قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یِهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ
مشخصات بلاگ
قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا (30 فرقان )
و پیامبر گفت پروردگارا قوم من این قرآن را رها کردند

در تاریخ 93/09/27 تصمیم گرفتیم با گروهی از دوستان روزانه یه صفحه قرآن بخونیم
و هر کس توی هر صفحه ای نکته ای براش جالب بود ، یا چیزی در موردش می دونست ، یا تفسیری در مورد اون صفحه خونده بود رو با یقیه به اشتراک بذاره
اینجا رو هم بنا کردیم برای اینکه اگه خواستیم یه روزی مروری به مطالب بکنیم برامون ساده تر باشه
و یا اگه دوستی وسطای راه بهمون پیوست بتونه مطالب قبلی رو مرور کنه
شایدم یه زمانی بچه هامون خواستن بدونن فهم مادراشون از قرآن چه جوری بوده
هر چند امیدواریم که به زودی حضرت مهدی علیه السلام ظهور کنن و ما و بچه هامون قرآن رو همونجور بفهمیم که باید
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

آخرین مطالب

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سوره طلاق» ثبت شده است

دوشنبه, ۷ تیر ۱۳۹۵، ۱۱:۴۰ ب.ظ

559 . صفحه 559


هفتم تیر : 



نفیسه :



(آیه 6)- این آیه توضیح بیشترى درباره حقوق زن بعد از جدائى مى‏دهد، هم از نظر «مسکن» و «نفقه» و هم از جهات دیگر.

نخست درباره چگونگى مسکن زنان مطلّقه، مى‏فرماید: «آنها را هر جا خودتان سکونت دارید و در توانایى شماست سکونت دهید» (اسکنوهن من حیث سکنتم من وجدکم).

سپس به حکم دیگرى پرداخته، مى‏گوید: «به آنها زیان نرسانید تا کار را بر آنان تنگ کنید» و مجبور به ترک منزل شوند (و لا تضآروهن لتضیقوا علیهن).

مبادا کینه توزیها و عداوت و نفرت، شما را از راه حق و عدالت منحرف سازد، و آنها را از حقوق مسلّم خود در مسکن و نفقه محروم کنید، و آن چنان در فشار قرار گیرند که همه چیز را رها کرده، فرار کنند! در سومین حکم در مورد زنان باردار مى‏گوید: «و اگر باردار باشند نفقه آنها را بپردازید تا وضع حمل کنند» (و ان کن اولات حمل فانفقوا علیهن حتى یضعن حملهن).

زیرا مادام که وضع حمل نکرده‏اند در حال عدّه هستند، و نفقه و مسکن بر همسر واجب است.

و در چهارمین حکم در مورد حقوق «زنان شیرده» مى‏فرماید: «و اگر براى شما (فرزند را) شیر مى‏دهند، پاداش آنها را بپردازید» (فان ارضعن لکم فآتوهن اجورهن).

اجرتى متناسب با مقدار و زمان شیر دادن بر حسب عرف و عادت.

و از آنجا که بسیار مى‏شود نوزادان و کودکان مال المصالحه اختلافات دو همسر بعد از جدائى واقع مى‏شوند در پنجمین حکم، یک دستور قاطع در این زمینه صادر کرده، مى‏فرماید: درباره سرنوشت فرزندان کار را «با مشاوره شایسته انجام دهید» (و أتمروا بینکم بمعروف).

مبادا اختلافات دو همسر ضربه بر منافع کودکان وارد سازد از نظر جسمى و ظاهرى گرفتار خسران شوند، و یا از نظر عاطفى از محبت و شفقت لازم محروم بمانند، پدر و مادر موظفند خدا را در نظر گیرند، و منافع نوزاد بى‏دفاع را فداى اختلافات و اغراض خویش نکنند.

و از آنجا که گاهى توافق لازم میان دو همسر بعد از طلاق براى حفظ مصالح فرزند و مسأله شیر دادن حاصل نمى‏شود در ششمین حکم مى‏فرماید: «و اگر هر کدام بر دیگرى سخت گرفتید و به توافق نرسیدید زن دیگرى شیر دادن آن بچه را بر عهده مى‏گیرد» تا کشمکشها ادامه نیابد (و ان تعاسرتم فسترضع له اخرى).

اشاره به این که اگر اختلافها به طول انجامید خود را معطل نکنید، و کودک را به دیگرى بسپارید.


(آیه 7)- این آیه هفتمین و آخرین حکم را در این زمینه بیان کرده، مى‏افزاید: «آنان که امکانات وسیعى دارند، از امکانات وسیع خود انفاق کنند، و آنها که تنگدستند، از آنچه که خدا به آنها داده انفاق نمایند، خداوند هیچ کس را جز به مقدار توانایى که به او داده، تکلیف نمى‏کند» (لینفق ذو سعة من سعته و من قدر علیه رزقه فلینفق مما آتاه الله لا یکلف الله نفسا الا ما آتاها).

دستور انفاق به اندازه توانائى هم مربوط به زنانى است که بعد از جدائى، شیر دادن کودکان را بر عهده مى‏گیرند، و هم مربوط به ایام عدّه است که در آیات قبل بطور اجمال اشاره شده بود.

به هرحال آنها که توانائى کافى دارند، باید مضایقه و سختگیرى نکنند، و آنها که تمکن مالى ندارند، بیش از توانائى خود مأمور نیستند، و زنان نمى‏توانند ایرادى به آنها داشته باشند.

و در پایان آیه، براى این که تنگى معیشت، سبب خارج شدن از جاده حق و عدالت نگردد، و هیچ یک زبان به شکایت نگشایند، مى‏فرماید: «خداوند به زودى بعد از سختیها، آسانى قرار مى‏دهد» (سیجعل الله بعد عسر یسرا).

یعنى، غم مخورید، بیتابى نکنید، دنیا به یک حال نمى‏ماند، مبادا مشکلات مقطعى و زود گذر رشته صبر و شکیبائى شما را پاره کند.


(آیه 8)- سرانجام دردناک سرکشان شیوه قرآن این است که در بسیارى از موارد بعد از ذکر یک سلسله از دستورات عملى اشاره به وضع امتهاى پیشین مى‏کند، تا مسلمانان نتیجه «اطاعت» و «عصیان» را در سرگذشت آنها با چشم ببینند، و مسأله شکل حسى به خود گیرد.

لذا در این سوره نیز بعد از ذکر وظائف مردان و زنان در موقع طلاق و جدائى به سراغ همین معنى رفته، و به عاصیان و گردنکشان هشدار مى‏دهد.

نخست مى‏فرماید: «چه بسیار شهر و آبادیها که اهل آن از فرمان پروردگار و رسولانش سرپیچى کردند، و ما به شدت به حسابشان رسیدیم و به مجازات کم نظیرى گرفتار ساختیم»! (و کاین من قریة عتت عن امر ربها و رسله فحاسبناها حسابا شدیدا و عذبناها عذابا نکرا).


(آیه 9)- سپس در این آیه مى‏افزاید: «آنها آثار سوء کار خود را چشیدند، و عاقبت کارشان خسران بود» (فذاقت وبال امرها و کان عاقبة امرها خسرا).

چه زیانى از این بدتر که سرمایه‏هاى خداداد را از کف دادند، و در این بازار تجارت دنیا نه تنها متاعى نخریدند بلکه سرانجام با عذاب الهى نابود شدند.


(آیه 10)- سپس به عذاب اخروى آنها اشاره کرده، مى‏فرماید: «خداوند عذاب سختى براى آنها آماده ساخته» (اعد الله لهم عذابا شدیدا).

عذابى دردناک، شدید، وحشت انگیز، خوار کننده، رسواگر، و همیشگى در دوزخ براى آنها از هم اکنون فراهم است.

حال که چنین است «پس از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید اى خردمندانى که ایمان آورده‏اید»! (فاتقوا الله یا اولى الالباب الذین آمنوا).

فکر و اندیشه از یکسو، ایمان و آیات الهى از سوى دیگر، به شما هشدار مى‏دهد که سرنوشت اقوام متمرد و طغیانگر را ببینید، و از آن عبرت بگیرید، مبادا در صف آنها واقع شوید.

سپس مؤمنان اندیشمند را مخاطب ساخته، مى‏افزاید: «خداوند چیزى که مایه تذکر است بر شما نازل کرده است» (قد انزل الله الیکم ذکرا).


(آیه 11)- «رسولى به سوى شما فرستاده که آیات روشن خدا را بر شما تلاوت مى‏کند تا کسانى را که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام داده‏اند از تاریکیها به سوى نور، خارج سازد» (رسولا یتلوا علیکم آیات الله مبینات لیخرج الذین آمنوا و عملوا الصالحات من الظلمات الى النور).

هدف نهائى از ارسال این رسول و انزال این کتاب آسمانى این است که با تلاوت آیات الهى آنها را از ظلمتهاى کفر و جهل و گناه و فساد اخلاق بیرون آورده، به سوى نور ایمان، و توحید، و تقوا، رهنمون گردد.

و در پایان آیه به اجر و پاداش کسانى که ایمان و عمل صالح دارند اشاره کرده، مى‏افزاید: «و هر کس به خدا ایمان آورده و اعمال صالح انجام دهد (و این راه را تداوم بخشد خداوند) او را در باغهایى از بهشت وارد مى‏سازد که از زیر (درختانش) نهرها جارى است، جاودانه در آن مى‏مانند، و خداوند روزى نیکوئى براى او قرار داده است» (و من یؤمن بالله و یعمل صالحا یدخله جنات تجرى من تحتها الانهار خالدین فیها ابدا قد احسن الله له رزقا).

تعبیر «رزقا» مفهوم وسیعى دارد که هرگونه موهبت الهى را در آخرت و حتى در دنیا نیز در بر مى‏گیرد، چرا که افراد مؤمن و پرهیزکار در این دنیا نیز زندگى پاکتر و آرامتر و لذتبخش‏ترى دارند.


(آیه 12)- هدف از آفرینش عالم، معرفت است این آیه- که آخرین آیه سوره طلاق است- اشاره پرمعنى و روشنى به عظمت قدرت خداوند در آفرینش آسمانها و زمین، و نیز هدف نهائى این آفرینش دارد.

نخست مى‏فرماید: «خداوند همان کسى است که هفت آسمان را آفرید» (الله الذى خلق سبع سماوات).

«و از زمین نیز همانند آنها را» (و من الارض مثلهن).

یعنى، همان گونه که آسمانها «هفتگانه» اند زمینها نیز هفتگانه مى‏باشند، و این تنها آیه‏اى از قرآن مجید است که اشاره به زمینهاى هفتگانه مى‏کند.

با توجه به آیه 6 سوره صافات که مى‏گوید: «ما آسمان نزدیک (آسمان اول) را با کواکب و ستارگان زینت بخشیدیم».

روشن مى‏شود که آنچه ما مى‏بینیم و علم و دانش بشر به آن احاطه دارد همه مربوط به آسمان اول است، و ماوراى این ثوابت و سیّارات، شش عالم دیگر وجود دارد که از دسترس علم ما بیرون است.

اما زمینهاى هفتگانه ممکن است اشاره به طبقات مختلف کره زمین باشد، زیرا امروز ثابت شده که زمین از قشرهاى گوناگونى تشکیل یافته، و یا اشاره به اقلیمهاى هفتگانه روى زمین باشد چرا که هم در گذشته و هم امروز کره زمین را به هفت «منطقه» تقسیم مى‏کردند.

سپس به مسأله تدبیر این عالم بزرگ به فرمان خداوند اشاره کرده، مى‏افزاید:

«فرمان او در میان آنها پیوسته فرود مى‏آید» (یتنزل الامر بینهن).

و در پایان به هدف این آفرینش عظیم اشاره کرده، مى‏گوید: «اینها همه به خاطر آن است «تا بدانید خداوند بر هر چیز تواناست و این که علم خداوند به همه چیز احاطه دارد» (لتعلموا ان الله على کل شى‏ء قدیر و ان الله قد احاط بکل شى‏ء علما).

انسان باید بداند او بر تمام اسرار وجودش احاطه دارد، و از همه اعمالش با خبر است، و نیز بداند وعده‏هایش در زمینه معاد و رستاخیز، در زمینه پاداش و کیفر و در زمینه وعده پیروزى مؤمنان تخلف ناپذیر است.



اعظم : 



بسیار جالب هستش که خداوند در قرآن احکام طلاق رو با ریز مسایلش بیان کرده 


چه در این سوره طلاق و چه در سوره بقره 

و اگه خوب دقت بشه 

می بینیم که به شدت دنبال وصل هستن ایات 

یعنی هر طور شده شرایط جوری پیش بره که دوباره زن و مرد به هم علاقمند شده و زندگی رو از سر بگیرن


آیه 6 هم خیلی جالبه که در مورد بچه های طلاق قضیه رو به مشورت طرفین سپردهطل

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۹۵ ، ۲۳:۴۰
* مسافر
يكشنبه, ۶ تیر ۱۳۹۵، ۰۵:۵۳ ق.ظ

558 . صفحه 558

ششم تیر : 



نفیسه :


سوره طلاق شصت و پنجمین سوره قران میباشد.

این سوره در «مدینه» نازل شده و داراى 12 آیه است.‏

محتواى سوره:

محتواى این سوره به دو بخش عمده تقسیم مى‏شود.

بخش اول هفت آیه نخستین سوره است که پیرامون طلاق و مسائل مربوط به آن سخن مى‏گوید.

بخش دوم که در حقیقت انگیزه اجراى بخش اول است از عظمت خداوند، و عظمت مقام رسول او، و پاداش صالحان، و مجازات بدکاران، بحث مى‏کند، و مجموعه منسجمى را براى ضمانت اجراى این مسأله مهم اجتماعى ارائه مى‏دهد، ضمنا این سوره نام دیگرى نیز دارد و آن سوره «نساء قصرى» (بر وزن و معنى صغرى) در مقابل سوره معروف نساء است که «نساء کبرى» مى‏باشد.

فضیلت تلاوت سوره:

در حدیثى از پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله آمده است: «هرکس سوره طلاق را بخواند (و آن را در برنامه‏هاى زندگى خود به کار بندد) بر سنت پیامبر از دنیا مى‏رود».



(آیه 1)- شرایط طلاق و جدائى: در نخستین آیه روى سخن را به پیامبر اسلام صلّى اللّه علیه و آله به عنوان پیشواى بزرگ مسلمانان کرده سپس یک حکم عمومى را با صیغه جمع بیان مى‏کند، مى‏فرماید: «اى پیامبر! هر زمان خواستید زنان را طلاق دهید در زمان عدّه آنها را طلاق گویید» (یا ایها النبى اذا طلقتم النساء فطلقوهن لعدتهن).

یعنى، صیغه طلاق در زمانى اجرا شود که زن از عادت ماهیانه پاک شده، و با همسرش نزدیکى نکرده باشد.

و این نخستین شرط طلاق است.

سپس به دومین حکم که مسأله نگهداشتن حساب عدّه است پرداخته، مى‏فرماید: «و حساب عدّه را نگه دارید» (و احصوا العدة).

دقیقا ملاحظه کنید که سه بار زن، ایّام پاکى خود را به پایان رساند و عادت ماهیانه ببیند، هنگامى که سومین دوران پاکى پایان یافت، و وارد عادت ماهیانه سوّم شد، ایّام عدّه سر آمده و پایان یافته است.

قابل توجه این که: مخاطب به نگهدارى حساب عدّه، مردان هستند، این به خاطر آن است که مسأله «حقّ نفقه و مسکن» بر عهده آنهاست، و همچنین «حق رجوع» نیز از آن آنان است، و گرنه زنان نیز موظفند که براى روشن شدن تکلیفشان حساب عدّه را دقیقا نگه دارند.

بعد از این دستور، همه مردم را به تقوا و پرهیزکارى دعوت کرده، مى‏فرماید:

«و از خدائى که پروردگار شماست بپرهیزید» (و اتقوا الله ربکم).

او پروردگار و مربى شماست، و دستوراتش، ضامن سعادت شما مى‏باشد، بنابراین فرمانهاى او را به کار بندید و از عصیان و نافرمانیش بپرهیزید.

بعد به «سومین» و «چهارمین» حکم- که یکى مربوط به شوهران و دیگرى مربوط به زنان است- پرداخته، مى‏فرماید: «نه شما آنها را از خانه‏هایشان، بیرون کنید و نه آنها (در دوران عدّه) بیرون روند» (لا تخرجوهن من بیوتهن و لا یخرجن).

گرچه بسیارى از بى‏خبران، این حکم اسلامى را به هنگام طلاق اصلا اجرا نمى‏کنند، و به محض جارى شدن صیغه طلاق، هم مرد به خود اجازه مى‏دهد که زن را بیرون کند، و هم زن خود را آزاد مى‏پندارد که از خانه شوهر خارج شود و به خانه بستگان بازگردد، ولى این حکم اسلامى فلسفه بسیار مهمى دارد، زیرا علاوه بر حفظ احترام زن، غالبا زمینه را براى بازگشت شوهر از طلاق، و تحکیم پیوند زناشوئى، فراهم مى‏سازد.

پشت پا زدن به این حکم مهم اسلامى که در متن قرآن مجید آمده است سبب مى‏شود بسیارى از طلاقها به جدائى دائم منتهى شود، در حالى که اگر این حکم اجرا مى‏شد، غالبا به آشتى و بازگشت مجدّد منتهى مى‏گشت.

ولى از آنجا که گاهى شرائطى فراهم مى‏شود که نگهدارى زن بعد از طلاق در خانه طاقت‏فرساست، به دنبال آن پنجمین حکم را به صورت استثناء اضافه کرده، مى‏گوید: «مگر این که کار زشت آشکارى انجام دهند» (الا ان یأتین بفاحشة مبینة).

مثلا آنقدر ناسازگارى، بدخلقى، و بد زبانى با همسر و کسان او کند که ادامه حضور او در منزل، باعث مشکلات بیشتر گردد.

به دنبال بیان این احکام به عنوان تأکید مى‏افزاید: «اینها حدود و مرزهاى الهى است و هرکس از حدود الهى تجاوز کند به خویشتن ستم کرده» (و تلک حدود الله و من یتعد حدود الله فقد ظلم نفسه).

چرا که این قوانین و مقررات الهى ضامن مصالح خود مکلفین است.

در پایان آیه ضمن اشاره لطیفى به فلسفه عدّه، و عدم خروج زنان از خانه و اقامتگاه اصلى، مى‏فرماید: «تو نمى‏دانى شاید خداوند بعد از این، وضع تازه (و وسیله اصلاحى) فراهم کند» (لا تدرى لعل الله یحدث بعد ذلک امرا).

با گذشتن زمان، طوفان خشم و غضب که غالبا موجب تصمیمهاى ناگهانى در امر طلاق و جدائى مى‏شود فرو مى‏نشیند، و حضور دائمى زن در خانه در کنار مرد در مدّت عدّه، و یادآورى عواقب شوم طلاق، مخصوصا در آنجا که پاى فرزندانى در کار است، و اظهار محبت هر یک نسبت به دیگرى، زمینه‏ساز رجوع مى‏گردد.

در حدیثى از امام باقر علیه السّلام مى‏خوانیم: «زن مطلّقه در دوران عدّه‏اش مى‏تواند آرایش کند، سرمه در چشم نماید، و موهاى خود را رنگین، و خود را معطر،و هر لباسى که مورد علاقه اوست بپوشد، زیرا خداوند مى‏فرماید: شاید خدا بعد از این ماجرا وضع تازه‏اى فراهم سازد، و ممکن است از همین راه زن بار دیگر قلب مرد را تسخیر کرده و مرد رجوع کند».

طلاق منفورترین حلالها

اصل مسأله طلاق یک ضرورت است، اما ضرورتى که باید به حد اقل ممکن تقلیل یابد، و تا آنجا که راهى براى ادامه زوجیت است کسى سراغ آن نرود.

به همین دلیل در روایات اسلامى، شدیدا از طلاق مذمت گردیده، در حدیثى از امام صادق علیه السّلام مى‏خوانیم: «چیزى از امور حلال، در پیشگاه خدا مبغوضتر از طلاق نیست».

چرا که طلاق مشکلات زیادى براى خانواده‏ها، زنان و مردان و مخصوصا فرزندان به وجود مى‏آورد.


(آیه 2)- یا سازش یا جدائى خدا پسندانه! در ادامه بحثهاى مربوط به «طلاق» در این آیه به چند حکم دیگر اشاره مى‏کند، نخست مى‏فرماید: «و چون عدّه آنها سر آمد، آنها را بطرز شایسته‏اى نگه دارید یا بطرز شایسته‏اى از آنان جدا شوید» (فاذا بلغن اجلهن فامسکوهن بمعروف او فارقوهن بمعروف).

منظور از «بلغن اجلهنّ» (رسیدن به پایان مدت) رسیدن به اواخر مدت است. و گرنه رجوع کردن بعد از پایان عده جایز نیست مگر این که نگهدارى آنها از طریق عقد جدید صورت گیرد.

همان گونه که زندگى مشترک باید روى اصول صحیح و طرز انسانى و شایسته باشد، جدائى نیز باید خالى از هرگونه جار و جنجال و دعوى و نزاع و بدگوئى و ناسزا و اجحاف و تضییع حقوق بوده باشد، چرا که ممکن است در آینده این زن و مرد بار دیگر به فکر تجدید زندگى مشترک بیفتند، ولى بدرفتاریهاى هنگام جدائى چنان جوّ فکرى آنها را تیره و تار ساخته که راه بازگشت را به روى آنها مى‏بندد، از سوى دیگر بالاخره هر دو مسلمانند و متعلق به یک جامعه، و جدائى توأم با مخاصمه و امور ناشایست نه تنها در خود آنها اثر مى‏گذارد که در فامیل دو طرف هم اثرات زیانبارى دارد، و گاه زمینه همکاریهاى آنها را در آینده بکلى بر باد مى‏دهد.

سپس به دومین حکم اشاره کرده، مى‏افزاید: «و (هنگام طلاق و جدائى) دو مرد عادل از خودتان را گواه گیرید» (و اشهدوا ذوى عدل منکم). تا اگر در آینده اختلافى روى دهد، هیچ یک از طرفین، نتوانند واقعیتها را انکار کنند.

و در سومین دستور، وظیفه شهود را چنین بیان مى‏کند: «و شهادت را براى خدا برپا دارید» (و اقیموا الشهادة لله).

مبادا تمایلى قلبى شما به یکى از دو طرف، مانع شهادت به حق باشد.

سپس به عنوان تأکید درباره تمام احکام گذشته مى‏افزاید: «این چیزى است که مؤمنان به خدا و روز قیامت به آن اندرز داده مى‏شوند»! (ذلکم یوعظ به من کان یؤمن بالله و الیوم الآخر).

و از آنجا که گاهى مسائل مربوط به معیشت و زندگى آینده و یا گرفتاریهاى دیگر خانوادگى سبب مى‏شود که دو همسر به هنگام طلاق یا رجوع، و یا دو شاهد به هنگام شهادت دادن از جادّه حق و عدالت منحرف شوند در پایان آیه مى‏فرماید:

«و هرکس از خدا بپرهیزد و ترک گناه کند خداوند براى او راه نجاتى قرار مى‏دهد» و مشکلات زندگى او را حل مى‏کند (و من یتق الله یجعل له مخرجا).


(آیه 3)- «و او را از جائى که گمان ندارد روزى مى‏دهد» (و یرزقه من حیث لا یحتسب).

«و هرکس بر خداوند توکل کند (و کار خود را به او واگذارد خدا) کفایت امرش را مى‏کند» (و من یتوکل على الله فهو حسبه).

«خداوند فرمان خود را به انجام مى‏رساند و خدا براى هر چیزى اندازه‏اى قرار داده‏است» (ان الله بالغ امره قد جعل الله لکل شى‏ء قدرا).

به این ترتیب به زنان و مردان و شهود هشدار مى‏دهد که از مشکلات حق نهراسند، و مجرى عدالت باشند، و گشایش کارهاى بسته را از خدا بخواهند چرا که خداوند تضمین کرده که مشکل پرهیزکاران را بگشاید.

آیات فوق از امید بخش‏ترین آیات قرآن مجید است که تلاوت آن دل را صفا و جان را نور و ضیا مى‏بخشد، پرده‏هاى یأس و نومید را مى‏درد، و به تمام افراد پرهیزکار با تقوا وعده نجات و حل مشکلات مى‏دهد.

در حدیثى از رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله نقل شده که در تفسیر این آیه فرمود: «خداوند پرهیزکاران را از شبهات دنیا و حالات سخت مرگ و شدائد روز قیامت رهائى مى‏بخشد».


(آیه 4)- احکام زنان مطلّقه و حقوق آنها از جمله احکامى که از آیات گذشته استفاده شد لزوم نگهداشتن عده بعد از طلاق است، و از آنجا که در آیه 228 سوره بقره حکم زنانى که عادت ماهیانه مى‏بینند در مسأله عده روشن شده است که باید سه بار پاکى را پشت سر گذاشته عادت ماهانه ببینند هنگامى که براى بار سوم وارد عادت ماهانه شدند عدّه آنها پایان یافته، ولى در این میان افراد دیگرى هستند که به عللى عادت ماهانه نمى‏بینند و یا باردارند، آیه مورد بحث حکم این افراد را روشن ساخته و بحث عدّه را تکمیل مى‏کند.

نخست مى‏فرماید: «و از زنانتان آنان که از عادت ماهانه مأیوسند اگر در وضع آنها (از نظر باردارى) شک کنید عدّه آنان سه ماه است» (و اللائى یئسن من المحیض من نسائکم ان ارتبتم فعدتهن ثلاثة اشهر).

«و همچنین آنها که عادت ماهانه ندیده‏اند» آنها نیز باید سه ماه تمام عدّه نگهدارند (و اللائى لم یحضن).

سپس به سومین گروه اشاره کرده، مى‏افزاید: «و عدّه زنان باردار این است که بار خود را بر زمین بگذارند» (و اولات الاحمال اجلهن ان یضعن حملهن).

به این ترتیب حکم سه گروه دیگر از زنان در آیه فوق مشخص شده است، دو گروه باید سه ماه عدّه نگهدارند، و گروه سوم یعنى، زنان باردار با وضع حمل عدّه آنان پایان مى‏گیرد، خواه یک ساعت بعد از طلاق وضع حمل کنند یا مثلا هشت ماه.

منظور از جمله «ان ارتبتم» (هرگاه شک و تردید کنید) احتمال و شکّ در وجود «حمل» است، به این معنى که اگر بعد از سن یأس (سن پنجاه سالگى در زنان عادى و شصت سالگى در زنان قرشى) احتمال وجود حمل در زنى برود باید عدّه نگهدارد، این معنى هر چند کمتر اتفاق مى‏افتد ولى گاه اتفاق افتاده است.

و بالاخره در پایان آیه مجددا روى مسأله تقوا تکیه کرده، مى‏فرماید:

«و هرکس تقواى الهى پیشه کند خداوند کار را بر او آسان مى‏سازد» (و من یتق الله یجعل له من امره یسرا).

هم در این جهان و هم در جهان دیگر مشکلات او را- چه در رابطه با مسأله جدایى و طلاق و احکام آن و چه در رابطه با مسائل دیگر- به لطفش حل مى‏کند.


(آیه 5)- در این آیه باز براى تأکید بیشتر روى احکامى که در زمینه طلاق و عدّه در آیات قبل آمده، مى‏افزاید: «این فرمان خداست که بر شما نازل کرده است» (ذلک امر الله انزله الیکم).

«و هرکس تقواى الهى پیشه کند (و از مخالفت فرمان او بپرهیزد) خداوند گناهانش را مى‏بخشد، و پاداش او را بزرگ مى‏دارد» (و من یتق الله یکفر عنه سیئاته و یعظم له اجرا).

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ تیر ۹۵ ، ۰۵:۵۳
* مسافر