قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یِهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ
مشخصات بلاگ
قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا (30 فرقان )
و پیامبر گفت پروردگارا قوم من این قرآن را رها کردند

در تاریخ 93/09/27 تصمیم گرفتیم با گروهی از دوستان روزانه یه صفحه قرآن بخونیم
و هر کس توی هر صفحه ای نکته ای براش جالب بود ، یا چیزی در موردش می دونست ، یا تفسیری در مورد اون صفحه خونده بود رو با یقیه به اشتراک بذاره
اینجا رو هم بنا کردیم برای اینکه اگه خواستیم یه روزی مروری به مطالب بکنیم برامون ساده تر باشه
و یا اگه دوستی وسطای راه بهمون پیوست بتونه مطالب قبلی رو مرور کنه
شایدم یه زمانی بچه هامون خواستن بدونن فهم مادراشون از قرآن چه جوری بوده
هر چند امیدواریم که به زودی حضرت مهدی علیه السلام ظهور کنن و ما و بچه هامون قرآن رو همونجور بفهمیم که باید
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

آخرین مطالب
دوشنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۴، ۰۲:۲۹ ب.ظ

216 . صفحه 216


بیست و نهم تیر :


نفیسه :



(آیه 62)- آرامش روح در سایه ایمان! چون در آیات گذشته قسمتهایى از حالات مشرکان و افراد بى‏ایمان مطرح شده بود. از این به بعد شرح حال مؤمنان مخلص و مجاهد و پرهیزکار که درست در نقطه مقابل هستند بیان گردیده، آیه مى‏گوید: «آگاه باشید که اولیاى خدا نه ترسى بر آنان است و نه غمى دارند» (أَلا إِنَّ أَوْلِیاءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ).

منظور غمهاى مادى و ترسهاى دنیوى است، و گر نه دوستان خدا وجودشان از خوف او مالامال است، ترس از عدم انجام وظایف و مسؤولیتها، و اندوه بر آنچه از موفقیتها از آنان فوت شده، که این ترس و اندوه جنبه معنوى دارد و مایه تکامل وجود انسان و ترقى اوست به عکس ترس و اندوه‏هاى مادى که مایه انحطاط و تنزّل است.
اولیاء خدا کسانى هستند، که میان آنان و خدا حائل و فاصله‏اى نیست، حجابها از قلبشان کنار رفته، و در پرتو نور معرفت و ایمان و عمل پاک، خدا را با چشم دل چنان مى‏بینند که هیچ گونه شک و تردیدى به دلهایشان راه نمى‏یابد، و به خاطر همین آشنایى با خدا ماسواى خدا در نظرشان کوچک و کم ارزش و ناپایدار و بى‏مقدار است.


(آیه 63)- این آیه «اولیاء خدا» را معرفى کرده، مى‏گوید: «آنها کسانى هستند که ایمان آورده‏اند و بطور مداوم تقوا و پرهیزکارى را پیشه خود ساخته‏اند» (الَّذِینَ آمَنُوا وَ کانُوا یَتَّقُونَ).


(آیه 64)- در این آیه روى مسأله عدم وجود ترس و غم و وحشت در اولیاى حق با این عبارت تأکید مى‏کند که: «براى آنان در زندگى دنیا و در آخرت بشارت است» (لَهُمُ الْبُشْرى‏ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ فِی الْآخِرَةِ).
باز براى تأکید اضافه مى‏کند: «سخنان پروردگار و وعده‏هاى الهى تغییر و تبدیل ندارد» و خداوند به این وعده خود نسبت به دوستانش وفا مى‏کند (لا تَبْدِیلَ لِکَلِماتِ اللَّهِ).
«و این پیروزى و سعادت بزرگى است» براى هر کس که نصیبش شود (ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ).


(آیه 65)- و در این آیه روى سخن را به پیامبر صلّى اللّه علیه و آله که سر سلسله اولیاء و دوستان خداست کرده و به صورت دلدارى و تسلى خاطر به او مى‏گوید: «سخنان ناموزون مخالفان و مشرکان غافل و بى‏خبر تو را غمگین نکند» (وَ لا یَحْزُنْکَ قَوْلُهُمْ).
«چرا که تمام عزت و قدرت از آن خداست» و در برابر اراده حق از دشمنان کارى ساخته نیست (إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِیعاً).
او از تمام نقشه‏هاى آنها باخبر است «زیرا او شنوا و داناست» (هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ).


(آیه 66)- قسمتى از آیات عظمت خداوند: این آیه بار دیگر به مسأله توحید و شرک که یکى از مهمترین مباحث اسلام و مباحث این سوره است بازگشته، مشرکان را به محاکمه مى‏کشد و ناتوانى آنها را به ثبوت مى‏رساند.
نخست مى‏گوید: «آگاه باشید تمام کسانى که در آسمانها و زمین هستند از آن خدا مى‏باشند» (أَلا إِنَّ لِلَّهِ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ).
جایى که اشخاص ملک او باشند، اشیایى که در این جهان مى‏باشند به طریق اولى از آن او هستند، بنابراین او مالک تمام عالم هستى است.
سپس اضافه مى‏کند: «و آنها که غیر خدا را همتاى او مى‏خوانند از دلیل و منطقى پیروى نمى‏کنند» و هیچ سند و شاهدى بر گفتار خود ندارند (وَ ما یَتَّبِعُ الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ شُرَکاءَ).
«آنها تنها از پندار (ها و گمانهاى) بى‏اساس پیروى مى‏کنند» (إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ).
«بلکه آنها فقط با مقیاس حدس و تخمین سخن مى‏گویند، و دروغ مى‏گویند»! (وَ إِنْ هُمْ إِلَّا یَخْرُصُونَ).
اصولا راستى و صدق براساس قطع و یقین استوار است و دروغ براساس تخمینها و پندارها و شایعه‏ها!


(آیه 67)- سپس براى تکمیل این بحث و نشان دادن راه خداشناسى، و دورى از شرک و بت پرستى، به گوشه‏اى از مواهب الهى که نشانه عظمت و قدرت و حکمت «اللّه» است اشاره کرده، مى‏گوید: «او کسى است که شب را براى شما مایه آرامش قرار داد و روز را روشنى بخش» (هُوَ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ اللَّیْلَ لِتَسْکُنُوا فِیهِ وَ النَّهارَ مُبْصِراً).
آرى! «در این نظام حساب شده آیات و نشانه‏هایى (از توانایى آفریدگار است، اما) براى آنها که گوش شنوا دارند و حقایق را مى‏شنوند» (إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَسْمَعُونَ). آنها که مى‏شنوند و درک مى‏کنند، و آنها که پس از درک حقیقت،آن را به کار مى‏بندند.


(آیه 68)- این آیه نیز همچنان بحث با مشرکان را ادامه داده یکى از دروغها و تهمتهاى آنها را نسبت به ساحت مقدس خداوند بازگو مى‏کند، نخست مى‏گوید: «آنها گفتند: خداوند براى خود فرزندى اختیار کرده است»! (قالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَداً).
این سخن را در درجه اول مسیحیان در مورد حضرت «مسیح» سپس بت پرستان عصر جاهلى در مورد «فرشتگان» که آنها را دختران خدا مى‏پنداشتند، و یهود در مورد «عزیر» مى‏گفتند.
قرآن از دو راه به آنها پاسخ مى‏گوید نخست این که: «خداوند از هر عیب و نقص منزه است، و از همه چیز بى‏نیاز است» (سُبْحانَهُ هُوَ الْغَنِیُّ).
اشاره به این که نیاز به فرزند یا به خاطر احتیاج جسمانى به نیرو، و کمک اوست، و یا به خاطر نیاز روحى و عاطفى، از آنجا که خداوند از هر عیب و نقصى و از هر کمبود و ضعفى منزه است و ذات پاکش یک پارچه غنا و بى‏نیازى است ممکن نیست براى خود فرزندى انتخاب کند.
«او مالک همه موجوداتى است که در آسمانها و زمین است» (لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ).
دومین پاسخى را که قرآن به آنها مى‏گوید این است که: هر کس ادّعایى دارد باید دلیل بر مدّعاى خود اقامه کند آیا شما بر این سخن دلیلى دارید؟ نه «هیچ دلیلى نزد شما براى این مدّعا وجود ندارد» (إِنْ عِنْدَکُمْ مِنْ سُلْطانٍ بِهذا).
با این حال «آیا به خدا نسبتى مى‏دهید که (حد اقل) از آن آگاهى ندارید» (أَ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ).


(آیه 69)- در این آیه سرانجام شوم افترا و تهمت بر خدا را بازگو مى‏کند روى سخن را متوجه پیامبرش کرده و مى‏گوید: «به آنها بگو: کسانى که بر خدا افترا مى‏بندند و دروغ مى‏گویند هرگز روى رستگارى را نخواهند دید» (قُلْ إِنَّ الَّذِینَ یَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ لا یُفْلِحُونَ).


(آیه 70)- فرضا که آنها بتوانند با دروغها و افتراهاى خود چند صباحى به مال و منال دنیا برسند «این تنها یک متاع زود گذر این جهان است،سپس بازگشتشان به سوى ماست و ما عذاب شدید را در مقابل کفرشان به آنها مى‏چشانیم» (مَتاعٌ فِی الدُّنْیا ثُمَّ إِلَیْنا مَرْجِعُهُمْ ثُمَّ نُذِیقُهُمُ الْعَذابَ الشَّدِیدَ بِما کانُوا یَکْفُرُونَ).



اعظم :



ایه 62 و 63 :
ایمان و تقوا خصلت اولیای الهی است

این ایمان و تقوای دایمی انسان باعث رفع کلیه نگرانیها و اضرابهاست
نه اندوه گذشته و نه ترس اینده

ایه 64 :
شاید زندگی اولیای الهی و دوسنداران خداوند از دور زندگی سختی به نظر برسه
ولی اونا چون غرق ایمان و تقوا هستن و خودشون رو شناور کردن در دریای لطف خدا و ترس و اندوهی ندارن
همین دنیا هم براشون بشارته
(لهم البشری فی الحیاه ادنیا و الاخره)

ایه 65 :
ناسزاها و حرفهای مسموم و زشت مومن رو تحت تاثیر قرار نمیده
چون میدونه عزت دست خداست و نه دست کس دیگه

ایه 66:
اصولا راستى و صدق براساس قطع و یقین استوار است و دروغ براساس تخمینها و پندارها و شایعه‏ ها!

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی