قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یِهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ
مشخصات بلاگ
قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا (30 فرقان )
و پیامبر گفت پروردگارا قوم من این قرآن را رها کردند

در تاریخ 93/09/27 تصمیم گرفتیم با گروهی از دوستان روزانه یه صفحه قرآن بخونیم
و هر کس توی هر صفحه ای نکته ای براش جالب بود ، یا چیزی در موردش می دونست ، یا تفسیری در مورد اون صفحه خونده بود رو با یقیه به اشتراک بذاره
اینجا رو هم بنا کردیم برای اینکه اگه خواستیم یه روزی مروری به مطالب بکنیم برامون ساده تر باشه
و یا اگه دوستی وسطای راه بهمون پیوست بتونه مطالب قبلی رو مرور کنه
شایدم یه زمانی بچه هامون خواستن بدونن فهم مادراشون از قرآن چه جوری بوده
هر چند امیدواریم که به زودی حضرت مهدی علیه السلام ظهور کنن و ما و بچه هامون قرآن رو همونجور بفهمیم که باید
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

آخرین مطالب
شنبه, ۲۰ تیر ۱۳۹۴، ۱۰:۴۵ ق.ظ

207 . صفحه 207



بیستم تیر :



نفیسه :



(آیه 123)- دشمنان نزدیکتر را دریابید! به تناسب بحثهایى که تاکنون پیرامون جهاد در این سوره ذکر شده در این آیه به دو دستور دیگر در زمینه این موضوع مهم اسلام اشاره گردیده است.

نخست روى سخن را به مؤمنان کرده، مى‏گوید: «اى کسانى که ایمان آورده‏اید! با کفارى که به شما نزدیکترند پیکار کنید» (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قاتِلُوا الَّذِینَ یَلُونَکُمْ مِنَ الْکُفَّارِ).
آیه فوق گرچه از «پیکار مسلحانه»، و از «فاصله مکانى» سخن مى‏گوید، ولى بعید نیست که روح آیه در پیکارهاى منطقى و فاصله‏هاى معنوى نیز حاکم باشد، به این معنى که مسلمانان به هنگام پرداختن به مبارزه منطقى و تبلیغاتى با دشمنان، اول باید به سراغ کسانى بروند که خطرشان براى جامعه اسلامى بیشتر و نزدیکتر است، مثلا در عصر ما که خطر الحاد و مادّیگرى همه جوامع را تهدید مى‏کند، باید مبارزه با آن را مقدم بر مبارزه با مذاهب باطله قرار داد، نه این که آنها فراموش شوند، بلکه باید لبه تیز حمله متوجه گروه خطرناکتر گردد، یا مثلا مبارزه با استعمار فکرى و سیاسى و اقتصادى باید در درجه اول قرار گیرد.
دومین دستورى که در زمینه جهاد، در این آیه مى‏خوانیم، دستور شدت عمل است، آیه مى‏گوید: «دشمنان باید در شما یک نوع خشونت احساس کنند» (وَ لْیَجِدُوا فِیکُمْ غِلْظَةً).
بنابراین تنها، وجود قدرت کافى نیست، بلکه باید در برابر دشمن نمایش قدرت داد.و در پایان آیه به مسلمانان با این عبارت نوید پیروزى مى‏دهد که: «بدانید خدا با پرهیزکاران است» (وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ).

این تعبیر ممکن است علاوه بر آنچه گفته شد،اشاره به این معنى نیز باشد که توسل به خشونت و شدت عمل باید توأم با تقوا باشد، و هیچ گاه از حدود انسانى تجاوز نکند.



(آیه 124)- تأثیر آیات قرآن بر دلهاى آماده و آلوده: به تناسب بحثهایى که درباره منافقان و مؤمنان گذشت، در این آیه و آیه بعد اشاره به یکى از نشانه‏هاى بارز این دو گروه شده است.
نخست مى‏گوید: «و هنگامى که سوره‏اى نازل مى‏شود، بعضى از منافقان به یکدیگر مى‏گویند: ایمان کدامیک از شما را نزول این سوره افزون ساخت»؟ (وَ إِذا ما أُنْزِلَتْ سُورَةٌ فَمِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ أَیُّکُمْ زادَتْهُ هذِهِ إِیماناً).
و با این سخن مى‏خواستند عدم تأثیر سوره‏هاى قرآن و بى‏اعتنایى خود را نسبت به آنها بیان کنند.
اما قرآن با لحن قاطعى به آنها پاسخ مى‏دهد و ضمن تقسیم مردم به دو گروه، مى‏گوید: «اما کسانى که ایمان آورده‏اند! نزول این آیات بر ایمانشان افزوده و آنها به فضل و رحمت الهى خوشحالند» (فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا فَزادَتْهُمْ إِیماناً وَ هُمْ یَسْتَبْشِرُونَ).


(آیه 125)- «و اما آنها که در دلهایشان بیمارى (نفاق و جهل و عناد و حسد) است، پلیدى تازه‏اى بر پلیدیشان مى‏افزاید»! (وَ أَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَتْهُمْ رِجْساً إِلَى رِجْسِهِمْ).
چرا که در برابر هر فرمان تازه‏اى نافرمانى و عصیان جدیدى مى‏کنند و در مقابل هر حقیقت لجاجت جدیدى، و این سبب تراکم عصیانها و لجاجتها، در وجودشان مى‏شود، و چنان ریشه‏هاى این صفات زشت در روح آنان قوى مى‏گردد «و سر انجام در حال کفر و بى‏ایمانى از دنیا خواهند رفت» (وَ ماتُوا وَ هُمْ کافِرُونَ).
قرآن در دو آیه بالا بر این واقعیت تأکید مى‏کند که تنها وجود برنامه‏ها و تعلیمات حیاتبخش براى سعادت یک فرد، یا یک گروه کافى نیست، بلکه آمادگى زمینه‏ها نیز باید به عنوان یک شرط اساسى مورد توجه قرار گیرد.
آیات قرآن مانند دانه‏هاى حیاتبخش باران است که مى‏دانیم «در باغ، سبزه روید و در شوره‏زار، خس!»


(آیه 126)- در این آیه و آیه بعد نیز سخن را درباره منافقان ادامه مى‏دهد، و آنها را مورد سرزنش و اندرز قرار داده مى‏گوید: «آیا آنها نمى‏بینند که در هر سال، یک یا دو بار، مورد آزمایش قرار مى‏گیرند»! (أَ وَ لا یَرَوْنَ أَنَّهُمْ یُفْتَنُونَ فِی کُلِّ عامٍ مَرَّةً أَوْ مَرَّتَیْنِ).
و عجب این که با این همه آزمایشهاى پى‏درپى «از راه خلاف باز نمى‏ایستند و توبه نمى‏کنند و متذکر نمى‏شوند» (ثُمَّ لا یَتُوبُونَ وَ لا هُمْ یَذَّکَّرُونَ).
از تعبیر آیه چنین بر مى‏آید که این آزمایش غیر از آزمایش عمومى است که همه مردم در زندگى خود با آن رو برو مى‏شوند. بلکه از آزمایشهایى بوده که باید باعث بیدارى این گروه گردد مثل فاش شدن اعمال سوءشان و ظاهر شدن باطنشان.

(آیه 127)- سپس اشاره به قیافه انکار آمیزى که آنها در برابر آیات الهى به خود مى‏گرفتند کرده، مى‏گوید: «و هنگامى که سوره‏اى از قرآن نازل مى‏شود، بعضى از آنها با نظر تحقیر و انکار نسبت به آن سوره به بعض دیگر نگاه مى‏کنند» و با حرکات چشم، مراتب نگرانى خود را ظاهر مى‏سازند (وَ إِذا ما أُنْزِلَتْ سُورَةٌ نَظَرَ بَعْضُهُمْ إِلى‏ بَعْضٍ).
ناراحتى و نگرانى آنها از این نظر است که مبادا نزول آن سوره، رسوایى جدیدى برایشان فراهم سازد.
و به هر حال تصمیم بر این مى‏گیرند که از مجلس بیرون بروند، تا این نغمه‏هاى آسمانى را نشنوند، اما از این بیم دارند که به هنگام خروج کسى آنها را ببیند، لذا آهسته از یکدیگر سؤال مى‏کنند: آیا کسى متوجه ما نیست «آیا کسى شما را مى‏بیند»؟! (هَلْ یَراکُمْ مِنْ أَحَدٍ).
و همین که اطمینان پیدا مى‏کنند جمعیت به سخنان پیامبر صلّى اللّه علیه و آله مشغولند و متوجه آنها نیستند «از مجلس بیرون مى‏روند» (ثُمَّ انْصَرَفُوا).
در پایان آیه، به ذکر علت این موضوع پرداخته و مى‏گوید: «آنها به این جهت از شنیدن کلمات خدا ناراحت مى‏شوند که «خداوند قلوبشان را (به خاطر لجاجت و عناد و به خاطر گناهانشان) از حق منصرف ساخته (و یک حالت دشمنى و عداوت نسبت به حق پیدا کرده‏اند) چرا که آنها افرادى بى‏فکر و نفهم هستند» (صَرَفَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا یَفْقَهُونَ).


(آیه 128)- آخرین آیات قرآن مجید: این آیه و آیه بعد که آخرین آیاتى است که بر پیامبر صلّى اللّه علیه و آله نازل شده است، و با آن سوره برائت پایان مى‏پذیرد، در واقع اشاره‏اى است به تمام مسائلى که در این سوره گذشت.
نخست روى سخن را به مردم کرده، مى‏گوید: «پیامبرى از خودتان به سوى شما آمد»! (لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ).
«مِنْ أَنْفُسِکُمْ» (از خودتان) اشاره به شدت ارتباط پیامبر صلّى اللّه علیه و آله با مردم است، گویى پاره‏اى از جان مردم و روح جامعه در شکل پیامبر صلّى اللّه علیه و آله ظاهر شده است.
پس از ذکر این صفت به چهار قسمت دیگر از صفات ممتاز پیامبر صلّى اللّه علیه و آله که در تحریک عواطف مردم و جلب احساساتشان اثر عمیق دارد اشاره کرده، نخست مى‏گوید: «هر گونه ناراحتى و زیان و ضررى به شما برسد براى او سخت ناراحت کننده است» (عَزِیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ).
و به شدت از رنجهاى شما رنج مى‏برد.
دیگر این که: «او سخت به هدایت شما علاقه‏مند است» و به آن عشق مى‏ورزد (حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ).
سپس به سومین و چهارمین صفت اشاره کرده، مى‏گوید: «او نسبت به مؤمنان رءوف و رحیم است» (بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُفٌ رَحِیمٌ).
بنابراین هرگونه دستور مشکل و طاقت فرسایى را مى‏دهد- حتى گذشتن از بیابانهاى طولانى و سوزان در فصل تابستان، با گرسنگى و تشنگى، براى مقابله با یک دشمن نیرومند در جنگ تبوک- آن هم یک نوع محبت و لطف از ناحیه او و براى نجات شما، از چنگال ظلم و ستم و گناه و بدبختى است.


(آیه 129)- در این آیه که آخرین آیه سوره توبه است، پیامبر صلّى اللّه علیه و آله را دلدارى مى‏دهد که از سرکشیها و عصیانهاى مردم، دلسرد و نگران نشود، مى‏گوید: «اگر آنها روى از حق بگردانند (نگران نباش و) بگو: خداوند براى من کافى است» چرا که او بر هر چیزى تواناست (فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِیَ اللَّهُ).
«همان خداوندى که هیچ معبودى جز او نیست» و بنابراین تنها پناهگاه اوست (لا إِلهَ إِلَّا هُوَ).
آرى «من تنها بر چنین معبودى تکیه کرده‏ام، و به او دلبسته‏ام و کارهایم را به او واگذارده‏ام» (عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ).
«و او پروردگار عرش بزرگ است» (وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ).
جایى که عرش و عالم بالا و جهان ماوراء طبیعت با آن همه عظمتى که دارد، در قبضه قدرت او، و تحت حمایت و کفالت اوست، چگونه مرا تنها مى‏گذارد و در برابر دشمن یارى نمى‏کند؟ مگر قدرتى در برابر قدرتش تاب مقاومت دارد؟ و یا رحمت و عطوفتى بالاتر از رحمت و عطوفت او تصور مى‏شود؟



اعظم :



ایه 123:
این ایه هم برای من جالب توجه بود
جهاد رو از دشمنان نزدیکتر اغاز کنیم
تفسیر ایه هم نکته های جالبی داشت

در تفسیر المیزان در مورد کلمه " غلظت " نوشته بود که :
معناى (غلظة ) در جمله (و لیجدوا فیکم غلظة ) شدت و سرسختى نشان دادن بخاطر خداست ، و معنایش این نیست که با کفار خشونت و سنگدلى و بد اخلاقى و قساوت قلب و جفا و بى مهرى نشان دهید، زیرا این معنا با هیچ یک از اصول دین اسلام سازگار نیست ، و معارف اسلامى همه آن را مذمت و تقبیح کرده اند، و آیات مربوط به جهاد هم از هر تعدى و ظلم و جفائى نهى کرده ، که شرحش در سوره بقره گذشت .

ایه 123 :
از تفسیر نور :
مساله " الاقرب فی الاقرب " اولویت دادن به انچه در نزدیکی ماست در تمام مسایل اسلامی لحاظ شده است
در انفاق و صدقه : یتیم و فقیر خوبشاوند
در زکات : محرومین محلی و نزدیک
جهاد : دشمنان نزدیکتر
دعوت و تبلیغ : بستگان و خوبشاوندان
مسجد : همسایه مسجد
در سفره و مهمانی : طعامی که نزدیکتره ....


ایه 124:
همین الان هم این خرده گیری بر مسلمونا هستش
که اونایی گه نماز میخونن چرا اینجورن
چرا فلانن
اونایی که قرآن میخونن چرا بهمانن
و اما جواب قرآن :
اگه واقعا اهل ایمان باشن ایات قرآن بر ایمانشون اضافه میکنه

ایه 124 :
منافقین همیشه در طول تاریخ روحیه منفی رو در مسلمونا القا می کردن


ایه 124 : ایجاد نشاط روحی پس از خوندن ایات قرآن نشانه رشد معنوی و ایمانی ادمهاست

ایه 125:
 کفر و حق پوشی از بدترین بیماریهای روحی و دلی است


ایه 125 :

نیک ترین پیفاما و بهترین سخنها هم در ادمی که اهلش نباشه تاثیری نداره
دیگه از قرآن بالاتر


ایه 126 :
 متنبّه نشدن از آزمایشات الهى، نشانه‏ى نفاق و بیمارى قلبى است ومورد سرزنش و توبیخ است. «لا یتوبون و لا هم یذکّرون»


ایه 127:
دو تا از صفات زیبای خداوند در این ایه در پیامبر هم وجود داره "ریوف و رحیم "
چقدر پیامبر مهربانی داریم
در مهایت دلسوزیر

یاد تعبیر حضرت علی افتادم در مورد پیامبر
"طبیب دوار بطبه "پزشکی که در به در دنبال بیماران میره برای درمان

مشتاق
و حریص بر هدایت ادمها


ایه 128 :
اون همه مهربانی و حرص نه به خاطر نیازش به مردمه
چرا که به قول سعدی :

ما را سریست با تو که گر خلق روزگار
دشمن شوند و سر برود هم بر آن سریم

خدا برای او کافی است

رفیق عشق چه کم دارد از نشیب و فراز

حرص او بر هدایت از مهربانی بی نهایت او سرچشمه می گیره

ایه 129:
کسی که خدا را دارد چه کم دارد
و کسی که خدا ندارد ، چه دارد ؟

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی