398 . صفحه 398
بیست و هشتم دی :
نفیسه :
(آیه 15)- در این آیه آمده :«ما او (نوح) و سرنشینان کشتى را رهایى بخشیدیم، و آن را آیتى براى جهانیان قرار دادیم» (فَأَنْجَیْناهُ وَ أَصْحابَ السَّفِینَةِ وَ جَعَلْناها آیَةً لِلْعالَمِینَ).
(آیه 16)- سپس به دنبال ماجراى فشرده نوح (ع) و قومش به سراغ داستان ابراهیم (ع) دومین پیامبر بزرگ اولوا العزم مىرود و مىفرماید: «ما ابراهیم را (نیز فرستادیم) هنگامى که به قومش گفت: خداى یگانه را پرستش کنید و از او بپرهیزید که این براى شما بهتر است اگر بدانید» (وَ إِبْراهِیمَ إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اتَّقُوهُ ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ).
چرا که دنیایتان را از آلودگیهاى شرک و گناه و بدبختى نجات مىدهد، و آخرت شما نیز سعادت جاویدان است.
(آیه 17)- سپس ابراهیم (ع) به دلائل بطلان بت پرستى مىپردازد و با چند تعبیر مختلف که هرکدام متضمن دلیلى است، آیین آنها را شدیدا محکوم مىکند.
نخست مىگوید: «شما غیر از خدا فقط بتهایى (از سنگ و چوب) را مىپرستید» (إِنَّما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْثاناً).
مجسمههایى بىاراده، بىعقل و شعور و فاقد همه چیز که چگونگى منظره آنها خود دلیل گویایى بر بطلان عقیده بت پرستى است.
بعد از این فراتر مىرود و مىگوید: نه تنها وضع این بتها نشان مىدهد که معبود نیستند، بلکه شما نیز مىدانید که «دروغى به هم مىبافید» و نام معبود را بر این بتها مىگذارید (وَ تَخْلُقُونَ إِفْکاً).
سپس به دلیل سومى مىپردازد که پرستش شما نسبت به این بتها یا به خاطر منافع مادى است و یا سرنوشتتان در جهان دیگر، و هرکدام باشد باطل است، چرا که «آنهایى را که غیر از خدا پرستش مىکنید، مالک هیچ رزقى براى شما نیستند» (إِنَّ الَّذِینَ تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لا یَمْلِکُونَ لَکُمْ رِزْقاً).
شما خود قبول دارید که بتها خالق نیستند، بلکه خالق، خداست بنابراین روزى دهنده نیز اوست «پس روزى را تنها نزد خدا بطلبید» (فَابْتَغُوا عِنْدَ اللَّهِ الرِّزْقَ).
و چون روزى دهنده اوست «او را پرستش کنید و شکر او را به جا آورید» (وَ اعْبُدُوهُ وَ اشْکُرُوا لَهُ).
و اگر زندگى سراى دیگر را مىطلبید بدانید «که بسوى او بازگشت داده مىشوید» و نه به سوى بتها! (إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ).
بتها نه در اینجا منشأ اثرى هستند و نه آنجا.
(آیه 18)- سپس ابراهیم (ع) به عنوان تهدید، و همچنین بىاعتنایى نسبت به آنها، مىگوید: «اگر شما (مرا) تکذیب کنید (جاى تعجب نیست) امتهایى پیش از شما نیز (پیامبرانشان را) تکذیب کردند» و به سرنوشت دردناکى گرفتار شدند (وَ إِنْ تُکَذِّبُوا فَقَدْ کَذَّبَ أُمَمٌ مِنْ قَبْلِکُمْ).
«وظیفه رسول و فرستاده خدا جز ابلاغ آشکار نیست» خواه پذیرا شوند یا نشوند (وَ ما عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلاغُ الْمُبِینُ).
منظور از امتهاى پیشین، قوم نوح و اقوامى بودند که بعد از آنها روى کار آمدند.
(آیه 19)- در اینجا قرآن داستان ابراهیم را موقتا رها کرده و بحثى را که ابراهیم در زمینه توحید و بیان رسالت خویش داشت به وسیله ذکر دلیل بر معاد تکمیل مىکند.
مىگوید: «آیا این منکران معاد، ندیدند چگونه خداوند آفرینش را آغاز مىکند سپس آن را باز مىگرداند»؟ (أَ وَ لَمْ یَرَوْا کَیْفَ یُبْدِئُ اللَّهُ الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ).
در پایان آیه به عنوان تأکید مىافزاید: «این کار براى خدا سهل و آسان است» (إِنَّ ذلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسِیرٌ).
چرا که تجدید حیات در برابر ایجاد روز نخست مسأله سادهترى محسوب مىشود، گرچه ساده و مشکل در برابر کسى که قدرتش بىانتهاست مفهومى ندارد.
(آیه 20)- قرآن همچنان بحث معاد را تعقیب مىکند و در این آیه مردم را به «سیر آفاقى» در مسأله معاد دعوت مىکند در حالى که آیه قبل، بیشتر جنبه «سیر انفسى» داشت.
مىفرماید: «بگو: در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است؟ سپس خداوند (به همین گونه) جهان آخرت را ایجاد مىکند» (قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ).
چرا که او با خلقت نخستین، قدرتش را بر همگان ثابت کرده است، آرى «خداوند بر هر چیز تواناست» (إِنَّ اللَّهَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ).
هم این آیه و هم آیه قبل از آن، امکان معاد را از طریق وسعت قدرت خداوند اثبات مىکند.
(آیه 21)- سپس به ذکر یکى از مسائل مربوط به معاد مىپردازد، و آن مسأله رحمت و عذاب است مىگوید: «او در قیامت هر کس را بخواهد (و مستحق بداند) مجازات مىکند، و هر کس را بخواهد (و لایق ببیند) مورد رحمت قرار مىدهد، و به سوى او بازگشت مىکنید» (یُعَذِّبُ مَنْ یَشاءُ وَ یَرْحَمُ مَنْ یَشاءُ وَ إِلَیْهِ تُقْلَبُونَ).
با این که رحمت الهى بر غضبش پیشى گرفته اما در اینجا نخست سخن از عذاب مىگوید بعد رحمت، چرا که در مقام تهدید است.
(آیه 22)- در تکمیل این بحث که عذاب و رحمت به دست خداست، و بازگشت همه به سوى اوست، مىافزاید: اگر تصور کنید مىتوانید از قلمرو حکومت خداوند بیرون روید و چنگال مجازات گریبان شما را نگیرد، سخت در اشتباهید چرا که «شما نمىتوانید بر اراده خداوند چیره شوید و از دست قدرت او در زمین یا آسمان فرار کنید» (وَ ما أَنْتُمْ بِمُعْجِزِینَ فِی الْأَرْضِ وَ لا فِی السَّماءِ). و اگر تصور کنید سرپرست و یاورى از شما دفاع مىکند، آن هم اشتباه محض است زیرا «براى شما جز خدا، ولى و یاورى نیست» (وَ ما لَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَ لا نَصِیرٍ).
و به این ترتیب قرآن تمام درهاى فرار از چنگال مجازات الهى را به روى این مجرمان مىبندد.
(آیه 23)- لذا در این آیه بطور قاطع مىفرماید: «و کسانى که به آیات خدا و لقاى او کافر شدند از رحمت من مأیوسند» (وَ الَّذِینَ کَفَرُوا بِآیاتِ اللَّهِ وَ لِقائِهِ أُولئِکَ یَئِسُوا مِنْ رَحْمَتِی).
سپس براى تأکید مىافزاید: «و براى آنها عذاب دردناکى است» (وَ أُولئِکَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ).
این «عذاب الیم» لازمه مأیوس شدن از رحمت خداست.
..................................................................................................
مباحثه آیات سوال برانگیز :
مریم :
یعنی چی...!؟؟ خداوند خلقت را آغاز می کند و آن را برمی گرداند؟؟؟
اعظم :
با چیزایی که من حوندم
فکر میکنم منظور خلقت موجودات و مرگ اوناست
ایا دقت نظر نمی کنید که موجودات افریده میشن و بعدش می میرن و از بین میرن
در مورد همه موجودات
مریم:
یعنی اینکه همه ی موجودات زنده یه روز میمیرن دلیل بر بودن معاده؟؟؟
اعظم :
باید دوباره یه دقتی رو کلمه یعید و مشابهاتش در قرآن بگردم
تو تفسیر ندیدم چیزی
نفیسه :
در تفسیر نور برای این آیه آمده: « یُبْدِئُ » : میآغازد . مراد آفرینش و ایجاد نخستین است ، یا مراد زنده شدن زمینهای مرده و روئیدن گیاهان و تولّد اطفال از نطفه و غیره است . « یُعِیدُهُ » : مراد از إعاده ، حیات را به ممات تبدیل کردن و زنده گرداندن دوباره و رستاخیز مردگان است . یا این که اشاره به چرخه سالیانه حیات و ممات گیاهان و درختان و حیوانات و انسانها است .

خلاصه اش میشه همین که نفیسه جان نوشتن