قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یِهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ
مشخصات بلاگ
قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا (30 فرقان )
و پیامبر گفت پروردگارا قوم من این قرآن را رها کردند

در تاریخ 93/09/27 تصمیم گرفتیم با گروهی از دوستان روزانه یه صفحه قرآن بخونیم
و هر کس توی هر صفحه ای نکته ای براش جالب بود ، یا چیزی در موردش می دونست ، یا تفسیری در مورد اون صفحه خونده بود رو با یقیه به اشتراک بذاره
اینجا رو هم بنا کردیم برای اینکه اگه خواستیم یه روزی مروری به مطالب بکنیم برامون ساده تر باشه
و یا اگه دوستی وسطای راه بهمون پیوست بتونه مطالب قبلی رو مرور کنه
شایدم یه زمانی بچه هامون خواستن بدونن فهم مادراشون از قرآن چه جوری بوده
هر چند امیدواریم که به زودی حضرت مهدی علیه السلام ظهور کنن و ما و بچه هامون قرآن رو همونجور بفهمیم که باید
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

آخرین مطالب

۴۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سوره بقره» ثبت شده است

چهارشنبه, ۱۰ دی ۱۳۹۳، ۰۴:۰۵ ب.ظ

15 . صفحه 15


دهم دی :


وحیده :

 ایه 94:
قُلْ به آنها بگو: اگر راست می‌گویید و ادعایتان صحیح است وبهشت نزد خدا مخصوص شما است، ِ و دیگر مردمان آن‌گونه که گمان می‌برید وارد آن نخواهند شد، و فقط یهودی و نصرانی از آن بهره‌مند می‌گردد، و اگر آتش جهنم به جز چند روز اندکی به شما نمی‌رسد، پس آرزوی مرگ کنید. و این نوعی مباهله بین آنها و پیامبر( ص) فقط دو راه پیش رو داشتند: یا اینکه به خدا و پیامبرش ایمان بیاورند و یا اینکه مباهله کنند، و آن آرزوی مرگ است،
پس هریک از آنها به وضوح دریافت که در اوج مخالفت و کینه توزی با خدا و پیامبرش قرار دارد..

ایه 95:

وَلَن یَتَمَنَّوْهُ أَبَدًا بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ و آنها به سبب کفر و گناهانی که دارند، هرگز آرزوی مرگ نمی‌کنند، چون می‌دانند که مردن، راهی به‌سوی مجازاتشان است. پس مردن ناپسندترین چیز برای آنان است و آنها از تمام مردم بر زندگی حریص‌تر هستند، حتی از مشرکین، که به هیچ یک از پیامبران و به هیچ یک از کتاب‌ها ایمان ندارند.

 ایه 96؛

شدت دل بستگى انها به دنیا را بیان مى کند.
می‌فرماید: یَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ یُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ هر یک از آنان دوست دارد که هزار سال عمر کند، و این نهایت حرص است، چرا که آنها چیزی را آرزو می‌کنند که ممکن نیست. از سویی، چنانچه آنان این مقدار عمر کنند کاری از پیش نمی‌برند و عذاب خدا را از خود دور نخواهند کرد. وَاللَّهُ بَصِیرٌ بِمَا یَعْمَلُونَ و خداوند به آنچه می‌کنند بینا است. این بخش از آیه متضمن تهدید می‌باشد، مبنی بر این که به سبب کارهایشان مجازات خواهند شد...

 

 ایه 97:

قُلْ مَن کَانَ عَدُوًّا لِّجِبْرِیلَ یهودیان ادعا می‌کنند آنچه آنها را از ایمان آوردن به تو باز داشته دوستت جبرئیل است،  پس دشمنی با جبرئیل متضمن کفر ورزیدن به خدایی است که آن را نازل فرموده است، همچنانکه متضمن دشمنی با کسی است که آن را از جانب خدا آورده است. و همچنین متضمن دشمنی با کسی است که جبرئیل به‌سوی او فرستاده شده است. این است علت دشمنی آنها با جبرئیل.

 

در مورد ایه 97 :هنگامى که پیامبر (ص)به مدینه امد ,روزى یکى از علماى یهود( ابن صوریا )با جمعى از یهود نزد پیامبر (ص) امد :
و سؤالات گوناگونى از حضرتش کردند، و نشانه‏هایى را که گواه نبوّت و رسالت او بود جستجو نمودند، از جمله گفتند: اى محمد! خواب تو چگونه است؟ زیرا به ما اطلاعاتى در باره خواب پیامبر موعود داده شده است. فرمود: تنام عیناى و قلبى یقظان! «چشم من به خواب مى‏رود اما قلبم بیدار است» گفتند: راست گفتى اى محمد! و پس از سؤالات متعدد دیگر، ابن صوریا گفت: یک سؤال باقى مانده که اگر آن را صحیح جواب دهى به تو ایمان مى‏آوریم و از تو پیروى خواهیم کرد، نام آن فرشته‏اى که بر تو نازل مى‏شود چیست؟ فرمود: جبرئیل است.

«ابن صوریا» گفت: او دشمن ما است، دستورهاى مشکل در باره جهاد و جنگ مى‏آورد، اما میکائیل همیشه دستورهاى ساده و راحت آورده، اگر فرشته وحى تو میکائیل بود به تو ایمان مى‏آوردیم!

(آیه 98):

این آیه موضوع فوق را با تأکید بیشتر توأم با تهدید بیان مى‏کند و مى‏گوید: «هر کس دشمن خدا و فرشتگان و فرستادگان او و جبرئیل و میکائیل باشد خداوند دشمن اوست، خدا دشمن کافران است.
اشاره به این که اینها قابل تفکیک نیستند: اللّه، فرشتگان او، فرستادگان او، جبرئیل، میکائیل و هر فرشته دیگر، و در حقیقت دشمنى با یکى دشمنى با بقیه است.

 

 اعظم :

ببخشین این توضیحاتی که در مورد صفحه 15(میدم یه مقداریش برای دوستانی که تو جلسه معرفت حضور داشتن تکراریه من باب اینکه میخوام مکتوبشون کنم می فرستم


یهودیها می گفتن عذاب آخرت برای ما جز چند روزی نیست و میگفتن آخرت از آن ماست تو آیه 94 میگه اگه راست می گن پس آرزوی مرگ کنن


آیه 95 میگه هرگز رزوی مرگ نمی کنن به خاطر اعمالی که پیش فرستادن


 برای من عبارت "بما قدمت ایدیهم "جالب توجه بود ... این عبارت دقیقا به معنای اعمالی که پیش فرستادن هستش


 ممکنه ما هزار تا حرف شیک و معنوی هم بلد باشیم و هزار تا آرزوی معنوی حتی داشته باشیم یا مثلا اوراد و اذکاری رو هم بخونیم ولی اون چیزهایی سر نوشت ما رو در آخرت میسازن که عملا انجام داده باشیم


یعنی کل کارهایی که در شبانه روز انجام میدیم اینها نشون دهنده این هستن که ما چه کاره ایم


نه ادعاهای پوچمون


من سعی می کنم فعل آیات رو به خودمون برگردونم اینکه ما هم طالب عمر درازیم و آرزوی مرگ نمی کنیم چون به دلبستگیهای دنیا چسبیدیم


 هنوز دنیا برامون شیرینه و لذتهاش هنوز میخوایمش ، هنوز دنیا برامون زندان نشده ... هنوز دلمون از کوچکی دنیا تنگ نشده


یک کلام هنوز "مومن" نشدیم

 

هانیه :


مرسی من این تفسیرو از قران بیشتردوست دارم. اینکه خدا در قران یه داستان را صرفا روایت نمی کنه و برگردوندن افعال ایات بسمت خودمون بنظر  پسندیده تره.


 اینکه مخاطبش عینا خودمون هستیم.

 

اعظم :


می تونه هم غیر این باشه
به هر حال این کتاب هدایت برای انسانها و در طول سالیان مختلفه


اصلا برای من جالب بوده احساس میکنم قران لایه های مختلفی داره که در هر سطوحی از فهم هر کی که طالب هدایت باشه نکته برای بیان داشنه باشه


خلاصه آیات این صفحه برای من شخصا باداور مرگ و رفتن بود و اینکه مواظب اعمالم و نیاتم در همین روزمره های زندگی باشم

 

هانیه :

 اخه یه مدتی هست. حس می کردم داریم قوم یهود رو معرفی می کنیم که برا من خیلی قابل درک نبود. یعنی حس کردم باید این خووندن یه فایده درونی تر داشته باشه. برا همین ابن نوع تفسیرتون بدلم نشست


نه اتفاقا من از اول با همین نیت وارد خوندن شدم یعنی این دور جدید خوندنم بر ابن اساس بود که بنی اسراییلیهای وجود خودم رو ، فرعونهای وجودم رو اصلاح کنم
رو خصوصیات قوم یهود هم خیلی تاکید کردم از این لحاظ که اصولا تکیه بر دانش و منطق صرف خیلی باب شده

 ایول !!

اعظم :
اگه یه نگاهی به اونچه تا حالا نوشتم بکنیم رویکرد ایات نسبت به خودمون رو زیاد نوشتم

 

هانیه :
اره حواسم بود برا همین حسمو گفتم که خودمم تشویق کنم بع اون سمت برم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ دی ۹۳ ، ۱۶:۰۵
* مسافر
سه شنبه, ۹ دی ۱۳۹۳، ۰۴:۰۳ ب.ظ

14 . صفحه 14


نهم دی :


طیبه :

دوباره در ایه 93 تکرار شده خذو ا ما اتیناکم  بقوة و اسمعوا  انچه را از ایات به شما دادیم باقوت بگیرین و بشنوین  این قدرت  خیلی مهم باید باشه در مورد ایات که تاکید شده بر ان


عمل به آیات و احکام الهى ، باید همراه با جدّیّت ، عشق و تصمیم باشد نه شوخى ، نه عادت ، نه شکّ و نه تشریفات . (خذوا ما اتیناکم بق

 

وحیده : 

همان طورى که توى ایات خوندیم.مشکل در خود یهودى ها بود نه  در پىغمبر...
 واقعا  گاهى اوقات  گیر و مشکل تو خود ماست,,به چىزى و کسى و جایى و.......ربطى نداره.


 اگر چه از بنى اسراییل پیمان گرفته شده بود و معجزات اشکارى از پیامبرشان   دیده بودند ,اما روحشان به گوساله پرستى قلاب شده بود...
خدا نکنه که انسان دل وروحش به چیزى,به سبکى ,به جایی,به کسى,.......  گره بخوره و عادت کنه.

دعاى امام سجاد علیه السلام :خدایا به تو پناه مى آورم از هیجان حرص و آز و شعله ور شدن آتش خشم و چیره شدن حسد  و کم شدن و ضعف صبر و شکیبایی   و کمى قناعت  و بدى اخلاق  و افراط در شهوت و طرفدارى از باطل.

 

اعظم :

 تو این آیات باز هم قصه کفر یهود هستش
بهانه میارن که حرف حرف خودشون باشه
به خاطر بشارت های تورات میان مدینه ساکن میشن ولی موقعی که پیامبر میعوث میشه جزء اولین مخالفان هستن
میگن همون توراتی که داریم برای ما کافیه
خداوند هم دوباره تخلفاتشون رو از همون توراتی که دارن و ادعا میکنن بهش ایمان دارن هم نشونشون میده


کشتن پیامبران ، گوساله پرستی ، معجزه طور و اینکه گفتن شنیدیم و سر باز زدیم


با این ایات یاد ظهور اقتادم احساسم اینه همچین اتفاقی میفته
شاید از بین همین مدعیان انتظار عده ای برخیزن و مخالفت کنن
چون روایت هست که اسلام پوستین وارونه می پوشه
اونقدر تغییر در اون به وجود میاد که گویی حضرت قران جدید میاره


برای من دو نکته این صفحه حلب توجه کرد
یکی علت مخالفت یهود با پیامبر
حسد
اینو خیلی باید مواظب باشیم
گاهی همین حسد در درجات پایینشم باعث انکار حقیقت میشه


کلمه "بغیا "در آیه 90


 و دیگری "اشربوا فی قلوبهم العجل " در ایه 93
عبارتی که در مورد پرستش گوساله به کار برده شده
محبت و میل به گوساله چنان در دلهاشون رسوخ کرده بوده که عبارت نوشیدن گوساله در قلبهاشون استفاده شد
یعنی اشد حب


 توجه طیبه جان به "خذوا اتینکم بقوه" هم قابل توجه هستش
خیلی مهم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ دی ۹۳ ، ۱۶:۰۳
* مسافر
دوشنبه, ۸ دی ۱۳۹۳، ۰۴:۰۰ ب.ظ

13 . صفحه 13



هشتم دی :

وحیده :

در ایه 84: از پیمانى صحبت شده که خداوند در مورد احترام به خون مردم از بنى اسراییل گرفته.
اسلام راجب حق سفارش هاى بسیارى کرده به طوریکه علاوه بر انسان ,این حق و خقوق براى حیوانات نیز بیان شده
مثلا همین حق حیات.

در نهج البلاغه .به مراتب حضرت على به اجراى حقوق حىوانات سفارش کرده( اجراى عدالت را براى حیوانات بیان فرموده .ودر جاىی دیگر فرموده حیوانات را در رفاه بگزارید...

و افسوس که ما به راحتى به حقوق انسان ها تجاوز مى کنىم...

در روایتى از امام صادق (ع) امده که این ایه درباره امام حسین علیه السلام نازل شده است.....
السلام علیک یا ابا عبدا.....

 

 86)- این آیه در حقیقت انگیزه اصلى این اعمال ضدّ و نقیض را بیان کرده مى‏گوید: «آنها کسانى هستند که زندگى دنیا را به قیمت از دست دادن آخرت خریدارى کردند» (أُولئِکَ الَّذِینَ اشْتَرَوُا.

روح القدس چیست؟
مفسران در باره روح القدس، تفسیرهاى گوناگونى دارند:
1- برخى گفته‏اند منظور جبرئیل است، بنابراین معنى آیه فوق چنین خواهد بود «خداوند عیسى را به وسیله جبرئیل کمک و تأیید کرد».
اما جبرئیل را روح القدس مى‏گویند به خاطر این که جنبه روحانیّت در فرشتگان مسأله روشنى است و اطلاق کلمه «روح» بر آنها کاملا صحیح است، و اضافه کردن آن به «القدس» اشاره به پاکى و قداست فوق العاده این فرشته است.
2- بعضى دیگر معتقدند «روح القدس» همان نیروى غیبى است که عیسى علیه السّلام را تأیید مى‏کرد، و با همان نیروى مرموز الهى مردگان را به فرمان خدا زنده مى‏نمود.

آیه 88 بیانگر این واقعیّت است که انسان بر اثر پیروى از هوسهاى سرکش آن چنان از درگاه خدا رانده مى‏شود و بر قلب او پرده‏ها مى‏افتد که حقیقت کمتر به آن راه مى‏یابد.(fire)
دلهاى بى‏خبر و مستور!

 

اعظم :

 تو آیه 85 کلمه " عدوان " یعنی نه فقط کسایی که گناهان رو انجام دادن بلکه اونایی که یاری هم کردن اونها هم در عذاب یکسانند ...این نکته قابل توجه ما هم هست که مبادا با زبان و عمل یاریگر آدمایی باشیم که گناه میکنن یا ظلم میکنن در حق دیگران


 گاهی سکوت ما ... سر تکون دادن ما ... یا تحسینهای ضمنی ما یاری کردن دیگران هست بر گناه


 تو همین آیه : جمله " افتومنون ببعض الکتاب و یکفرون بعض " باز هم نکته ای هستش برای ما ... که هر وقت دلمون خواست و آیات متمایل به دل ما بود ازشئن تبعیت کنن و اونجایی که به ضررمون هستش یا به مذاقمون خوش نمیاد بی خیال آیات بشیم ... رسوایی در دنیا " خزی فی الحیاة ادنیا " و عذاب آخرت در انتظار ما هست با این عمل


 در واقع ایمان واقعی وقتی هستش که وقتی آیات با دلمون سازگار نیست بهشون عمل کنیم و هنری نیست وقتی خودمون چیزی رو مایلیم اون رو انجام بدیم


تو آیه 87 هم همین نکته لحاظ شده " لا تهوی انفسکم استکبرتم ..." هر پیامبری پیامی اورد که مخالف میل و هوای شما بود تکبر ورزیدید (عده ای رو تکذیب و عده ای رو کشتین ) یعنی آدم گاهی برای اثبات هوای نفسش و مخالفت با آیات بعد استکبار تا مرحله تکذیب و کشتن پیامبران هم پیش میره
 خلاصه نکته مهمی هستش این مساله


آیه 88 هم الان هم رواج داره در مقابل استدلالهای به حق دیگران در دین اونجایی که مخالف میلمون هست (ولی واقعا می دونیم درسته ولی نمیخوایم فبول کنیم )می گیم


 بابا ما از حرفهای تو هیچی نمی فهمیم (قلوبنا غلف ) ...و بعد فکر می کنیم دیگه خیالمون راحت شده


در صورتی این کفری هست پنهان در وجود ما ....


 فقط عده معدودی واقعا ایمان آوردند


خدایا ما را از زمره مومنین واقعی قرار بده و لحظه لحظه عمرمون رو بودن در صراط مستقیم قرار بده

 

طیبه :

 این آیه 85 خیلی خیلی تعمق داره


چیزی برا خودمون و دورو برمون زیاد دیده میشه


 نماز و دوست داریم میخونیم ولی غیبت رو بی خیالیم  برا حجاب فلسفه می خوایم در عینی که فلسفه سختی نداره   باز حجاب داریم اما شوهر بدون هماهنگی  خانم نباید از پدر و مادر سر بزنه تازه اگه خوب باشه   وای به حال کسانی کا باعث قطع این رابطه هم  میشن  حال داشته باشیم کا رخیر میکنیم حالش نباشه  دنیا باید برا ما تعطیل شه  اوه  اوه خیلی زیاد  این قبیل انتخابا ...........................................................................
خدایا چقدر من بدم  میشه  این همه بدی رو به خوبی تبدیل کنی

 از امام صادق(ع) روایت شده که فرموده اند:کفر در کتاب خدا بر پنج قسم است ... و قسم چهارم از کفر، ترک اوامر خداست و این سخن خداى عز و جل است که مى فرماید: «أفتؤمنون ببعض الکتاب و تکفرون ببعض فما جزاء من یفعل ذلک منکم» پس خداوند آنان را به خاطر ترک نمودن اوامر الهى کافر دانسته و به آنان نسبت ایمان داده است، اگر چه ایمان مورد قبول نیست و براى آنان نزد خداوند سودى ندارد ...».


الان احساس میکنم اون طور که باید قران بخونم و عمل کنم نبوده  مثل یه چیزی که بی رمق میگیری  تو دست این کتاب  این طوری گرفتم  معنی ایه 63 همین رو میگهو طور را بالاى سر شما قرار دادیم» (وَ رَفَعْنا فَوْقَکُمُ الطُّورَ).

«و گفتیم آنچه را از آیات الهى به شما داده‏ایم با قدرت و قوت بگیرید» (خُذُوا ما آتَیْناکُمْ بِقُوَّةٍ).

«و آنچه را در آن است دقیقا به خاطر داشته باشید (و به آن عمل کنید) تا پرهیزکار شوید» (وَ اذْکُرُوا ما فِیهِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ).
در مورد این با  قدرت و قوت گرفتن ایات خدا مطلبی داشتین بزارین ممنونم

اعظم :


طیبه جان به نکته دقیقی اشاره کردی
این قضیه سهل و سبک شمردن کلام خدا خیلی مهمه
این همه روزانه جمله رد وبدل می کنیم :
میگیم به قول فلانی
یا می نویسیم این جمله از دکتر فلانی
استاد بهمانی
ویلیام فلان
آنتونی بهمان
......
اونوقت اینقدر از ایات خدا نمی دونیم
بدونیم هم استفاده نمی کنیم قولی و عملی که بگیم
این جمله از "خداوند"
خداییش تو این عالم چی مهمتر از همین قران که بهش چنگ بزنیم و ازش هدایت بگیریم
 وقتی ملاصدرا آخر عمرش میگه کاش عمرم رو صرف قرآن کرده بودم
با اصلا خود علامه طباطبایی که 20 جلد تفسیرالمیزان نوشتن حسرت میخورن بر اینکه کاش بیشتر وقت میذاشتن
ما باید چی بگیم
بسیار به مطالعه کتب حکما پرداختم تاآنجا که گمان کردم کسی هستم ولی همینکه کمی بصیرتم باز شد خودم را از علوم واقعی خالی دیدم. درآخر عمر به فکر رفتم که به سراغ تدبر در قرآن وروایات محمد وآل محمد بروم.

یقین کردم که کارم بی اساس بوده زیرا در طول عمر به جای نور درسایه ایستاده بودم.ازغصه جانم آتش گرفت وقلبم شعله کشید تا رحمت الهی دستم را گرفت و مرا با اسرار قرآن آشنا کرد و شروع به تفسیر وتدبر در قرآن کردم،در خانه وحی راکوبیدم،درها باز شد و پرده ها کنار رفت ودیدم فرشتگان به من می گویند ((سلام علیکم طبتم فادخلوها خالدین)).

 تفسیر ملاصدرا،مقدمه سوره واقعه_ تفسیرنورج8ص247

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ دی ۹۳ ، ۱۶:۰۰
* مسافر
يكشنبه, ۷ دی ۱۳۹۳، ۰۳:۵۹ ب.ظ

12 . صفحه 12

هفتم دی ماه :

 

وحیده :

ایه 77؛ایمان به حضور و علم خداوند,انسان را از خطا باز مى دارد.


ایه 78: بنی اسرائیل دو گروهند یاباسواد مغرض که کتاب خدا را تحریف می کنند و یا بی سواد و نادان که مشتی خرافات را به عنوان کتاب آسمانی پذیرفته اند،(و ان هم الا یظنون )


مردم عوام که از محتواى کتاب آسمانى خبرى نداشتند، با آرزو و خیال زندگى مى کردند. آنها فکر مى کردند که یهود، نژاد برتر و فرزندان و محبوبان خدا هستند و به جهنّم نمى روند و اگر مجازاتى هم براى آنان باشد، چند روزى بیشتر نیست

امّى بودن و بى سواد بودن ، نقص است و باید براى دست یابى به کتاب حقّ، همه تلاش کنند تا مورد انتقاد قرار نگیرند.

توقّعات و انتظارات ، باید بر مبناى علم باشد نه خیال


 انان از عمل تحریف  و افتراى به دین هدفى جز فروش دین و به دست اورزن متاع دنىا نداشته و ندارند.
شدید ترین عذاب ها متوجه کسانى است که  به تفکر و  اعتقاد مردم خیانت مى کنند.


امام صادق مى فرماىند. اگر عوام ما هم از علمای خود فسق آشکار و تعصب شدید و حرص به دنیا و اموال حرام ببینند و از آنها پیروی کنند، مثل یهود خواهند بود که خداوند آنان را به خاطر پیروی از علما ی فاسق نکوهش کرده است." سپس امام فرمود:" عوام باید از دانشمندانی تقلید کنند که پاکی روح خود را حفظ می کنند، دین خود را نگه می دارند و مخالف هوی و هوس و مطیع فرمان خداوندهستند....


 80: امتیاز طلبى از جمله خصوصىیات یهود است
همه در برابر قانون خدا یکسان هستند و خداوند .


کیفر و پاداش براساس آرزو نیست ، بلکه براساس عمل است .

 و آن دسته از گناهان کیفر دارند که آگاهانه و از روى عمد و اختیار مرتکب شده باشیم ، نه بر اساس جهل یا جبر.

انسان فطرتا پاک است ، ولى گناه و خطایا بر او عارض شده ، او را احاطه کرده و جوهر او را عوض مى کنند...


احسان ، جامع ترین و وسیع ترین واژه در باب نیکى است .
 در حال فقر والدین : احسان مادّى
در حال غناى آنان : احسان روحى چنانکه احسان به یتیم شامل ؛ تاءدیب ، حفظ حقوق ، محبّت و تعلیم او مى شود.

(اصول همه ى ادیان یکى است . )

احسان باید همراه با ادب و بدون منّت باشد. در کنار احسان ، جمله (قولوا للناس حسنا) آمده است .

اگرچه به همه ى مردم نمى توان احسان کرد، ولى با همه مى توان خوب سخن گفت .

نماز ورابطه با خداوند، از زکات ورابطه با فقرا جدا نیست .

اداى حقوق ، داراى مراتب و مراحلى است . اوّل حقّ خداوند، سپس والدین ، سپس خویشاوندان ، سپس یتیمان که کمبود محبّت دارند وآنگاه مساکین که کمبود مادّیات دارند.

 

اعظم :

ایه 77
در ادامه دو ایه پیش هستش و رد تفکر مادیت یهود
که اونا معتقد بودن اگه هم کیشانشون به مسلمونا جریان تورات و وعده های امدن پیامبر رو نگن که مسلمونا علیه اونا احتجاج کنن ، خدا هم خبر دار نمیشه !!!!
خدا تو این ایه میگه هر چی رو پنهان کنین و اشکار همه رو میدونه


چون از جنس ماده و دارای خصوصیات جسمانی بشری نیست


 ایه 77 و 78 هم که توضیحات کامل داده شد
موضوع تحریف تورات و با هر چیزی که از پیس خودمون بنویسیم و به خدا نسبت بدیم هم که تکلیفش روشنه


کلمه "ویل" به معنای وای
یعنب هلاکت و عذاب شدید و هر چیزی که انسان براش سخت و غیر قابل تحمله و ازش دوری میکنه


تو ایه 81 هم منظور از "احاطت خطیئة "
یعنی کلا محصور در گناه هستش و هیچ راه نفوذی به بیرون نداره و امید خیری ازش نیست
عذاب سخت و جاودان در انتظارشه


 ایه 83 هم که در ترتیب و اولویت نیکی رسوندن هستش
و اهمیت نیکی به پدر و مادر مورد تاکید قرار گرفته
(تو پرانتز بگم که همسران خیلی خوبه که کمک هم کنن که به والدینشون کمک کنن و مانع خیر رسونی به والدین طرف مقابل نشن )


و قولوا للناس حسنا
که خوب صحبت کردن با دیگران رو مشروط به نوع دین نکرده و به صورت عام فرموده "ناس"

وحیده :

 دعاى امام سجاد (ع) براى پدر و مادر:
خدایا، بر محمد و خاندانش درود فرست و در دلم انداز که هر وظیفه را که در برابر ایشان بر عهده‌ی من است، بشناسم، و آگاهی از آن وظیفه را، به کمال، در من فراهم آر،
و چنان کن که آنچه را به من الهام کرده‌ای، به کار بندم، و توفیق ده تا آنچه بینش آن را به من داده‌ای، به جای آورم،
و چیزی از آنچه به من آموخته‌ای، فرو نگذارم، و اعضای بدنم از پرداختن به آنچه مرا الهام کرده‌ای، در نمانَد.
خدایا، هر آزاری که از من به آن دو رسیده، و هر ناپسندی که از من در حقّ ایشان سر زده، و هر حقی از آن دو را که من تباه کرده‌ام، همه را سبب آمرزش گناهان‌شان و بلندی مرتبه‌شان و افزونی حَسَناتشان قرار ده؛ ای آن که بدی‌ها را به چندین برابر نیکی‌ها دگرگون می‌سازی.

 

طیبه :

اینکه خداوند مى‏فرماید: «امّا یبلغنّ عندک الکبر احدهما اوکلاهما فلا تقل لهما افٍّ و لا تنهرهما؛هرگاه یکى از آن دو یا هر دوى آنها به سن پیرى رسیدند، کمترین اهانتى به آنان روا مدار! و بر آنها فریاد مزن!».

یعنى اگر ترا ناراحت کردند تو کوچکترین سخن را در عتاب و آزار آنان بر زبان میاور! گرچه ترا کتک بزنند بلکه با آنان کریمانه سخن بگو:«و قل لهما قولاً کریماً؛(10) و گفتار لطیف، سنجیده و بزرگوارانه به آنها بگو!» امام صادق (ع) فرمود: یعنى در مقابل درشتى و تندخوئى والدین بگو: خداوند شما را ببخشاید! خداوند فرمود: «واخفض لهما جناح الذّل من الرّحمة و قل ربّ ارحمهما کما ربّیانى صغیرا؛(11) و بالهاى تواضع خویش را از محبت و لطف در برابر آنان فرود آر و بگو: پروردگارا! همان گونه که آنها مرا در کوچکى تربیت کردند مشمول رحمتشان قرار ده!». امام در توضیح این آیه مى‏فرماید: با نگاه تند و آزار دهنده آنان را مرنجان فقط با نگاههاى مهرآمیز و محبت‏انگیز دلهایشان را بدست آر! صداى خود را بلندتر از آن‏ها نکن! دست خود را بالاتر از دست آنان نبر و خود را مقدم بر آنان قرار نده!(12)
حضرت امام صادق(ع) راحتى در هنگام مرگ و آسان شدن سکرات موت را از دیگر آثار نیکى به والدین شمرده است و به فرزندان صالحى که با والدین خود خوشرفتارى مى‏کنند مژده داد که: هر کس دوست دارد خداوند متعال در لحظه مرگ بر او آسان بگیرد به بستگان خود صله رحم کرده و به پدر و مادرش نیکى کند. در این صورت علاوه بر این که در لحظه جان دادن احساس آرامش و راحتى خواهد کرد، در دنیا نیز در زندگى خود به فقر و بیچارگى دچار نخواهد شد.(19)

اگر پدر و مادر در خانواده طوری رفتار کنند که فرزندانشان احترام به پدر و مادر را از صمیم دل رعایت کنند و شأن آنها را نگه دارند، ولایتمداری در فرزندانشان تحقق پیدا خواهد کرد و اِلا بعید است فرزندی که نسبت به پدر و مادر خود بی‌ادب است، ولایتمدار شود.

اعظم :

هر چیری که انجامش برای ادمیزاد سخت بوده خداوند در قرآن تاکید بیشتری روش کرده
مثل همین نیکی به پدر و مادر
نسبت به نیکی کردن به فرزند

چون دومی معمولا در وجود ادم هست ولی برای از زیر اولی در رفتن بهانه زیاده
حداوند حقشون رو بر ما ببخشه من که تا یه زمانی کوتاهیهایی کردم
امیدوارم فرصت جبران رو از دست ندم

 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۹۳ ، ۱۵:۵۹
* مسافر
شنبه, ۶ دی ۱۳۹۳، ۰۷:۵۵ ق.ظ

11. صفحه 11



امروز ششم دی

 

میتونین امروز صفحه 11 رو  از این سایت دانلود کنین و از تلاوت دلنشینش استفاده کنید

http://www.quranhefz.ir/SoundClips/category-50-1.aspx

وحیده :

در اىه 66؛
و بیاد آورید هنگامى را که موسى به قوم خود گفت: خدا به شما فرمان مى دهد که گاوى را با این ویژگیها سر ببرید...

گفتند: آیا ما را به تمسخر مى گیرى؟! ما از تو درمورد عامل قتل مى پرسیم و تو دستور کشتن گاو را به ما مى دهى؟!

روشن است که این بهت زدگى و سخن آنان بدان جهت بود که رابطه اى میان پرسش خود و پاسخ موسى (ع) نمى دیدند و به راز این دستور آگاه نبودند.
گاهى اوقات دستورى که به ما مى رسد با ذهن وسلىقه ما جور در نمى اید  , اما چون دستور دستور خداست باید انجام دهىم حتى اگر رازش را نمى فهمیم.

درایه 67.موسى گفت: پناه مى برم به خدا از اینکه از نادانان باشم.

این تعبیر، بیانگر این درس است که استهزاى دیگران جز کار عناصر نادان و کودن نیست
جهل در مقابل عقل است نه در مقابل علم,انسان باسواد هم مى تواند جاهل باشد.
زمانى که غرایز بر عقل حاکم شود جهل  مى شود.
مسخره کردن کار انسان جاهل است.

بهانه تراشى هاى مکرر بنى اسرایىل براى انجام ندادن فرمان خداوند بیشتر کا را پیچیده مى کرد.


دل هاى ان ها بعد از دیدن معجزه به جاى نرم شدن سخت تر شد.


دل هاىى که از یاد خدا دور باشند سخت مى شوند.و پذیراى حق نیستند


خدا در هر مرحله از گمراهى بنى اسرایىل باز هم همراهشان است این به واسطه رحمت خداوند است.

 اعظم :

 بنی اسراییل به حساب خودشون خیلی عقل گرا بودن و ساده لوح نبودن . رو این حساب مادی گرا بودن و به باور خودشون چیزایی که می دیدن و منطقی بود باور می کردن
پس این قصه الان مادیون و به حساب عقل گراها نو نیست و قدمتش به عهد موسی علیه السلام میرسه


مثل ایه 55 که خواستن از موسی که خدا رو بهشون تشون بده
و با اوت عذابی هم که سرشون اومد (مردن و دوباره زنده شدن )
اخرش هم رفتن یه گوساله درست کردن و گفتن اینم حدایی که دیده میشه و صدا میده


 توداستان بقره هم این داستان اتفاق میفته
یه ادمی رو میکشن و خونش رو کسی گردن نمی گیرهد
از حضرت موسی داوری میخوان اون هم به فرمان خدا میگه گاو بکشین
به نظر بنی اسراییل کشتن گاو و داوری با هم جور در نمیاد
تسلیم هم که نیستن
میگن "اتتخذنا هزوا"
ما رو مسخره میکنی
یعنی ما حالیمون هست که ربط متطقیی بین این دو تا برقرارنیست


خدا گفت یه گاو بکشین
اونا هم به حساب اینکه میخواستن اشکال تراشی کنن هی از شکل و شمایل گاو پرسیدن


کاملاهم از کلمات ایه ها مشخصه که با چه لحنی می گفتن
" برو از خدات بپرس "
"قالوادع لنا ربک"
نه برو از خدامون بپرس


اخر ایه 67 هم موسی میگه پناه می برم به خدا از اینکه از جاهلان باشم
یه توضیحی بدم در مورد عقل حضرت علی میگه عاقل کسی که به هر مرتبه ای از شناخت دست یافت عمل خود را تابع ان می کند (رو این حرف ما همه مون ادمای ناعاقلی هستیم )
حضرت موسی که خدا رو شناخته و به حکمت قبولش داره وقتی خدا بهش میگه گاو رو بکش دیگه چون و چرا نمیگه
این یعنی ادم عاقل وقتی بهش میگن تو ما رو مسخره میکنی میگه خدا نکنه من جاهل باشم
یعنی مثل شما
که این همه معجزه (مردن و زنده شدن ،مسخ شدن ،کوه بالاسرتون اومدن و ....)
دیدین و هنوز انکار میکنین


 اخر ایه 73 هم میگه " لعلکم تعقلون "
یعنی یه بار دیگه بهتون قدرت خدا ثابت میشه ( با زنده شدن اون ادم مرده با زدن گاو بهش )
شاید عاقل بشید


 نکته کلیدی
به مفهوم عقل
علم و جهل
دوباره دقت کنیم


 ایه 74 هم جالبه
"ثم قست قلوبکم "
این بار از فلب نام برده شده
دقت کنیم قلب هم در مقابل عقل نیست
هی میگن مجادله عقل ودل
این بنی اسراییلی ها که بعد این معجزه هم "عاقل" نشدن
خدا میگه
قلباشون قساوت داره و از سنگ سخت تره
قلب اینجا مرکز ادراکه و نه حس و مترادف عقل


ایه 75م
یهودیها قبل اسلام هی به ظهور پیامبر مژده میدادن
میگفتن تو تورات ما به اومدنش مژده داده
نشونه های پیامیر رو هم میگفتن ولی بعد بعثت که دیدن پیامبد تز قوم اونا نیست
زدن زیر حرفای خودشون
مسلمونا امید داشتن که یهودیها بیشتر از همه با علم و کتابی که داشتن ایمان بیارن ولی خدا تو این ایه میگه
امیدوار نباشین
این موجودات با این که میدونن ولی باز تحریف میکننو ایمان نمیارن


ایه 76 هم میگه
همین یهودیها با اهل ایمان که هستن میگن ما ایمان اوردیم
ولی ور خلوت و به هم دینان خودشون (یهودیهای ساده ای که یعد بعثت هم همه جا میگفتن که تورات به اومدن همین پیامبر مژده داده) میگفتن
نرین به این مسلمونا بگین که ما اینا رو می دونستیم
چون بعدا پیش خدا میگن که اینا میدونستن
اینجا باز تفکر مادی یهودیت دیده میشه
چون فکر میکنن خدا تا اونا نگن توی دلشون چیه نمی دونه چه خبره

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ دی ۹۳ ، ۰۷:۵۵
* مسافر
يكشنبه, ۳۰ آذر ۱۳۹۳، ۰۶:۰۲ ق.ظ

5 . صفحه 5


سی ام آذر :

اعظم :

آیه 28 یکی از آیه هایی است که برای اثبات عالم برزخ مورد توجه هستش

وقتی می گه ثم یمیتکم

بعدش میگه ثم یحییکم

و بعدش ثم الیه ترجعون

یعنی یه فاصله ای بین زنده شدن و قیامت که به سوی او باز گردانیده میشویم هستش

ایه 29
هم درباب خلقت نکته جالبی رو گفته
اول زمین و هر انچه در آنست افریده شده
سپس به آسمانها پرداخته شوه

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ آذر ۹۳ ، ۰۶:۰۲
* مسافر
شنبه, ۲۹ آذر ۱۳۹۳، ۰۶:۰۱ ق.ظ

4.صفحه 4


بیست و نهم آذر : 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آذر ۹۳ ، ۰۶:۰۱
* مسافر
جمعه, ۲۸ آذر ۱۳۹۳، ۰۵:۵۶ ق.ظ

3 .صفحه3


بیست و هشتم آذر :

 

وحیده :

منافق کیست و نفاق به چه معناست؟

نفاق دارای معنای گسترده ای است و هر کس که زبان و عملش هماهنگ نباشد ، سهمی از نفاق دارد . در حدیث می خوانیم: اگر به امانت خیانت کردیم و در گفتار دروغ گفتیم و به وعده های خود عمل نکردیم ، منافق هستیم؛ گر چه اهل نماز و روزه باشیم.1 تظاهر و ریاکاری نیز نوعی نفاق است.

 

برخی از ویژگی های منافقان در قرآن کریم

منافقان افرادی هستند که در ظاهر خود را مومن و مصلح نشان می دهند ولی در باطن ایمان ندارند ؛ با افراد بی دین ، رفت و آمد و خلوت می کنند ؛ نمازشان با کسالت و انفاقشان با کراهت است ؛ نسبت به مؤمنان عیب جویند ؛ از جبهه و جهاد فراری و از خدا غافل اند ریاکار، شایعه ساز و علاقه مند به دوستی با کفارند ؛ ملاک علاقه شان کامیابی و ملاک غضبشان ، محرومیت است ؛ نسبت به پیشرفت مومنان نگران ، ولی نسبت به مشکلاتی که برای مسلمانان پیش می آید شادند..

 

اعظم :

وای توصیف منافقان وحشتتاک بود
درجاتیش در خود من هم هست

عمل نکردن به وعده ها
حداقل قرارهایی که با خودمون میذاریم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ آذر ۹۳ ، ۰۵:۵۶
* مسافر
پنجشنبه, ۲۷ آذر ۱۳۹۳، ۰۵:۵۵ ق.ظ

صفحه 1و 2


بیست و هفتم آذر :

 

طیبه :

خیلی جالب برام قران در ایه های اول سوره بقره مومنین را کسانی مداند که به غیب ایمان دارند این غیب خیلی تفسیر داره

 

ولایت  حضرت علی میتونه جز و این غیب ها باشه به نوعی خیلی کسان هستند که می پرسن چرا از حضرت علی و زهرا مستقیم در قران سخن نگفته

اولین نشانه مومن در قران که این همه  مشخصه  در کل سوره ها برای او ذکر کرده ایمان به غیب

برام  تو این شروع خیلی جالب  که راجع به غیبی که قران میگه  تحقیق کنیم

 

اعظم :

ایمان به غیب یکی آز هفت مولفه های ایمانه

 

 ایمان به غیب ریشه اینکه هر چیزی فقط در حیطه تجربه در بیاد قابل باور هستش رو میزنه 

 در واقع اشکال علومی که پایه گذارش غربه تو این مورده

 

مباحث مربوط به غیب در شرق بیشتر طالب داره

حتما هم اسلامی نیست البنه توش انحراف هم هست
مثل جادو و جنبل و علوم غریبه
ولی خواستگاهش اصولا شرق هستش

گستره غیب خیلی وسیعه
خود خدا ملایکه روح و ... هم در این قسمت لحاظ میشه چون به تجریه در نمیاد

و حواس ما اونا رو درک نمیکنه

این هم یه داستان در مورد هدی للمتقین که البته برای بعضی دوستان تعریف کردم
http://sharifblog.blogfa.com/post-72.aspx

 

وحیده :

مصادیق غیب:

1)خداوند 2)وحی 3) قیامت 4) فرشتگان 5) حضرت مهدی (عج) 6) معجره... ..

 

چه کسانی علم غیب دارند؟ آیات قرآنی در این باره 2 دسته اند :

1) آیاتی که فقط غیب را متعلق به خدا می دانند (نفی علم غیب برای دیگران) از جمله

آیه 65 سوره نمل : (( قل لا یعلم من فی السموات و الارض الغیب الا الله ))

بگو کسانی که در آسمانها و زمین هستند غیب نمی دانند مگر خداوند....

2)آیاتی که غیب را برای پیامبران و برگزیدگان اثبات می کنند.

آیه 26و 27 سوره جن: ((عالم الغیب فلا یظهر علی غیبه احداً الا من ارتضی من رسول ))

خداداننده ی غیب است و غیبش را بر هیچ کس آشکار نمی سازد مگر آنکس که از رسولان برگزیده است .

 

منظور آیات این است که علم ذاتی فقط مخصوص خداست ولی علم عرضی را انبیا ء و ائمه هم می دانند ..

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آذر ۹۳ ، ۰۵:۵۵
* مسافر
پنجشنبه, ۲۷ آذر ۱۳۹۳، ۰۵:۴۹ ق.ظ

00 . آغازنامه

همه چیر اینجوری شروع شد بااین پیام گروهی:

سلام دوستان
موافقین یه قرآن خوانی تو گروه راه بندازیم
به این شکل ان شاءالله روری یه صفحه قرآن بخونیم ایات رو مشخص کنیم بعد هم هر کی نکته ای براش جالب اومد به اشتراک بذاره
مثلا امروز صفحه 1 و 2 قران تا آیه 5 بقره
نیتش هم سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان و هدایت همه مسلمانان ، خودمون و خانواده مون به صراط مستقیم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آذر ۹۳ ، ۰۵:۴۹
* مسافر