قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یِهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ
مشخصات بلاگ
قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا (30 فرقان )
و پیامبر گفت پروردگارا قوم من این قرآن را رها کردند

در تاریخ 93/09/27 تصمیم گرفتیم با گروهی از دوستان روزانه یه صفحه قرآن بخونیم
و هر کس توی هر صفحه ای نکته ای براش جالب بود ، یا چیزی در موردش می دونست ، یا تفسیری در مورد اون صفحه خونده بود رو با یقیه به اشتراک بذاره
اینجا رو هم بنا کردیم برای اینکه اگه خواستیم یه روزی مروری به مطالب بکنیم برامون ساده تر باشه
و یا اگه دوستی وسطای راه بهمون پیوست بتونه مطالب قبلی رو مرور کنه
شایدم یه زمانی بچه هامون خواستن بدونن فهم مادراشون از قرآن چه جوری بوده
هر چند امیدواریم که به زودی حضرت مهدی علیه السلام ظهور کنن و ما و بچه هامون قرآن رو همونجور بفهمیم که باید
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

آخرین مطالب
پنجشنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۵، ۱۱:۴۲ ب.ظ

562 . صفحه 562

دهم تیر : 


نفیسه : 



سوره ملک ،شصت و هفتمین سوره قران است.

این سوره در «مکّه» نازل شده و داراى 30 آیه میباشد.‏

محتواى سوره:

سوره ملک- که نام دیگرش «منجیه» (نجاتبخش) و نام سومش «واقیه» یا «مانعه» است زیرا تلاوت کننده خود را از عذاب الهى یا عذاب قبر نگاه مى‏دارد- از سوره‏هاى بسیار پرفضیلت قرآن مى‏باشد، و مسائل زیادى در آن مطرح شده که عمدتا بر سه محور دور مى‏زند.

1- بحثهائى پیرامون «مبدأ» و صفات خداوند، و نظام شگفت‏انگیز خلقت مخصوصا آفرینش آسمانها و ستارگان، و آفرینش زمین و مواهب آن، و همچنین آفرینش پرندگان، و آبهاى جارى و آفرینش گوش و چشم و ابزار شناخت.

2- بحثهائى پیرامون «معاد» و عذاب دوزخ، و گفتگوهاى مأموران عذاب با دوزخیان، و مانند آن.

3- انذار و تهدید کافران و ظالمان به انواع عذابهاى دنیا و آخرت.

فضیلت تلاوت سوره:

در حدیثى از امام باقر علیه السّلام مى‏خوانیم که فرمود: «سوره ملک سوره «مانعه» است، یعنى از عذاب قبر ممانعت مى‏کند، و در تورات به همین نام ثبت است، کسى که آن را در شبى بخواند بسیار خوانده، و خوب خوانده، و از غافلان محسوب نمى‏شود».

البته این همه آثار عظیم مربوط به خواندن بدون فکر و عمل نیست، هدف خواندنى است آمیخته با الهام گرفتن براى عمل.


(آیه 1)- این سوره با مسأله مهم مالکیت و حاکمیت خداوند و جاودانگى ذات پاک او آغاز مى‏شود که در واقع کلید همه بحثهاى این سوره است.

مى‏فرماید: «پر برکت و زوال ناپذیر است کسى که حکومت جهان هستى به دست اوست، و او بر هر چیز تواناست» (تبارک الذى بیده الملک و هو على کل شى‏ء قدیر).


(آیه 2)- در این آیه به هدف آفرینش مرگ و حیات انسان که از شؤون مالکیت و حاکمیت خداست اشاره کرده، مى‏فرماید: «آن کسى که مرگ و حیات را آفرید تا شما را بیازماید که کدامیک از شما بهتر عمل مى‏کنید» (الذى خلق الموت و الحیاة لیبلوکم ایکم احسن عملا).

منظور از آزمایش خداوند نوعى پرورش است، به این معنى که انسانها را به میدان عمل مى‏کشد تا ورزیده و آزموده و پاک و پاکیزه شوند. و لایق قرب خدا گردند.

به این ترتیب عالم میدان آزمایش بزرگى است براى همه انسانها و وسیله آزمایش، مرگ و حیات، و هدف این آزمون بزرگ رسیدن به حسن عمل، که مفهومش «تکامل معرفت، و اخلاص نیّت، و انجام هر کار خیر» است.

و از آنجا که در این میدان آزمایش بزرگ، انسان گرفتار لغزشهاى فراوانى مى‏شود و نباید این لغزشها او را مأیوس کند، و از تلاش و کوشش براى اصلاح خویش باز دارد، در پایان آیه به بندگان وعده یارى و آمرزش داده مى‏گوید: «و او شکست ناپذیر و بخشنده است» (و هو العزیز الغفور).


(آیه 3)- بعد از بیان نظام مرگ و زندگى، به نظام کلى جهان پرداخته، و انسان را به مطالعه مجموعه عالم هستى دعوت مى‏کند، تا از این طریق خود را براى آن آزمون بزرگ آماده کند، مى‏فرماید: «همان کسى که هفت آسمان را بر فراز یکدیگر آفرید» (الذى خلق سبع سماوات طباقا).

و به دنبال آن مى‏افزاید: «در آفرینش خداوند رحمان هیچ تضاد و عیبى نمى‏بینى» (ما ترى فى خلق الرحمن من تفاوت).

با تمام عظمتى که عالم هستى دارد هر چه هست نظم است و استحکام، و انسجام، و ترکیبات حساب شده، و قوانین دقیق و اگر بى‏نظمى در گوشه‏اى از جهان راه مى‏یافت آن را به نابودى مى‏کشید.

و در پایان آیه براى تأکید بیشتر مى‏فرماید: «بار دیگر نگاه کن (و عالم را با دقت بنگر) آیا هیچ شکاف و خلل و اختلافى (در جهان) مشاهده مى‏کند»؟! (فارجع البصر هل ترى من فطور).

منظور این است که هرچه انسان در جهان آفرینش دقت کند کمترین خلل و ناموزونى در آن نمى‏بیند.


(آیه 4)- و لذا در این آیه براى تأکید همین معنى مى‏افزاید: «بار دیگر به عالم هستى بنگر، سرانجام چشمانت به سوى تو باز مى‏گردد در حالى که خسته و ناتوان شده» و در جستجوى خلل و نقصان در این عالم بزرگ ناکام مانده است! (ثم ارجع البصر کرتین ینقلب الیک البصر خاسئا و هو حسیر).


(آیه 5)- این آیه، نظرى به صفحه آسمان افکنده، و از ستارگان درخشنده و زیبا سخن به میان آورده، مى‏گوید: «ما آسمان پایین را با چراغهاى فروزانى زینت بخشیدیم، و آنها [- شهابها] را تیرهائى براى شیاطین قرار دادیم، و براى آنان عذاب آتش فروزان فراهم ساختیم» (و لقد زینا السماء الدنیا بمصابیح و جعلناها رجوما للشیاطین و اعتدنا لهم عذاب السعیر).

این آیه بار دیگر این حقیقت را تأکید مى‏کند که تمام ستارگانى که ما مى‏بینیم همه بخشى از آسمان اول است، آسمانى که از میان آسمانهاى هفتگانه به ما نزدیکتر مى‏باشد، و به همین دلیل به عنوان «السماء الدنیا» (آسمان نزدیک و پائین) از آن تعبیر شده است.


(آیه 6)- از آنجا که در آیات گذشته سخن از نشانه‏هاى عظمت و قدرت خدا و دلائل آن در عالم آفرینش بود، در اینجا سخن از کسانى مى‏گوید که این دلائل را نادیده گرفته، و راه کفر و شرک را پیش مى‏گیرند، و همچون شیاطین، عذاب الهى را به جان مى‏خرند.

نخست مى‏فرماید: «براى کسانى که به پروردگارشان کافر شدند عذاب جهنم است و بدفرجامى است» (و للذین کفروا بربهم عذاب جهنم و بئس المصیر).


(آیه 7)- سپس به شرح گوشه‏اى از این عذاب وحشتناک پرداخته، مى‏افزاید: «هنگامى که (کفّار) در آن افکنده شوند صداى وحشتناکى از آن مى‏شنوند و این در حالى است که پیوسته مى‏جوشد» (اذا القوا فیها سمعوا لها شهیقا و هى تفور).

آرى! هنگامى که آنها با نهایت ذلت و حقارت در آن پرتاب مى‏شوند فریاد وحشتناک و طولانى جهنم برمى‏خیزد، و تمام وجود آنها را در وحشت فرو مى‏برد.


(آیه 8)- سپس براى مجسم ساختن شدت خشم «دوزخ» مى‏افزاید: «نزدیک است از شدت غضب پاره پاره شود»! (تکاد تمیز من الغیظ).

درست همانند ظرف عظیمى که روى آتش فوق العاده پرحرارتى گذارده‏اند و چنان مى‏جوشد و زیر و رو مى‏شود که هر زمان بیم متلاشى شدن آن مى‏رود.

سپس ادامه مى‏دهد: «هر زمان که گروهى در آن افکنده مى‏شوند نگهبانان دوزخ (از روى تعصب و توبیخ) از آنها مى‏پرسند (مگر شما رهبر و راهنما نداشتید؟) مگر بیم دهنده الهى به سراغ شما نیامد»؟ پس چرا به این روز سیاه افتاده‏اید؟! (کلما القى فیها فوج سالهم خزنتها ا لم یاتکم نذیر).


(آیه 9)- ولى آنان در پاسخ «مى‏گویند: آرى بیم دهنده به سراغ ما آمد، ولى ما او را تکذیب کردیم و گفتیم: خداوند هرگز چیزى نازل نکرده (تا به هواى نفس خویش ادامه دهیم، حتى به آنها گفتیم) شما در گمراهى عظیمى هستید»! (قالوا بلى قد جاءنا نذیر فکذبنا و قلنا ما نزل الله من شى‏ء ان انتم الا فى ضلال کبیر).

نه تنها آنها را تصدیق نکردیم، و به پیام حیات بخششان گوش فرا ندادیم، بلکه به مخالفت برخاسته، و این طبیبان روحانى را گمراه خواندیم، و از خود راندیم.


(آیه 10)- بعد به دلیل اصلى بدبختى و گمراهى خود اشاره کرده «و مى‏گویند: اگر ما گوش شنوا داشتیم، و یا تعقل مى‏کردیم، در میان دوزخیان نبودیم»! (و قالوا لو کنا نسمع او نعقل ما کنا فى اصحاب السعیر).


(آیه 11)- آرى «اینجاست که به گناه خود اعتراف مى‏کنند، دور باشند دوزخیان از رحمت خدا»! (فاعترفوا بذنبهم فسحقا لاصحاب السعیر).

از یکسو خداوند گوش شنوا عقل و هوش داده، و از سوى دیگر پیامبرانش را با دلائل روشن فرستاده، اگر این دو با هم ضمیمه شوند سعادت انسان تأمین است.

و گرنه بدبختى و دورى از رحمت خدا نصیب انسان خواهد شد.


(آیه 12)- به دنبال بحثهائى که در آیات گذشته پیرامون کفّار و سرنوشت آنها در قیامت بیان شد، قرآن در اینجا به سراغ مؤمنان و پاداشهاى عظیم آنها مى‏رود.

نخست مى‏فرماید: «کسانى که از پروردگارشان در نهان مى‏ترسند مسلما آمرزش و پاداش بزرگى دارند»! (ان الذین یخشون ربهم بالغیب لهم مغفرة و اجر کبیر).

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی