559 . صفحه 559
هفتم تیر :
نفیسه :
(آیه 6)- این آیه توضیح بیشترى درباره حقوق زن بعد از جدائى مىدهد، هم از نظر «مسکن» و «نفقه» و هم از جهات دیگر.
نخست درباره چگونگى مسکن زنان مطلّقه، مىفرماید: «آنها را هر جا خودتان سکونت دارید و در توانایى شماست سکونت دهید» (اسکنوهن من حیث سکنتم من وجدکم).
سپس به حکم دیگرى پرداخته، مىگوید: «به آنها زیان نرسانید تا کار را بر آنان تنگ کنید» و مجبور به ترک منزل شوند (و لا تضآروهن لتضیقوا علیهن).
مبادا کینه توزیها و عداوت و نفرت، شما را از راه حق و عدالت منحرف سازد، و آنها را از حقوق مسلّم خود در مسکن و نفقه محروم کنید، و آن چنان در فشار قرار گیرند که همه چیز را رها کرده، فرار کنند! در سومین حکم در مورد زنان باردار مىگوید: «و اگر باردار باشند نفقه آنها را بپردازید تا وضع حمل کنند» (و ان کن اولات حمل فانفقوا علیهن حتى یضعن حملهن).
زیرا مادام که وضع حمل نکردهاند در حال عدّه هستند، و نفقه و مسکن بر همسر واجب است.
و در چهارمین حکم در مورد حقوق «زنان شیرده» مىفرماید: «و اگر براى شما (فرزند را) شیر مىدهند، پاداش آنها را بپردازید» (فان ارضعن لکم فآتوهن اجورهن).
اجرتى متناسب با مقدار و زمان شیر دادن بر حسب عرف و عادت.
و از آنجا که بسیار مىشود نوزادان و کودکان مال المصالحه اختلافات دو همسر بعد از جدائى واقع مىشوند در پنجمین حکم، یک دستور قاطع در این زمینه صادر کرده، مىفرماید: درباره سرنوشت فرزندان کار را «با مشاوره شایسته انجام دهید» (و أتمروا بینکم بمعروف).
مبادا اختلافات دو همسر ضربه بر منافع کودکان وارد سازد از نظر جسمى و ظاهرى گرفتار خسران شوند، و یا از نظر عاطفى از محبت و شفقت لازم محروم بمانند، پدر و مادر موظفند خدا را در نظر گیرند، و منافع نوزاد بىدفاع را فداى اختلافات و اغراض خویش نکنند.
و از آنجا که گاهى توافق لازم میان دو همسر بعد از طلاق براى حفظ مصالح فرزند و مسأله شیر دادن حاصل نمىشود در ششمین حکم مىفرماید: «و اگر هر کدام بر دیگرى سخت گرفتید و به توافق نرسیدید زن دیگرى شیر دادن آن بچه را بر عهده مىگیرد» تا کشمکشها ادامه نیابد (و ان تعاسرتم فسترضع له اخرى).
اشاره به این که اگر اختلافها به طول انجامید خود را معطل نکنید، و کودک را به دیگرى بسپارید.
(آیه 7)- این آیه هفتمین و آخرین حکم را در این زمینه بیان کرده، مىافزاید: «آنان که امکانات وسیعى دارند، از امکانات وسیع خود انفاق کنند، و آنها که تنگدستند، از آنچه که خدا به آنها داده انفاق نمایند، خداوند هیچ کس را جز به مقدار توانایى که به او داده، تکلیف نمىکند» (لینفق ذو سعة من سعته و من قدر علیه رزقه فلینفق مما آتاه الله لا یکلف الله نفسا الا ما آتاها).
دستور انفاق به اندازه توانائى هم مربوط به زنانى است که بعد از جدائى، شیر دادن کودکان را بر عهده مىگیرند، و هم مربوط به ایام عدّه است که در آیات قبل بطور اجمال اشاره شده بود.
به هرحال آنها که توانائى کافى دارند، باید مضایقه و سختگیرى نکنند، و آنها که تمکن مالى ندارند، بیش از توانائى خود مأمور نیستند، و زنان نمىتوانند ایرادى به آنها داشته باشند.
و در پایان آیه، براى این که تنگى معیشت، سبب خارج شدن از جاده حق و عدالت نگردد، و هیچ یک زبان به شکایت نگشایند، مىفرماید: «خداوند به زودى بعد از سختیها، آسانى قرار مىدهد» (سیجعل الله بعد عسر یسرا).
یعنى، غم مخورید، بیتابى نکنید، دنیا به یک حال نمىماند، مبادا مشکلات مقطعى و زود گذر رشته صبر و شکیبائى شما را پاره کند.
(آیه 8)- سرانجام دردناک سرکشان شیوه قرآن این است که در بسیارى از موارد بعد از ذکر یک سلسله از دستورات عملى اشاره به وضع امتهاى پیشین مىکند، تا مسلمانان نتیجه «اطاعت» و «عصیان» را در سرگذشت آنها با چشم ببینند، و مسأله شکل حسى به خود گیرد.
لذا در این سوره نیز بعد از ذکر وظائف مردان و زنان در موقع طلاق و جدائى به سراغ همین معنى رفته، و به عاصیان و گردنکشان هشدار مىدهد.
نخست مىفرماید: «چه بسیار شهر و آبادیها که اهل آن از فرمان پروردگار و رسولانش سرپیچى کردند، و ما به شدت به حسابشان رسیدیم و به مجازات کم نظیرى گرفتار ساختیم»! (و کاین من قریة عتت عن امر ربها و رسله فحاسبناها حسابا شدیدا و عذبناها عذابا نکرا).
(آیه 9)- سپس در این آیه مىافزاید: «آنها آثار سوء کار خود را چشیدند، و عاقبت کارشان خسران بود» (فذاقت وبال امرها و کان عاقبة امرها خسرا).
چه زیانى از این بدتر که سرمایههاى خداداد را از کف دادند، و در این بازار تجارت دنیا نه تنها متاعى نخریدند بلکه سرانجام با عذاب الهى نابود شدند.
(آیه 10)- سپس به عذاب اخروى آنها اشاره کرده، مىفرماید: «خداوند عذاب سختى براى آنها آماده ساخته» (اعد الله لهم عذابا شدیدا).
عذابى دردناک، شدید، وحشت انگیز، خوار کننده، رسواگر، و همیشگى در دوزخ براى آنها از هم اکنون فراهم است.
حال که چنین است «پس از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید اى خردمندانى که ایمان آوردهاید»! (فاتقوا الله یا اولى الالباب الذین آمنوا).
فکر و اندیشه از یکسو، ایمان و آیات الهى از سوى دیگر، به شما هشدار مىدهد که سرنوشت اقوام متمرد و طغیانگر را ببینید، و از آن عبرت بگیرید، مبادا در صف آنها واقع شوید.
سپس مؤمنان اندیشمند را مخاطب ساخته، مىافزاید: «خداوند چیزى که مایه تذکر است بر شما نازل کرده است» (قد انزل الله الیکم ذکرا).
(آیه 11)- «رسولى به سوى شما فرستاده که آیات روشن خدا را بر شما تلاوت مىکند تا کسانى را که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام دادهاند از تاریکیها به سوى نور، خارج سازد» (رسولا یتلوا علیکم آیات الله مبینات لیخرج الذین آمنوا و عملوا الصالحات من الظلمات الى النور).
هدف نهائى از ارسال این رسول و انزال این کتاب آسمانى این است که با تلاوت آیات الهى آنها را از ظلمتهاى کفر و جهل و گناه و فساد اخلاق بیرون آورده، به سوى نور ایمان، و توحید، و تقوا، رهنمون گردد.
و در پایان آیه به اجر و پاداش کسانى که ایمان و عمل صالح دارند اشاره کرده، مىافزاید: «و هر کس به خدا ایمان آورده و اعمال صالح انجام دهد (و این راه را تداوم بخشد خداوند) او را در باغهایى از بهشت وارد مىسازد که از زیر (درختانش) نهرها جارى است، جاودانه در آن مىمانند، و خداوند روزى نیکوئى براى او قرار داده است» (و من یؤمن بالله و یعمل صالحا یدخله جنات تجرى من تحتها الانهار خالدین فیها ابدا قد احسن الله له رزقا).
تعبیر «رزقا» مفهوم وسیعى دارد که هرگونه موهبت الهى را در آخرت و حتى در دنیا نیز در بر مىگیرد، چرا که افراد مؤمن و پرهیزکار در این دنیا نیز زندگى پاکتر و آرامتر و لذتبخشترى دارند.
(آیه 12)- هدف از آفرینش عالم، معرفت است این آیه- که آخرین آیه سوره طلاق است- اشاره پرمعنى و روشنى به عظمت قدرت خداوند در آفرینش آسمانها و زمین، و نیز هدف نهائى این آفرینش دارد.
نخست مىفرماید: «خداوند همان کسى است که هفت آسمان را آفرید» (الله الذى خلق سبع سماوات).
«و از زمین نیز همانند آنها را» (و من الارض مثلهن).
یعنى، همان گونه که آسمانها «هفتگانه» اند زمینها نیز هفتگانه مىباشند، و این تنها آیهاى از قرآن مجید است که اشاره به زمینهاى هفتگانه مىکند.
با توجه به آیه 6 سوره صافات که مىگوید: «ما آسمان نزدیک (آسمان اول) را با کواکب و ستارگان زینت بخشیدیم».
روشن مىشود که آنچه ما مىبینیم و علم و دانش بشر به آن احاطه دارد همه مربوط به آسمان اول است، و ماوراى این ثوابت و سیّارات، شش عالم دیگر وجود دارد که از دسترس علم ما بیرون است.
اما زمینهاى هفتگانه ممکن است اشاره به طبقات مختلف کره زمین باشد، زیرا امروز ثابت شده که زمین از قشرهاى گوناگونى تشکیل یافته، و یا اشاره به اقلیمهاى هفتگانه روى زمین باشد چرا که هم در گذشته و هم امروز کره زمین را به هفت «منطقه» تقسیم مىکردند.
سپس به مسأله تدبیر این عالم بزرگ به فرمان خداوند اشاره کرده، مىافزاید:
«فرمان او در میان آنها پیوسته فرود مىآید» (یتنزل الامر بینهن).
و در پایان به هدف این آفرینش عظیم اشاره کرده، مىگوید: «اینها همه به خاطر آن است «تا بدانید خداوند بر هر چیز تواناست و این که علم خداوند به همه چیز احاطه دارد» (لتعلموا ان الله على کل شىء قدیر و ان الله قد احاط بکل شىء علما).
انسان باید بداند او بر تمام اسرار وجودش احاطه دارد، و از همه اعمالش با خبر است، و نیز بداند وعدههایش در زمینه معاد و رستاخیز، در زمینه پاداش و کیفر و در زمینه وعده پیروزى مؤمنان تخلف ناپذیر است.
اعظم :
بسیار جالب هستش که خداوند در قرآن احکام طلاق رو با ریز مسایلش بیان کرده
چه در این سوره طلاق و چه در سوره بقره
و اگه خوب دقت بشه
می بینیم که به شدت دنبال وصل هستن ایات
یعنی هر طور شده شرایط جوری پیش بره که دوباره زن و مرد به هم علاقمند شده و زندگی رو از سر بگیرن
آیه 6 هم خیلی جالبه که در مورد بچه های طلاق قضیه رو به مشورت طرفین سپردهطل