» بود، و مؤمنان در اقلیت قرار داشتند، جنگى میان ایرانیان و رومیان در گرفت، و در این نبرد ایرانیان پیروز شدند.
مشرکان «مکّه» این را به فال نیک گرفتند و دلیل بر حقانیت شرک خود دانستند! آیات نخستین این سوره نازل شد و قاطعانه گفت: گرچه ایرانیان در این نبرد پیروز شدند اما چیزى نمىگذرد که از رومیان شکست خواهند خورد و حتى حدود زمان این پیشگویى را نیز بیان داشت.
این پیشگویى قاطع قرآن که از یک سو نشانه اعجاز این کتاب آسمانى و اتکا آورنده آن به علم بىپایان پروردگار به عالم غیب است، و از سوى دیگر نقطه مقابل تفأل مشرکان بود، مسلمانان را طورى دلگرم ساخت که حتى مىگویند: بعضى از آنان با مشرکان روى این مسأله شرط بندى مهمى کردند!- آن روز هنوز حکم تحریم این گونه شرط بندیها نازل نشده بود.
تفسیر:
یک پیشگویى عجیب! این سوره جزء 29 سورهاى است که با حروف مقطعه آغاز مىشود «الف، لام، میم» (الم).
تنها چیزى که در اینجا جلب توجه مىکند این است که برخلاف بسیارى از سورههایى که با حروف مقطعه آغاز مىشود و پشت سر آن سخن از عظمت قرآن است در اینجا بحثى از عظمت قرآن نمىیابیم، بلکه سخن از شکست رومیان و پیروزى مجدد آنها در آینده است، ولى با دقت روشن مىشود که این بحث نیز بیان عظمت قرآن است، چرا که این خبر غیبى مربوط به آینده از نشانههاى اعجاز و عظمت این کتاب آسمانى محسوب مىشود.
منظور از «ادنى الارض» (سرزمین نزدیک) سرزمین ایرانیان بوده است یعنى در محلى واقع شد که نزدیکترین نقطه میان ایران و روم بود.
سپس اضافه مىکند: «و آنها (رومیان) بعد از مغلوبیت به زودى غلبه خواهند کرد» (وَ هُمْ مِنْ بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَیَغْلِبُونَ).
و اگر مىبینید خداوند از آینده خبر مىدهد، به خاطر آن است که «همه کارها از آن خداست چه قبل و چه بعد» از این شکست و پیروزى (لِلَّهِ الْأَمْرُ مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ بَعْدُ).
عبارت فوق مىخواهد این نکته را روشن سازد که قادر بالذّات و مالک على الاطلاق اوست و هرکس هر چیزى دارد از او دارد.
سپس مىافزاید: اگر امروز که رومیان شکست خوردند مشرکان خوشحال شدند «در آن روز مؤمنان (به خاطر پیروزى دیگرى) خوشحال خواهند شد»! (وَ یَوْمَئِذٍ یَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ).
خداوند «هر که را بخواهد یارى مىکند، و او صاحب قدرت و رحیم است»! (یَنْصُرُ مَنْ یَشاءُ وَ هُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ).
مسلمانان در آن روز از جهات مختلفى خوشحال شدند:
از پیروزى اهل کتاب بر مجوسیان که صحنهاى از غلبه خداپرستى بر شرک بود. از پیروزى معنوى به خاطر ظهور اعجاز قرآن. و از پیروزى مقارن آن که احتمالا «صلح حدیبیه» یا یکى دیگر از فتوحات مسلمین بود.