139 . صفحه 139
چهاردهم اردیبهشت
نفیسه :
(آیه 91)-نقل شده که جمعى از یهودیان گفتند: اى محمد! آیا راستى خداوند کتابى بر تو فرستاده است؟! پیامبر فرمود: آرى! آنها گفتند: به خدا سوگند که خداوند هیچ کتابى از آسمان فرو نفرستاده است!از شأن نزول فوق و لحن آیه در مىیابیم این آیه درباره یهود است نه مشرکان، از طرفى بعضى معتقدند که این آیه استثنائا در مدینه نازل شده است و به دستور پیامبر صلّى اللّه علیه و آله به تناسب خاصى در وسط این سوره مکّى قرار گرفته و این موضوع در قرآن نمونههاى فراوانى دارد.اکنون مىپردازیم به تفسیر آیه، نخست مىگوید: «آنها خدا را آن چنانکه شایسته است نشناختند زیرا گفتند: خدا هیچ کتابى بر هیچ انسانى نازل نکرده است»!(وَ ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِذْ قالُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ عَلى بَشَرٍ مِنْ شَیْءٍ).خداوند به پیامبرش دستور مىدهد که در جواب آنها «بگو: چه کسى کتابى را که موسى آورد و نور و هدایت براى مردم بود نازل گردانید»؟ (قُلْ مَنْ أَنْزَلَ الْکِتابَ الَّذِی جاءَ بِهِ مُوسى نُوراً وَ هُدىً لِلنَّاسِ).«همان کتابى که آن را به صفحات پراکندهاى تبدیل کردهاید، بعضى را که به سود شماست آشکار مىکنید و بسیارى را که به زبان خود مىدانید پنهان مىدارید» (تَجْعَلُونَهُ قَراطِیسَ تُبْدُونَها وَ تُخْفُونَ کَثِیراً).«و در این کتاب آسمانى مطالبى به شما تعلیم داده شده که نه شما و نه پدرانتان از آن باخبر نبودید و بدون تعلیم الهى نمىتوانستید باخبر شوید» (وَ عُلِّمْتُمْ ما لَمْ تَعْلَمُوا أَنْتُمْ وَ لا آباؤُکُمْ).
در پایان آیه به پیامبر صلّى اللّه علیه و آله دستور مىدهد که«تنها خدا را یاد کن و آنها را در اباطیل و لجاجت و بازیگرى خود رها ساز» زیرا آنها جمعیتى هستند که کتاب الهى و آیات او را به بازى گرفتهاند (قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ فِی خَوْضِهِمْ یَلْعَبُونَ).
(آیه
92)- در تعقیب بحثى که درباره کتاب آسمانى یهود در آیه گذشته عنوان شد در اینجا به
قرآن که یک کتاب دیگر آسمانى است اشاره مىشود، و در حقیقت ذکر تورات مقدمهاى است
براى ذکر قرآن تا تعجب و وحشتى از نزول یک کتاب آسمانى، بر یک بشر، نکنند.نخست مىگوید:
«این کتابى است که ما آن را نازل کردیم» (وَ هذا کِتابٌ أَنْزَلْناهُ). «کتابى است
بسیار پربرکت، زیرا سر چشمه انواع خیرات و نیکیها و پیروزیها است» (مُبارَکٌ). «به
علاوه کتبى را که پیش از آن نازل شدهاند همگى تصدیق مىکند» (مُصَدِّقُ الَّذِی بَیْنَ
یَدَیْهِ).منظور از این که قرآن کتب مقدسه پیشین را تصدیق مىکند آن است که تمام نشانههایى
که در آنها آمده است بر آن تطبیق مىنماید. بنابراین، هم از نظر محتوا و هم از نظر
اسناد و مدارک تاریخى نشانههاى حقانیت در آن آشکار است.سپس هدف نزول قرآن را چنین
توضیح مىدهد که «آن را فرستادیم تا امّ القرى (مکّه) و تمام آنها که در گرد آن هستند،
انذار کنى» و به مسؤولیتها و وظایفشان آگاه سازى (وَ لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرى وَ
مَنْ حَوْلَها).اگر به مکّه «امّ القرى» مىگویند به خاطر این است که اصل و آغاز پیدایش
تمام خشکیهاى روى زمین است در روایات متعددى مىخوانیم، خشکیهاى زمین از زیر خانه کعبه
گسترده شدند و از آن به نام «دحو الارض» (گسترش زمین) یاد شده است. بنابراین «و من
حولها» (کسانى که پیرامون آن هستند) تمام مردم روى زمین را شامل مىشود.
در پایان آیه مىگوید:«کسانى که به روز رستاخیز و حساب پاداش اعمال ایمان دارند به این کتاب ایمان خواهند آورد و مراقب نمازهاى خود خواهند بود» (وَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ یُؤْمِنُونَ بِهِ وَ هُمْ عَلى صَلاتِهِمْ یُحافِظُونَ).
اهمیت نماز-
در آیه فوق از میان تمام دستورات دینى، تنها اشاره به نماز شده است و همانطور که مىدانیم نماز مظهر پیوند با خدا و ارتباط با اوست و به همین دلیل از همه عبادات برتر و بالاتر است و به عقیده بعضى هنگام نزول این آیات تنها فریضه اسلامى همین نماز بود.
(آیه
93)-این آیه در مورد شخصى به نام «عبد اللّه بن سعد» که از کاتبان وحى بود و سپس خیانت
کرد و پیغمبر صلّى اللّه علیه و آله او را طرد نمود و پس از آن ادعا کرد که من مىتوانم
همانند آیات قرآن بیاورم نازل گردیده.
جمعى از مفسران نیز گفتهاند که آیه یا قسمتى از آن در باره «مسیلمه کذاب» که از مدعیان دروغین نبوت بود نازل گردیده است.و در هر حال آیه همانند سایر آیات قرآن که در شرایط خاصى نازل شده مضمون و محتواى آن کلى و عمومى است و همه مدعیان نبوت و مانند آنها را شامل مىشود.به دنبال آیات گذشته که اشاره به گفتار یهود در باره نفى نزول کتاب آسمانى بر هیچ کس نبوده بود، در این آیه سخن از گناهکاران دیگرى است که در نقطه مقابل آنها قرار دارند و ادعاى نزول وحى آسمانى بر خود مىکنند، در حالى که دروغ مىگویند. و در حقیقت به سه دسته از این گونه افراد در آیه مورد بحث اشاره شده است. نخست مىگوید: «چه کسى ستمکارتر است از کسانى که بر خدا دروغ مىبندند و آیهاى را تحریف و سخنى از سخنان خدا را تغییر مىدهند» (وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ کَذِباً).دسته دوم «آنها که ادعاى نبوت و وحى مىکنند، در حالى که نه پیامبرند و نه وحى بر آنها نازل شده است» (أَوْ قالَ أُوحِیَ إِلَیَّ وَ لَمْ یُوحَ إِلَیْهِ شَیْءٌ).دسته سوم آنها که به عنوان انکار نبوت پیامبر اسلام صلّى اللّه علیه و آله یا از روى استهزاء «مىگویند ما هم مىتوانیم همانند این آیات نازل کنیم» در حالى که دروغ مىگویند و کمترین قدرتى بر این کار ندارند (وَ مَنْ قالَ سَأُنْزِلُ مِثْلَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ).
آرى! همه اینها ستمگرند و کسى ستمکارتر از آنها نیست هم خود گمراهند و هم دیگران را به گمراهى مىکشانند، چه ظلمى از این بالاتر که افرادى که صلاحیت رهبرى ندارند، ادعاى رهبرى کنند آن هم رهبرى الهى و آسمانى.
سپس مجازات دردناک این گونه افراد را چنین بیان مىکند: «اگر تو اى پیامبر! این ستمکاران را به هنگامى که در شداید مرگ و جان دادن فرو رفتهاند مشاهده کنى، در حالى که فرشتگان قبض ارواح دست گشودهاند به آنها مىگویند: جان خود را خارج سازید، خواهى دید که وضع آنها بسیار دردناک و اسفبار است»(وَ لَوْ تَرى إِذِ الظَّالِمُونَ فِی غَمَراتِ الْمَوْتِ وَ الْمَلائِکَةُ باسِطُوا أَیْدِیهِمْ أَخْرِجُوا أَنْفُسَکُمُ).در این حال فرشتگان عذاب به آنها مىگویند:«امروز گرفتار مجازات خوارکنندهاى خواهید شد به خاطر دو کار: نخست این که بر خدا دروغ بستید و دیگر این که در برابر آیات او سر تسلیم فرود نیاوردید» (الْیَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذابَ الْهُونِ بِما کُنْتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ غَیْرَ الْحَقِّ وَ کُنْتُمْ عَنْ آیاتِهِ تَسْتَکْبِرُونَ).
(آیه
94)-یکى از مشرکان به نام «نضربن حارث» گفت: «لات» و «عزى» (دو بت بزرگ و معروف عرب)
در قیامت از من شفاعت خواهند کرد، آیه نازل شد و به او و امثال او پاسخ گفت.در آیه
گذشته به قسمتى از حالات ظالمان در آستانه مرگ اشاره شد در این آیه گفتارى که خداوند
به هنگام مرگ یا به هنگام ورود در صحنه قیامت به آنها مىگوید، منعکس شده است.در آغاز
مىفرماید:«امروز همه به صورت تنها، همان گونه که روز اول شما را آفریدیم، به سوى ما
بازگشت نمودید» (وَ لَقَدْ جِئْتُمُونا فُرادى کَما خَلَقْناکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ).«و
اموالى که به شما بخشیده بودیم و تکیه گاه شما در زندگى بود، همه را پشت سر گذاردید»
و با دست خالى آمدید (وَ تَرَکْتُمْ ما خَوَّلْناکُمْ وَراءَ ظُهُورِکُمْ).همچنین
«بتهایى که آنها را شفیع خود مىپنداشتید، و شریک در تعیین سرنوشت خود تصور مىکردید
هیچ کدام را با شما نمىبینیم» (وَ ما نَرى مَعَکُمْ شُفَعاءَکُمُ الَّذِینَ زَعَمْتُمْ
أَنَّهُمْ فِیکُمْ شُرَکاءُ). در حقیقت «جمع شما به پراکندگى گرایید و تمام پیوندها
از شما بریده شد» (لَقَدْ تَقَطَّعَ بَیْنَکُمْ).«تمام پندارها و تکیهگاههایى که فکر
مىکردید نابود گشتند و گم شدند» (وَ ضَلَّ عَنْکُمْ ما کُنْتُمْ تَزْعُمُونَ).
مشرکان و بتپرستان عرب روى سه چیز تکیه داشتند: «قبیله و عشیره» که به آن وابسته بودند، و «اموال و ثروتهایى» که براى خود گرد آورده بودند، و «بتهایى» که آنها را شریک خدا در تعیین سرنوشت انسان و شفیع در پیشگاه او مىپنداشتند، در هر یک از سه جمله آیه، به یکى از این سه موضوع اشاره شده که چگونه به هنگام مرگ، همه آنها با انسان وداع مىگویند، و او را تک و تنها به خود وامىگذارند.در آن روز بطور کلى تمام پیوندها و علائق مادى و همه تکیه گاهها و معبودهاى خیالى و ساختگى از او جدا مىشود، او مىماند و اعمالش، و به تعبیر قرآن گم مىشوند، یعنى آنچنان حقیر و پست و ناشناس خواهند بود که به چشم نمىآیند!
اعظم :
ایه 91 . آدم که بهانه
گیر می شه گاهی بهانه هایی می گیره که علیه خودشه ... یهودیا گفتن که خداوند اصلا کتابی
بر هیچ بشری نفرستاده ... با این جمله خودشون خودشون رو زیر سوال بردند چون توراتی
در دست داشتن که می گفتن از طرف خداونده .... البته در اون کتابی که در دست داشتند
چیزایی رو باقی گذاشته بودن که دوست داشتن و به نفعشون بود باقی رو حذف کرده بودن
... علوم و معارفی هم در دست داشتن که خداوند میگه اونا رو نه خودتون مبتکرش بودین
نه از پدرانتون بهتون رسیده ان معارف مستقیما توسط تورات که نور و هدایت بود بر شما
رسیده بود
آیه 92 : قرآن کتابی
است که در آن برکت و خیر کثیر است ومردم را به سوی استوارترین راه هدایت نموده و بوسیله
آن ، خداوند کسانی را که در صدد تحصیل رضای اویند به راههای سلامت و نجات رهبری می
کند و هم در زندگی دنیوی و هم در آخرت اسباب سعادت آنها را فراهم می نماید.
آیه 93 : از مظاهر
ایمان "نماز" هستش و محافظت بر اون که فرمودن "علی صلوتهم یحافظون
" مراقبت بر اوقات نماز هستش .... ان شاءالله از نمازگزاران واقعی باشیم
سه ظلم داریم که خیلی بزرگ هستند طبق آیات قبلی اولین اونا شرک هستش ... اینجا دو ظلم دیگه مطرح میشه اولی کیکه ادعای نبوت کنه و دیگری اینکه بگه می تونه مانند قرآن کتابی بیاره ...عذاب سختی برای این افراد هستش که در وقت جان دادن چه در ادامه راه
آیه 94 : یک جمله
تکان دهنده " ولقد جئتمونا فرادی کما خلقناکم اول مره " ما ها تک تک در مقابل
خداوند حاضر میشیم در قیامت و حسابرسی و همه اون آدمها و اشیایی که بهشون تعلق خاطر
داشتیم ما رو تنها می ذارن همه اون چیزایی که به نوعی ما رو از یاد خداوند غافل کرده
بود ... ما می مونیم و اعمالمون که ما رو رها نکردن ... یادمون باشه اونجا نمی تونیم
دلیل بیاریم فلانی این جوری کرد پس من اونجور کردم و بندازیم گردن دیگران بدیهامون
رو ... هر کی هر چقدر هم بد کرده باشه با ما ما باید رد چارچوب حق باهاش برخورد کنیم
چون اون جدا جوابگوی اعمالشه و ما هم جدا
خداوندا از اون روز سخت به تو پناه می بریم ... خداوندا یاد مرگ رو آنی و لحظه ای از یادمون دور نساز که دنیا ما رو در غفلت گرفتار می کنه