211 . صفحه 211
بیست و چهارم تیر
نفیسه
(آیه 21)- در این آیه باز سخن از عقاید و کارهاى مشرکان است.
نخست اشاره به یکى از نقشههاى جاهلانه مشرکان کرده، مىگوید:
«هنگامى که مردم (را براى بیدارى و آگاهى، گرفتار مشکلات و زیانهایى مىسازیم سپس آن را برطرف ساخته) طعم آرامش و رحمت خود را به آنها مىچشانیم به جاى این که متوجه ما شوند در این آیات و نشانهها نیرنگ مىکنند» و یا با توجیهات نادرست در مقام انکار آنها بر مىآیند (وَ إِذا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً مِنْ بَعْدِ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُمْ إِذا لَهُمْ مَکْرٌ فِی آیاتِنا). و مثلا بلاها، و مشکلات را به عنوان غضب بتها و نعمت و آرامش را دلیل بر شفقت و محبت آنان مىگیرند و یا بطور کلى همه را معلول یک مشت تصادف مىشمرند اما خداوند به وسیله پیامبرش به آنها هشدار مىدهد که «به آنها بگو: خدا از هر کس در چارهاندیشى و طرح نقشههاى کوبنده قادرتر و سریعتر است» (قُلِ اللَّهُ أَسْرَعُ مَکْراً).
و به تعبیر دیگر او هر زمان اراده مجازات و تنبیه کسى کند بلافاصله تحقق مىیابد، در حالى که دگران چنین نیستند.
سپس آنها را تهدید مىکند که گمان نبرید این توطئهها و نقشهها فراموش مىگردد، «فرستادگان ما (یعنى فرشتگان ثبت اعمال) تمام نقشههایى را که (براى خاموش کردن نور حق) مىکشید مىنویسند» (إِنَّ رُسُلَنا یَکْتُبُونَ ما تَمْکُرُونَ).
و باید خود را براى پاسخگویى و مجازات، در سراى دیگر آماده کنید.
(آیه 22)- در این آیه دست به اعماق فطرت بشر انداخته و توحید فطرى را براى آنها تشریح مىکند که چگونه انسان در مشکلات بزرگ و به هنگام خطر، همه چیز را جز خدا فراموش مىنماید.
نخست مىگوید: «او خدایى است که شما را در صحرا و دریا سیر مىدهد» (هُوَ الَّذِی یُسَیِّرُکُمْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ).
«تا هنگامى که در کشتىها قرار مىگیرید و (کشتىها) سرنشینان را به کمک بادهاى موافق آرام آرام به سوى مقصد حرکت مىدهند و همه شادمان و خوشحالند» (حَتَّى إِذا کُنْتُمْ فِی الْفُلْکِ وَ جَرَیْنَ بِهِمْ بِرِیحٍ طَیِّبَةٍ وَ فَرِحُوا بِها).
«اما ناگهان طوفان شدید و کوبندهاى مىوزد، و امواج از هر سو به طرف آنها هجوم مىآورد، آن چنان که مرگ را با چشم خود مىبینند و دست از زندگانى مىشویند» (جاءَتْها رِیحٌ عاصِفٌ وَ جاءَهُمُ الْمَوْجُ مِنْ کُلِّ مَکانٍ وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ أُحِیطَ بِهِمْ).
درست در چنین موقعى به یاد خدا مىافتند «و او را از روى اخلاص مىخوانند و آیین خود را براى او از هرگونه شرک و بت پرستى خالص مىکنند»! (دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ).
در این هنگام دست به دعا بر مىدارند و مىگویند: «خداوندا! اگر ما را از این مهلکه رهایى بخشى سپاسگزار تو خواهیم بود» نه ستم مىکنیم و نه به غیر تو روى مىآوریم (لَئِنْ أَنْجَیْتَنا مِنْ هذِهِ لَنَکُونَنَّ مِنَ الشَّاکِرِینَ).
با این که این بیدارى موقتى، اثر تربیتى در افراد فوق العاده آلوده ندارد حجت را بر آنها تمام مىکند، و دلیلى خواهد بود بر محکومیتشان.
ولى افرادى که آلودگى مختصرى دارند در این گونه حوادث معمولا بیدار مىشوند و مسیر خود را اصلاح مىکنند.
(آیه 23)- «اما هنگامى که خدا آنها را رهایى مىبخشد و به ساحل نجات مىرسند شروع به ظلم و ستم در زمین مىکنند» (فَلَمَّا أَنْجاهُمْ إِذا هُمْ یَبْغُونَ فِی الْأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ).
ولى «اى مردم (بدانید) هرگونه ظلم و ستمى مرتکب شوید و هر انحرافى از حق پیدا کنید زیانش متوجه خود شماست» (یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّما بَغْیُکُمْ عَلى أَنْفُسِکُمْ).
آخرین کارى که مىتوانید انجام دهید این است که «چند روزى از متاع زندگى دنیا بهرهمند شوید» (مَتاعَ الْحَیاةِ الدُّنْیا).
«سپس بازگشت شما به سوى ماست» (ثُمَّ إِلَیْنا مَرْجِعُکُمْ).
«آنگاه ما شما را از آنچه انجام مىدادید آگاه خواهیم ساخت» (فَنُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ).
(آیه 24)- دورنماى زندگى دنیا: در آیات گذشته اشارهاى به ناپایدارى زندگى دنیا شده بود، در این آیه این واقعیت ضمن مثال جالبى تشریح شده تا پردههاى غرور و غفلت را از مقابل دیدههاى غافلان و طغیانگران کنار زند.
«مثل زندگى دنیا همانند آبى است که از آسمان نازل کردهایم» (إِنَّما مَثَلُ الْحَیاةِ الدُّنْیا کَماءٍ أَنْزَلْناهُ مِنَ السَّماءِ).
این دانههاى حیاتبخش باران بر سرزمینهاى آماده مىریزند، «و به وسیله آن گیاهان گوناگونى که بعضى قابل استفاده براى انسانها، و بعضى براى حیوانات است، مىرویند» (فَاخْتَلَطَ بِهِ نَباتُ الْأَرْضِ مِمَّا یَأْکُلُ النَّاسُ وَ الْأَنْعامُ).
این گیاهان علاوه بر خاصیتهاى غذایى که براى موجودات زنده دارند سطح زمین را مىپوشانند و آن را زینت مىبخشند، تا آنجا که «زمین بهترین زیبایى خود را در پرتو آن پیدا کرده و تزیین مىشود» (حَتَّى إِذا أَخَذَتِ الْأَرْضُ زُخْرُفَها وَ ازَّیَّنَتْ).
در این هنگام شکوفهها، شاخساران را زینت داده و گلها مىخندند، دانههاى غذایى و میوهها کم کم خود را نشان مىدهند، و صحنه پرجوشى را از حیات و زندگى به تمام معنى کلمه مجسم مىکنند، که دلها را پر از امید و چشمها را پر از شادى و سرور مىسازند، آن چنان که «اهل زمین مطمئن مىشوند، که مىتوانند از مواهب این گیاهان بهره گیرند» هم از میوهها و هم از دانههاى حیات بخششان (وَ ظَنَّ أَهْلُها أَنَّهُمْ قادِرُونَ عَلَیْها)
«اما ناگهان فرمان ما فرا مىرسد (سرماى سخت و یا تگرگ شدید و یا طوفان درهم کوبندهاى بر آنها مسلط مىگردد) و آنها را چنان درو مىکنیم که گویا هرگز نبودهاند»! (أَتاها أَمْرُنا لَیْلًا أَوْ نَهاراً فَجَعَلْناها حَصِیداً کَأَنْ لَمْ تَغْنَ بِالْأَمْسِ).
در پایان آیه براى تأکید بیشتر مىفرماید: «این چنین آیات خود را براى افرادى که تفکر مىکنند تشریح مىکنیم» (کَذلِکَ نُفَصِّلُ الْآیاتِ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ).
(آیه 25)- این آیه با یک جمله کوتاه اشاره به نقطه مقابل اینگونه زندگى کرده و مىفرماید: «خداوند به دار السلام، خانه صلح و سلامت و امنیت دعوت مىکند» (وَ اللَّهُ یَدْعُوا إِلى دارِ السَّلامِ).
به آنجا که نه از این کشمکشهاى غارتگران دنیاى مادى خبرى است، و نه از مزاحمتهاى احمقانه ثروت اندوزان از خدا بىخبر، و نه جنگ و خونریزى و استعمار و استثمار.
سپس اضافه مىکند: «خدا هر کس را بخواهد (و شایسته و لایق ببیند) به سوى راه مستقیم (همان راهى که به دار السلام و مرکز امن و امان منتهى مىشود) دعوت مىکند» (وَ یَهْدِی مَنْ یَشاءُ إِلى صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ).
اعظم
ایه 21 :
در المیزان اومده که مراد ار این ایه قرآن است که بعد از دوران جهالت و تنگی معیشت و تفرفه و حاکنیت بغصو کینه بر مشرکان نازل شد و هدایت و رحمتی بود از جانب خدا بر اونا
ولی استحقاقش رو نداشتن چون نه تنها شکر نکردن بلکه گفتن یه قرآن دیگه بیار و یا همینو تغییر بده و اینا مکرهایی بود که در مورد قرآن کردن
ولی در واقع همین که ایات الهی رو نپذیرفتن و و توفیق هدایت با این قرآن ازشون گرفته سد این مکر خداست
ایه 21 : گاهی وفتها ما و خیلی از اونایی که دین و مذهب رو کنار گذاشتن فکر می کنیم که خب ما به این قرآن و اهل بیت و اینا اعتقادی نداریم و این اعنقاد نداشتن هیچ ضرری به حال ما نداشته
داریم زندگیمون رو می کنیم قارغ از این مسایل نازه خوش و راحت هم هستیم فکر می کنیم خب خدا و اینا رو دور زدیم و پیچوندیم
حال انکه همین که توفیق استفاده از این منابع رو نداریم خودش مکری هستش از جانب خداوند
این دوری از این منابع فیض خودش بدترین عذاب هستش
آیه 22:
این ایه تا اینجای قرآن بارها تکرار شده
اینکه در سختیها و شداید یاد خدا می کنیم اگر چه نشان فطری بودن خداشناسی در انسانه ولی برای همه تاثیر عمیق و ریشه ای نداره
ادم تو سختیها یه چیزایی میگه یه قولهایی به خدا میده
سختیها که برطرف شد اصلا یادش میره چه قولهایی داده بود
بدتر از اون این که حتی یادش میره اصلا سختیی بوده و حالس در اون دوران چی بوده
ادمیزاد اینقدر فراموشکار و ناسپاسه
ایه 23:
فکر می کنیم که این خدافراموشی احیانا به ضرر خداونده در صورتیکه این غفلت ضرری هستس که خودمون به خودمون می رسونیم و در واقع ظلمی هستش از طرف خود ما بر خودمون
انگیره مون هم طمع برخورداری از بهره های دنیایی هستش ولی بدونیم این دنیا چند ردزی بیشتر نیست و تموم میشه
ایه 24 :
تو ایه قبل گفت طمع برخورداری از دنیاست که ما رو به خدافراموشی میکشونه و باعث میشه ظلم در حق خودمون کنیم
اینجا حقیقت دنیا رو در قالب مثال میگه
که چقدر در معرض نابودی و فناست
و درست اون موقعی که فکر میکنی دیگه مالک بخشی از دنیا شدی و به خواسته هات رسیدی
خداوند قادره همه اون دنبای مطلوب و در ارزوی تو رو پودر و نابود کنه
یعنی ای بشر حواست به ناپایداری دنیا باشه
البته اینا رو فقط ادمایی که فکر میکن و ژرف اندیشن درک میکنن (لقوم یتفکرون )
ایه 25:
به دنیایی هستش در پس این دنیا
که دارالسلامه
یعنی جایی که از جمیع افات ظاهری و باطنی مصونه
و هیچ ضرر و شری توش نیست (بر عکس این دنیا که مثال فانی بودن و ضرر کردنش تو ایه قبل اومد )
خداوند به این دنیا دعوت میکنه بادایاتش با ارسال پیامبرانش و این دعوت
هستش که کسایی که پا در مسیر اجابت این دعوت میرن تو صراط مستقیم قدم بر میدارن