قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یِهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ
مشخصات بلاگ
قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا (30 فرقان )
و پیامبر گفت پروردگارا قوم من این قرآن را رها کردند

در تاریخ 93/09/27 تصمیم گرفتیم با گروهی از دوستان روزانه یه صفحه قرآن بخونیم
و هر کس توی هر صفحه ای نکته ای براش جالب بود ، یا چیزی در موردش می دونست ، یا تفسیری در مورد اون صفحه خونده بود رو با یقیه به اشتراک بذاره
اینجا رو هم بنا کردیم برای اینکه اگه خواستیم یه روزی مروری به مطالب بکنیم برامون ساده تر باشه
و یا اگه دوستی وسطای راه بهمون پیوست بتونه مطالب قبلی رو مرور کنه
شایدم یه زمانی بچه هامون خواستن بدونن فهم مادراشون از قرآن چه جوری بوده
هر چند امیدواریم که به زودی حضرت مهدی علیه السلام ظهور کنن و ما و بچه هامون قرآن رو همونجور بفهمیم که باید
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

آخرین مطالب
يكشنبه, ۸ شهریور ۱۳۹۴، ۱۲:۲۶ ق.ظ

257 . صفحه 257


هشتم شهریور :


نفیسه :


(آیه 11)- تنها بر خدا توکل کنید! در این آیه و آیه بعد پاسخ پیامبران را از بهانه جوییهاى مخالفان لجوج که در آیات گذشته آمده مى‏خوانیم.

در مقابل ایراد آنها که مى‏گفتند: چرا از جنس بشر هستید، «پیامبرانشان به آنها گفتند: مسلما ما تنها بشرى همانند شما هستیم، ولى خدا بر هر کس از بندگانش بخواهد منت مى‏گذارد» و موهبت رسالت را به آنها مى‏بخشد (قالَتْ لَهُمْ رُسُلُهُمْ إِنْ نَحْنُ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ وَ لکِنَّ اللَّهَ یَمُنُّ عَلى‏ مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ).
سپس به پاسخ سؤال سوم مى‏پردازد بى‏آنکه از ایراد دوم پاسخ گوید. گویى ایراد دوم آنها در زمینه استناد به سنت نیاکان آنقدر سست و بى‏اساس بوده که هر انسان عاقلى با کمترین تامّل جواب آن را مى‏فهمد، به علاوه در آیات دیگر قرآن، پاسخ این سخن داده شده است.
آرى! در پاسخ سؤال سوم چنین مى‏گوید که آوردن معجزات، کار ما نیست که به صورت یک خارق العاده‏گر، گوشه‏اى بنشینیم و هر کس به میل خودش معجزه‏اى پیشنهاد کند و مسأله خرق عادت تبدیل به یک بازیچه بى‏ارزش شود، بلکه: «ما نمى‏توانیم معجزه‏اى جز به فرمان خدا بیاوریم» (وَ ما کانَ لَنا أَنْ نَأْتِیَکُمْ بِسُلْطانٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ).
به علاوه هر پیامبرى حتى بدون تقاضاى مردم به اندازه کافى اعجاز نشان مى‏دهد تا سند اثبات حقانیت او گردد.
سپس براى این که پاسخ قطعى به تهدیدهاى گوناگون بهانه جویان نیز بدهند با این جمله موضع خود را مشخص مى‏ساختند و مى‏گفتند: «همه افراد با ایمان باید تنها بر خدا تکیه کنند» همان خدایى که قدرتها در برابر قدرتش ناچیز و بى‏ارزش است (وَ عَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ).


(آیه 12)- بعد به استدلال روشنى براى مسأله توکل، پرداخته و مى‏گفتند:
«چرا ما بر «اللّه» توکل نکنیم (و در همه مشکلات به او پناه نبریم؟ چرا ما از قدرتهاى پوشالى و تهدیدها بترسیم) در حالى که او ما را به راههاى سعادتمان هدایت کرده» (وَ ما لَنا أَلَّا نَتَوَکَّلَ عَلَى اللَّهِ وَ قَدْ هَدانا سُبُلَنا).
و سپس چنین ادامه مى‏دادند: اکنون که تکیه گاه ما خداست، تکیه گاهى شکست ناپذیر مافوق همه چیز «بطور قطع، ما در برابر تمام آزار و اذیتهاى شما ایستادگى و شکیبایى خواهیم کرد» (وَ لَنَصْبِرَنَّ عَلى‏ ما آذَیْتُمُونا).
و بالاخره گفتار خود را با این سخن پایان مى‏دادند که: «و همه توکل کنندگان باید تنها بر اللّه توکل کنند» (وَ عَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُتَوَکِّلُونَ).
منظور از «توکل» این است که در برابر عظمت مشکلات، انسان احساس حقارت و ضعف نکند، بلکه با اتکاى بر قدرت بى‏پایان خداوند، خود را پیروز و فاتح بداند، و به این ترتیب توکل امید آفرین، نیروبخش و تقویت کننده، و سبب فزونى پایدارى و مقاومت است.


(آیه 13)- برنامه و سرنوشت جباران عنید: همان گونه که راه و رسم افراد بى‏منطق است، هنگامى که به ضعف و ناتوانى گفتار و عقیده خود آگاه شدند، استدلال را رها کرده، و تکیه به زور و قدرت و قلدرى مى‏کنند در اینجا نیز مى‏خوانیم هنگامى که پیامبران منطق متین و رساى خود را- که در آیات قبل گذشت- بیان کردند. «کافران (لجوج و بهانه‏جو)، به پیامبران خود گفتند: سوگند یاد مى‏کنیم که شما را از سرزمینمان خارج مى‏سازیم، مگر این که به آیین ما (و بت پرستى) باز گردید»! (وَ قالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لِرُسُلِهِمْ لَنُخْرِجَنَّکُمْ مِنْ أَرْضِنا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِی مِلَّتِنا).
این مغروران بى‏خبر، گویى همه سرزمینها را مال خود مى‏دانستند و براى پیامبرانشان حتى به اندازه یک شهروند حق قائل نبودند و لذا مى‏گفتند: «أَرْضِنا» (سرزمین ما!) در حالى که خداوند زمین و تمام مواهبش را براى صالحان آفریده است.
سپس اضافه مى‏کند: «در این حال، پروردگار (به پیامبران دلدارى و اطمینان خاطر مى‏داد و) به آنها وحى فرستاد که: ما ظالمان را هلاک مى‏کنیم» (فَأَوْحى‏ إِلَیْهِمْ رَبُّهُمْ لَنُهْلِکَنَّ الظَّالِمِینَ).
بنابراین از این تهدیدها هرگز نترسید و کمترین سستى در اراده آهنین شما راه نیابد.



(آیه 14)- و از آنجا که منکران ستمگر، پیامبران را تهدید به تبعید از سرزمینشان مى‏کردند خداوند در مقابل به آنها چنین وعده مى‏دهد که: «و شما را در زمین بعد از (نابودى) آنها سکونت خواهیم داد» (وَ لَنُسْکِنَنَّکُمُ الْأَرْضَ مِنْ بَعْدِهِمْ).
«ولى این (موفقیت و پیروزى نصیب همه کس نمى‏شود بلکه) براى کسى است که از مقام (عدالت) من بترسد (و احساس مسؤولیت کند) و از عذاب من بیمناک باشد» و آن را جدّى تلقى کند (ذلِکَ لِمَنْ خافَ مَقامِی وَ خافَ وَعِیدِ).


(آیه 15)- و در این هنگام که پیامبران کارد به استخوانشان رسیده بود و تمام وظیفه خود را در برابر قوم خویش انجام داده بودند و آنها که باید ایمان بیاورند ایمان آورده و بقیه در کفر پافشارى داشتند و مرتبا رسولان را تهدید مى‏کردند، در این موقع آنها از خداوند «تقاضاى فتح و پیروزى (بر کفّار) کردند» (وَ اسْتَفْتَحُوا).
خداوند هم دعاى این مجاهدان راستین را به هدف اجابت رسانید «و (سرانجام) هر گردنکش منحرفى نومید و نابود شد» (وَ خابَ کُلُّ جَبَّارٍ عَنِیدٍ).


(آیه 16)- سپس به نتیجه کار این جباران عنید از نظر مجازاتهاى جهان دیگر در ضمن دو آیه به پنج موضوع اشاره مى‏کند:
1- «به دنبال این نومیدى و خسران- و یا به دنبال چنین کسى- جهنم و آتش سوزان خواهد بود» (مِنْ وَرائِهِ جَهَنَّمُ).
2- «و از آب بدبوى متعفّنى نوشانده مى‏شود»! (وَ یُسْقى‏ مِنْ ماءٍ صَدِیدٍ).
«صدید» چرکى است که میان پوست و گوشت جمع مى‏شود یعنى از یک آب بدبوى متعفن بدمنظره همانند چرک و خون به او مى‏نوشانند.



(آیه 17)- سوم: این مجرم گناهکار و جبار عنید، هنگامى که خود را در برابر چنین نوشابه‏اى مى‏بیند «به زحمت جرعه جرعه آن را سر مى‏کشد، و هرگز مایل نیست آن را بیاشامد» بلکه به اجبار در حلق او مى‏ریزند (یَتَجَرَّعُهُ وَ لا یَکادُ یُسِیغُهُ).
4- آنقدر وسائل عذاب و شکنجه و ناراحتى براى او فراهم مى‏گردد که «از هر سو مرگ به سوى او مى‏آید ولى با این همه هرگز نمى‏میرد» تا مجازات زشتیهاى اعمال خود را ببیند (وَ یَأْتِیهِ الْمَوْتُ مِنْ کُلِّ مَکانٍ وَ ما هُوَ بِمَیِّتٍ).
5- و با این که تصور مى‏شود مجازاتى برتر از اینها که گفته شد نیست، باز اضافه مى‏کند: «و به دنبال آن عذاب شدیدى است» (وَ مِنْ وَرائِهِ عَذابٌ غَلِیظٌ).
و به این ترتیب آنچه از شدت مجازات و کیفر در فکر آدمى بگنجد و حتى آنچه نمى‏گنجد در انتظار این ستمگران خودخواه و جباران بى‏ایمان و گنهکار است، و اینها نتیجه و اثر طبیعى اعمال خود انسانهاست، بلکه تجسمى است از کارهاى آنان در سراى دیگر که هر عملى به صورت مناسب خود مجسم مى‏شود.


(آیه 18)- خاکسترى بر سینه تندباد! در این آیه مثل بسیار رسایى براى اعمال افراد بى‏ایمان بیان شده که بحث آیات گذشته را در زمینه عاقبت کار کفار تکمیل کرده، مى‏فرماید: «اعمال کسانى که به پروردگارشان کافر شدند همچون خاکسترى است در مقابل تندباد در یک روز توفانى»! (مَثَلُ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ أَعْمالُهُمْ کَرَمادٍ اشْتَدَّتْ بِهِ الرِّیحُ فِی یَوْمٍ عاصِفٍ).
منظور از «أَعْمالُهُمْ» همه اعمال آنهاست حتى اعمال ظاهرا خوبشان که در باطن رنگ شرک و بت پرستى داشت.
همان گونه که خاکستر در برابر تندباد، آن هم در یک روز طوفانى آنچنان پراکنده مى‏شود که هیچ کس قادر بر جمع آن نیست، همین گونه منکران حق «توانایى ندارند که چیزى از اعمالى را که انجام داده‏اند به دست آورند» و همگى بر باد مى‏رود و دستهایشان خالى مى‏ماند (لا یَقْدِرُونَ مِمَّا کَسَبُوا عَلى‏ شَیْ‏ءٍ).
«و این همان گمراهى دور و دراز است» (ذلِکَ هُوَ الضَّلالُ الْبَعِیدُ).


اعظم :




ایه 11. گرچه انسان‏ها همه در شکل و ظاهر یکسانند، اما دلیل بر این نیست که در باطن و معنویت نیز یکسانند. «ان نحن الاّ بشر مثلکم ...»


ایه 12: لازمه پیمودن راه خدا، تحمّل سختى‏هاست. «سبلنا - لنصبرنّ»


ایه 12:
 هم باید بر خدا توکل کرد و هم باید در برابر مخالفان صبر و مقاومت نمود. «نتوکل على اللَّه... ولنصبرنّ»



ایه 13: تهدید و تبعید، سیاست زورگویانِ بى‏منطق است. «لنخرجنکم ...»



ایه 14 : شرط پیروزى بر ستمگران، داشتن تقواست. «خاف مقامى و خاف وعید»


ایه 16 و 17 و 18 :
پناه می بریم از عذاب جهنم به خود خداوند
خداوندا توفیق ایمان و عمل صالح عطا کن


نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی