563 . صفحه 563
یازدهم تیر:
نفیسه :
(آیه 13)-خداوند براى تأکید مى فرماید: «گفتار خود را پنهان کنید یا آشکار (تفاوتى نمىکند) او به آنچه در سینههاست آگاه است» (و اسروا قولکم او اجهروا به انه علیم بذات الصدور).
بعضى از مفسران شأن نزولى براى این آیه از «ابن عباس» نقل کردهاند که جمعى از کفار یا منافقان پشت سر پیامبر خدا صلّى اللّه علیه و آله سخنان ناروائى مىگفتند و جبرئیل به پیامبر صلّى اللّه علیه و آله خبر مىداد، بعضى از آنها به یکدیگر گفتند: «سخنان خود را پنهانى بگوئید تا خداى محمّد نشنود»! آیه فوق نازل شد و گفت: چه آشکار بگوئید و چه پنهان، خدا از آن آگاه است.
(آیه 14)- این آیه در حقیقت به منزله دلیلى است براى آنچه در آیه قبل آمد، مىفرماید: «آیا آن کسى که موجودات را آفریده از حال آنها آگاه نیست؟ در حالى که او (از اسرار دقیق) با خبر و آگاه است» (ا لا یعلم من خلق و هو اللطیف الخبیر).
(آیه 15)- به دنبال بحثهائى پیرامون دوزخیان و بهشتیان، و کافران و مؤمنان که در آیات پیشین گذشت در اینجا براى ترغیب و تشویق به پیوستن به صفوف بهشتیان، و بر حذر بودن از راه و رسم دوزخیان، به ذکر بخشى از نعمتهاى الهى، و سپس به قسمتى از عذابهاى او، اشاره کرده، مىفرماید: «او کسى است که زمین را براى شما رام کرد» (هو الذى جعل لکم الارض ذلولا).
«بر شانههاى آن راه بروید، و از روزیهاى پروردگار بخورید، و (بدانید) بازگشت و اجتماع همه به سوى اوست» (فامشوا فى مناکبها و کلوا من رزقه و الیه النشور).
«ذلول» به معنى «رام» جامعترین تعبیرى است که درباره زمین ممکن است بشود. چرا که این مرکب راهوار با حرکات متعدد و بسیار سریعى که دارد آن چنان آرام به نظر مىرسد که گوئى مطلقا ساکن است، بعضى از دانشمندان مىگویند: زمین چهارده نوع حرکت مختلف دارد که سه قسمت آن حرکت به دور خود، و حرکت به دور خورشید، و حرکت همراه مجموعه منظومه شمسى در دل کهکشان است، این حرکات که سرعت زیادى دارد چنان نرم و ملایم است که تا براهین قطعى بر حرکت زمین اقامه نشده بود کسى باور نمىکرد حرکتى در کار باشد! از سوى دیگر، پوسته زمین نه چنان سفت و خشن است که قابل زندگى نباشد، و نه چنان سست و نرم است که قرار و آرام نگیرد، بلکه کاملا براى زندگى بشر رام است.
از سوى سوم، فاصله آن از خورشید نه چندان کم است که همه چیز از شدت گرما بسوزد، و نه چندان دور است که همه چیز از سرما بخشکد، فشار هوا بر کره زمین آن چنان است که آرامش انسان را تأمین کند، جاذبه زمین نه آنقدر زیاد است که استخوانها را در هم بشکند، و نه آن قدر کم است که با یک حرکت انسان از جا کنده شود و در فضا پرتاب شود! خلاصه از هر نظر «ذلول» و رام و مسخر فرمان انسان است.
در عین حال تا گامى برندارد و تلاشى نکند بهرهاى از روزیهاى زمین نخواهد داشت! ولى بدانید اینها هدف نهائى آفرینش شما نیست، اینها همه وسائلى است در مسیر «نشور» و رستاخیز و حیات ابدى شما.
(آیه 16)- به دنبال این تشویق و تبشیر به سراغ تهدید و انذار مىرود، و مىافزاید: «آیا خود را از عذاب کسى که حاکم بر آسمان است در امان مىدانید که دستور دهد زمین بشکافد و شما را در خود فرو برد، و دائما به لرزش خود ادامه دهد»؟! بطورى که حتى قبر شما هم آرام نباشد (أ امنتم من فى السماء ان یخسف بکم الارض فاذا هى تمور).
آرى! اگر او دستور دهد این زمین ذلول و آرام طغیان مىکند، و به صورت حیوان چموشى در مىآید، زلزلهها شروع مىشود، شکافها در زمین ظاهر مىگردد و شما و خانهها و شهرهایتان را در کام خود فرو مىبلعد، و باز هم به لرزه و اضطراب خود ادامه مىدهد.
(آیه 17)- سپس مىافزاید: لازم نیست حتما زلزلهها به سراغ شما آید بلکه مىتواند این فرمان را به تندبادها دهد «آیا خود را از عذاب خداوند آسمان در امان مىدانید که تندبادى پر از سنگریزه بر شما فرستد» و شما را زیر کوهى از آن مدفون سازد؟! (ام امنتم من فى السماء ان یرسل علیکم حاصبا).
«و به زودى خواهید دانست تهدیدهاى من چگونه است»! (فستعلمون کیف نذیر).
(آیه 18)- در حقیقت آیات فوق به این معنى اشاره مىکند که عذاب آنها منحصر به عذاب قیامت نیست، در این دنیا نیز خداوند با مختصر تکان زمین، یا حرکت بادها، مىتواند به زندگى آنها پایان دهد، و بهترین دلیل این امکان، وقوع آن در امتهاى پیشین است.
لذا در این آیه مىگوید: «کسانى که پیش از آنان بودند (آیات الهى و رسولان او را) تکذیب کردند، اما (ببین) مجازات من چگونه بود»؟! (و لقد کذب الذین من قبلهم فکیف کان نکیر).
گروهى را با زلزلههاى ویرانگر، و اقوامى را با صاعقهها، و جمعى را با طوفان یا تندباد مجازات کردیم، و شهرهاى ویران شده و خاموش آنها را به عنوان درس عبرتى باقى گذاردیم.
(آیه 19)- به این پرندگان بالاى سر خود بنگرید! در آیات آغاز این سوره به هنگامى که بحث از قدرت و مالکیت خداوند بود سخن از آسمانهاى هفتگانه و ستارگان و کواکب آنها به میان آمد، در این آیه همین مسأله قدرت با ذکر یکى از موجودات به ظاهر کوچک عالم هستى تعقیب مىشود، مىفرماید: «آیا به پرندگانى که بالاى سرشان است و گاه بالهاى خود را گسترده و گاه جمع مىکنند نگاه نکردند؟! (ا و لم یروا الى الطیر فوقهم صافات و یقبضن). همه پرواز مىکنند اما هر کدام برنامه مخصوصى دارند.
این اجسام سنگین بر خلاف قانون جاذبه از زمین برمىخیزند، و به راحتى تمام بر فراز آسمان، ساعتها، و گاه هفتهها و ماهها پشت سر هم به حرکت سریع و نرم خود ادامه مىدهند، بىآنکه هیچ مشکلى داشته باشند.
چه کسى بدن آنها را به گونهاى آفریده که به راحتى در هوا سیر مىکنند؟! و چه کسى این قدرت را به بالهاى آنها بخشیده؟
لذا در پایان آیه مىافزاید: «جز خداوند رحمان کسى آنها را بر فراز آسمان نگه نمىدارد، چرا که او به هر چیز بیناست،» و نیاز هر مخلوقى را مىداند (ما یمسکهن الا الرحمن انه بکل شىء بصیر).
اوست که وسائل و نیروهاى مختلف را براى پرواز در اختیار آنها گذارده،نگهدارنده پرندگان در آسمان، همان نگهدارنده زمین و موجودات دیگر است و هر زمان اراده کند نه پرنده قدرت پرواز دارد و نه زمین آرامش خود را حفظ مىکند.
(آیه 20)- در این آیه به این معنى اشاره مىکند که کافران در برابر قدرت خداوند هیچ گونه یار و مددکارى ندارند، مىفرماید: «آیا این کسى که لشکر شماست مىتواند شما را در برابر خداوند رحمان یارى دهد»؟! (امن هذا الذى هو جند لکم ینصرکم من دون الرحمن).
نه تنها نمىتوانند شما را در گرفتاریها یارى دهند، بلکه اگر بخواهد همانها را مأمور عذاب و نابودى شما مىکند.
«ولى کافران تنها گرفتار فریبند» (ان الکافرون الا فى غرور).
پردههاى غرور و جهل بر عقلهاى آنها افتاده، و به آنان اجازه نمىدهد این همه درس عبرت را بر صفحات تاریخ یا در گوشه و کنار زندگى خود ببینند.
(آیه 21)- باز براى تأکید بیشتر مىافزاید: «یا آن کس که شما را روزى مىدهد اگر روزیش را باز دارد» چه کسى مىتواند نیاز شما را تأمین کند؟ (امن هذا الذى یرزقکم ان امسک رزقه).
هرگاه به آسمان دستور دهد نبارد، و زمینها گیاهى نرویاند، و یا آفات مختلف نباتى محصولات را نابود کنند، چه کسى توانائى دارد غذائى در اختیار شما بگذارد؟ و یا اگر روزیهاى معنوى و وحى آسمانى را از شما قطع کند چه کسى توانائى راهنمائى شما را دارد؟
اینها حقایقى است آشکار، ولى لجاجت و خیره سرى، حجابى است در برابر درک و شعور آدمى، و لذا در پایان آیه مىفرماید: «بلکه آنها در سرکشى و فرار از حقیقت لجاجت مىورزند» (بل لجوا فى عتو و نفور).
(آیه 22)- راست قامتان جاده توحید! در تعقیب آیات گذشته، پیرامون کافران و مؤمنان، در این آیه وضع حال این دو گروه را در ضمن مثال جالبى منعکس ساخته، مىفرماید: «آیا کسى که به رو افتاده حرکت مىکند، به هدایت نزدیکتر است، یا کسى که راست قامت در صراط مستقیم گام بر مىدارد» و پیش مىرود. (ا فمن یمشى مکبا على وجهه اهدى امن یمشى سویا على صراط مستقیم).
در اینجا افراد بىایمان و ظالمان لجوج مغرور، به کسى تشبیه شدهاند که از جادهاى ناهموار و پرپیچ و خم، مىگذرد، در حالى که به رو افتاده، و با دست و پا، یا به سینه حرکت مىکند، نه راه را به درستى مىبیند، و نه قادر بر کنترل خویشتن است، نه از موانع با خبر است و نه سرعتى دارد؟ کمى راه مىرود و درمانده مىشود.
ولى مؤمنان را به افراد راست قامتى تشبیه مىکند که از جادهاى هموار و صاف و مستقیم با سرعت و قدرت و آگاهى تمام، به راحتى پیش مىرود.
چه تشبیه جالب و دقیقى؟ که آثار آن در زندگى این دو گروه کاملا نمایان است و با چشم خود مىبینیم.
(آیه 23)- در این آیه پیامبر صلّى اللّه علیه و آله را مخاطب ساخته، مىافزاید: «بگو: او کسى است که شما را آفرید، و براى شما گوش و چشم و قلب قرار داد، اما کمتر سپاسگزارى مىکنید» (قل هو الذى انشاکم و جعل لکم السمع و الابصار و الافئدة قلیلا ما تشکرون).
خداوند، هم وسیله مشاهده و تجربه را در اختیار شما قرار داد (چشم) و هم وسیله آگاهى بر نتیجه افکار دیگران (گوش) و هم وسیله اندیشیدن در علوم عقلى (قلب) را، خلاصه تمام ابزار لازم براى آگاهى به علوم عقلى و نقلى را در اختیار شما گذارده است، اما کمتر کسى سپاس این همه نعمتهاى بزرگ را به جا مىآورد، زیرا شکر نعمت آن است که هر نعمتى در مسیر هدفى که به خاطر آن آفریده شده است به کار گرفته شود.
(آیه 24)- بار دیگر پیامبر صلّى اللّه علیه و آله را مخاطب ساخته، مىفرماید: «بگو: او کسى است که شما را در زمین آفرید و به سوى او محشور مىشوید» (قل هو الذى ذراکم فى الارض و الیه تحشرون).
پیام این سه آیه این است که: در راه راست و صراط مستقیم ایمان و اسلام گام بردارید، و از تمام ابزار شناخت بهره گیرید، و به سوى زندگى جاویدان حرکت کنید.
(آیه 25)- سپس در همین رابطه، به گفتار منکران معاد و پاسخ آنها پرداخته، مىفرماید: «آنها (از روى استهزاء) مىگویند: اگر راست مىگوئید این وعده قیامت چه زمانى است»؟! (و یقولون متى هذا الوعد ان کنتم صادقین).
(آیه 26)- در این آیه به آنها چنین پاسخ مىگوید: «به آنها بگو: علم آن تنها نزد خداست، و من تنها بیم دهنده آشکارى هستم» (قل انما العلم عند الله و انما انا نذیر مبین).
و باید چنین باشد چرا که اگر تاریخ قیامت معلوم بود هرگاه فاصله زیادى داشت مردم در غفلت فرو مىرفتند، و اگر فاصله کم بود حالتى شبیه به اضطرار پیدا مىکردند، و در هر حال، هدفهاى تربیتى ناتمام مىماند.