قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یِهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ
مشخصات بلاگ
قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا (30 فرقان )
و پیامبر گفت پروردگارا قوم من این قرآن را رها کردند

در تاریخ 93/09/27 تصمیم گرفتیم با گروهی از دوستان روزانه یه صفحه قرآن بخونیم
و هر کس توی هر صفحه ای نکته ای براش جالب بود ، یا چیزی در موردش می دونست ، یا تفسیری در مورد اون صفحه خونده بود رو با یقیه به اشتراک بذاره
اینجا رو هم بنا کردیم برای اینکه اگه خواستیم یه روزی مروری به مطالب بکنیم برامون ساده تر باشه
و یا اگه دوستی وسطای راه بهمون پیوست بتونه مطالب قبلی رو مرور کنه
شایدم یه زمانی بچه هامون خواستن بدونن فهم مادراشون از قرآن چه جوری بوده
هر چند امیدواریم که به زودی حضرت مهدی علیه السلام ظهور کنن و ما و بچه هامون قرآن رو همونجور بفهمیم که باید
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

آخرین مطالب
جمعه, ۱۱ تیر ۱۳۹۵، ۱۱:۴۲ ب.ظ

563 . صفحه 563

یازدهم تیر: 



نفیسه : 


(آیه 13)-خداوند براى تأکید مى‏ فرماید: «گفتار خود را پنهان کنید یا آشکار (تفاوتى نمى‏کند) او به آنچه در سینه‏هاست آگاه است» (و اسروا قولکم او اجهروا به انه علیم بذات الصدور).

بعضى از مفسران شأن نزولى براى این آیه از «ابن عباس» نقل کرده‏اند که جمعى از کفار یا منافقان پشت سر پیامبر خدا صلّى اللّه علیه و آله سخنان ناروائى مى‏گفتند و جبرئیل به پیامبر صلّى اللّه علیه و آله خبر مى‏داد، بعضى از آنها به یکدیگر گفتند: «سخنان خود را پنهانى بگوئید تا خداى محمّد نشنود»! آیه فوق نازل شد و گفت: چه آشکار بگوئید و چه پنهان، خدا از آن آگاه است.


(آیه 14)- این آیه در حقیقت به منزله دلیلى است براى آنچه در آیه قبل آمد، مى‏فرماید: «آیا آن کسى که موجودات را آفریده از حال آنها آگاه نیست؟ در حالى که او (از اسرار دقیق) با خبر و آگاه است» (ا لا یعلم من خلق و هو اللطیف الخبیر).


(آیه 15)- به دنبال بحثهائى پیرامون دوزخیان و بهشتیان، و کافران و مؤمنان که در آیات پیشین گذشت در اینجا براى ترغیب و تشویق به پیوستن به صفوف بهشتیان، و بر حذر بودن از راه و رسم دوزخیان، به ذکر بخشى از نعمتهاى الهى، و سپس به قسمتى از عذابهاى او، اشاره کرده، مى‏فرماید: «او کسى است که زمین را براى شما رام کرد» (هو الذى جعل لکم الارض ذلولا).

 «بر شانه‏هاى آن راه بروید، و از روزیهاى پروردگار بخورید، و (بدانید) بازگشت و اجتماع همه به سوى اوست» (فامشوا فى مناکبها و کلوا من رزقه و الیه النشور).

«ذلول» به معنى «رام» جامعترین تعبیرى است که درباره زمین ممکن است بشود. چرا که این مرکب راهوار با حرکات متعدد و بسیار سریعى که دارد آن چنان آرام به نظر مى‏رسد که گوئى مطلقا ساکن است، بعضى از دانشمندان مى‏گویند: زمین چهارده نوع حرکت مختلف دارد که سه قسمت آن حرکت به دور خود، و حرکت به دور خورشید، و حرکت همراه مجموعه منظومه شمسى در دل کهکشان است، این حرکات که سرعت زیادى دارد چنان نرم و ملایم است که تا براهین قطعى بر حرکت زمین اقامه نشده بود کسى باور نمى‏کرد حرکتى در کار باشد! از سوى دیگر، پوسته زمین نه چنان سفت و خشن است که قابل زندگى نباشد، و نه چنان سست و نرم است که قرار و آرام نگیرد، بلکه کاملا براى زندگى بشر رام است.

از سوى سوم، فاصله آن از خورشید نه چندان کم است که همه چیز از شدت گرما بسوزد، و نه چندان دور است که همه چیز از سرما بخشکد، فشار هوا بر کره زمین آن چنان است که آرامش انسان را تأمین کند، جاذبه زمین نه آنقدر زیاد است که استخوانها را در هم بشکند، و نه آن قدر کم است که با یک حرکت انسان از جا کنده شود و در فضا پرتاب شود! خلاصه از هر نظر «ذلول» و رام و مسخر فرمان انسان است.

در عین حال تا گامى برندارد و تلاشى نکند بهره‏اى از روزیهاى زمین نخواهد داشت! ولى بدانید اینها هدف نهائى آفرینش شما نیست، اینها همه وسائلى است در مسیر «نشور» و رستاخیز و حیات ابدى شما.


(آیه 16)- به دنبال این تشویق و تبشیر به سراغ تهدید و انذار مى‏رود، و مى‏افزاید: «آیا خود را از عذاب کسى که حاکم بر آسمان است در امان مى‏دانید که دستور دهد زمین بشکافد و شما را در خود فرو برد، و دائما به لرزش خود ادامه دهد»؟! بطورى که حتى قبر شما هم آرام نباشد (أ امنتم من فى السماء ان یخسف بکم الارض فاذا هى تمور).

آرى! اگر او دستور دهد این زمین ذلول و آرام طغیان مى‏کند، و به صورت حیوان چموشى در مى‏آید، زلزله‏ها شروع مى‏شود، شکافها در زمین ظاهر مى‏گردد و شما و خانه‏ها و شهرهایتان را در کام خود فرو مى‏بلعد، و باز هم به لرزه و اضطراب خود ادامه مى‏دهد.


(آیه 17)- سپس مى‏افزاید: لازم نیست حتما زلزله‏ها به سراغ شما آید بلکه مى‏تواند این فرمان را به تندبادها دهد «آیا خود را از عذاب خداوند آسمان در امان مى‏دانید که تندبادى پر از سنگریزه بر شما فرستد» و شما را زیر کوهى از آن مدفون سازد؟! (ام امنتم من فى السماء ان یرسل علیکم حاصبا).

«و به زودى خواهید دانست تهدیدهاى من چگونه است»! (فستعلمون کیف نذیر).


(آیه 18)- در حقیقت آیات فوق به این معنى اشاره مى‏کند که عذاب آنها منحصر به عذاب قیامت نیست، در این دنیا نیز خداوند با مختصر تکان زمین، یا حرکت بادها، مى‏تواند به زندگى آنها پایان دهد، و بهترین دلیل این امکان، وقوع آن در امتهاى پیشین است.

لذا در این آیه مى‏گوید: «کسانى که پیش از آنان بودند (آیات الهى و رسولان او را) تکذیب کردند، اما (ببین) مجازات من چگونه بود»؟! (و لقد کذب الذین من قبلهم فکیف کان نکیر).

گروهى را با زلزله‏هاى ویرانگر، و اقوامى را با صاعقه‏ها، و جمعى را با طوفان یا تندباد مجازات کردیم، و شهرهاى ویران شده و خاموش آنها را به عنوان درس عبرتى باقى گذاردیم.


(آیه 19)- به این پرندگان بالاى سر خود بنگرید! در آیات آغاز این سوره به هنگامى که بحث از قدرت و مالکیت خداوند بود سخن از آسمانهاى هفتگانه و ستارگان و کواکب آنها به میان آمد، در این آیه همین مسأله قدرت با ذکر یکى از موجودات به ظاهر کوچک عالم هستى تعقیب مى‏شود، مى‏فرماید: «آیا به پرندگانى که بالاى سرشان است و گاه بالهاى خود را گسترده و گاه جمع مى‏کنند نگاه نکردند؟! (ا و لم یروا الى الطیر فوقهم صافات و یقبضن). همه پرواز مى‏کنند اما هر کدام برنامه مخصوصى دارند.

این اجسام سنگین بر خلاف قانون جاذبه از زمین برمى‏خیزند، و به راحتى تمام بر فراز آسمان، ساعتها، و گاه هفته‏ها و ماهها پشت سر هم به حرکت سریع و نرم خود ادامه مى‏دهند، بى‏آنکه هیچ مشکلى داشته باشند.

چه کسى بدن آنها را به گونه‏اى آفریده که به راحتى در هوا سیر مى‏کنند؟! و چه کسى این قدرت را به بالهاى آنها بخشیده؟

لذا در پایان آیه مى‏افزاید: «جز خداوند رحمان کسى آنها را بر فراز آسمان نگه نمى‏دارد، چرا که او به هر چیز بیناست،» و نیاز هر مخلوقى را مى‏داند (ما یمسکهن الا الرحمن انه بکل شى‏ء بصیر).

اوست که وسائل و نیروهاى مختلف را براى پرواز در اختیار آنها گذارده،نگهدارنده پرندگان در آسمان، همان نگهدارنده زمین و موجودات دیگر است و هر زمان اراده کند نه پرنده قدرت پرواز دارد و نه زمین آرامش خود را حفظ مى‏کند.


(آیه 20)- در این آیه به این معنى اشاره مى‏کند که کافران در برابر قدرت خداوند هیچ گونه یار و مددکارى ندارند، مى‏فرماید: «آیا این کسى که لشکر شماست مى‏تواند شما را در برابر خداوند رحمان یارى دهد»؟! (امن هذا الذى هو جند لکم ینصرکم من دون الرحمن).

نه تنها نمى‏توانند شما را در گرفتاریها یارى دهند، بلکه اگر بخواهد همانها را مأمور عذاب و نابودى شما مى‏کند.

 «ولى کافران تنها گرفتار فریبند» (ان الکافرون الا فى غرور).

پرده‏هاى غرور و جهل بر عقلهاى آنها افتاده، و به آنان اجازه نمى‏دهد این همه درس عبرت را بر صفحات تاریخ یا در گوشه و کنار زندگى خود ببینند.


(آیه 21)- باز براى تأکید بیشتر مى‏افزاید: «یا آن کس که شما را روزى مى‏دهد اگر روزیش را باز دارد» چه کسى مى‏تواند نیاز شما را تأمین کند؟ (امن هذا الذى یرزقکم ان امسک رزقه).

هرگاه به آسمان دستور دهد نبارد، و زمینها گیاهى نرویاند، و یا آفات مختلف نباتى محصولات را نابود کنند، چه کسى توانائى دارد غذائى در اختیار شما بگذارد؟ و یا اگر روزیهاى معنوى و وحى آسمانى را از شما قطع کند چه کسى توانائى راهنمائى شما را دارد؟

اینها حقایقى است آشکار، ولى لجاجت و خیره سرى، حجابى است در برابر درک و شعور آدمى، و لذا در پایان آیه مى‏فرماید: «بلکه آنها در سرکشى و فرار از حقیقت لجاجت مى‏ورزند» (بل لجوا فى عتو و نفور).


(آیه 22)- راست قامتان جاده توحید! در تعقیب آیات گذشته، پیرامون کافران و مؤمنان، در این آیه وضع حال این دو گروه را در ضمن مثال جالبى منعکس ساخته، مى‏فرماید: «آیا کسى که به رو افتاده حرکت مى‏کند، به هدایت نزدیکتر است، یا کسى که راست قامت در صراط مستقیم گام بر مى‏دارد» و پیش مى‏رود. (ا فمن یمشى مکبا على وجهه اهدى امن یمشى سویا على صراط مستقیم).

در اینجا افراد بى‏ایمان و ظالمان لجوج مغرور، به کسى تشبیه شده‏اند که از جاده‏اى ناهموار و پرپیچ و خم، مى‏گذرد، در حالى که به رو افتاده، و با دست و پا، یا به سینه حرکت مى‏کند، نه راه را به درستى مى‏بیند، و نه قادر بر کنترل خویشتن است، نه از موانع با خبر است و نه سرعتى دارد؟ کمى راه مى‏رود و درمانده مى‏شود.

ولى مؤمنان را به افراد راست قامتى تشبیه مى‏کند که از جاده‏اى هموار و صاف و مستقیم با سرعت و قدرت و آگاهى تمام، به راحتى پیش مى‏رود.

چه تشبیه جالب و دقیقى؟ که آثار آن در زندگى این دو گروه کاملا نمایان است و با چشم خود مى‏بینیم.


(آیه 23)- در این آیه پیامبر صلّى اللّه علیه و آله را مخاطب ساخته، مى‏افزاید: «بگو: او کسى است که شما را آفرید، و براى شما گوش و چشم و قلب قرار داد، اما کمتر سپاسگزارى مى‏کنید» (قل هو الذى انشاکم و جعل لکم السمع و الابصار و الافئدة قلیلا ما تشکرون).

خداوند، هم وسیله مشاهده و تجربه را در اختیار شما قرار داد (چشم) و هم وسیله آگاهى بر نتیجه افکار دیگران (گوش) و هم وسیله اندیشیدن در علوم عقلى (قلب) را، خلاصه تمام ابزار لازم براى آگاهى به علوم عقلى و نقلى را در اختیار شما گذارده است، اما کمتر کسى سپاس این همه نعمتهاى بزرگ را به جا مى‏آورد، زیرا شکر نعمت آن است که هر نعمتى در مسیر هدفى که به خاطر آن آفریده شده است به کار گرفته شود.


(آیه 24)- بار دیگر پیامبر صلّى اللّه علیه و آله را مخاطب ساخته، مى‏فرماید: «بگو: او کسى است که شما را در زمین آفرید و به سوى او محشور مى‏شوید» (قل هو الذى ذراکم فى الارض و الیه تحشرون).

پیام این سه آیه این است که: در راه راست و صراط مستقیم ایمان و اسلام گام بردارید، و از تمام ابزار شناخت بهره گیرید، و به سوى زندگى جاویدان حرکت کنید.


(آیه 25)- سپس در همین رابطه، به گفتار منکران معاد و پاسخ آنها پرداخته، مى‏فرماید: «آنها (از روى استهزاء) مى‏گویند: اگر راست مى‏گوئید این وعده قیامت چه زمانى است»؟! (و یقولون متى هذا الوعد ان کنتم صادقین).


(آیه 26)- در این آیه به آنها چنین پاسخ مى‏گوید: «به آنها بگو: علم آن تنها نزد خداست، و من تنها بیم دهنده آشکارى هستم» (قل انما العلم عند الله و انما انا نذیر مبین).

و باید چنین باشد چرا که اگر تاریخ قیامت معلوم بود هرگاه فاصله زیادى داشت مردم در غفلت فرو مى‏رفتند، و اگر فاصله کم بود حالتى شبیه به اضطرار پیدا مى‏کردند، و در هر حال، هدفهاى تربیتى ناتمام مى‏ماند.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی