قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یِهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ
مشخصات بلاگ
قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا (30 فرقان )
و پیامبر گفت پروردگارا قوم من این قرآن را رها کردند

در تاریخ 93/09/27 تصمیم گرفتیم با گروهی از دوستان روزانه یه صفحه قرآن بخونیم
و هر کس توی هر صفحه ای نکته ای براش جالب بود ، یا چیزی در موردش می دونست ، یا تفسیری در مورد اون صفحه خونده بود رو با یقیه به اشتراک بذاره
اینجا رو هم بنا کردیم برای اینکه اگه خواستیم یه روزی مروری به مطالب بکنیم برامون ساده تر باشه
و یا اگه دوستی وسطای راه بهمون پیوست بتونه مطالب قبلی رو مرور کنه
شایدم یه زمانی بچه هامون خواستن بدونن فهم مادراشون از قرآن چه جوری بوده
هر چند امیدواریم که به زودی حضرت مهدی علیه السلام ظهور کنن و ما و بچه هامون قرآن رو همونجور بفهمیم که باید
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

آخرین مطالب
سه شنبه, ۱۵ دی ۱۳۹۴، ۰۷:۰۹ ق.ظ

385 . صفحه 385



(آیه 89)- در آیات گذشته سخنى از اعمال بندگان و آگاهى خداوند نسبت به آن در میان بود و در این آیه سخن از پاداش عمل و ایمنى آنها از فزع روز قیامت است.مى‏فرماید: «کسانى که حسنه و کار نیکى انجام دهند پاداشى بهتر از آن خواهند داشت و آنها از وحشت در آن روز در امان خواهند بود» (مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَیْرٌ مِنْها وَ هُمْ مِنْ فَزَعٍ یَوْمَئِذٍ آمِنُونَ).
«حسنه» در اینجا مفهوم وسیعى دارد که همه اعمال نیک را در برمى‏گیرد، از جمله ایمان به خدا و پیامبر اسلام و ولایت ائمه علیهم السّلام که در رأس هر کار نیک قرار دارد و مانع از آن نیست که اعمال صالح دیگر نیز در آیه جمع باشد.



(آیه 90)- سپس به نقطه مقابل این گروه پرداخته، مى‏گوید: «و کسانى که «سیئه» و کار بدى انجام دهند به رو در آتش افکنده مى‏شوند»! (وَ مَنْ جاءَ بِالسَّیِّئَةِ فَکُبَّتْ وُجُوهُهُمْ فِی النَّارِ).
و جز این توقعى نمى‏توانند داشته باشند «آیا جزایى جز آنچه عمل مى‏کردید خواهید داشت»؟! (هَلْ تُجْزَوْنَ إِلَّا ما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ).
آنها هنگامى که مواجه با حق مى‏شدند، صورت خود را بر مى‏گرداندند و با همان صورت از گناه استقبال مى‏کردند اکنون باید گرفتار چنین مجازاتى شوند.



(آیه 91)- آخرین مأموریت پیامبر صلّى اللّه علیه و آله در سه آیه آخر این سوره، روى سخن را به پیامبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله کرده و حقایقى را بازگو مى‏کند که در واقع بیانگر این واقعیت است که به آنها بگو: من وظایف خودم را انجام مى‏دهم، چه شما مشرکان لجوج ایمان بیاورید و چه نیاورید.
نخست مى‏فرماید: «من مأمورم پروردگار این شهر (مقدّس مکّه) را عبادت کنم»! (إِنَّما أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ رَبَّ هذِهِ الْبَلْدَةِ).
این شهر مقدّسى که تمام افتخار شما و موجودیتتان در آن خلاصه مى‏شود، شهر مقدسى که خدا آن را با برکاتش به شما ارزانى داشته ولى شما به جاى شکر نعمتش، کفران مى‏کنید.
آرى! من مأمورم «پروردگارى را (عبادت کنم) که این شهر را حرمت نهاده» (الَّذِی حَرَّمَها).
اما تصور نکنید که فقط این سرزمین ملک خداست بلکه «همه چیز (در عالم هستى) به او تعلق دارد» (وَ لَهُ کُلُّ شَیْ‏ءٍ).
و دومین دستور که به من داده شده این است: «و من مأمورم که از مسلمین باشم» تسلیم مطلق در برابر فرمان پروردگار و نه غیر او (وَ أُمِرْتُ أَنْ أَکُونَ مِنَ الْمُسْلِمِینَ).
و به این ترتیب دو مأموریت اصلى خود را که «پرستش خداوند یگانه» و «تسلیم مطلق در برابر فرمان» اوست بیان مى‏دارد.


(آیه 92)- سپس ابزار وصول به این دو هدف را چنین بیان مى‏کند: «و (من مأمورم) قرآن را تلاوت کنم» (وَ أَنْ أَتْلُوَا الْقُرْآنَ).
از فروغ آن شعله گیرم، و از چشمه آب حیاتبخش جرعه‏ها بنوشم، و در همه برنامه‏ها بر راهنمایى آن تکیه کنم، آرى این وسیله من است! و به دنبال آن اضافه مى‏کند: تصور نکنید ایمان آوردن شما سودى به حال من و یا از آن بالاتر سودى براى خداوند بزرگ دارد، نه «پس هرکس هدایت شود براى خود هدایت مى‏یابد» (فَمَنِ اهْتَدى‏ فَإِنَّما یَهْتَدِی لِنَفْسِهِ).
و تمام منافع هدایت چه در این جهان و چه در جهان دیگر عائد خود او مى‏شود.
«و هرکس گمراه شود» (وزر و وبالش به گردن خود اوست) بگو: من فقط از انذارکنندگان و بیم دهندگانم و عواقب شوم آن دامن مرا نمى‏گیرد» (وَ مَنْ ضَلَّ فَقُلْ إِنَّما أَنَا مِنَ الْمُنْذِرِینَ).



(آیه 93)- و سرانجام در آخرین آیه به پیامبر دستور مى‏دهد که خدا را در برابر این همه نعمتهاى بزرگ مخصوصا نعمت هدایت، حمد و ستایش کن مى‏فرماید: «بگو: حمد و ستایش مخصوص ذات خداست» (وَ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ).
این حمد و ستایش هم به نعمت قرآن باز مى‏گردد، هم هدایت الهى و هم مى‏تواند مقدمه‏اى براى جمله بعد باشد که مى‏گوید: «به زودى آیاتش را به شما نشان مى‏دهد تا آن را بشناسید» (سَیُرِیکُمْ آیاتِهِ فَتَعْرِفُونَها).
این تعبیر اشاره به آن است که با گذشت زمان و پیشرفت علم و دانش و خرد آدمى، هر روز پرده از آیات جدید و اسرار تازه‏اى از عالم هستى برداشته مى‏شود، و روز به روز به عظمت قدرت و عمق حکمت پروردگار آشناتر مى‏شوید، و این ارائه آیات هرگز قطع نمى‏شود و در طول عمر بشر همچنان ادامه دارد.
اما اگر با این همه، باز راه خلاف و انحراف بپیمایید، بدانید: «پروردگار شما هرگز از کارهایى که انجام مى‏دهید غافل نیست» (وَ ما رَبُّکَ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ).
و اگر کیفر شما را تأخیر مى‏اندازد به خاطر لطفش به بندگان است.



درسهایی از سوره شریفه نمل


26-الله لا اله الا هو رب العرش العظیم
1،2-از امتیازات قران،مکتوب بودن،روشنگربودن،هدایت کردن و بشارت دادن است.
4-اگر قیامت را باور کنیم،از بسیاری از کارهایی که در نزد ما زیبا جلوه میکند دست برمیداریم.در آن صورت براساس تعالیم الهی عمل کرده و ارزش غیر الهی را نمیپذیریم.دیگر برهنگی را نشانه تمدن و اسراف و تجمل گرایی را معیار شخصیت نمیدانیم.همچنین از نگاه ما معیار حق و باطل ،منافع شخصی یا ملی نخواهد بود.
12-نظام طبیعت،مخلوق خداست و آنچه را او اراده کند،محقق میشود،گرچه امری خارق العاده و متفاوت از جریان عادی طبیعت باشد.
14-مرتبه ایمان،بالاتر از علم ویقین است.چه بسا انسان در دل،حقیقتی را باور دارد و حقانیت آن را درک میکند،اما باز انکار کرده و حاضر نیست در برابر حق تسلیم شود.ایمان تسلیم بودن در برابر حق است.
19-شکر نعمت خدا،تنها با زبان نیست.استفاده صحیح از نعمتها،کارهای نیک و شایسته و خدمت به بندگان خدا،نیز شکر الهی است.
23،24-برخورداری از نعمتهای الهی،به تنهایی نشانه خوبی یا بدی افراد نیست.سلیمان و بلقیس هر دو از امکانات فراوان برخوردار بودند،اما یکی پیامبر خدا بود و یکی حاکم کافر.
25-هدف شیطان از زیبا جلوه دادن بدی ها در نزد مردم،این است که آنها در برابر آفریدگار جهان سجده نکنند،در حالیکه سجده در برابر خداوند یگانه عالم،مظهر خداپرستی است.
39،40-انسان میتواند با استفاده از دانش الهی بر طبیعت و قوانین آن حاکم  شود و آنگونه که میخواهد در طبیعت تصرف نماید.
44-روح ایمان تسلیم شدن در برابر پروردگار جهانیان است .همانگونه که ملکه سبا در پایان کار اعلام کرد که در برابر خداوند تسلیم شده است.
51-سنت الهی ،پیروزی حق بر باطل است.البته باطل جولان میدهد،حتی ممکن است به برخی از موفقیتهای ظاهری نیز دست یابد.اما اینها پایدار نیست،زیرا امری باطل بوده و پایه و اساسی ندارد و در واقع نابودشدنی است.
62-از راههای شناخت خدا توجه به یک قدرت نجات بخش در بن بستهای سخت زندگی است.
63-پدیده های منظم و مرتبط طبیعی،در زمین و آسمان بهترین گواه وجود برنامه ای مشخص و معین درنظام هستی است و چنین کار بزرگی جز از آفریدگار جهان برنمی آید.
65-هیچکس به غیر از خداوند از غیب خبر ندارد،حتی پیامبران.
66-کسانی که در وقوع قیامت شک دارند،به تعبیر قرآن نابینایند.زیرا با دیدن و تفکر در نشانه های این دنیا میتوان قیامت را اثبات کرد.
69-سیر و سفر در زمین و مشاهده آثار برجا مانده از عذاب دنیوی مجرمان،عامل بازدارنده بسیار مفیدی از گناهان میتواند باشد و انسان را به یقین برساند.
72،73-فضل خداوند ایجاب میکند که در نزول عذابش عجله نکند،اگر چه که اکثر مردم قدر نمیدانند و شکرگذار نیستند.
89-تنها کارنیک و حسنات میتوانند وحشت و هول روز رستاخیز را از ما دور کنند.
62-امن یجیب المضطر اذا دعاء و یکشف السوء







سوره قصص بیست و هشتمین سوره قرآن کریم است.
این سوره در «مکّه» نازل شده و 88 آیه دارد.
محتواى سوره:
این سوره در شرایطى که مؤمنین در چنگال دشمنان نیرومندى گرفتار بودند، دشمنانى که هم از نظر جمعیت و تعداد، و هم قدرت و قوت بر آنها برترى داشتند، نازل شده است. این اقلیت مسلمان، چنان تحت فشار آن اکثریت بودند، که جمعى از آینده اسلام بیمناک و نگران به نظر مى‏رسیدند.
از آنجا که این حالت شباهت زیادى به وضع بنى اسرائیل در چنگال فرعونیان داشت، بخشى از محتواى این سوره را داستان «موسى» و «بنى اسرائیل» و «فرعونیان» تشکیل مى‏دهد، بخشى که در حدود نیمى از آیات این سوره را در برمى‏گیرد.
و مخصوصا در آغازش نوید حکومت حق و عدالت را براى مستضعفین و بشارت در هم شکستن شوکت ظالمان را بازگو مى‏کند، بشارتى آرام بخش و قدرت آفرین.
بخش دیگرى از این سوره داستان «قارون» آن مرد ثروتمند مستکبر را که تکیه بر علم و ثروت خود داشت بازگو مى‏کند که بر اثر غرور، سرنوشتى همچون سرنوشت فرعون پیدا کرد او در آب فرو رفت و این در خاک.
و میان این دو بخش درسهاى زنده و ارزنده‏اى از توحید و معاد، و اهمیت قرآن، و وضع حال مشرکان در قیامت، و مسأله هدایت و ضلالت، و پاسخ به بهانه جوییهاى افراد ضعیف، آمده است که در حقیقت نتیجه‏اى است از بخش اول و مقدمه‏اى است براى بخش دوم.
فضیلت تلاوت سوره:
در حدیثى از پیامبر اسلام صلّى اللّه علیه و آله مى‏خوانیم: «کسى که سوره قصص را بخواند به تعداد هریک از کسانى که موسى را تصدیق یا تکذیب کردند ده حسنه به او داده خواهد شد، و فرشته‏اى در آسمانها و زمین نیست مگر این که روز قیامت گواهى بر صدق او مى‏دهد».
بدیهى است این همه اجر و پاداش از آن کسانى است که این سوره را مى‏خوانند و مى‏اندیشند و برنامه عمل خویش قرار مى‏دهند.




(آیه 1)- «طا، سین، میم» (طسم). این چهاردهمین بار است که با «حروف مقطعه» در آغاز سوره‏هاى قرآن رو به رو مى‏شویم، مخصوصا «طسم» سومین و آخرین بار است.
در مورد «طسم» از روایات متعددى برمى‏آید که این حروف علامتهاى اختصارى از صفات خدا، و یا مکانهاى مقدسى مى‏باشد، اما در عین حال مانع از آن تفسیر معروف که بارها بر روى آن تأکید کرده‏ایم نخواهد بود که خداوند مى‏خواهد این حقیقت را بر همه روشن سازد که این کتاب بزرگ آسمانى که سرچشمه انقلابى بزرگ در تاریخ بشر گردید و برنامه کامل زندگى سعادتبخش انسانها را در بردارد از وسیله ساده‏اى همچون حروف «الفباء» تشکیل یافته که هر کودکى مى‏تواند به آن تلفظ کند، این نهایت عظمت است که آن چنان محصول فوق‏العاده با اهمیتى را از چنین مواد ساده‏اى ایجاد کند که همگان آن را در اختیار دارند.


(آیه 2)- و شاید به همین دلیل بلافاصله بعد از این حروف مقطعه سخن از عظمت قرآن به میان آورده، مى‏گوید: «این (آیات با عظمت) آیات کتاب مبین (قرآن) است» (تِلْکَ آیاتُ الْکِتابِ الْمُبِینِ). کتابى که هم خود روشن است و هم روشنگر راه سعادت انسانها.




(آیه 3)- قرآن بعد از ذکر این مقدمه کوتاه وارد بیان سرگذشت «موسى» و فرعون شده، مى‏گوید: «ما به حق بر تو (بخشى) از داستان موسى و فرعون را مى‏خوانیم براى گروهى که ایمان مى‏آورند» (نَتْلُوا عَلَیْکَ مِنْ نَبَإِ مُوسى‏ وَ فِرْعَوْنَ بِالْحَقِّ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ).
آرى! هدف اصلى از این آیات مؤمنانند و این تلاوت به خاطر آنها و براى آنها صورت گرفته، مؤمنانى که مى‏توانند از آن الهام گیرند و راه خود را به سوى هدف در میان انبوه مشکلات بگشایند.



(آیه 4)- سپس به تفصیل آن پرداخته، مى‏گوید: «فرعون (استکبار و سلطه‏گرى و) برترى جویى در زمین کرد» (إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِی الْأَرْضِ).
او بنده ضعیفى بود که بر اثر جهل و نادانى شخصیت خود را گم کرد و تا آنجا پیشرفت که دعوى خدایى نمود.
به هرحال او براى تقویت پایه‏هاى استکبار خود به چند جنایت بزرگ دست زد.
نخست: «اهل آن [سرزمین‏] را به گروههاى مختلفى تقسیم نمود» (وَ جَعَلَ أَهْلَها شِیَعاً).
چرا که حکومت یک اقلیت ناچیز بر یک اکثریت بزرگ جز با برنامه «تفرقه بینداز و حکومت کن» امکان‏پذیر نیست! آنها همیشه از «توحید کلمه» و «کلمه توحید» وحشت داشته و دارند، آنها از پیوستگى صفوف مردم به شدت مى‏ترسند.
آرى! فرعون مخصوصا مردم مصر را به دو گروه مشخص تقسیم کرد:
«قبطیان» که بومیان آن سرزمین بودند، و تمام وسائل رفاهى و کاخها و ثروتها و پستهاى حکومت در اختیار آنان بود.
و «سبطیان» یعنى مهاجران بنى اسرائیل که به صورت بردگان و غلامان و کنیزان در چنگال آنها گرفتار بودند.
دومین جنایت او استضعاف گروهى از مردم آن سرزمین بود قرآن میگوید: «آن چنان این گروه را به ضعف و ناتوانى کشانید که پسران آنها را سر مى‏برید و زنان آنها را (براى خدمت) زنده نگه مى‏داشت» (یَسْتَضْعِفُ طائِفَةً مِنْهُمْ یُذَبِّحُ أَبْناءَهُمْ وَ یَسْتَحْیِی نِساءَهُمْ).
فرعونیان براى تضعیف بنى اسرائیل این نقشه را طرح کرده بودند که نسل ذکور آنها را که مى‏توانست قیام کند و با فرعونیان بجنگد براندازند، و تنها دختران و زنان را که به تنهایى قدرت بر قیام و مبارزه نداشتند براى خدمتکارى زنده بگذارند.
و در آخرین جمله این آیه به صورت یک جمع بندى و نیز بیان علت مى‏فرماید: «او بطور مسلم از مفسدان بود» (إِنَّهُ کانَ مِنَ الْمُفْسِدِینَ).
طبیعى است افراد برترى جو و خودپرست تنها حافظ منافع خویشند، و هرگز حفظ منافع شخصى، با حفظ منافع جامعه که نیاز به عدالت و فداکارى و ایثار دارد هماهنگ نخواهد بود، و بنابراین هر چه باشد نتیجه‏اش فساد است در همه ابعاد زندگى.


(آیه 5)- در این آیه و آیه بعد خداوند پرده از روى اراده و مشیت خود در مورد مستضعفان برداشته و پنج امر را در این زمینه بیان مى‏کند که با هم پیوند و ارتباط نزدیک دارند.
1- «ما مى‏خواهیم بر مستضعفان زمین منت نهیم» و آنها را مشمول مواهب خود نماییم (وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ).
2- «و (ما مى‏خواهیم) آنها را پیشوایان قرار دهیم» (وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً).
3- «و آنها را وارثان (حکومت جباران) قرار دهیم» (وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ).

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی