477 . صفحه 477
هجدهم فروردین :
نفیسه :
چهل و یکمین سوره ی قرآن سوره فصّلت است.
این سوره در «مکّه» نازل شده و داراى 54 آیه است.
محتواى سوره:
محتواى این سوره را مىتوان در چند بخش خلاصه کرد:
1- توجه به قرآن و بحثهاى فراوانى پیرامون آن.
2- توجه به آفرینش آسمان و زمین، مخصوصا آغاز آفرینش جهان از ماده گازى شکل (دخان) و مراحل پیدایش کره زمین و کوهها و گیاهان و حیوانات.
3- اشاراتى به سرگذشت اقوام مغرور و سرکش پیشین، از جمله قوم عاد و ثمود، و سرنوشت دردناک آنها و اشاره کوتاهى به داستان موسى (ع).
4- انذار و تهدید مشرکان و کافران مخصوصا با ذکر آیات تکان دهندهاى درباره قیامت و گواهى اعضاى بدن حتى پوست تن انسان، و توبیخ شدید پروردگار نسبت به آنها به هنگامى که در برابر عذاب الهى قرار مىگیرند.
5- پارهاى از دلائل رستاخیز و قیامت و خصوصیات و ویژگیهاى آن.
6- سرانجام سوره را با بحث جالب و کوتاهى پیرامون «آیات آفاقى و انفسى پروردگار» و بازگشتى بر مسأله معاد پایان مىبخشد.
فضیلت تلاوت سوره:
در حدیثى از پیغمبر گرامى اسلام مىخوانیم: «هر کس که «حم سجده» را بخواند خداوند به تعداد هر حرفى از آن ده حسنه به او عطا مىکند».
در حدیث دیگرى نقل شده که: پیامبر صلّى اللّه علیه و اله هیچ شب به خواب نمىرفت مگر این که سوره «تبارک» و «حم سجده» را مىخواند.
نامگذارى این سوره به «فصّلت» از آیه سوم آن گرفته شده، و به «حم سجده» از این جهت است که با «حم» آغاز مىشود و آیه 37 آن آیه سجده است.
لازم به ذکر است که بر فرد جنب و حائض حرام است خواندن کلمه یا آیه ای از سوره های سجده (نجم ، علق ، سجده و فصلت). چه آیه سجده باشد یا آیات دیگر این چهار سوره.
(آیه 1)- باز هم عظمت قرآن: در روایات اسلامى آمده است که رسول خدا صلّى اللّه علیه و اله پیوسته بتهاى مشرکان را مذمت مىکرد، و قرآن را بر آنها مىخواند تا به راه توحید بازگردند، اما آنها مىگفتند: این شعر محمد است، و بعضى مىگفتند:
این «کهانت» است (کهانت غیب گوییهایى بود که گروهى به ادعاى خود ارتباط با جنیان داشتند) و بعضى مىگفتند: اینها خطبههاى زیبایى است که او مىخواند (و نامش را «قرآن» گذاشته است).
روزى «ابوجهل» به «ولید بن مغیره» گفت: اى «ابا عبد شمس» اینهایى را که محمد مىگوید: چیست؟
گفت: بگذارید سخنانش را بشنوم، گفت: اى محمّد! چیزى از اشعارت را براى من بخوان! فرمود: شعر نیست، بلکه کلام خداست که پیامبران و رسولانش را با آن مىفرستاده.
گفت: هر چه هست بخوان! رسول خدا صلّى اللّه علیه و اله قرائت سوره حم سجده را آغاز کرد، هنگامى که به آیه «فَإِنْ أَعْرَضُوا فَقُلْ أَنْذَرْتُکُمْ صاعِقَةً مِثْلَ صاعِقَةِ عادٍ وَ ثَمُودَ» (آیه 13 همین سوره) رسید، «ولید» از شنیدن آن لرزید و مو بر تنش راست شد، از جا برخواست و به سوى خانه خود رفت و به سراغ قریش نیامد! این روایت به خوبى نشان مىدهد که تا چه حد آیات این سوره پر جاذبه و تکان دهنده است، تا آنجا که در اندیشمند متعصب عرب چنین عکس العملى را بجا مىگذارد.
به تفسیر آیات بازگردیم.
باز در آغاز این سوره به «حروف مقطعه» برخورد مىکنیم: «حا- میم» (حم).
که براى دومین بار در آغاز سورههاى قرآن خودنمایى مىکند، که بعضى «حم» را نام سوره و یا «ح» را اشاره به «حمید» و «م» را اشاره به «مجید» که دو نام از نامهاى بزرگ خداوند است دانستهاند.
(آیه 2)- سپس اشاره به عظمت قرآن کرده، مىگوید: «این کتابى است که از سوى خداوند رحمن و رحیم نازل شده است» (تَنْزِیلٌ مِنَ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ).
«رحمت عامه» خداوند و «رحمت خاصه» او دست به دست هم دادهاند و نزول این آیات را سبب شده است.
(آیه 3)- بعد از بیان اجمالى فوق درباره قرآن به بیان تفصیلى پرداخته، و اوصاف پنج گانهاى براى این کتاب آسمانى بیان مىکند، اوصافى که ترسیم روشن و گویایى از چهره اصلى قرآن در بردارد.
نخست مىگوید: «کتابى که آیاتش هر مطلبى را در جاى خود بازگو کرده» (کِتابٌ فُصِّلَتْ آیاتُهُ). و شرح و تفصیل تمام نیازمندیهاى انسان را در تمام زمینهها ذکر نموده است.
«در حالى که فصیح و گویاست» (قُرْآناً عَرَبِیًّا).
«براى جمعیتى که آگاهند» (لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ).
(آیه 4)- «قرآنى که بشارت دهنده و بیم دهنده است» (بَشِیراً وَ نَذِیراً).
نیکان را بشارت مىدهد و مجرمان را تهدید مىکند.
«ولى بیشتر آنها روى گردان شدند از این رو چیزى نمىشنوند» (فَأَعْرَضَ أَکْثَرُهُمْ فَهُمْ لا یَسْمَعُونَ).
به این ترتیب نخستین امتیاز این کتاب بزرگ آسمانى این است که مسائل مختلف مورد نیاز بشر در آن تبیین و تشریح شده است، ولى افسوس که متعصبان لجوج گوش شنوا ندارند، گویى کرند و هیچ نمىشنوند.
(آیه 5)- اما عکس العمل منفى این کوردلان به همین جا ختم نمىشد، بلکه تلاش و کوشش داشتند که پیامبر صلّى اللّه علیه و اله را از دعوت خود مأیوس سازند، و به او ثابت کنند که در مقابل دعوت تو گوش شنوایى در این دیار نیست، و بیهوده تلاش مکن! آیه شریفه مىگوید: «آنها گفتند: قلبهاى ما در برابر دعوت تو در پوششهایى قرار گرفته، و گوشهاى ما سنگین است، و میان ما و تو حجابى وجود دارد»! (وَ قالُوا قُلُوبُنا فِی أَکِنَّةٍ مِمَّا تَدْعُونا إِلَیْهِ وَ فِی آذانِنا وَقْرٌ وَ مِنْ بَیْنِنا وَ بَیْنِکَ حِجابٌ).
حال که چنین است کار به کار ما نداشته باش «تو به دنبال عمل خود باش، ما هم براى خود عمل مىکنیم» (فَاعْمَلْ إِنَّنا عامِلُونَ).
این نهایت وقاحت و بىشرمى و نادانى است که انسان با تمام وجودش این چنین از حق گریزان باشد.
(آیه 6)- مشرکان چه کسانى هستند؟ این آیه همچنان سخن از مشرکان و کافران مىگوید، و در حقیقت پاسخى است به گفتارى که از آنها در آیات قبل نقل شده، و دفع هرگونه توهّم و اشتباه در زمینه دعوت پیامبر صلّى اللّه علیه و اله.
مىفرماید: «بگو: من تنها انسانى مثل شما هستم و این حقیقت پیوسته بر من وحى مىشود که معبود شما فقط یکى است» (قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحى إِلَیَّ أَنَّما إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ).
نه مدعى فرشته بودنم، و نه انسانى از یک نژاد برتر و نه خداوند و نه فرزند خدا هستم بلکه انسانى همچون شما هستم با این تفاوت که پیوسته فرمان توحید به من وحى مىشود.
سپس ادامه مىدهد: «اکنون که چنین است تمام توجه خویش را به این معبود یکتا کنید و (از شرک و گناه) توبه و استغفار نمایید» (فَاسْتَقِیمُوا إِلَیْهِ وَ اسْتَغْفِرُوهُ).
سپس به عنوان هشدار و اعلام خطر مىافزاید: «واى بر مشرکان» (وَ وَیْلٌ لِلْمُشْرِکِینَ).
(آیه 7)- این آیه به معرفى مشرکان پرداخته، و جملهاى را در این زمینه بازگو مىکند که منحصر به این آیه است مىفرماید: «همان کسانى که زکات را ادا نمىکنند و نسبت به آخرت کافرند» (الَّذِینَ لا یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ کافِرُونَ).
منظور از ترک زکات، ترک انفاقى است که نشانه عدم ایمان آنها به خداست و به همین دلیل در ردیف عدم ایمان به معاد ذکر شده، و یا ترک زکات توأم با انکار وجوب آن است.
در حدیثى از امام صادق علیه السّلام آمده است: «خداوند بزرگ براى فقیران در اموال اغنیا فریضهاى قرار داده که جز با اداء آن شایسته ستایش نیستند، و آن زکات است که به وسیله آن خون خود را حفظ مىکنند و نام مسلمان بر آنها گذارده مىشود».
(آیه 8)- در این آیه به معرفى گروهى که در نقطه مقابل این مشرکان بخیل و بىایمان قرار دارند، و جزاى آنها، پرداخته مىگوید: «کسانى که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند اجر و پاداشى جاودانى و قطع ناشدنى دارند» (إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ أَجْرٌ غَیْرُ مَمْنُونٍ).
(آیه 9)- دورانهاى آفرینش آسمانها و زمین: در اینجا نمونهاى از آیات آفاقى و نشانههاى عظمت و علم و قدرت خدا در آفرینش زمین و آسمان و آغاز خلقت موجودات را ذکر مىکند و به پیامبر اکرم صلّى اللّه علیه و اله دستور مىدهد کافران و مشرکان را مخاطب ساخته و از آنها سؤال کند آیا خداوندى را که مبدأ این عوالم پهناور و گسترده است هرگز مىتوانند انکار کنند؟ تا از این طریق وجدان و عقل و هوش آنها را بیدار کند.
مىفرماید: «بگو: آیا شما به آن کسى که زمین را در دو روز آفرید کافر هستید»؟! (قُلْ أَ إِنَّکُمْ لَتَکْفُرُونَ بِالَّذِی خَلَقَ الْأَرْضَ فِی یَوْمَیْنِ).
«و براى او شبیه و نظیرهایى قائل مىشوید» (وَ تَجْعَلُونَ لَهُ أَنْداداً).
«او پروردگار جهانیان است» (ذلِکَ رَبُّ الْعالَمِینَ).
آیا کسى که این جهان را هم اکنون تدبیر مىکند، او خالق این آسمان و زمین نیست؟
(آیه 10)- در این آیه به آفرینش کوهها، و معادن و برکات زمین، و مواد غذایى پرداخته، مىفرماید: «او در زمین کوههایى قرار داد و برکات و منافعى در آن آفرید، و مواد غذایى مختلف آن را مقدر فرمود، اینها همه در چهار روز بود» (وَ جَعَلَ فِیها رَواسِیَ مِنْ فَوْقِها وَ بارَکَ فِیها وَ قَدَّرَ فِیها أَقْواتَها فِی أَرْبَعَةِ أَیَّامٍ).
«این مواد غذایى درست به اندازه نیاز نیازمندان و تقاضا کنندگان است» (سَواءً لِلسَّائِلِینَ).
به این ترتیب خداوند نیازمندیهاى همه نیازمندان را پیش بینى کرده، و براى همه آنها آنچه لازم بوده است آفریده.
تعبیر «بارک فیها» اشاره به معادن و منابع زیر زمینى و روى زمینى و درختان و نهرها و منابع آب است که مایه برکت و استفاده همه موجودات زنده زمین مىباشد.
(آیه 11)- بعد از پایان سخنان مربوط به آفرینش زمین و مراحل تکاملى آن به بحث از آفرینش آسمانها پرداخته، مىفرماید: «سپس اراده آفرینش آسمان نمود- در حالى که به صورت دود بود- در این هنگام به آسمان و زمین فرمود: به وجود آیید و شکل گیرید، چه از روى طاعت و چه اکراه» (ثُمَّ اسْتَوى إِلَى السَّماءِ وَ هِیَ دُخانٌ فَقالَ لَها وَ لِلْأَرْضِ ائْتِیا طَوْعاً أَوْ کَرْهاً).
«آنها گفتند: ما از روى طاعت و امتثال فرمان مىآییم» (قالَتا أَتَیْنا طائِعِینَ).