قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یِهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ
مشخصات بلاگ
قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا (30 فرقان )
و پیامبر گفت پروردگارا قوم من این قرآن را رها کردند

در تاریخ 93/09/27 تصمیم گرفتیم با گروهی از دوستان روزانه یه صفحه قرآن بخونیم
و هر کس توی هر صفحه ای نکته ای براش جالب بود ، یا چیزی در موردش می دونست ، یا تفسیری در مورد اون صفحه خونده بود رو با یقیه به اشتراک بذاره
اینجا رو هم بنا کردیم برای اینکه اگه خواستیم یه روزی مروری به مطالب بکنیم برامون ساده تر باشه
و یا اگه دوستی وسطای راه بهمون پیوست بتونه مطالب قبلی رو مرور کنه
شایدم یه زمانی بچه هامون خواستن بدونن فهم مادراشون از قرآن چه جوری بوده
هر چند امیدواریم که به زودی حضرت مهدی علیه السلام ظهور کنن و ما و بچه هامون قرآن رو همونجور بفهمیم که باید
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

آخرین مطالب
دوشنبه, ۹ آذر ۱۳۹۴، ۱۱:۳۲ ب.ظ

۳۴۹ . صفحه ۳۴۹


نهم آذر :


نفیسه:



(آیه 105)- در آیات گذشته سخن از مجازات دردناک دوزخیان بود، و در تعقیب آن گوشه‏اى از گفتگوى پروردگار را با آنها بازگو مى‏کند نخست خداوند آنها را با این سخن عتاب‏آمیز مخاطب ساخته، مى‏فرماید: «آیا آیات من بر شما خوانده نمى‏شد پس آن را تکذیب مى‏کردید»؟ (أَ لَمْ تَکُنْ آیاتِی تُتْلى‏ عَلَیْکُمْ فَکُنْتُمْ بِها تُکَذِّبُونَ).



(آیه 106)- آنها در پاسخ این سؤال اعتراف مى‏کنند و «مى‏گویند: (آرى چنین است) پروردگارا! بدبختى ما، بر ما چیره شد، و ما قوم گمراهى بودیم» (قالُوا رَبَّنا غَلَبَتْ عَلَیْنا شِقْوَتُنا وَ کُنَّا قَوْماً ضالِّینَ).


(آیه 107)- شاید با این اعترافات مى‏خواهند جلب رحمت پروردگار کنند لذا بلافاصله اضافه مى‏کنند: «پروردگارا! ما را از این آتش بیرون ببر» و به دنیا بازگردان تا عمل صالح انجام دهیم (رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْها).
«هرگاه بار دیگر برنامه‏هاى سابق را تکرار کردیم ما قطعا ستمگریم» و شایسته عفو تو نخواهیم بود (فَإِنْ عُدْنا فَإِنَّا ظالِمُونَ).
آنها این سخن را در حالى مى‏گویند که گویى از این واقعیت بى‏خبرند که سراى آخرت دار جزاست نه عمل، و بازگشت به دنیا دیگر امکان‏پذیر نیست.


(آیه 108)- به همین دلیل با قاطعیت تمام به آنها پاسخ داده مى‏شود خداوند «مى‏گوید: دور شوید (و همچنان در دوزخ بمانید، خاموش شوید) و با من سخن مگوئید»! (قالَ اخْسَؤُا فِیها وَ لا تُکَلِّمُونِ).


(آیه 109)- سپس دلیل این سخن را چنین بیان مى‏کند: آیا فراموش کرده‏اید «که گروهى از بندگانم مى‏گفتند: پروردگارا! ما ایمان آوردیم، ما را ببخش و بر ما رحم کن، و تو بهترین رحم کنندگانى»؟! (إِنَّهُ کانَ فَرِیقٌ مِنْ عِبادِی یَقُولُونَ رَبَّنا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا وَ أَنْتَ خَیْرُ الرَّاحِمِینَ).


(آیه 110)- «اما شما آنها را به باد مسخره گرفتید (و آنقدر در این کار اصرار کردید) تا شما را از یاد من غافل کردند و شما به آنان مى‏خندیدید» (فَاتَّخَذْتُمُوهُمْ سِخْرِیًّا حَتَّى أَنْسَوْکُمْ ذِکْرِی وَ کُنْتُمْ مِنْهُمْ تَضْحَکُونَ).


(آیه 111)- «ولى من امروز به خاطر آن صبر و استقامت و پایمردى (در مقابل آن همه استهزا و عدم تزلزل در برنامه‏هاى الهیشان) آنها را پاداش دادم، آنها پیروز و رستگارند» (إِنِّی جَزَیْتُهُمُ الْیَوْمَ بِما صَبَرُوا أَنَّهُمْ هُمُ الْفائِزُونَ).
و اما شما ... شما امروز در بدترین حالات و دردناکترین عذاب گرفتارید و کسى به فریادتان نمى‏رسد و باید هم چنین باشید که مستحق این کیفرید.


(آیه 112)- کوتاهى عمر این جهان: در تعقیب آیات گذشته در اینجا نوعى دیگر از مجازاتهاى روانى دوزخیان که به صورت سرزنشهاى الهى است مطرح شده نخست مى‏گوید: در آن روز خداوند آنها را مخاطب قرار داده «مى‏گوید: چند سال در روى زمین توقف (و زندگى) کردید»؟ (قالَ کَمْ لَبِثْتُمْ فِی الْأَرْضِ عَدَدَ سِنِینَ).

(آیه 113)- اما آنها در این مقایسه زندگى دنیا را به قدرى کوتاه مى‏بینند که «در پاسخ مى‏گویند: ما تنها به اندازه یک روز، یا (حتى کمتر از آن) به اندازه بعضى از یک روز، در دنیا توقف داشتیم» (قالُوا لَبِثْنا یَوْماً أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ).
در حقیقت عمرهاى طولانى در دنیا گویى لحظه‏هاى زود گذرى هستند در برابر زندگى آخرت، که هم نعمتهایش جاویدان است و هم مجازاتهایش نامحدود.
سپس براى تأکید سخن خود، یا براى این که پاسخ دقیقترى گفته باشند، عرض مى‏کنند: خداوندا! «از آنها که مى‏توانند بشمارند بپرس»! (فَسْئَلِ الْعادِّینَ).


(آیه 114)- اینجاست که خداوند به عنوان سرزنش و توبیخ به آنها «مى‏گوید:
(آرى) شما مقدار کمى (در دنیا) توقف کردید اگر مى‏دانستید» (قالَ إِنْ لَبِثْتُمْ إِلَّا قَلِیلًا لَوْ أَنَّکُمْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ).


(آیه 115)- در این آیه از راهى دیگر، راهى بسیار مؤثر و آموزنده براى بیدار ساختن این گروه وارد بحث مى‏شود و مى‏گوید: «آیا گمان کردید که ما شما را بیهوده آفریده‏ایم، و به سوى ما بازگشت نخواهید کرد»؟! (أَ فَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناکُمْ عَبَثاً وَ أَنَّکُمْ إِلَیْنا لا تُرْجَعُونَ).
این جمله کوتاه و پرمعنى یکى از زنده‏ترین دلائل رستاخیز و حساب و جزاى اعمال را بیان مى‏کند، و آن این که اگر راستى قیامت و معادى در کار نباشد زندگى دنیا عبث و بیهوده خواهد بود، زیرا زندگى این جهان با تمام مشکلاتى که دارد و با این همه تشکیلات و مقدمات و برنامه‏هایى که خدا براى آن چیده است اگر صرفا براى همین چند روز باشد بسیار پوچ و بى‏معنى مى‏باشد.


(آیه 116)- و از آنجا که این گفتار یعنى عبث نبودن خلقت، سخن مهمى است که نیاز به دلیل محکم دارد در این آیه اضافه مى‏کند: «پس برتر است خداوندى که فرمانرواى حق است (از این که شما را بى‏هدف آفریده باشد) معبودى جز او نیست و او پروردگار عرش کریم است»
(فَتَعالَى اللَّهُ الْمَلِکُ الْحَقُّ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْکَرِیمِ).


(آیه 117)- رستگاران و نارستگاران: از آنجا که در آیات گذشته سخن از مسأله «معاد» بود در این آیه اشاره به توحید و نفى هرگونه شرک کرده و بحث «مبدء و معاد» را به این وسیله تکمیل کرده، مى‏فرماید: «و هر کس با خدا معبود دیگرى را بخواند- و مسلما هیچ دلیلى بر آن نخواهد داشت- حساب او نزد پروردگارش خواهد بود» (وَ مَنْ یَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ لا بُرْهانَ لَهُ بِهِ فَإِنَّما حِسابُهُ عِنْدَ رَبِّهِ).
آرى! مشرکان معاد را با آن دلائل روشن انکار مى‏کنند اما شرک را با نداشتن هیچ گونه دلیل پذیرا مى‏شوند.
و در پایان آیه مى‏فرماید: «یقینا کافران رستگار نخواهند شد» (إِنَّهُ لا یُفْلِحُ الْکافِرُونَ).
چه جالب است که این سوره با «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ» آغاز شد و با «لا یُفْلِحُ الْکافِرُونَ» بحثهایش به پایان مى‏رسد، و این است دور نماى زندگى مؤمنان و کافران از آغاز تا انجام.


(آیه 118)- در آخرین آیه این سوره شریفه به عنوان یک نتیجه گیرى کلى روى سخن را به پیامبر گرامى صلّى اللّه علیه و آله کرده، مى‏گوید: «بگو: پروردگارا! مرا ببخش، و مشمول رحمت خود قرار ده و تو بهترین رحم کنندگانى» (وَ قُلْ رَبِّ اغْفِرْ وَ ارْحَمْ وَ أَنْتَ خَیْرُ الرَّاحِمِینَ).
اکنون که گروهى در بیراهه شرک سرگردانند و جمعى گرفتار ظلم و ستم، تو خود را به خدا بسپار و در پناه لطف و رحمت او قرار ده و از او آمرزش و غفران بطلب.



درسهایی از سوره شریفه مومنون

97-و قل رب اعوذ بک من همزات الشیاطین
116-فتعالی الله الملک الحق لا اله الا هو رب العرش الکریم
3-کارها و سخنان مومن باید منطقی و هدفمند باشد و از هرگونه کار لغو و بیهوده دوری نماید.
12،13،14-خودشناسی مقدمه خداشناسی است.
18-ارزش نعمتهای الهی وقتی روشن میشود که برای مدتی کوتاه آنها را از دست بدهیم.چنانکه کاهش نزولات آسمانی، موجب خشکسالی و قحطی میشود و در این مورد کاری از دست بشر ساخته نیست.
51-لازمه توفیق عمل صالح،تغذیه حلال است.لقمه حرام انسان را از کار نیک باز میدارد.
55،56-به مال و فرزند و امکانات خود مغرور نشویم که هیچکدام عامل نجات و رستگاری انسان نیست.
61-اهل دنیا،در جمع مال و ثروت با یکدیگر مسابقه میدهند ولی اهل ایمان در انجام کارهای نیک و خیررسانی به مردم بر یکدیگر سبقت میگیرند.
62-معیار خداوند در تکالیف دینی و کیفر و پاداش اخروی ظرفیتهای عقلی،جسمی و مالی انسانهاست.
71-افراد بسیاری از مردم دوست دارند دستورات دین مطابق با امیال و خواسته های آنها باشد.در حالیکه دین تابع حق و حقیقت است نه هوی وهوس افراد.
76-کافران خودسر ولجوج نه با لطف و رحمت الهی هدایت می یابند و نه با قهر و عذاب دنیوی از خواب غفلت بیدار میشوند.
84تا89-در بحث با منکران از آنچه به آن اقرار دارند و می پذیرند،برای اثبات سخن خود بهره بگیریم.
95-از اینکه عاقبت کفار را به چشم خود نمی بینیم  در قدرت خداوند شک نکنیم.
96-بهترین شیوه دعوت مخالفان،سخن منطقی و رفتار پسندیده ،در برابر سخنان نابجا و رفتارهای ناپسند آنهاست.
97،98-وقتی پیامبران معصوم باید از خطر وسوسه های شیطانی به خدا پناه ببرند،تکلیف ما انسانهای معمولی و جایزالخطا روشن است.

100-ضایع کردن عمر،سبب حسرت در هنگام مرگ است و بهترین توشه برای عالم پس از مرگ ،عمل صالح است.
101-رضای خدا را بر رضایت دیگران،حتی نزدیکان ترجیح دهیم،زیرا در قیامت هیچ کس جز خدا به کار ما نمی آید.
102،103-بزرگترین خسارت ،هدر دادن سرمایه عمر و استعدادهای انسانی است،نه زیانهای مالی و اقتصادی.
107-تا در دنیا هستیم و فرصت باقی است کاری کنیم تا در قیامت اندوه و حسرت ما کمتر باشد.
109-لازمه ایمان ، استغفار از گناهان و طلب آمرزش از خداوند است.زیرا مومن همواره خود را در پیشگاه الهی مقصر می بیند .
111-رستگاری در آخرت ،در سایه صبر و پایداری حاصل میشود.
114-دنیا مانند پلی است که در یک  روز یا قسمتی از روز از آن عبور میکنیم.مراقب باشیم که مناظر زیبای اطراف پل ما را از توجه به آن سوی -که زندگی ابدی در آخرت است -باز ندارد.
115-مقصود نهایی از آفرینش انسان در جهان آخرت حاصل می شود و تصور دنیای بدون آخرت تصوری ناقص و مبهم از انسان است.
118-وقل رب اغفر و ارحم و انت خیرالراحمین

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی