قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یِهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ
مشخصات بلاگ
قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا (30 فرقان )
و پیامبر گفت پروردگارا قوم من این قرآن را رها کردند

در تاریخ 93/09/27 تصمیم گرفتیم با گروهی از دوستان روزانه یه صفحه قرآن بخونیم
و هر کس توی هر صفحه ای نکته ای براش جالب بود ، یا چیزی در موردش می دونست ، یا تفسیری در مورد اون صفحه خونده بود رو با یقیه به اشتراک بذاره
اینجا رو هم بنا کردیم برای اینکه اگه خواستیم یه روزی مروری به مطالب بکنیم برامون ساده تر باشه
و یا اگه دوستی وسطای راه بهمون پیوست بتونه مطالب قبلی رو مرور کنه
شایدم یه زمانی بچه هامون خواستن بدونن فهم مادراشون از قرآن چه جوری بوده
هر چند امیدواریم که به زودی حضرت مهدی علیه السلام ظهور کنن و ما و بچه هامون قرآن رو همونجور بفهمیم که باید
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

آخرین مطالب
دوشنبه, ۴ مرداد ۱۳۹۵، ۰۲:۰۵ ب.ظ

587 . صفحه 587


چهارم مرداد :


نفیسه :





سوره انفطار،سوره هشتاد و دوم قرآن است.
این سوره در «مکّه» نازل شده و داراى 19 آیه میباشد.‏
محتواى سوره:
این سوره مانند بسیارى از سوره‏هاى دیگر جزء آخر قرآن بر محور مسائل مربوط به قیامت دور مى‏زند، و روى هم رفته در آیات نوزده‏گانه آن به پنج موضوع در این رابطه اشاره شده:
1- اشراط السّاعه: یعنى حوادث عظیمى که در پایان جهان و در آستانه قیامت رخ مى‏دهد.
2- توجه انسان به نعمتهاى خداوند که سراسر وجود او را فرا گرفته.
3- اشاره به فرشتگانى که مأمور ثبت اعمال انسانها هستند.
4- سرنوشت نیکان و بدان در قیامت.
5- گوشه‏اى از سختیهاى آن روز بزرگ.
فضیلت تلاوت سوره:
در حدیثى از امام صادق علیه السّلام مى‏خوانیم: «هرکس این دو سوره: سوره انفطار و سوره انشقاق را تلاوت کند، و آن دو را در نماز فریضه و نافله برابر چشم خود قرار دهد هیچ حجابى او را از خدا محجوب نمى‏دارد، و چیزى میان او و خداوند حائل نمى‏شود، پیوسته (با چشم دل) به خدا مى‏نگرد و خدا (با لطفش) به او نگاه مى‏کند، تا از حساب مردم فارغ شود».
مسلما نعمت بزرگ حضور در پیشگاه خدا، و از میان رفتن حجابها میان او و پروردگار، براى کسى است که این دو سوره را در عمق جانش جاى دهد و خود را براساس آن بسازد، نه این که به لقلقه زبان اکتفا کند.


(آیه 1)- آن زمان که نظام جهان در هم ریزد! باز در آغاز این سوره به قسمتى از حوادث وحشت انگیزى که در آستانه رستاخیز سرتاسر این جهان را فرا مى‏گیرد برخورد مى‏کنیم.
نخست مى‏فرماید: «در آن زمان که آسمان [- کرات آسمانى‏] از هم شکافته شود» (اذا السماء انفطرت).

(آیه 2)- «و آن زمان که ستارگان پراکنده شوند و فرو ریزند» (و اذا الکواکب انتثرت).
نظام جهان بالا در هم مى‏ریزد، و انفجارهاى عظیمى سراسر کرات آسمانى را فرا مى‏گیرد، منظومه‏ها نظام خویش را از دست مى‏دهند، و ستارگان از مدار خود بیرون مى‏روند، و بر اثر تصادم شدید به یکدیگر متلاشى مى‏شوند، عمر این جهان به پایان مى‏رسد، و همه چیز ویران مى‏شود، تا بر ویرانه‏هایش عالم نوین آخرت برپا گردد.
هدف اعلام این مطلب است جایى که این کرات عظیم آسمانى به چنین سرنوشتى دچار شوند تکلیف انسان ضعیف در این میان معلوم است.

(آیه 3)- سپس از آسمان به زمین مى‏آید، مى‏فرماید: «و آن زمان که دریاها به هم پیوسته شود» (و اذا البحار فجرت).
گرچه امروز نیز تمام دریاهاى روى زمین (غیر از دریاچه‏ها) به هم ارتباط دارند، ولى به نظر مى‏رسد که در آستانه قیامت بر اثر زلزله‏هاى شدید، یا متلاشى شدن کوهها و ریختن آنها در دریاها چنان دریاها پر مى‏شوند که آب سراسر خشکیها را فرا مى‏گیرد، و دریاها به صورت یک اقیانوس گسترده و فراگیر در مى‏آیند، همان‏گونه که یکى از تفسیرهاى آیه 6 سوره تکویر «و اذا البحار سجرت» نیز همین است.


(آیه 4)- سپس درباره مرحله دوم رستاخیز و تجدید حیات جهان و تجدید حیات مردگان مى‏فرماید: «و آن زمان که قبرها زیر و رو گردد» (و اذا القبور بعثرت). و مردگان بیرون آیند و براى حساب آماده شوند.

(آیه 5)- و بعد از ذکر این نشانه‏ها که قبل از رستاخیز و بعد از آن صورت مى‏گیرد، سخن نهائى را چنین بیان مى‏کند: در آن زمان «هر کس مى‏داند آنچه را که از پیش فرستاده و آنچه را براى بعد گذاشته است» (علمت نفس ما قدمت و اخرت).
آرى! آن روز حجابها کنار مى‏رود، پرده‏هاى غرور و غفلت دریده مى‏شود، و حقایق جهان عریان و آشکار مى‏گردد، آنجاست که انسان تمامى اعمال خود را مى‏بیند و از نیک و بد آن آگاه مى‏شود، چه اعمالى را که از قبل فرستاده، و چه کارهائى که آثارش بعد از او در دنیا باقى مانده مانند خیرات و صدقات جاریه، و بناها و آثارى که براى مقاصد رحمانى یا شیطانى ساخته، و از خود به جا نهاده است، و یا کتابها و آثار علمى و غیر علمى که براى مقاصد نیک و بد تحریر یافته، و بعد از او مورد بهره‏بردارى دیگران قرار گرفته است، همچنین سنتهاى نیک و بد که اقوامى را به دنبال خود کشانیده.
اینها نمونه‏هائى است از کارهائى که نتایجش بعد از انسان به او مى‏رسد و مصداق «اخّرت» در آیه فوق است.
در حدیثى از امام صادق علیه السّلام مى‏خوانیم: «بعد از مرگ انسان، پرونده اعمال او بسته مى‏شود، و اجر و پاداشى به او نمى‏رسد مگر از سه طریق (و در روایت دیگرى این امور شش چیز شمرده شده:) بناها و اشیاء مفیدى که براى استفاده مردم از خود به یادگار گذارده، فرزند صالح، قرآنى که آن را تلاوت مى‏کند، چاهى که حفر کرده، درختى که غرس نموده، تهیه آب، و سنّت حسنه‏اى که بعد از او باقى مى‏ماند و مورد توجه قرار مى‏گیرد.»

(آیه 6)- اى انسان! چه چیز تو را مغرور ساخته؟ در تعقیب آیات گذشته که پیرامون معاد سخن مى‏گفت، در اینجا براى بیدار کردن انسان از خواب غفلت، و توجه او به مسؤولیتهایش در برابر خداوند، نخست او را مخاطب ساخته، و با یک استفهام توبیخى شدید و در عین حال توأم با نوعى لطف و محبت مى‏فرماید: «اى انسان! چه چیز تو را در برابر پروردگار کریمت مغرور ساخته»؟ (یا ایها الانسان ما غرک بربک الکریم).
به مقتضاى ربوبیتش پیوسته او را در کنف حمایت خود قرار داده، و تربیت و تکامل را بر عهده گرفته، و به مقتضاى کرمش او را بر سر خوان نعمت خود نشانده، و از تمام مواهب مادى و معنوى برخوردار ساخته است.
در حدیثى از پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله آمده است که هنگام تلاوت این آیه فرمود: «غرّه جهله جهل و نادانیش او را مغرور و غافل ساخته است»! و از اینجا روشن مى‏شود هدف این است که با تکیه بر مسأله ربوبیت و کرم خداوند غرور و غفلت و جهل انسان را در هم بشکند.

(آیه 7)- سپس براى بیدار ساختن این انسان غافل به گوشه‏اى از کرم و الطافش به او در چهار مرحله اشاره کرده، مى‏فرماید: «همان خدائى که تو را آفرید، و سامان داد و منظم ساخت» (الذى خلقک فسواک فعدلک).

(آیه 8)- «و در هر صورتى که مى‏خواست تو را ترکیب نمود» (فى اى صورة ما شاء رکبک).
در این آیات و بسیارى دیگر از آیات قرآن خداوند این انسان فراموشکار و مغرور را وادار به عرفان خویشتن مى‏کند از آغاز آفرینش در رحم مادر، تا لحظه تولد، و از آنگاه تا نمو و رشد کامل، وجود خویش را مورد بررسى دقیق قرار دهد، و ببیند در هر گام، و در هر لحظه، نعمت تازه‏اى از سوى آن منعم بزرگ به سراغش آمده، تا خود را سراپا غرق احسان او بیند و از مرکب غرور و غفلت پایین آید و طوق بندگى حق را بر گردن نهد.

(آیه 9)- سپس به منشأ غرور و غفلت آنها اشاره کرده، مى‏فرماید: «آن گونه که شما مى‏پندارید نیست بلکه شما روز جزا را منکرید» (کلا بل تکذبون بالدین).
نه مسأله کرم خداوند مایه غرور شماست، و نه لطف و نعمتهاى او، بلکه ریشه اصلى را در عدم ایمان به روز رستاخیز باید بیابید.

(آیه 10)- سپس براى از میان بردن عوامل غرور و غفلت و تقویت ایمان به معاد مى‏افزاید: «و بى‏شک نگاهبانانى بر شما گمارده شده ...» (و ان علیکم لحافظین).

(آیه 11)- نگاهبانانى که در نزد پروردگار «والا مقام و نویسنده» اعمال نیک و بد شما هستند (کراما کاتبین).

(آیه 12)- «که مى‏دانند شما چه مى‏کنید» (یعلمون ما تفعلون). حتى از اراده و تصمیم باطنى شما به هنگام گناه یا کار نیک با خبرند.
منظور از «حافظین» در اینجا فرشتگانى هستند که مأمور حفظ و نگهدارى اعمال انسانها اعم از نیک و بد هستند که در آیه 17 سوره ق از آنها تعبیر به «رقیب و عتید» شده است: «انسان هیچ سخنى را تلفظ نمى‏کند مگر این که نزد او فرشته‏اى است مراقب و آماده براى انجام مأموریت».
و در همان سوره ق آیه 16 مى‏فرماید: «به خاطر بیاورید هنگامى را که دو فرشته از راست و چپ که ملازم شما هستند اعمال شما را تلقى و ثبت مى‏کنند».

(آیه 13)- به دنبال بحثى که در آیات گذشته پیرامون ثبت و ضبط اعمال انسانها به وسیله فرشتگان آمد، در اینجا به نتیجه این حسابرسى، و مسیر نهائى نیکان و بدان اشاره کرده، مى‏فرماید: «به یقین نیکان در نعمتى فراوانند» (ان الابرار لفى نعیم).

(آیه 14)- «و بدکاران در دوزخند»! (و ان الفجار لفى جحیم).
این که مى‏فرماید: «نیکوکاران در بهشت، و بدکاران در دوزخند» ممکن است به این معنى باشد که آنها هم اکنون نیز در بهشت و دوزخ وارد شده‏اند، و در همین دنیا نیز نعمتهاى بهشتى و عذابهاى دوزخى آنها را فرا گرفته، همان گونه که در آیه 54 سوره عنکبوت مى‏خوانیم: «دوزخ کافران را احاطه کرده است».
و نیز جمعى گفته‏اند که این گونه تعبیرها اشاره به آینده حتمى است- ولى معنى اول با ظاهر آیه سازگارتر است.

(آیه 15)- در این آیه توضیح بیشترى درباره سرنوشت فاجران داده، مى‏افزاید: «روز جزا وارد آن مى‏شوند و مى‏سوزند» (یصلونها یوم الدین).
هرگاه معنى آیه گذشته چنین باشد که آنها هم اکنون داخل دوزخند این آیه نشان مى‏دهد که در روز قیامت ورود بیشتر و عمیقترى در این آتش سوزان مى‏یابند و اثر آتش را به خوبى احساس مى‏کنند.

(آیه 16)- و باز براى تأکید بیشتر مى‏فرماید: «و آنان هرگز از آن غایب و دور نیستند» (و ما هم عنها بغائبین).
بسیارى از مفسران این جمله را دلیلى بر خلود و جاودانگى عذاب «فجار» گرفته‏اند، و چنین نتیجه‏گیرى کرده‏اند که منظور از «فجّار» در این آیات کفّارند. چرا که «خلود» و جاودانگى جز در مورد آنها وجود ندارد بنابر این فجّار کسانى هستند که پرده‏هاى تقوا و عفاف را به خاطر عدم ایمان و تکذیب روز جزا دریده‏اند. نه به خاطر غلبه هواى نفس در عین داشتن ایمان.
ضمنا آیه فوق این حقیقت را نیز بازگو مى‏کند که عذاب دوزخیان هیچ گونه فترتى ندارد، و حتى براى ساعت و یا لحظه‏اى از آن دور نمى‏شوند.

(آیه 17)- بعد براى بازگو کردن اهمیت آن روز بزرگ مى‏افزاید: «تو چه مى‏دانى روز جزا چیست»؟ (و ما ادراک ما یوم الدین).

(آیه 18)- «باز چه مى‏دانى روز جزا چیست»؟ (ثم ما ادراک ما یوم الدین).
جائى که پیامبر صلّى اللّه علیه و آله با آن آگاهى وسیع از قیامت و علم فوق العاده او نسبت به مبدأ و معاد، حوادث آن روز بزرگ و اضطراب و وحشت عظیمى را که بر آن حاکم است به خوبى نداند تکلیف بقیه روشن است.

(آیه 19)- سپس در یک جمله کوتاه و پرمعنى یکى دیگر از ویژگیهاى آن روز را که در حقیقت همه چیز در آن نهفته است مطرح کرده، مى‏فرماید: «روزى است که هیچ کس قادر بر انجام کارى به سود دیگرى نیست، و همه امور در آن روز از آن خداست» (یوم لا تملک نفس لنفس شیئا و الامر یومئذ لله). البته در این جهان نیز همه کارها به دست قدرت اوست، و همگان به او نیازمندند، ولى در آن روز این مالکیت و حاکمیت صورى و مجازى انسانها نیز برچیده مى‏شود و حاکمیت مطلقه خداوند و مالکیت او بر هر چیز از هر زمان آشکارتر است.



هشتاد و سومین سوره،سوره مطفّفین است.
این سوره در «مکّه» نازل شده و داراى 36 آیه میباشد.‏
محتواى سوره:
بحثهاى این سوره بر پنج محور دور مى‏زند:
1- هشدار و تهدید شدیدى نسبت به کم فروشان.
2- اشاره به این مطلب که گناهان از عدم ایمان راسخ به رستاخیز سرچشمه مى‏گیرد.
3- بخشى از سرنوشت «فجّار» در آن روز بزرگ.
4- قسمتى از مواهب عظیم و نعمتهاى روح پرور نیکوکاران در بهشت.
5- اشاره‏اى به استهزاى جاهلانه کافران نسبت به مؤمنان و معکوس شدن این کار در قیامت.
فضیلت تلاوت سوره:
در حدیثى از پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله مى‏خوانیم: «هرکس سوره مطففین را بخواند خدا او را از شراب طهور زلال و خالص که دست احدى به آن نرسیده در آن روز سیراب مى‏کند».
و در حدیثى از امام صادق علیه السّلام آمده است: «هر کس در نمازهاى فریضه خود سوره مطففین را بخواند خداوند امنیت از عذاب دوزخ را در قیامت به او عطا مى‏کند، نه آتش دوزخ او را مى‏بیند و نه او آتش دوزخ را» پیداست این همه ثواب و فضیلت و برکت براى کسى است که خواندن آن را مقدمه‏اى براى عمل قرار دهد.


(آیه 1)- شأن نزول:
«ابن عباس» مى‏گوید: هنگامى که پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله وارد مدینه شد بسیارى از مردم سخت آلوده کم فروشى بودند، خداوند این آیات را نازل کرد و آنها پذیرفتند و بعد از آن کم فروشى را ترک کردند.
در حدیث دیگرى آمده است که: بسیارى از اهل مدینه تاجر بودند و در کار خود کم فروشى مى‏کردند، و بسیارى از معاملات آنها معاملات حرام بود، این آیات نازل شد و پیامبر صلّى اللّه علیه و آله آنها را براى اهل مدینه تلاوت فرمود سپس افزود: «پنج چیز در برابر پنج چیز است»! عرض کردند: اى رسول خدا! کدام پنج در مقابل کدام پنج است؟
فرمود: «هیچ قومى عهدشکنى نکردند مگر این که خداوند دشمنانشان را بر آنها مسلّط ساخت.
و هیچ جمعیتى به غیر حکم الهى حکم نکردند مگر این که فقر در میان آنها زیاد شد.
و در میان هیچ ملّتى فحشا ظاهر نشد مگر این که مرگ و میر در میان آنها فراوان گشت! هیچ گروهى کم فروشى نکردند مگر این که زراعت آنها از بین رفت و قحطى آنها را فرو گرفت! و هیچ قومى زکات را منع نکردند مگر این که باران از آنها قطع شد»!
تفسیر:
واى بر کم فروشان! در آغاز سوره قبل از هر چیز کم فروشان را مورد تهدید شدیدى قرار داده، مى‏فرماید: «واى بر کم فروشان»! (ویل للمطففین).
این در حقیقت اعلان جنگى است از ناحیه خداوند به این افراد ظالم و ستمگر و کثیف که حق مردم را به طرز ناجوانمردانه‏اى پایمال مى‏کنند.
قابل توجه این که در روایتى از امام صادق علیه السّلام آمده که خداوند «ویل» را درباره هیچ کس در قرآن قرار نداده مگر این که او را کافر نام نهاده همان گونه که در آیه 37 سوره مریم، مى‏فرماید: «واى بر کافران از مشاهده روز بزرگ».
از این روایت استفاده مى‏شود که کم فروشى بوى کفر مى‏دهد!

(آیه 2)- سپس به شرح کار مطففین و کم فروشان پرداخته، مى‏فرماید:
«آنان که وقتى براى خود پیمانه مى‏کنند حق خود را بطور کامل مى‏گیرند» (الذین اذا اکتالوا على الناس یستوفون).

(آیه 3)- «اما هنگامى که مى‏خواهند براى دیگران پیمانه یا وزن کنند کم مى‏گذارند»! (و اذا کالوهم او وزنوهم یخسرون).
البته بعید نیست با استفاده از الغاى خصوصیت «کم فروشى» کم گذاردن در خدمات را نیز فراگیرد، فى المثل کارگر و کارمندى چیزى از وقت خود بدزدد در ردیف «مطففین» و کم فروشانى است که آیات این سوره سخت آنها را نکوهش کرده است. حتى بى‏تناسب نیست اگر هرگونه تجاوز از حدود الهى و کم و کسر گذاشتن در روابط اجتماعى و اخلاقى را مشمول آن بدانیم.

(آیه 4)- سپس آنها را با این جمله استفهام توبیخى، مورد تهدید قرار مى‏دهد:
«آیا آنها گمان نمى‏کنند که برانگیخته مى‏شوند»؟! (ا لا یظن اولئک انهم مبعوثون).

(آیه 5)- «در روزى بزرگ» (لیوم عظیم). روزى که عذاب و حساب و خبر او و هول و وحشتش همه عظیم است.

(آیه 6)- «روزى که مردم در پیشگاه پروردگار جهانیان مى‏ایستند» (یوم یقوم الناس لرب العالمین).
یعنى اگر آنها قیامت را باور مى‏داشتند و مى‏دانستند حساب و کتابى در کار است، و تمام اعمالشان براى محاکمه در آن دادگاه بزرگ ثبت مى‏شود، هرگز چنین ظلم و ستم نمى‏کردند، و حقوق افراد را پایمال نمى‏ساختند.
در حدیثى از امام باقر علیه السّلام نقل شده است: «هنگامى که امیرمؤمنان على علیه السّلام در کوفه بود همه روز صبح در بازارهاى کوفه مى‏آمد و بازار به بازار مى‏گشت و تازیانه‏اى (براى مجازات متخلفان) بر دوش داشت در وسط هر بازار مى‏ایستاد و صدا مى‏زد: «اى گروه تجّار! از خدا بترسید»! هنگامى که بانگ على را مى‏شنیدند هرچه در دست داشتند بر زمین گذاشته و با تمام دل به سخنانش گوش فرا مى‏دادند، سپس مى‏فرمود:
«از خداوند خیر بخواهید، و با آسان گرفتن کار بر مردم برکت بجوئید، و به خریداران نزدیک شوید، حلم را زینت خود قرار دهید، از سوگند بپرهیزید، از دروغ اجتناب کنید، از ظلم خوددارى نمایید، و حق مظلومان را بگیرید، به ربا نزدیک نشوید، پیمانه و وزن را بطور کامل وفا کنید، و از اشیاء مردم کم نگذارید، و در زمین فساد نکنید»! و به این ترتیب در بازارهاى کوفه گردش مى‏کرد، سپس به دار الاماره باز مى‏گشت و براى دادخواهى مردم مى‏نشست.»


نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی