قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یِهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ
مشخصات بلاگ
قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا (30 فرقان )
و پیامبر گفت پروردگارا قوم من این قرآن را رها کردند

در تاریخ 93/09/27 تصمیم گرفتیم با گروهی از دوستان روزانه یه صفحه قرآن بخونیم
و هر کس توی هر صفحه ای نکته ای براش جالب بود ، یا چیزی در موردش می دونست ، یا تفسیری در مورد اون صفحه خونده بود رو با یقیه به اشتراک بذاره
اینجا رو هم بنا کردیم برای اینکه اگه خواستیم یه روزی مروری به مطالب بکنیم برامون ساده تر باشه
و یا اگه دوستی وسطای راه بهمون پیوست بتونه مطالب قبلی رو مرور کنه
شایدم یه زمانی بچه هامون خواستن بدونن فهم مادراشون از قرآن چه جوری بوده
هر چند امیدواریم که به زودی حضرت مهدی علیه السلام ظهور کنن و ما و بچه هامون قرآن رو همونجور بفهمیم که باید
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

آخرین مطالب
جمعه, ۱۷ مهر ۱۳۹۴، ۰۵:۳۶ ق.ظ

297 . صفحه 297


هفدهم مهر :


نفیسه :


(آیه 28)-
شأن نزول:
جمعى از ثروتمندان مستکبر و اشراف از خود راضى عرب به حضور پیامبر صلّى اللّه علیه و آله رسیدند، و در حالى که اشاره به مردان با ایمانى همچون سلمان، ابوذر، صهیب، و خباب و مانند آنها مى‏کردند، گفتند: اى محمّد! اگر تو در صدر مجلس بنشینى، و این گونه افراد را از خود دور سازى (و خلاصه مجلس تو مجلسى در خور اشراف و شخصیتها! بشود) ما نزد تو خواهیم آمد ولى چه کنیم که با وجود این گروه جاى ما نیست! در این هنگام آیه نازل شد و به پیامبر صلّى اللّه علیه و آله دستور داد که هرگز تسلیم این سخنان فریبنده تو خالى نشود و همواره با افراد با ایمان و پاکدلى چون سلمانها و أبوذرها باشد.
به آنان فرمود: حمد خدا را که نمردم تا این که او چنین دستورى به من داد که با امثال شما باشم، «آرى! زندگى با شما، و مرگ هم با شما خوش است».
تفسیر:
پاکدلان پا برهنه! از جمله درسهایى که داستان اصحاب کهف به ما آموخت این بود که معیار ارزش انسانها پست و مقام ظاهرى و ثروتشان نیست. این آیه در حقیقت همین مسأله مهم را تعقیب مى‏کند و به پیامبر صلّى اللّه علیه و آله چنین دستور مى‏دهد: «با کسانى باش که پروردگار خود را صبح و عصر مى‏خوانند و تنها رضاى او را مى‏طلبند» (وَ اصْبِرْ نَفْسَکَ مَعَ الَّذِینَ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداةِ وَ الْعَشِیِّ یُرِیدُونَ وَجْهَهُ).
سپس به عنوان تأکید ادامه مى‏دهد: «و هرگز به خاطر زیورهاى دنیا، چشمان خود را از آنها بر مگیر!» (وَ لا تَعْدُ عَیْناکَ عَنْهُمْ تُرِیدُ زِینَةَ الْحَیاةِ الدُّنْیا).


باز براى تأکید افزونتر اضافه مى‏کند: «و از کسانى که قلبشان را از یاد خود غافل ساختیم اطاعت مکن» (وَ لا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِکْرِنا).
«همانها که از هواى نفس پیروى کردند» (وَ اتَّبَعَ هَواهُ).
«و (همانها که همه) کارهایشان افراطى است» و خارج از رویّه و توأم با اسرافکارى (و کان امره فرطا). از آنجا که طبع آدمى در لذتهاى مادى همیشه رو به افزون طلبى است، در همه شاخه‏هاى هوى و هوس، دائما رو به افراط گام بر مى‏دارد تا خود را هلاک و نابود سازد.


(آیه 29)- اهمیت موضوع فوق به قدرى است که قرآن در این آیه با صراحت به پیامبر صلّى اللّه علیه و آله چنین مى‏گوید: «بگو: (این برنامه من است و) این حقیقتى است از سوى پروردگارتان، پس هر کس مى‏خواهد ایمان بیاورد (و این حقیقت را پذیرا شود) و هر کس مى‏خواهد کافر گردد» (وَ قُلِ الْحَقُّ مِنْ رَبِّکُمْ فَمَنْ شاءَ فَلْیُؤْمِنْ وَ مَنْ شاءَ فَلْیَکْفُرْ).
اما بدانید این ظلمان دنیا پرست که با زندگى مرفه و پر زرق و برق و زینتهایشان لبخند تمسخر به لباس پشمینه سلمانها و بوذرها مى‏زنند عاقبت شوم و تاریکى دارند چرا که: «ما براى این ستمگران آتشى فراهم کرده‏ایم که سرا پرده‏اش آنها را از هر سو احاطه کرده است») (إِنَّا أَعْتَدْنا لِلظَّالِمِینَ ناراً أَحاطَ بِهِمْ سُرادِقُها).
آرى! آنها در این زندگى دنیا هرگاه تشنه مى‏شدند صدا مى‏زدند، و خدمتکاران انواع نوشابه‏ها را در برابرشان حاضر مى‏کردند «ولى در جهنم هنگامى که تقاضاى آب مى‏کنند آبى براى آنها مى‏آورند همچون فلز گداخته! که (اگر نزدیک صورت شود) صورتها را بریان مى‏کند»! (وَ إِنْ یَسْتَغِیثُوا یُغاثُوا بِماءٍ کَالْمُهْلِ یَشْوِی الْوُجُوهَ).
«چه بد نوشیدنى است»؟! (بِئْسَ الشَّرابُ).
«و (دوزخ) چه بد جایگاه و محل اجتماعى است»؟! (وَ ساءَتْ مُرْتَفَقاً).
در اینجا در سراپرده‏هایشان انواع مشروبات وجود دارد، همین که ساقى را صدا مى‏کنند جامهایى از شرابهاى رنگارنگ پیش روى آنها حاضر مى‏نمایند، در دوزخ نیز ساقى و آورنده نوشیدنى دارند، اما چه آبى؟ آبى همچون فلز گداخته! آبى به داغى اشک سوزان یتیمان و آه آتشین مستمندان! آرى هر چه آنجاست تجسمى است از آنچه اینجاست! (پناه بر خدا).


(آیه 30)- و از آنجا که روش قرآن یک روش آموزنده تطبیقى است پس از بیان اوصاف و کیفر دنیا پرستان خود خواه، به بیان حال مؤمنان راستین و پاداشهاى فوق‏العاده ارزنده آنها مى‏پردازد نخست: بصورت مختصر مى‏گوید: «آنها که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند، ما پاداش نیکو کاران را ضایع نخواهیم کرد» کم باشد یا زیاد، کلى باشد یا جزیى، از هر کس، در هر سن و سال، و در هر شرایط (إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ إِنَّا لا نُضِیعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلًا).


(آیه 31)- سپس پاداشهاى آنها را شرح داده، مى‏فرماید: «آنان کسانى هستند که بهشتهاى جاویدان از آن آنهاست» (أُولئِکَ لَهُمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ).
باغهایى از بهشت «که نهرها از زیر درختان و قصرهایش جارى است» (تَجْرِی مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهارُ).
«آنها در آنجا با دستبندهایى از طلا آراسته‏اند» (یُحَلَّوْنَ فِیها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ).
«و لباسهایى فاخر به رنگ سبز از حریر نازک و ضخیم در بر مى‏کنند» (وَ یَلْبَسُونَ ثِیاباً خُضْراً مِنْ سُنْدُسٍ وَ إِسْتَبْرَقٍ).
«در حالى که بر تختها تکیه کرده‏اند» (مُتَّکِئِینَ فِیها عَلَى الْأَرائِکِ).
«چه پاداش خوبى است»؟ (نِعْمَ الثَّوابُ).
«و چه جمع نیکویى از دوستان» (وَ حَسُنَتْ مُرْتَفَقاً).


(آیه 32)- ترسیمى از موضع مستکبران در برابر مستضعفان: در آیات گذشته دیدیم که چگونه دنیاپرستان سعى دارند در همه چیز از آن مردان حق که تهى دستند فاصله بگیرند، و سر انجام کارشان را در جهان دیگر نیز خواندیم.
در اینجا با اشاره به سر گذشت دو دوست یا دو برادر که هر کدام الگویى براى یکى از این دو گروه بوده‏اند طرز تفکر و گفتار و کردار و موضع این دو گروه را مشخص مى‏کند.
نخست مى‏گوید: اى پیامبر! «براى آنها مثالى بزن: آن دو مرد، که براى یکى از آنان دو باغ از انواع انگورها قرار دادیم، و گردا گرد آن دو (باغ) را با درختان نخل پوشاندیم و در میانشان زراعت پر برکتى قرار دادیم» (وَ اضْرِبْ لَهُمْ مَثَلًا رَجُلَیْنِ جَعَلْنا لِأَحَدِهِما جَنَّتَیْنِ مِنْ أَعْنابٍ وَ حَفَفْناهُما بِنَخْلٍ وَ جَعَلْنا بَیْنَهُما زَرْعاً).


(آیه 33)- «هر دو باغ میوه آورده بود (میوه‏هاى فراوان) و چیزى فرو گذار نکرده بود» (کِلْتَا الْجَنَّتَیْنِ آتَتْ أُکُلَها وَ لَمْ تَظْلِمْ مِنْهُ شَیْئاً).
از همه مهمتر آب که مایه حیات همه چیز مخصوصا باغ و زراعت است، به حد کافى در دسترس آنها بود چرا که: «میان آن دو (باغ) نهر بزرگى جارى ساخته بودیم» (وَ فَجَّرْنا خِلالَهُما نَهَراً).

(آیه 34)- به این ترتیب «صاحب این باغ در آمد فراوانى داشت» (وَ کانَ لَهُ ثَمَرٌ).
ولى از آنجا که انسان کم ظرفیت و فاقد شخصیت هنگامى که همه چیز بر وفق مراد او بشود غرور او را مى‏گیرد، و طغیان و سرکشى آغاز مى‏کند که نخستین مرحله‏اش مرحله برترى جویى و استکبار بر دیگران است «به همین جهت (صاحب این دو باغ) به دوستش- در حالى که با او گفتگو مى‏کرد- چنین گفت: من از نظر ثروت از تو برتر، و از نظر نفرات نیرومندترم» (فَقالَ لِصاحِبِهِ وَ هُوَ یُحاوِرُهُ أَنَا أَکْثَرُ مِنْکَ مالًا وَ أَعَزُّ نَفَراً).


اعظم :



قابل توجه ترین نکته این صفحه برای من ایه ابتدایی صفحه بود
ایه 28

ایه 28 :
همنشینی با کسانیکه فکر و ذکرشان یاد خداست و در زندگی فقط رضای خداوند رو طلب میکنن

ایه 28: نزدیک نشدن به ادمها ففط بهدخاطر مال و منال و ارزشهای مادی

و دور نشدن ازادمها به خاطر فقر و ناداری

ایه 28 : همنشینی نکردن با ادمهایی که از یاد خداوند غافلن

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی