560 . صفحه 560
هشتم تیر :
نفیسه :
سوره تحریم،شصت و ششمین سوره قرآن است.
این سوره در «مدینه» نازل شده و داراى 12 آیه میباشد.
محتواى سوره:
این سوره عمدتا از چهار بخش تشکیل شده است:
بخش اول که از آیه یک تا پنج ادامه دارد مربوط به ماجراى پیامبر صلّى اللّه علیه و آله با بعضى از همسرانش مىباشد.
بخش دوم که از آیه 6 تا 8 ادامه دارد خطابى است کلى به همه مؤمنان در مورد مراقبت در امر تعلیم و تربیت خانواده، و لزوم توبه از گناهان.
بخش سوم که تنها یک آیه است، خطاب به پیامبر صلّى اللّه علیه و آله در مورد جهاد با کفار و منافقین است.
در بخش چهارم که شامل آیه 10 تا 12 مىباشد، خداوند براى تبیین بخشهاى قبل شرح حال دو نفر از زنان صالح (مریم و همسر فرعون) و دو نفر از زنان ناصالح (همسر نوح و همسر لوط) را بیان کرده است.
فضیلت تلاوت سوره:
در حدیثى از امام صادق علیه السّلام مىخوانیم: «هر کس سوره طلاق و تحریم را در نماز فریضه بخواند، خداوند او را در قیامت از ترس و اندوه پناه مىدهد، و از آتش دوزخ رهائى مىبخشد، و او را به خاطر تلاوت این سوره و مداومت بر آن، وارد بهشت مىکند، زیرا این دو سوره، از آن پیغمبر صلّى اللّه علیه و آله است».
(آیه 1)-
شأن نزول:
پیامبر صلّى اللّه علیه و آله گاه که نزد «زینب بنت جحش» (یکى از همسرانش) مىرفت زینب او را نگاه مىداشت و از عسلى که تهیه کرده بود خدمت پیامبر صلّى اللّه علیه و آله مىآورد، این سخن به گوش «عایشه» رسید، و بر او گران آمده، مىگوید: من با «حفصه» (یکى دیگر از همسران پیامبر صلّى اللّه علیه و آله) قرار گذاشتیم که هر وقت پیامبر صلّى اللّه علیه و آله نزد یکى از ما آمد فورا بگوئیم، آیا صمغ «مغافیر» خوردهاى؟! «مغافیر» صمغى بود که یکى از درختان حجاز به نام «عرفط» تراوش مىکرد و بوى نامناسبى داشت و پیامبر صلّى اللّه علیه و آله مقیّد بود که هرگز بوى نامناسبى از دهان یا لباسش استشمام نشود.
روزى پیامبر صلّى اللّه علیه و آله نزد «حفصه» آمد، او این سخن را به پیامبر صلّى اللّه علیه و آله گفت.
حضرت فرمود: من «مغافیر» نخوردهام، بلکه عسلى نزد زینب بنت جحش نوشیدم، و من سوگند یاد مىکنم که دیگر از آن عسل ننوشم ولى این سخن را به کسى مگو- مبادا به گوش مردم برسد، و بگویند چرا پیامبر غذاى حلالى را بر خود تحریم کرده، و یا از کار پیامبر در این مورد و یا مشابه آن تبعیت کنند، و یا به گوش زینب برسد و او دل شکسته شود.
ولى سرانجام او این راز را افشا کرد، و بعدا معلوم شد اصل این قضیه توطئهاى بوده است، پیامبر صلّى اللّه علیه و آله سخت ناراحت شد و پنج آیه اول این سوره نازل گشت- و ماجرا را چنان پایان داد که دیگر این گونه کارها در درون خانه پیامبر صلّى اللّه علیه و آله تکرار نشود.
تفسیر:
سرزنش شدید نسبت به بعضى از همسران پیامبر صلّى اللّه علیه و آله بدون شک مرد بزرگى همچون پیغمبر اسلام صلّى اللّه علیه و آله تنها به خودش تعلق ندارد، بلکه به تمام جامعه اسلامى و عالم بشریت متعلق است، بنابر این اگر در داخل خانه او توطئههایى بر ضد وى، هر چند به ظاهر کوچک و ناچیز، انجام گیرد نباید به سادگى از کنار آن گذشت.
آیه مورد بحث در حقیقت قاطعیتى است از سوى خداوند بزرگ در برابر چنین حادثهاى، و براى حفظ حیثیت پیامبرش.
نخست روى سخن را به خود پیامبر صلّى اللّه علیه و آله کرده، مىگوید: «اى پیامبر! چرا چیزى را که خدا بر تو حلال کرده به خاطر جلب رضایت همسرانت بر خود حرام مىکنى»؟! (یا ایها النبى لم تحرم ما احل الله لک تبتغى مرضات ازواجک).
معلوم است که این تحریم، تحریم شرعى نبود، بلکه بطورى که از آیات بعد استفاده مىشود سوگندى از ناحیه پیامبر صلّى اللّه علیه و آله یاد شده بود و مىدانیم که قسم خوردن بر ترک بعضى از مباحات گناهى ندارد.
بنابراین جمله «لم تحرّم» (جرا بر خود حرام مىکنى؟) به عنوان عتاب و سرزنش نیست بلکه نوعى دلسوزى و شفقت است.
سپس در پایان آیه مىافزاید: «و خداوند آمرزنده و رحیم است» (و الله غفور رحیم).
این عفو و رحمت نسبت به همسران است که موجبات آن حادثه را فراهم کردند که اگر راستى توبه کنند مشمول آن خواهند بود.
(آیه 2)- در این آیه اضافه مىکند: «خداوند راه گشودن سوگندهایتان را (در این گونه موارد) روشن ساخته است» (قد فرض الله لکم تحلة ایمانکم).
به این ترتیب که کفّاره قسم را بدهید و خود را آزاد سازید.
سپس مىافزاید: «و خداوند مولاى شماست و او دانا و حکیم است» (و الله مولاکم و هو العلیم الحکیم).
لذا او راه نجات از این گونه سوگندها را براى شما هموار ساخته، و طبق علم و حکمتش مشکل را براى شما گشوده است.
از روایات استفاده مىشود که پیامبر صلّى اللّه علیه و آله بعد از نزول این آیه بردهاى آزاد کرد و آنچه را بر خود از طریق قسم حرام کرده بود حلال نمود.
(آیه 3)- در این آیه شرح بیشترى پیرامون این ماجرا داده، مىفرماید:
«به خاطر بیاورید هنگامى را که پیامبر یکى از رازهاى خود را به بعضى از همسرانش گفت، ولى هنگامى که وى آن را افشا کرد و خداوند پیامبرش را از آن آگاه ساخت، قسمتى از آن را براى او بازگو کرد و از قسمت دیگر خوددارى نمود» (و اذ اسر النبى الى بعض ازواجه حدیثا فلما نبات به و اظهره الله علیه عرف بعضه و اعرض عن بعض).
این راز دو مطلب بود: یکى نوشیدن عسل نزد همسرش زینب بنت جحش، و دیگرى تحریم نوشیدن آن بر خود در آینده بود، و منظور از همسر غیر رازدارش در این آیه «حفصه» بود، که او این سخن را شنید و به «عایشه» بازگو کرد.
به هرحال «هنگامى که پیامبر همسرش را از آن خبر داد، گفت: چه کسى تو را از این راز آگاه ساخت»؟ (فلما نباها به قالت من انبأک هذا).
«گفت: خداوند عالم و آگاه مرا با خبر ساخت» (قال نبأنى العلیم الخبیر).
از مجموع این آیه بر مىآید که بعضى از همسران پیامبر صلّى اللّه علیه و آله نه تنها او را با سخنان خود ناراحت مىکردند بلکه مسأله رازدارى که از مهمترین شرائط یک همسر باوفاست نیز در آنها نبود.
(آیه 4)- سپس روى سخن را به این دو همسر- که در توطئه بالا دست داشتند- کرده، مىگوید: «اگر شما از کار خود توبه کنید (و دست از آزار پیامبر صلّى اللّه علیه و آله بردارید به نفع شماست زیرا) دلهایتان با این عمل از حق منحرف گشته» و به گناه آلوده شده (ان تتوبا الى الله فقد صغت قلوبکما).
منظور از این دو نفر به اتفاق مفسران شیعه و اهل سنّت، «حفصه» و «عایشه» است که به ترتیب دختران «عمر» و «ابوبکر» بودند.
سپس اضافه مىکند: «و اگر بر ضدّ او دست به دست هم دهید (کارى از پیش نخواهید برد) چرا که خداوند یاور اوست، و همچنین جبرئیل و مؤمنان صالح، و فرشتگان بعد از آنان پشتیبان او هستند» (و ان تظاهرا علیه فان الله هو مولاه و جبریل و صالح المؤمنین و الملائکة بعد ذلک ظهیر).
این تعبیر، نشان مىدهد که تا چه حد این ماجرا در قلب پاک پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و روح عظیم او تأثیر منفى گذاشت، تا آنجا که خداوند به دفاع از او پرداخته، و با این که قدرت خودش از هر نظر کافى است، حمایت جبرئیل و مؤمنان صالح و فرشتگان دیگر را نیز اعلام مىدارد.
«صالح المؤمنین» معنى وسیعى دارد که همه مؤمنان صالح و با تقوا و کامل الایمان را شامل مىشود، اما در این که مصداق اتم و اکمل. آن در اینجا کیست؟ از روایات متعددى استفاده مىشود که منظور امیر مؤمنان على علیه السّلام است.
(آیه 5)- در این آیه خداوند روى سخن را به تمام زنان پیامبر صلّى اللّه علیه و آله کرده، با لحنى که خالى از تهدید نیست مىفرماید: «امید است اگر او شما را طلاق گوید پروردگارش به جاى شما همسرانى بهتر براى او قرار دهد همسرانى مسلمان، مؤمن، متواضع، توبه کار، عابد، هجرت کننده، زنانى غیر باکره و باکره» (عسى ربه ان طلقکن ان یبدله ازواجا خیرا منکن مسلمات مؤمنات قانتات تائبات عابدات سائحات ثیبات و ابکارا).
به این ترتیب به آنها هشدار مىدهد تصور نکنند که پیامبر هرگز آنها را طلاق نخواهد داد، و نیز تصور نکنند که اگر آنها را طلاق دهد همسرانى بهتر از آنان جانشین آنها نمىشود.
در آیه فوق قرآن شش وصف براى همسران خوب شمرده است که مىتواند الگوئى براى همه مسلمانان به هنگام انتخاب همسر باشد.
(آیه 6)- خانواده خود را از آتش دوزخ نجات دهید! به دنبال اخطار و سرزنش نسبت به بعضى از همسران پیامبر صلّى اللّه علیه و آله، خداوند در این آیه، روى سخن را به همه مؤمنان کرده، و دستوراتى در باره تعلیم و تربیت همسر و فرزندان و خانواده به آنها مىدهد.
نخست مىفرماید: «اى کسانى که ایمان آوردهاید! خود و خانواده خویش را از آتشى که هیزم آن انسانها و سنگهاست نگه دارید» (یا ایها الذین آمنوا قوا انفسکم و اهلیکم نارا وقودها الناس و الحجارة).
نگهدارى خویشتن به ترک معاصى و عدم تسلیم در برابر شهوات سرکش است، و نگهدارى خانواده به تعلیم و تربیت و امر به معروف و نهى از منکر، و فراهم ساختن محیطى پاک و خالى از هرگونه آلودگى، در فضاى خانه و خانواده است.
این برنامهاى است که باید از نخستین سنگ بناى خانواده، یعنى از مقدمات ازدواج، و سپس نخستین لحظه تولد فرزند آغاز گردد، و در تمام مراحل با برنامهریزى صحیح و با نهایت دقت تعقیب شود.
سپس مىافزاید: «فرشتگانى بر آن آتش گمارده شده، که خشن و سختگیرند و هرگز فرمان خدا را مخالفت نمىکنند، و آنچه فرمان داده شدهاند (بطور کامل) اجرا مىکنند» (علیها ملائکة غلاظ شداد لا یعصون الله ما امرهم و یفعلون ما یؤمرون).
و به این ترتیب، نه راه گریزى وجود دارد و نه گریه و التماس و جزع و فزع مؤثر است.
(آیه 7)- در این آیه کفار را مخاطب ساخته، و وضع آنها را در آن روز بازگو مىکند مىفرماید: «اى کسانى که کافر شدهاید! امروز عذرخواهى نکنید، چرا که تنها به اعمالتان جزا داده مىشوید» (یا ایها الذین کفروا لا تعتذروا الیوم انما تجزون ما کنتم تعملون).
..................................................................................................
مباحثه آیات سوال برانگیز :
آیه 1 سوره تحریم :
معصومه :
کاش نظر اهل سنت در مورد این ایات و تفسیرشون رو.هم بدونیم.
بخصوص ک خداوند مستقیما عایشه رو مذمت کرده.
ایا توجیهی براش دارند؟؟؟
اعظم :
من این رو در مورد تفسیر این آیات شنیده بودم (البته گویا روایات مختلفی در مورد این آیه وجودداره) :
از ابن عباس در تفسیر این آیه «یا ایها النبى ...» نقل شده است که گفت: عائشه و حفصه یکدیگر را دوست مىداشتند و هر دو همسر رسول خدا بودند . حفصه پیش پدرش رفته تا با او سخن بگوید، در این زمان رسول خدا یکى از کنیزان خود را خواست و با او در خانه حفصه ماندند و آن روزى بود که عائشه (پیش رسول خدا) مىآمد. حفصه وقتى برگشت رسول خدا و آن کنیز را در خانه خود یافت، منتظر خروج آنها ماند و حسادت او به شدت به جوش آمد، وقتى رسول خدا کنیزش را فرستاد، حفصه وارد شد و گفت: من آن کسى را که نزد تو بودم دیدم، به خدا قسم که مرا ناراحت کردی، رسول خدا صلى الله علیه وآله فرمود: به خدا سوگند که تو را راضى خواهم کرد، من رازى با تو در میان مىگذارم، آن را حفظ کن، حفصه گفت: آن راز چیست؟ فرمود: من پیش تو شهادت مىدهم که به خاطر رضایت تو همخوابى با او بر من حرام باشد.
حفصه و عائشه که علیه زنان رسول خدا همدست بودند، پس حفصه پیش عائشه رفت و راز را با او در میان گذاشت و گفت: بشارت باد که رسول خدا همخوابى با کنیزان را بر خود حرام کرد. وقتى راز رسول خدا را فاش کرد، خداوند رسولش را از این قضیه آگاه کرد و هنگامى که آن دو بر ضدّ رسول خدا همدست شدند، خداوند این آیه را نازل کرد که اى پیامبر! چرا چیزى را که خدا بر تو حلال کرده به خاطر جلب رضایت همسرانت بر خود حرام مىکنى؟! ..(نام کنیز ماریه قبطیه )
اینجا می تونی بخونی بعضی توضیحات رو
چون خیلی از مفسران شیعه می گن دل عایشه مایل به کفر شد ...
http://www.askdin.com/showthread.php?t=15728
درواقع میگن قضیه حسادت زنانه بوده وکاملا طبیعی هستش
http://www.pasokhgoo.ir/node/13366
آیه 2 سوره تحریم :
درموردخطاب "یا ایها النبی"....
خداوند پیغمبر خود را با عبارت ” یا أَیُّهَا النَّبِیُ” مورد خطاب قرار داده اند و نه به عنوان رسول ، و این مطلب دلالت دارد که مساله مورد نظر مربوط به خود اوست و جزو رسالتهاى او براى مردم نمی باشد . بنابراین ، محروم کردن شراب عسل بر خود ، نه خدشه بر عصمت ایشان وارد می کند و نه مخل برنامه رسالت ایشان می باشد .
آیه 6 سوره تحریم :
معصومه :
و ی سوال کلی تر ک شاید ابعاد خیلی گسترده ای داشته باشه و نشه فقط ذیل تفسیر یک ایه بهش پرداخت.
من موارد متعددی میبینم از ادم ها(مرد یا زن) که با عقاید قوی و ایمان بالا هستند اما فرزندانشون اصلا هم راستا با والدینشون نیستند.
هم از نزدیکان و اشنایان خودم , هم ادم های انقلابی ک همه مون میشناسیم, هم بزرگان تاریخ.
همیشه ب این موضوع فکر میکردم ک چرا بچه های این ادم ها با والدین شون زاویه دارند ک گاهی این مقدار زاویه به ۱۸۰ میرسه و میبینی بچه, پدرش رو انکار میکنه.
(کم نداریم تو انقلاب خودمون و همین الان در میان بزرگان و...)
خب یه اصل مهم به اسم اختیار و انتخاب هست که از موضوع سوال من خارجه.
ما پسر نوح رو داریم ک با پدرش کاملا مخالف بود و این نه نتیجه تربیت پدر, ک نتیجه انتخاب و اختیار خودش بود.
این علت رو بزاریم کنار.
علل تربیتی دیگه رو مدنظرم هست.
برای روشن شدن سوالم ی مثال میزنم.
یکی از سرداران جنگ, ک زمان جنگ واقعا تلاش های حیرت اوری داشتند, پسرشون پناهنده میشه و کلا براءت میکنه از پدرش.
بعد سالها تو مصاحبه هاش میگفت من پدر نداشتم, بابام هیچ وقت خونه نبود, همیشه تو جنگ بود, زندگی مون جنگی بود, ارامش نداشتیم ولی من بچه بودم...
خب شرایط خاص پدر ایجاب میکرده ک چنین زندگی داشته باشه, مادر هم شاید نتونسته نیازهای بچه ش رو تامین کنه و بچه بالکل از هرچی جنگه متنفر میشه و از نظام ک پدرش بخاطر اون میرفته جنگ متنفر میشه.
اما واقعا حضور چنین ادمی در جنگ ما واقعا موثر بوده, کلیدی بوده.
حالا تربیت فرزندش لنگ میزده.
اینجا اولویت با چیه؟؟!
با خونواده ؟ یا نظام؟
حالا مثال های ریز و درشت دیگه ای هم دارم, مثل مادری ک معلمه و تو کارش واقعا متبحره, اما بخاطر کارش نمیتونه ب تربیت بچه هاش برسه.
ایا تربیت مثلا ۱۰۰ تا بچه مدرسه مهمتره یا ۲ تا بچه خودش؟؟
گاهی من تو ایات میبینم ک اولویت با خانواده ست.
مثل ایه
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ و َأَهْلِیکُمْ
اعظم :
نمیدونم جواب درستش چیه ولی خودم یه فکرایی دارم ان شاءالله بعد می نویسمش
اعظم :
این صوت از خانم عبدالباقی هستش
درمورد آیات ابتدایی سوره تحریم صحبت می کنن و جالبه
http://rasekhoon.net/media/show/411031/%D8%AA%D8%AF%D8%A8%D9%91%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86-%D9%88-%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%A8%D9%87-%D8%B2%D9%86/
البته درمورد نگاه قرآن به زن هستش ولی از دقیقه 15 به بعدش این ایه رو می گه