384 . صفحه 384
چهاردهم دی :
نفیسه :
(آیه 77)- در آیه قبل به این مطلب اشاره شد که قرآن اکثر آنچه که بنی اسراییل با هم اختلاف دارند را بیان کرده است و از آنجا که مبارزه با هرگونه اختلاف، مایه هدایت و رحمت است در این آیه به صورت یک اصل کلى مىفرماید: «قرآن، هدایت و رحمت است براى مؤمنان» (وَ إِنَّهُ لَهُدىً وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ).
(آیه 78)- و از آنجا که گروهى از بنى اسرائیل در برابر حقایقى که قرآن بازگو کرده بود باز مقاومت به خرج دادند و تسلیم نشدند، در این آیه مىافزاید: «پروردگار تو میان آنها (در روز قیامت) به حکم خود داورى مىکند، و او توانا و داناست» (إِنَّ رَبَّکَ یَقْضِی بَیْنَهُمْ بِحُکْمِهِ وَ هُوَ الْعَزِیزُ الْعَلِیمُ).
(آیه 79)- و از آنجا که این سخنان علاوه بر بیان عظمت قرآن و تهدید بنى اسرائیل، وسیلهاى براى آرامش و آسودگى خاطر پیامبر صلّى اللّه علیه و آله است در این آیه مىافزاید: «بنابراین بر خداوند توکل و تکیه کن» (فَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ).
توکل بر خدایى که عزیز است و شکستناپذیر، و به هر چیز عالم و آگاه.
بر او توکل کن و از مخالفتهاى آنها نترس «چرا که تو بر حق آشکار هستى» (إِنَّکَ عَلَى الْحَقِّ الْمُبِینِ).
(آیه 80)- در اینجا این سؤال مطرح مىشود اگر قرآن حق آشکار است، پس چرا این همه با آن مخالفت مىکنند، آیات بعد در واقع جوابگوى این سؤال است.
مىگوید: اگر آنها این حق مبین را پذیرا نمىشوند، و سخنان گرم تو در قلب سرد آنها اثر نمىکند جاى تعجب نیست «چرا که تو نمىتوانى سخنت را به گوش مردگان برسانى»! (إِنَّکَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتى).
مخاطب تو زندگانند، آنها که روحى زنده و بیدار و حق طلب دارند، نه مردگان زنده نما که تعصب و لجاجت و استمرار بر گناه، فکر و اندیشه آنها را تعطیل کرده است.
«حتى کسانى که (زندهاند اما) گوشهاى آنها کر است نمىتوانى سخن خود را به آنها برسانى، (مخصوصا) هنگامى که پشت کنند و از تو دور شوند» (وَ لا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعاءَ إِذا وَلَّوْا مُدْبِرِینَ).
(آیه 81)- باز اگر آنها به جاى گوش شنوا چشم بینایى داشتند، در این صورت گر چه صدا به گوش آنها نمىرسید، اما ممکن بود با علامت و اشاره صراط مستقیم را پیدا کنند، اما افسوس که آنها نابینا هم هستند «و تو نمىتوانى نابینایان را از گمراهیشان باز گردانى» و هدایت کنى (وَ ما أَنْتَ بِهادِی الْعُمْیِ عَنْ ضَلالَتِهِمْ).
و به این ترتیب تمام راههاى درک حقیقت به روى آنها بسته است، قلبهایشان مرده، گوشهاشان کر و چشمهاشان نابیناست.
«تو فقط مىتوانى سخن خود را به گوش کسانى برسانى که آماده پذیرش ایمان به آیات ما هستند و در برابر حق تسلیمند» (إِنْ تُسْمِعُ إِلَّا مَنْ یُؤْمِنُ بِآیاتِنا فَهُمْ مُسْلِمُونَ).
(آیه 82)- از آنجا که در آیات گذشته سخن از استعجال کفار در مورد عذاب و یا تحقق رستاخیز بود.
در اینجا اشاره به قسمتى از حوادثى که در آستانه رستاخیز صورت مىگیرد کرده، و سرنوشت دردناک این منکران لجوج را مجسم مىسازد.
مىگوید: «و هنگامى که فرمان عذاب فرا مىرسد (و آنها در آستانه رستاخیز قرار مىگیرند) جبنبدهاى را از زمین، براى آنان خارج مىکنیم که با آنها سخن مىگوید، و سخنش این است که مردم به آیات ما (خدا) ایمان نمىآوردند» (وَ إِذا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَیْهِمْ أَخْرَجْنا لَهُمْ دَابَّةً مِنَ الْأَرْضِ تُکَلِّمُهُمْ أَنَّ النَّاسَ کانُوا بِآیاتِنا لا یُوقِنُونَ).
«دَابَّةُ الْأَرْضِ» در روایات متعددى بر شخص امیر مؤمنان على علیه السّلام تطبیق شده است و با در نظر گرفتن احادیث فراوان مىتوان از آن مفهوم کلىترى را استفاده کرد که بر هریک از پیشوایان بزرگ که در آخر زمان قیام و حرکت فوقالعاده مىکنند و حق و باطل و مؤمن و کافر را از هم مشخص مىسازند منطبق مىشود.
(آیه 83)- سپس به یکى دیگر از نشانههاى رستاخیز اشاره کرده، مىگوید:
به خاطر بیاور «روزى را که ما از هر امتى گروهى را از کسانى که آیات ما را تکذیب مىکردند محشور مىکنیم، و آنها را نگه مىداریم تا به یکدیگر ملحق شوند» (وَ یَوْم نَحْشُرُ مِنْ کُلِّ أُمَّةٍ فَوْجاً مِمَّنْ یُکَذِّبُ بِآیاتِنا فَهُمْ یُوزَعُونَ).
بسیارى از بزرگان این آیه را اشاره به مسأله رجعت و بازگشت گروهى از بدکاران و نیکوکاران به همین دنیا در آستانه رستاخیز مىدانند.
(آیه 84)- «تا زمانى که (به پاى حساب) مىآیند، (به آنان) مىگوید: آیا آیات مرا تکذیب کردید و در صدد تحقیق بر نیامدید»؟ (حَتَّى إِذا جاؤُ قالَ أَ کَذَّبْتُمْ بِآیاتِی وَ لَمْ تُحِیطُوا بِها عِلْماً).
«شما چه اعمالى انجام مىدادید»؟ (أَمَّا ذا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ).
گوینده این سخن خداوند است و منظور از آیات، معجزات پیامبران و یا فرمانهاى الهى و یا همه اینهاست.
(آیه 85)- بدیهى است این مجرمان در مقابل هیچ یک از این دو سؤال پاسخى ندارند که بدهند لذا در این آیه اضافه مىکند: «و فرمان عذاب الهى به خاطر ظلم و ستمشان در مورد آنها صادر مىشود و آنها سخنى ندارند که بگویند»! (وَ وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَیْهِمْ بِما ظَلَمُوا فَهُمْ لا یَنْطِقُونَ).
این عذاب به معنى عذاب دنیاست هرگاه آیه را به معنى رجعت بدانیم، و به معنى عذاب آخرت است اگر آیه را به معنى قیامت بدانیم.لازم به ذکر است که «رجعت» از عقاید معروف شیعه است و تفسیرش در یک عبارت کوتاه چنین است: بعد از ظهور حضرت مهدى (عج) و در آستانه رستاخیز گروهى از «مؤمنان خالص» و «کفار و طاغیان بسیار شرور» به این جهان باز مىگردند، گروه اول مدارجى از کمال را طى مىکنند، و گروه دوم کیفرهاى شدیدى مىبینند.
(آیه 86)- بار دیگر در اینجا به مسأله مبدأ و معاد و نشانههاى قدرت و عظمت خداوند در عالم هستى، و همچنین حوادث رستاخیز پرداخته چنین مىگوید: «آیا ندیدند که ما شب را براى آرامش آنها قرار دادیم» (أَ لَمْ یَرَوْا أَنَّا جَعَلْنَا اللَّیْلَ لِیَسْکُنُوا فِیهِ).
«و روز را روشنى بخش» (وَ النَّهارَ مُبْصِراً).
«در این امور نشانهها و دلائل روشنى است (از قدرت و حکمت پروردگار) براى کسانى که آماده پذیرش ایمانند» (إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ).
(آیه 87)- این آیه به رستاخیز و مقدمات آن مىپردازد و مىگوید: «و (به خاطر بیاورید) روزى را که در صور دمیده مىشود و تمام کسانى که در آسمانها و در زمین هستند در وحشت فرو مىروند، جز کسانى که خدا بخواهد، و همگى با خضوع در پیشگاه او حاضر مىشوند» (وَ یَوْمَ یُنْفَخُ فِی الصُّورِ فَفَزِعَ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ إِلَّا مَنْ شاءَ اللَّهُ وَ کُلٌّ أَتَوْهُ داخِرِینَ).
از مجموعه آیات قرآن استفاده مىشود که دو یا سه بار «نفخ صور» مىشود:
یکبار در پایان دنیا و آستانه رستاخیز، که وحشت همه را فرامىگیرد.
بار دوم همگى با شنیدن آن قالب تهى مىکنند و مىمیرند.
بار سوم به هنگام بعث و نشور و قیام قیامت است که با نفخ صور همه مردگان به حیات بازمىگردند و زندگى نوینى را آغاز مىکنند.
ولى ظاهر آیه نشان مىدهد که در اینجا اشاره به نفخه اولى است که در پایان جهان صورت مىگیرد.
(آیه 88)- حرکت زمین یک معجزه علمی قرآن! این آیه اشاره به یکى دیگر از آیات عظمت خداوند در پهنه عالم هستى کرده، مىگوید: «و کوهها را مىبینى و آنها را ساکن و جامد مىپندارى در حالى که مانند ابر در حرکتند» (وَ تَرَى الْجِبالَ تَحْسَبُها جامِدَةً وَ هِیَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحابِ).
«این صنع و آفرینش خداوندى است که همه چیز را متقن آفریده» (صُنْعَ اللَّهِ الَّذِی أَتْقَنَ کُلَّ شَیْءٍ).
کسى که این همه حساب و نظم در برنامه آفرینش اوست «مسلما از کارهایى که شما انجام مىدهید آگاه است» (إِنَّهُ خَبِیرٌ بِما تَفْعَلُونَ).
آیه فوق از قبیل آیات توحید و نشانههاى عظمت خداوند در همین دنیا است و به «حرکت کره زمین» که براى ما محسوس نیست اشاره مىکند.