قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یِهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ
مشخصات بلاگ
قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا (30 فرقان )
و پیامبر گفت پروردگارا قوم من این قرآن را رها کردند

در تاریخ 93/09/27 تصمیم گرفتیم با گروهی از دوستان روزانه یه صفحه قرآن بخونیم
و هر کس توی هر صفحه ای نکته ای براش جالب بود ، یا چیزی در موردش می دونست ، یا تفسیری در مورد اون صفحه خونده بود رو با یقیه به اشتراک بذاره
اینجا رو هم بنا کردیم برای اینکه اگه خواستیم یه روزی مروری به مطالب بکنیم برامون ساده تر باشه
و یا اگه دوستی وسطای راه بهمون پیوست بتونه مطالب قبلی رو مرور کنه
شایدم یه زمانی بچه هامون خواستن بدونن فهم مادراشون از قرآن چه جوری بوده
هر چند امیدواریم که به زودی حضرت مهدی علیه السلام ظهور کنن و ما و بچه هامون قرآن رو همونجور بفهمیم که باید
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

آخرین مطالب
يكشنبه, ۲۷ تیر ۱۳۹۵، ۰۲:۰۱ ب.ظ

579 . صفحه 579


بیست و هفتم تیر:


نفیسه :


(آیه 6)-این آیه به سرچشمه‏اى که جام شراب طهور (ذکر شده در آیه قبل) از آن پر مى‏شود اشاره کرده، مى‏افزاید: «از چشمه‏اى که بندگان خاص خدا از آن مى‏نوشند، و از هر جا بخواهند آن را جارى مى‏سازند»! (عینا یشرب بها عباد الله یفجرونها تفجیرا).

آرى! این چشمه شراب طهور چنان در اختیار ابرار و عباد اللّه است که هر جا اراده کنند از همانجا سر بر مى‏آورد، و جالب این که در حدیثى از امام باقر علیه السّلام نقل شده که در توصیف آن فرمود: «این چشمه‏اى است در خانه پیغمبر اسلام صلّى اللّه علیه و آله که از آنجا به خانه سایر پیامبران و مؤمنان جارى مى‏شود».
آرى! همان گونه که در دنیا چشمه‏هاى علم و رحمت از خانه پیامبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله به سوى بندگان خدا و نیکان سرازیر مى‏شود، در آخرت که تجسم بزرگى از این برنامه است چشمه شراب طهور الهى از همین بیت وحى مى‏جوشد، و شاخه‏هاى آن به خانه‏هاى مؤمنان سرازیر مى‏گردد! و با نوشیدن از این شراب هرگونه اندوه و ناراحتى و ناخالصى را از درون جان خود مى‏شویند.


(آیه 7)- در آیات بعد به ذکر اعمال و اوصافى که «ابرار» و «عباد اللّه» دارند، پرداخته، با ذکر پنج وصف دلیل استحقاق آنها را نسبت به این همه نعمتهاى بى‏مانند توضیح داده، مى‏فرماید: «آنها به نذر خود وفا مى‏کنند» (یوفون بالنذر).
«و از روزى که شر و عذابش گسترده است بیمناکند» (و یخافون یوما کان شره مستطیرا). ترس آنها از شرّ آن روز بزرگ اشاره به ایمانشان به مسأله معاد، و احساس مسؤولیت شدید در برابر فرمان الهى است.

(آیه 8)- سپس به ذکر سومین عمل شایسته آنها پرداخته، مى‏گوید:
«و غذاى (خود) را با این که به آن علاقه (و نیاز) دارند به مسکین و یتیم و اسیر مى‏دهند» (و یطعمون الطعام على حبه مسکینا و یتیما و اسیرا).
اطعام کردن آنها ساده نیست، بلکه توأم با ایثار در هنگام نیاز شدید است، و از سوى دیگر اطعامى است گسترده که انواع نیازمندان را از «مسکین» و «یتیم» و «اسیر» شامل مى‏شود، و به این ترتیب رحمتشان عام و خدمتشان گسترده است.
ضمنا از آیه فوق به خوبى استفاده مى‏شود که یکى از بهترین اعمال، اطعام محرومین و نیازمندان است، نه تنها نیازمندان مسلمان که اسیران بلاد شرک نیز تحت پوشش این دستور اسلامى قرار گرفته، تا آنجا که اطعام آنها یکى از کارهاى برجسته «ابرار» شمرده شده است.


(آیه 9)- این آیه چهارمین عمل برجسته ابرار را اخلاص مى‏شمرد، و مى‏فرماید: آنها مى‏گویند: «ما شما را تنها به خاطر خدا اطعام مى‏کنیم، و هیچ پاداش و سپاسى از شما نمى‏خواهیم» (انما نطعمکم لوجه الله لا نرید منکم جزاء و لا شکورا).
این برنامه منحصر به مسأله اطعام نیست که تمام اعمالشان مخلصانه و براى ذات پاک خداوند است و هیچ چشمداشتى به پاداش مردم و حتى تقدیر و تشکر آنها نیست و اصولا در اسلام ارزش عمل به خلوص نیّت است، و گر نه اعمالى که انگیزه‏هاى غیر الهى داشته باشد، هیچ گونه ارزش معنوى و الهى ندارد.

(آیه 10)- و در آخرین توصیف «ابرار» مى‏فرماید: آنها مى‏گویند: «ما از پروردگارمان خائفیم از آن روز که عبوس و سخت است» (انا نخاف من ربنا یوما عبوسا قمطریرا).
تعبیر از روز قیامت به روز «عبوس» (سخت) با این که عبوس از صفات انسان است و به کسى مى‏گویند که قیافه‏اش را در هم کشیده، به خاطر تأکید بر وضع وحشتناک آن روز است، یعنى آنقدر حوادث آن روز سخت و ناراحت کننده است که نه تنها انسانها در آن روز عبوسند بلکه گوئى خود آن روز نیز عبوس است.

(آیه 11)- در این آیه، به نتیجه اجمالى اعمال نیک و نیات پاکى که «ابرار» دارند اشاره کرده، مى‏فرماید: به خاطر این عقیده و عمل «خداوند آنان را از شرّ آن روز نگه مى‏دارد و آنها را مى‏پذیرد در حالى که غرق شادى و سرورند» (فوقاهم الله شر ذلک الیوم و لقاهم نضرة و سرورا).
بنابراین، اگر در دنیا به خاطر احساس مسؤولیت از آن روز بیمناک بودند، خداوند در عوض آنها را در آن روز غرق شادمانى و سرور مى‏کند.

(آیه 12)- پاداشهاى عظیم بهشتى! بعد از اشاره اجمالى در آیات گذشته به نجات «ابرار و نیکان» از عذابهاى دردناک روز قیامت، و رسیدن آنها به لقاى محبوب، در اینجا به شرح این نعمتهاى بهشتى پرداخته، حداقل پانزده نعمت را در طى این آیات برمى‏شمرد:
نخست از مسکن و لباس این بهشتیان سخن مى‏گوید، مى‏فرماید: خداوند «در برابر صبرشان بهشت و لباسهاى حریر بهشتى را به آنها پاداش مى‏دهد» (و جزاهم بما صبروا جنة و حریرا).
نه تنها در این آیه، که در آیات دیگر قرآن نیز به این حقیقت تصریح شده که پاداشهاى قیامت در مقابل صبر و شکیبائى انسان است- صبر در طریق اطاعت، صبر در برابر معصیت، و صبر و استقامت در برابر مشکلات و مصائب.
در آیه 24 سوره رعد مى‏خوانیم، فرشتگان به بهشتیان چنین خوشامد مى‏گویند:
سلام علیکم بما صبرتم درود بر شما به خاطر صبر و استقامتى که داشتید».

(آیه 13)- سپس مى‏افزاید: «این در حالى است که در بهشت بر تختهاى زیبا تکیه کرده‏اند نه آفتاب را در آنجا مى‏بینند، و نه سرما را» (متکئین فیها على الارائک لا یرون فیها شمسا و لا زمهریرا).
نه این که خورشید و ماه در آنجا وجود نداشته باشد، بلکه تابش ناراحت کننده خورشید وجود ندارد، با وجود سایه‏هاى درختان بهشتى.
«آلوسى» مفسر معروف اهل سنت در «روح المعانى» در حدیثى از ابن عباس چنین نقل مى‏کند: «هنگامى که بهشتیان در بهشت هستند ناگهان نورى همچون نور آفتاب مشاهده مى‏کنند که صحنه بهشت را روشن ساخته، بهشتیان به رضوان (فرشته مأمور بهشت) مى‏گویند: این نور چیست با این که پروردگار ما فرموده: «در بهشت نه آفتاب را مى‏بینند و نه سرما را»؟
او در پاسخ مى‏گوید: «این نور خورشید و ماه نیست، ولى على علیه السّلام و فاطمه علیها السّلام خندان شده‏اند و بهشت از نور دندانشان روشن گشته است»!

(آیه 14)- در ادامه این نعمتها مى‏افزاید: «و در حالى است که سایه‏هاى درختان بهشتى بر آنها فرو افتاده، و چیدن میوه‏هایش بسیار آسان است» (و دانیة علیهم ظلالها و ذللت قطوفها تذلیلا).
نه مشکلى وجود دارد، نه خارى در دست مى‏رود، و نه احتیاج به تلاش و حرکتى براى چیدن میوه‏هاست!

(آیه 15)- در این آیه به توضیح قسمتى از چگونگى پذیرائى از این میهمانان بهشتى خدا و وسائل پذیرائى آنها، و پذیرائى کنندگان پرداخته، مى‏فرماید: «و در گرداگرد آنها ظرفهائى سیمین و قدحهائى بلورین مى‏گردانند» پر از بهترین غذاها و نوشیدنیها (و یطاف علیهم بآنیة من فضة و اکواب کانت قواریرا).

(آیه 16)- «ظرفهاى بلورینى از نقره! که آنها را به اندازه مناسب آماده کرده‏اند» (قواریرا من فضة قدروها تقدیرا).
در این ظرفها انواع غذاهاى بهشتى، و در آن قدحهاى بلورین انواع نوشیدنیهاى لذت بخش و نشاط آفرین، به مقدارى که مى‏خواهند و علاقه دارند موجود است، و خدمتکاران بهشتى پیوسته گرد آنها دور مى‏زنند و به آنها عرضه مى‏کنند.

(آیه 17)- سپس مى‏افزاید: «و در آنجا از جامهائى سیراب مى‏شوند که لبریز از شراب طهورى آمیخته با زنجبیل است» (و یسقون فیها کأسا کان مزاجها زنجبیلا).
بسیارى از مفسران تصریح کرده‏اند که عرب جاهلى از شرابهائى که آمیخته با زنجیل بود لذت مى‏برد زیرا که تندى مخصوصى به شراب مى‏داد، و قرآن در اینجا از جامهائى سخن مى‏گوید که شراب طهورش با زنجبیل آمیخته است، ولى بدیهى است میان این شراب و آن شراب تفاوت از دنیا تا آخرت است!

(آیه 18)- سپس مى‏افزاید: این جامها «از چشمه‏اى در بهشت که نامش سلسبیل است» پر مى‏شود (عینا فیها تسمى سلسبیلا).
«سلسبیل» نوشیدنى بسیار لذیذى را مى‏گویند که به راحتى در دهان و گلو جارى مى‏شود و کاملا گواراست.

(آیه 19)- سپس از پذیرائى کنندگان این بزم پر سرور که در جوار رحمت حق در بهشت برین برپا مى‏شود سخن به میان آورده، مى‏گوید: «و برگردشان (براى پذیرائى) نوجوانانى جاودانى مى‏گردند که هر گاه آنها را ببینى گمان مى‏کنى مروارید پراکنده‏اند»! (و یطوف علیهم ولدان مخلدون اذا رأیتهم حسبتهم لؤلؤا منثورا).
هم خودشان در بهشت جاودانى هستند، و هم طراوت و زیبائى و نشاط جوانى آنها جاودانى است، و هم پذیرائى کردن آنان.
تعبیر به «لؤلؤا منثورا» (مرواریدهاى پراکنده) اشاره‏اى است به زیبائى و صفا و درخشندگى و جذابیت آنها، و هم حضورشان در همه جاى این بزم الهى و روحانى.

(آیه 20)- و از آنجا که نعمتهاى جهان دیگر به وصف نمى‏آید- هر قدر الفاظ گویا و رسا باشد- در این آیه به صورت سربسته مى‏افزاید: «و هنگامى که آنجا را ببینى نعمتها و ملک عظیمى را مى‏بینى»! (و اذا رأیت ثم رأیت نعیما و ملکا کبیرا).

(آیه 21)- تا اینجا به قسمتى از نعمتهاى بهشتى از قبیل «مساکن» و «تختها» و «سایه‏ها» و «میوه‏ها» و «نوشیدنیها» و «ظرفها» و «گروه پذیرائى کنندگان» اشاره شد، اکنون نوبت وسائل تزیینى بهشتیان است.
مى‏فرماید: «بر اندام آنها لباسهائى است از حریر نازک سبز رنگ، و از دیباى ضخیم» (عالیهم ثیاب سندس خضر و استبرق).
سپس مى‏افزاید: «و با دستبندهائى از نقره آراسته‏اند» (و حلوا اساور من فضة).
نقره‏هائى شفاف که همچون بلور مى‏درخشد، و از یاقوت و درّ و مروارید زیباتر است.
و سرانجام در پایان آیه به عنوان آخرین و مهمترین نعمت از این سلسله نعمتها مى‏فرماید: «و پروردگارشان شراب طهور به آنان مى‏نوشاند» (و سقاهم ربهم شرابا طهورا).
در حدیثى از امام صادق علیه السّلام نقل شده است که: این شراب «قلب و جان آنها را از همه چیز جز خداوند پاک مى‏کند».
و از حدیثى که از رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله نقل شده استفاده مى‏شود که چشمه شراب طهور بر در بهشت قرار دارد: «جرعه‏اى از این شراب طهور به آنها داده مى‏شود و خدا به وسیله آن قلوب آنها را از حسد (و هرگونه صفات رذیله) پاک مى‏سازد».

(آیه 22)- و در این آیه، آخرین سخن را در این زمینه بیان کرده، مى‏فرماید:
از سوى خدا به آنها گفته مى‏شود: «این پاداش شماست، و سعى و تلاش شما (در طریق اطاعت فرمان حق) مورد قدردانى است» (ان هذا کان لکم جزاء و کان سعیکم مشکورا).
مبادا کسى تصور کند که این مواهب و پاداشهاى عظیم را بى‏حساب مى‏دهند، اینها همه جزاى سعى و عمل و پاداش مجاهدتها و خودسازیها و چشم پوشى از گناه است.

(آیه 23)- پنج دستور مهم براى موفقیت در اجراى حکم خدا آیات این سوره از آغاز تاکنون درباره خلقت انسان و سپس معاد و رستاخیز او سخن مى‏گفت، در اینجا روى سخن را به پیامبر صلّى اللّه علیه و آله کرده، دستورات مؤکدى براى هدایت انسانها و صبر و مقاومت در این راه به او مى‏دهد، در واقع این آیات راه وصول به آن همه نعمتهاى بى‏مانند را نشان داده است که تنها از طریق تمسک به قرآن و پیروى از رهبرى چون پیامبر اسلام صلّى اللّه علیه و آله و الهام گرفتن از دستورات او امکان پذیر است.
نخست مى‏فرماید: «مسلما ما قرآن را بر تو نازل کردیم» (انا نحن نزلنا علیک القرآن تنزیلا).

(آیه 24)- سپس پنج دستور مهم به پیامبر اسلام صلّى اللّه علیه و آله مى‏دهد که نخستین آن دعوت به صبر و استقامت است، مى‏فرماید: «سپس در (تبلیغ و اجراى) حکم پروردگارت شکیبا (و با استقامت) باش» (فاصبر لحکم ربک). از مشکلات و موانع راه و کثرت دشمنان و سرسختى آنها ترس و هراسى به خود راه مده، و همچنان به پیش حرکت کن.
و در دومین دستور، پیامبر صلّى اللّه علیه و آله را از هرگونه سازش با منحرفان بر حذر داشته، مى‏گوید: «و از هیچ گنهکار یا کافرى از آنان اطاعت مکن» (و لا تطع منهم آثما او کفورا).
در حقیقت این حکم دوم تأکیدى است بر حکم اول چرا که جمعیت دشمنان تلاش مى‏کردند که از طرق مختلف پیامبر صلّى اللّه علیه و آله را در مسیر باطل به سازش بکشانند، چنانکه نقل شده که «عتبة بن ربیعه» و «ولید بن مغیره» به پیامبر صلّى اللّه علیه و آله مى‏گفتند: از دعوت خود بازگرد، ما آنقدر ثروت در اختیار تو مى‏گذاریم که راضى شوى، و زیباترین دختران عرب را به همسرى تو در مى‏آوریم، و پیشنهادهاى دیگرى از این قبیل، و پیامبر صلّى اللّه علیه و آله به عنوان یک رهبر بزرگ راستین باید در برابر این وسوسه‏هاى شیطانى، یا تهدیداتى که بعد از بى‏اثر ماندن این تطمیعات عنوان مى‏شود، صبر و استقامت به خرج دهد، نه تسلیم تطمیع گردد، و نه تهدید.

(آیه 25)- ولى از آنجا که صبر و استقامت در برابر هجوم این مشکلات عظیم کار آسانى نیست و پیمودن این راه دو توشه خاصى لازم دارد، در این آیه مى‏افزاید:
«و نام پروردگارت را هر صبح و شام به یادآور» (و اذکر اسم ربک بکرة و اصیلا).


نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی