قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یِهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ
مشخصات بلاگ
قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا (30 فرقان )
و پیامبر گفت پروردگارا قوم من این قرآن را رها کردند

در تاریخ 93/09/27 تصمیم گرفتیم با گروهی از دوستان روزانه یه صفحه قرآن بخونیم
و هر کس توی هر صفحه ای نکته ای براش جالب بود ، یا چیزی در موردش می دونست ، یا تفسیری در مورد اون صفحه خونده بود رو با یقیه به اشتراک بذاره
اینجا رو هم بنا کردیم برای اینکه اگه خواستیم یه روزی مروری به مطالب بکنیم برامون ساده تر باشه
و یا اگه دوستی وسطای راه بهمون پیوست بتونه مطالب قبلی رو مرور کنه
شایدم یه زمانی بچه هامون خواستن بدونن فهم مادراشون از قرآن چه جوری بوده
هر چند امیدواریم که به زودی حضرت مهدی علیه السلام ظهور کنن و ما و بچه هامون قرآن رو همونجور بفهمیم که باید
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

آخرین مطالب
شنبه, ۳۱ مرداد ۱۳۹۴، ۰۱:۲۵ ب.ظ

249 . صفحه 249


سی و یکم مرداد :


نفیسه :



سوره رعد سیزدهمین سوره از قرآن کریم است.
این سوره در «مکّه» نازل شده و دارای 43 آیه می باشد.‏
محتواى سوره رعد:
همان گونه که قبلا هم گفته‏ایم، سوره‏هاى مکّى چون در آغاز دعوت پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و به هنگام درگیرى شدید با مشرکان نازل شده است غالبا پیرامون مسائل عقیدتى مخصوصا دعوت به توحید و مبارزه با شرک و اثبات معاد سخن مى‏گوید، در حالى که سوره‏هاى مدنى که پس از گسترش اسلام و تشکیل حکومت اسلامى نازل گردید، پیرامون احکام و مسائل مربوط به نظامات اجتماعى، طبق نیازمندیهاى جامعه بحث مى‏کند.
این سوره که از سوره‏هاى مکى است نیز همین برنامه را تعقیب کرده است و پس از اشاره به حقانیت و عظمت قرآن، به بیان آیات توحید و اسرار آفرینش که نشانه‏هاى ذات پاک خدا هستند مى‏پردازد.
سپس به بحث معاد و زندگى نوین انسان و دادگاه عدل پروردگار مى‏پردازد.
و این «مجموعه معرفى مبدأ و معاد» را، با بیان مسؤولیتهاى مردم و وظائفشان تکمیل مى‏کند.
دگر بار به مسأله توحید باز مى‏گردد. سپس براى شناخت حق و باطل، مثال مى‏زند، مثالهایى زنده و محسوس، و براى همه قابل درک.
و از آنجا که ثمره نهایى ایمان به توحید و معاد، همان برنامه‏هاى سازنده و عملى است به دنبال این بحثها، مردم را به وفاى به عهد و صله رحم و صبر و استقامت و انفاق در پنهان و آشکار و ترک انتقامجویى دعوت مى‏کند.
و سرانجام دست مردم را مى‏گیرد و به اعماق تاریخ مى‏کشاند و سرگذشت دردناک اقوام یاغى و سرکش گذشته را نشان مى‏دهد.
بنابراین سوره رعد، از عقاید و ایمان شروع مى‏شود، و به اعمال و برنامه‏هاى انسان سازى پایان مى‏یابد.


روایت از نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله وسلم: «هرکه سوره رعد را قرائت نماید خداوند ده برابر تعداد همه ابرهای گذرنده، در گذشته و حال و آینده به او حسنه عنایت می فرماید و در روز قیامت از وفاکنندگان به عهد الهی خواهد بود.»1
 
امام صادق علیه السلام فرمودند: «هر کس سوره رعد را زیاد قرائت نماید، هیچ گاه دچار صاعقه نخواهد شد حتی اگر ناصبی باشد و اگر مؤمن باشد بدون حساب وارد بهشت می شود و حق شفاعت درباره همه خانواده و برادران و آشنایانش را دارد.»2
 
(1) مجمع البیان، ج6،ص6
(2) ثواب الاعمال، ص107



(آیه 1)- بار دیگر به حروف مقطعه برخورد مى‏کنیم، منتها این سوره تنها سوره‏اى است که در آغاز «الف، لام، میم، راء» (المر) دیده مى‏شود.
محتمل است این ترکیب اشاره به این باشد که محتواى سوره «رعد» جامع محتواى هر دو گروه از سوره‏هایى است که با «الم» و «الر» آغاز مى‏شود.
به هر حال نخستین آیه این سوره از عظمت قرآن سخن مى‏گوید: «اینها آیات کتاب بزرگ آسمانى است» (تِلْکَ آیاتُ الْکِتابِ).
«و آنچه از پروردگارت بر تو نازل شده است حق است» (وَ الَّذِی أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ الْحَقُّ).
و جاى هیچ گونه شک و تردید در آن دیده نمى‏شود، چرا که بیان کننده حقایق عینى جهان آفرینش و روابط آن با انسانها مى‏باشد.
«ولى بیشتر مردم ایمان نمى‏آورند» (وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یُؤْمِنُونَ).


(آیه 2)- نشانه‏هاى خدا در آسمان و زمین و جهان گیاهان: بعد از بیان حروف مقطعه، به تشریح قسمت مهمى از دلائل توحید و نشانه‏هاى خدا در جهان آفرینش مى‏پردازد، و چه زیبا مى‏گوید: «خدا همان کسى است که آسمانها را چنانکه مى‏بینید بدون ستون برپا داشت» یا آنها را «با ستونهاى نامرئى برافراشت» (اللَّهُ الَّذِی رَفَعَ السَّماواتِ بِغَیْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها).
این آیه پرده از روى یک حقیقت علمى برداشته که در زمان نزول آیات، بر کسى آشکار نبود، چرا که در آن زمان «هیئت بطلمیوس» بر محافل علمى جهان و بر افکار مردم حکومت مى‏کرد، و طبق آن آسمانها به صورت کراتى تو در تو همانند طبقات پیاز روى هم قرار داشتند ولى حدود هزار سال بعد از نزول این آیات، علم و دانش بشر به اینجا رسید که افلاک پوست پیازى، بکلى موهوم است و آنچه واقعیت دارد، این است که کرات آسمانى هر کدام در مدار و جایگاه خود، معلق و ثابتند، بى‏آنکه تکیه گاهى داشته باشند، و تنها چیزى که آنها را در جاى خود ثابت مى‏دارد، تعادل قوه جاذبه و دافعه است.
این تعادل جاذبه و دافعه به صورت یک ستون نامرئى، کرات آسمان را در جاى خود نگه داشته است.
سپس مى‏فرماید: خداوند «بعد (از آفرینش این آسمانهاى بى‏ستون که نشانه بارز عظمت قدرت بى‏انتهاى اوست) بر عرش استیلا یافت» و زمام تدبیر جهان را در کف قدرت گرفت (ثُمَّ اسْتَوى‏ عَلَى الْعَرْشِ).َ


بعد از بیان آفرینش آسمانها و حکومت پروردگار بر آنها، سخن از تسخیر خورشید و ماه مى‏گوید: او کسى است که: «خورشید و ماه را مسخر و فرمانبردار و خدمتگذار ساخت» (وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ).
اما این نظام جهان ماده جاودانى و ابدى نیست، «و هر کدام (از این خورشید و ماه) تا سر آمد مشخصى که براى آنها تعیین شده است در مسیر خود به حرکت ادامه مى‏دهند» (کُلٌّ یَجْرِی لِأَجَلٍ مُسَمًّى).
و به دنبال آن مى‏افزاید که: این آمد و شدها و دگرگونیها بى‏حساب و کتاب نیست و بدون نتیجه و فایده نمى‏باشد بلکه «اوست که همه کارها را تدبیر مى‏کند» (یُدَبِّرُ الْأَمْرَ). و براى هر حرکتى حسابى، و براى هر حسابى هدفى در نظر گرفته است.
«او آیات خویش را براى شما بر مى‏شمرد و ریزه کاریهاى آنها را شرح مى‏دهد تا به لقاى پروردگار و سراى دیگر ایمان پیدا کنید» (یُفَصِّلُ الْآیاتِ لَعَلَّکُمْ بِلِقاءِ رَبِّکُمْ تُوقِنُونَ).



(آیه 3)- این آیه، آیات الهى را در عالم بالا نشان مى‏دهد و انسان را به مطالعه زمین و کوهها و نهرها و انواع میوه‏ها و طلوع و غروب خورشید دعوت مى‏کند، مى‏گوید: «و او کسى است که زمین را گسترش داد» (وَ هُوَ الَّذِی مَدَّ الْأَرْضَ). تا براى زندگى انسان و پرورش گیاهان و جانداران آماده باشد.
پس از آن به مسأله پیدایش کوهها اشاره مى‏کند و مى‏فرماید: «خداوند در زمین کوهها قرار داد» (وَ جَعَلَ فِیها رَواسِیَ).
همان کوههایى که در آیات دیگر قرآن «اوتاد» (میخهاى) زمین معرفى شده شاید به دلیل این که کوهها از زیر به هم پنجه افکنده‏اند و همچون زرهى تمام سطح زمین را پوشانده که هم فشارهاى داخلى را از درون خنثى کنند و هم نیروى فوق العاده جاذبه ماه و جزر و مد را از بیرون، و به این ترتیب، تزلزل و اضطراب و زلزله‏هاى مداوم را از میان ببرند کره زمین را در آرامش براى زندگى انسانها نگه دارند.
سپس به آبها و نهرهایى که در روى زمین، جریان دارد اشاره کرده، مى‏گوید:
و در آن «نهرهایى» قرار دارد (وَ أَنْهاراً).
سیستم آبیارى زمین به وسیله کوهها، و ارتباط کوهها با نهرها، بسیار جالب است، زیرا بسیارى از کوههاى روى زمین، آبهایى را که به صورت برف درآمده در قله خود یا در شکافهاى دره‏هایشان ذخیره مى‏کنند که تدریجا آب مى‏شوند و به حکم قانون جاذبه از مناطق مرتفعتر به سوى مناطق پست و گسترده روان مى‏گردند.
بعد از آن به ذکر مواد غذایى و میوه‏هایى که از زمین و آب و تابش آفتاب به وجود مى‏آید و بهترین وسیله براى تغذیه انسان است پرداخته، مى‏گوید: «و از تمام میوه‏ها دو جفت در زمین قرار داد» (وَ مِنْ کُلِّ الثَّمَراتِ جَعَلَ فِیها زَوْجَیْنِ اثْنَیْنِ).


اشاره به این که میوه‏ها موجودات زنده‏اى هستند که داراى نطفه‏هاى نر و ماده مى‏باشند که از طریق تلقیح، بارور مى‏شوند.
اگر «لینه» دانشمند و گیاه شناس معروف سوئدى در اواسط قرن 18 میلادى موفق به کشف زوجیت عمومى و همگانى در جهان گیاهان شد، قرآن مجید در یک هزار و چهار صد سال قبل از آن، این حقیقت را فاش ساخت، و این خود یکى از معجزات علمى قرآن مجید است که بیانگر عظمت این کتاب بزرگ آسمانى مى‏باشد.
و از آنجا که زندگى انسان و همه موجودات زنده و مخصوصا گیاهان و میوه‏ها بدون نظام دقیق شب و روز امکان پذیر نیست در قسمت دیگر این آیه، از این موضوع سخن به میان آورده، مى‏گوید: خداوند «به وسیله شب، روز را مى‏پوشاند و پرده بر آن مى‏افکند» (یُغْشِی اللَّیْلَ النَّهارَ).
چرا که اگر پرده تاریک آرامبخش شب نباشد، نور مداوم آفتاب، همه گیاهان را مى‏سوزاند و اثرى از میوه‏ها و بطور کلى از موجودات زنده بر صفحه زمین باقى نمى‏ماند.
و در پایان آیه مى‏فرماید: «در این (موضوعات که گفته شد) آیات و نشانه‏هایى است براى آنهایى که تفکر مى‏کنند» (إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ).
آرى! آنها در این آیات، قدرت لایزال و حکمت بى‏پایان آفریدگار را به روشنى مى‏بینند.


(آیه 4)- در این آیه به یک سلسله نکات جالب زمین شناسى و گیاه شناسى که هر کدام نشانه نظام حساب شده آفرینش است اشاره کرده، نخست مى‏فرماید:
«و در زمین قطعات مختلفى وجود دارد که در کنار هم و در همسایگى یکدیگرند» (وَ فِی الْأَرْضِ قِطَعٌ مُتَجاوِراتٌ).
دیگر این که: «در همین زمین باغها و درختانى وجود دارد از انواع انگور و زراعتها و نخلها» (وَ جَنَّاتٌ مِنْ أَعْنابٍ وَ زَرْعٌ وَ نَخِیلٌ).
و عجب این که این درختان و انواع مختلف آنها، «گاهى از یک پایه و ساقه مى‏رویند و گاه از پایه‏هاى مختلف» (صِنْوانٌ وَ غَیْرُ صِنْوانٍ).
ممکن است این جمله اشاره به مسأله استعداد درختان براى پیوند باشد که گاه بر یک پایه چند پیوند مختلف مى‏زنند و هر کدام از این پیوندها رشد کرده و نوع خاصى از میوه را به ما تحویل مى‏دهد.
و عجیبتر این که: «همه آنها از یک آب سیراب مى‏شوند» (یُسْقى‏ بِماءٍ واحِدٍ).
و با این همه «بعضى از این درختان را بر بعض دیگر از نظر میوه برترى مى‏دهیم» (وَ نُفَضِّلُ بَعْضَها عَلى‏ بَعْضٍ فِی الْأُکُلِ).
آیا هر یک از این اسرار، دلیل بر وجود یک مبدأ حکیم و عالم که این نظام را رهبرى کند نیست.
اینجاست که در پایان آیه مى‏فرماید: «در این امور نشانه‏هایى است (از عظمت خدا) براى آنها که تعقل و اندیشه مى‏کنند» (إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ).


(آیه 5)- تعجب کفار از معاد! در اینجا قرآن به مسأله «معاد» مى‏پردازد، و با ارتباط و پیوستگى خاصى که میان مسأله مبدأ و معاد است، این بحث را تحکیم بخشیده، مى‏گوید: «و اگر (از چیزى) تعجب مى‏کنى، عجیب گفتار آنهاست که مى‏گویند: آیا هنگامى که خاک شدیم بار دیگر آفرینش تازه‏اى پیدا خواهیم کرد»؟! (وَ إِنْ تَعْجَبْ فَعَجَبٌ قَوْلُهُمْ أَ إِذا کُنَّا تُراباً أَ إِنَّا لَفِی خَلْقٍ جَدِیدٍ).
سپس وضع فعلى و سرنوشت آینده این گروه را در سه جمله بیان مى‏کند:
ابتدا مى‏گوید: «اینها کسانى هستند که به پروردگارشان کافر شدند» (أُولئِکَ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ).
چرا که خداوند و ربوبیت او را قبول داشتند، هرگز در قدرت او در مسأله معاد و تجدید حیات انسان تردید نمى‏کردند.
دیگر این که بر اثر کفر و بى‏ایمانى و خارج شدن از زیر پرچم آزادگى توحیدى، زنجیرهاى بت پرستى، هوى پرستى، ماده پرستى و جهل و خرافات را با دست خود بر گردن خویش نهاده‏اند همانطور که آیه مى‏فرماید: «و آنان غل و زنجیرها در گردنشان است» (وَ أُولئِکَ الْأَغْلالُ فِی أَعْناقِهِمْ).
«و چنین افرادى (با این وضع و این موقعیت) مسلما اصحاب دوزخند و جاودانه در آن خواهند ماند» و جز این نتیجه و انتظارى درباره آنان نیست (وَ أُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِیها خالِدُونَ).


اعظم :



آیه 2: ندیدن دلیل بر نبودن نیست. امام رضاعلیه السلام فرمودند: «فثَمّ عَمَد ولکن لا ترونها»(4) پایه‏هایى هست، ولى شما آنها را نمى‏بینید.


آیه 2 : دلیل بر معاد، همان دلیل توحید است. خدایى که مى‏آفریند وتدبیر و... مى‏کند، قیامت را هم برپا خواهد کرد.«رفع، استوى، یدبر،... بلقاء ربّکم توقنون»


آیه 3 : جهان طبیعت، کلاس درس است نه خانه غفلت. «لقوم یتفکّرون»


ایه 4: تنوع میوه‏ها با رنگ، مزه، بو و شکل‏هاى مختلف، همه از نشانه‏هاى قدرت الهى است. «لایاتٍ»


ایه 4: - تنوع میوه‏ها با اراده و خواست خداوند است وگرنه یک آب، یک نوع مزه بیشتر ندارد. «یُسقى‏ بماءٍ واحد


ایه 5: منکر معاد چون تمام هدفش دنیاست، به غل و زنجیر مادیّت، هواپرستى، جهل و خرافات مبتلا مى‏گردد و اینچنین کسى در آخرت نیز در غل و زنجیر عذاب الهى خواهد بود. «الاغلال»


ایه 5: اعتقاد به ربی که معادنداشته باشد ابدا معنا ندارد. و لازمه این اعتقاد آنست که انسان همه همش منحصر گردد در مقاصد دنیوی و اهداف مادی و فهمش از درک نعیم جاوید الهی و حیات ابدی قاصر باشد ودیگر کوششی برای تقرب به خدا ننماید و توشه ای برای فردایش فراهم نکند ولزوما در نهایت ، دچار شقاوت همیشگی و عذاب دائمی گردد، چون چنین انسانی همه استعدادهایی را که خداوند برای کسب سعادت دائمی و نیل به جوارقرب الهی به او بخشیده بود ضایع و فاسد کرده و به جهت وابستگی به مادیات وپیروی از هواهای نفسانی مقید به غل و زنجیر جهل و انکار گشته و در آخرت نیز به جهت مکث در عذاب و شقاوت دچار آتش جهنم خواهد شد و در آن جاودانه خواهد بود.(المیزان)

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۵/۳۱

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی