قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یِهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ
مشخصات بلاگ
قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا (30 فرقان )
و پیامبر گفت پروردگارا قوم من این قرآن را رها کردند

در تاریخ 93/09/27 تصمیم گرفتیم با گروهی از دوستان روزانه یه صفحه قرآن بخونیم
و هر کس توی هر صفحه ای نکته ای براش جالب بود ، یا چیزی در موردش می دونست ، یا تفسیری در مورد اون صفحه خونده بود رو با یقیه به اشتراک بذاره
اینجا رو هم بنا کردیم برای اینکه اگه خواستیم یه روزی مروری به مطالب بکنیم برامون ساده تر باشه
و یا اگه دوستی وسطای راه بهمون پیوست بتونه مطالب قبلی رو مرور کنه
شایدم یه زمانی بچه هامون خواستن بدونن فهم مادراشون از قرآن چه جوری بوده
هر چند امیدواریم که به زودی حضرت مهدی علیه السلام ظهور کنن و ما و بچه هامون قرآن رو همونجور بفهمیم که باید
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

آخرین مطالب
شنبه, ۶ دی ۱۳۹۳، ۰۷:۵۵ ق.ظ

11. صفحه 11



امروز ششم دی

 

میتونین امروز صفحه 11 رو  از این سایت دانلود کنین و از تلاوت دلنشینش استفاده کنید

http://www.quranhefz.ir/SoundClips/category-50-1.aspx

وحیده :

در اىه 66؛
و بیاد آورید هنگامى را که موسى به قوم خود گفت: خدا به شما فرمان مى دهد که گاوى را با این ویژگیها سر ببرید...

گفتند: آیا ما را به تمسخر مى گیرى؟! ما از تو درمورد عامل قتل مى پرسیم و تو دستور کشتن گاو را به ما مى دهى؟!

روشن است که این بهت زدگى و سخن آنان بدان جهت بود که رابطه اى میان پرسش خود و پاسخ موسى (ع) نمى دیدند و به راز این دستور آگاه نبودند.
گاهى اوقات دستورى که به ما مى رسد با ذهن وسلىقه ما جور در نمى اید  , اما چون دستور دستور خداست باید انجام دهىم حتى اگر رازش را نمى فهمیم.

درایه 67.موسى گفت: پناه مى برم به خدا از اینکه از نادانان باشم.

این تعبیر، بیانگر این درس است که استهزاى دیگران جز کار عناصر نادان و کودن نیست
جهل در مقابل عقل است نه در مقابل علم,انسان باسواد هم مى تواند جاهل باشد.
زمانى که غرایز بر عقل حاکم شود جهل  مى شود.
مسخره کردن کار انسان جاهل است.

بهانه تراشى هاى مکرر بنى اسرایىل براى انجام ندادن فرمان خداوند بیشتر کا را پیچیده مى کرد.


دل هاى ان ها بعد از دیدن معجزه به جاى نرم شدن سخت تر شد.


دل هاىى که از یاد خدا دور باشند سخت مى شوند.و پذیراى حق نیستند


خدا در هر مرحله از گمراهى بنى اسرایىل باز هم همراهشان است این به واسطه رحمت خداوند است.

 اعظم :

 بنی اسراییل به حساب خودشون خیلی عقل گرا بودن و ساده لوح نبودن . رو این حساب مادی گرا بودن و به باور خودشون چیزایی که می دیدن و منطقی بود باور می کردن
پس این قصه الان مادیون و به حساب عقل گراها نو نیست و قدمتش به عهد موسی علیه السلام میرسه


مثل ایه 55 که خواستن از موسی که خدا رو بهشون تشون بده
و با اوت عذابی هم که سرشون اومد (مردن و دوباره زنده شدن )
اخرش هم رفتن یه گوساله درست کردن و گفتن اینم حدایی که دیده میشه و صدا میده


 توداستان بقره هم این داستان اتفاق میفته
یه ادمی رو میکشن و خونش رو کسی گردن نمی گیرهد
از حضرت موسی داوری میخوان اون هم به فرمان خدا میگه گاو بکشین
به نظر بنی اسراییل کشتن گاو و داوری با هم جور در نمیاد
تسلیم هم که نیستن
میگن "اتتخذنا هزوا"
ما رو مسخره میکنی
یعنی ما حالیمون هست که ربط متطقیی بین این دو تا برقرارنیست


خدا گفت یه گاو بکشین
اونا هم به حساب اینکه میخواستن اشکال تراشی کنن هی از شکل و شمایل گاو پرسیدن


کاملاهم از کلمات ایه ها مشخصه که با چه لحنی می گفتن
" برو از خدات بپرس "
"قالوادع لنا ربک"
نه برو از خدامون بپرس


اخر ایه 67 هم موسی میگه پناه می برم به خدا از اینکه از جاهلان باشم
یه توضیحی بدم در مورد عقل حضرت علی میگه عاقل کسی که به هر مرتبه ای از شناخت دست یافت عمل خود را تابع ان می کند (رو این حرف ما همه مون ادمای ناعاقلی هستیم )
حضرت موسی که خدا رو شناخته و به حکمت قبولش داره وقتی خدا بهش میگه گاو رو بکش دیگه چون و چرا نمیگه
این یعنی ادم عاقل وقتی بهش میگن تو ما رو مسخره میکنی میگه خدا نکنه من جاهل باشم
یعنی مثل شما
که این همه معجزه (مردن و زنده شدن ،مسخ شدن ،کوه بالاسرتون اومدن و ....)
دیدین و هنوز انکار میکنین


 اخر ایه 73 هم میگه " لعلکم تعقلون "
یعنی یه بار دیگه بهتون قدرت خدا ثابت میشه ( با زنده شدن اون ادم مرده با زدن گاو بهش )
شاید عاقل بشید


 نکته کلیدی
به مفهوم عقل
علم و جهل
دوباره دقت کنیم


 ایه 74 هم جالبه
"ثم قست قلوبکم "
این بار از فلب نام برده شده
دقت کنیم قلب هم در مقابل عقل نیست
هی میگن مجادله عقل ودل
این بنی اسراییلی ها که بعد این معجزه هم "عاقل" نشدن
خدا میگه
قلباشون قساوت داره و از سنگ سخت تره
قلب اینجا مرکز ادراکه و نه حس و مترادف عقل


ایه 75م
یهودیها قبل اسلام هی به ظهور پیامبر مژده میدادن
میگفتن تو تورات ما به اومدنش مژده داده
نشونه های پیامیر رو هم میگفتن ولی بعد بعثت که دیدن پیامبد تز قوم اونا نیست
زدن زیر حرفای خودشون
مسلمونا امید داشتن که یهودیها بیشتر از همه با علم و کتابی که داشتن ایمان بیارن ولی خدا تو این ایه میگه
امیدوار نباشین
این موجودات با این که میدونن ولی باز تحریف میکننو ایمان نمیارن


ایه 76 هم میگه
همین یهودیها با اهل ایمان که هستن میگن ما ایمان اوردیم
ولی ور خلوت و به هم دینان خودشون (یهودیهای ساده ای که یعد بعثت هم همه جا میگفتن که تورات به اومدن همین پیامبر مژده داده) میگفتن
نرین به این مسلمونا بگین که ما اینا رو می دونستیم
چون بعدا پیش خدا میگن که اینا میدونستن
اینجا باز تفکر مادی یهودیت دیده میشه
چون فکر میکنن خدا تا اونا نگن توی دلشون چیه نمی دونه چه خبره

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۱۰/۰۶

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی