406 . صفحه 406
ششم بهمن :
نفیسه :
به این ترتیب در دو آیه فوق چهار وقت براى «تسبیح» پروردگار بیان شده:
آغاز شب،طلوع صبح،عصرگاهان و به هنگام زوال ظهر.
یعنى «صحنه معاد» و «صحنه پایان دنیا» که یکى خروج «زنده از مرده» است و دیگرى «مرده از زنده» مرتبا در برابر چشم شما تکرار مىشود، بنابراین چه جاى تعجب که در پایان جهان همه موجودات زنده بمیرند و در رستاخیز همه انسانها به زندگى جدیدى باز گردند؟! اما «خروج حىّ از میت» در مورد زمینهاى مرده براى همه روشن است که در فصل زمستان زمین به صورت مرده در مىآید، اما در فصل بهار با تعادل هوا و فرو ریختن قطرات حیاتبخش باران جنبشى در زمین پیدا مىشود، و این صحنه معاد است که در این جهان مىبینیم. و اما در مورد خارج ساختن «مرده از زنده» آن هم چیز پوشیده و پنهانى نیست ولی در مورد بیرون آمدن موجود «زنده از مرده» گرچه طبق مسلمات علم امروز در حال حاضر حداقل در آزمایشهاى بشرى و مشاهدات روزمره موردى دیده نشده است. ولى مسلما در آغاز که این کره خاکى یک پارچه آتش بود، موجود زندهاى وجود نداشت، بعدا در شرایط خاصى که علم هنوز آن را به درستى کشف نکرده است موجودات زنده از مواد بىجان با یک جهش بزرگ متولد شدند، اما این موضوع در شرایط فعلى کره زمین در آنجا که در دسترس علم و دانش بشر است دیده نمىشود.
اما آنچه براى ما محسوس و کاملا قابل لمس و درک است این است که موجودات مرده دائما جزء اندام موجودات زنده مىشوند و لباس حیات در تن مىپوشانند، آب و غذایى که ما مىخوریم موجود زندهاى نیست، اما جزء بدن ما که شد تبدیل به یک موجود زنده مىشود، و سلولهاى تازهاى بر سلولهاى بدن ما افزوده مىگردد.
بنابراین مىتوان گفت: دائما در نظام عالم طبیعت زندگى از دل مرگ و مرگ از دل زندگى بیرون مىآید به همین دلیل خدایى که آفریننده طبیعت است قادر به احیاى مردگان در جهان دیگر مىباشد.
نخست به سراغ آفرینش انسان که اولین و مهمترین موهبت الهى بر اوست مىرود و مىگوید: «یکى از نشانههاى او این است که شما را از خاک آفرید، سپس شما انسانهایى شدید که در روى زمین منتشر گشتید» (وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَکُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ إِذا أَنْتُمْ بَشَرٌ تَنْتَشِرُونَ).
در این آیه به دو نشانه عظمت الهى اشاره شده: یکى آفرینش انسان از خاک که ممکن است اشاره به آفرینش نخستین انسان یعنى آدم بوده باشد، یا آفرینش همه انسانها از خاک چرا که مواد غذایى تشکیل دهنده وجود انسان، همه مستقیما یا بطور غیرمستقیم از خاک گرفته مىشود.
دوم: تکثیر نسل انسان و انتشار فرزندان آدم در سراسر روى زمین است.
و از آنجا که ادامه این پیوند در میان همسران، نیاز به یک جاذبه و کشش قلبى و روحانى دارد به دنبال آن اضافه مىکند: «و در میان شما مودّت و رحمت قرار داد» (وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً).
و در پایان آیه براى تأکید بیشتر مىفرماید: «در این نشانههایى است براى گروهى که تفکّر مىکنند» (إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ).
و از اینجا مىتوان نتیجه گرفت آنها که پشت پا به این سنت الهى مىزنند وجود ناقصى دارند، چرا که یک مرحله تکاملى آنها متوقف شده مگر آن که به راستى شرایط خاص و ضرورتى ایجاب تجرّد کند.
آسمانها با آن همه کرات، با آن همه منظومهها و کهکشانها، آسمانهایى که اندیشه بلند پرواز انسان از درک عظمت آن عاجز و فکر از مطالعه آن خسته مىشود و هر قدر علم و دانش انسان پیش مىرود نکتههاى تازهاى از عظمتش آشکار مىگردد.
سپس سخن را به یکى از آیات بزرگ انفسى منتقل ساخته، مىگوید:
«و اختلاف زبانها و رنگهاى شما» نیز از آیات عظمت اوست! (وَ اخْتِلافُ أَلْسِنَتِکُمْ وَ أَلْوانِکُمْ).
که براى سازمان یافتن اجتماع بشر خداوند صداها و رنگها را مختلف قرار داده است و همچنین زبانها و نژادها را.
قرآن در پایان آیه مىگوید: «در این امور نشانههایى است براى عالمان و اندیشمندان» (إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِلْعالِمِینَ).
چرا که آنها بیش از هرکس از این اسرار آگاه مىشوند.
نخست پدیده «خواب» را به عنوان یک پدیده مهم آفرینش و نمودارى از نظام حکیمانه آفریننده آن مورد توجه قرار داده، مىگوید: «و از نشانههاى او خواب شما در شب و روز است، و تلاش و کوشش شما براى بهره گیرى از فضل پروردگار» و تأمین معاش (وَ مِنْ آیاتِهِ مَنامُکُمْ بِاللَّیْلِ وَ النَّهارِ وَ ابْتِغاؤُکُمْ مِنْ فَضْلِهِ).
و در پایان مىافزاید: «در این امور نشانههایى است براى آنها که گوش شنوا دارند» (إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَسْمَعُونَ).
این موهبت بزرگ الهى سبب مىشود که جسم و روح انسان به اصطلاح سرویس شود، و با بروز حالت خواب که یک نوع وقفه و تعطیل کار بدن است آرامش و رفع خستگى حاصل گردد، و انسان حیات و نشاط و نیروى تازهاى پیدا کند.
مسلما اگر خواب نبود روح و جسم انسان بسیار زود پژمرده و فرسوده مىشد، و بسیار زود پیرى و شکستگى به سراغ او مىآمد.
«ترس» از خطرات ناشى از برق که گاه به صورت «صاعقه» در مىآید و «امید» از نظر نزول باران که غالبا بعد از رعد و برق به صورت رگبار فرو مىریزد.سپس مىافزاید: «و از آسمان آبى نازل مىکند که زمین را بعد از مرگش حیات مىبخشد» (وَ یُنَزِّلُ مِنَ السَّماءِ ماءً فَیُحْیِی بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها).
در پایان آیه به عنوان تأکید مىافزاید: «در این امور آیات و نشانههایى است براى جمعیتى که تعقل و اندیشه مىکنند» (إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ).
آنها هستند که مىفهمند در این برنامه حساب شده دست قدرتى در کار است و هرگز نمىتواند معلول تصادفها و ضرورتهاى کور و کر باشد.
..................................................................................................
مباحثه آیات سوال برانگیز :
مریم :
یعنی چی؟!؟
نفیسه :
ترجمه این آیه از تفسیر نور:
و امّا کسانی که کافر بودهاند و آیات ما را تکذیب کردهاند و به فرا رسیدن قیامت ایمان نداشتهاند ، آنان به عذاب دوزخ گرفتار میگردند .
توضیحات :
« مُحْضَرُونَ » : احضار شدگان . آمادگان و حاضران .
و نیز ترجمه المیزان از این آیه به این صورت است:
و اما آنهایى که کفر ورزیده و آیات ما و روز دیدار آخرت را تکذیب کردند ایشان در عذاب احضار خواهند شد.
(در کل به نظرم منظور این است که برای عذاب شدن احضار میشوند در واقع دچار عذاب میگردند).