قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یِهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ
مشخصات بلاگ
قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا (30 فرقان )
و پیامبر گفت پروردگارا قوم من این قرآن را رها کردند

در تاریخ 93/09/27 تصمیم گرفتیم با گروهی از دوستان روزانه یه صفحه قرآن بخونیم
و هر کس توی هر صفحه ای نکته ای براش جالب بود ، یا چیزی در موردش می دونست ، یا تفسیری در مورد اون صفحه خونده بود رو با یقیه به اشتراک بذاره
اینجا رو هم بنا کردیم برای اینکه اگه خواستیم یه روزی مروری به مطالب بکنیم برامون ساده تر باشه
و یا اگه دوستی وسطای راه بهمون پیوست بتونه مطالب قبلی رو مرور کنه
شایدم یه زمانی بچه هامون خواستن بدونن فهم مادراشون از قرآن چه جوری بوده
هر چند امیدواریم که به زودی حضرت مهدی علیه السلام ظهور کنن و ما و بچه هامون قرآن رو همونجور بفهمیم که باید
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

آخرین مطالب
جمعه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۳:۱۹ ب.ظ

136 . صفحه 136

یازدهم اردیبهشت : 

 

نفیسه : 


(آیه 69)- در این آیه یک مورد استثناء کرده و مى‏گوید:«اگر افراد با تقوا براى نهى از منکر در جلسات آنها شرکت کنند و به امید پرهیزکارى و بازگشت آنها از گناه، آنان را متذکر سازند مانعى ندارد و گناهان آنها را بر چنین اشخاصى نخواهند نوشت، زیرا در هر حال قصد آنها خدمت و انجام وظیفه بوده است» (وَ ما عَلَى الَّذِینَ یَتَّقُونَ مِنْ حِسابِهِمْ مِنْ شَیْ‏ءٍ وَ لکِنْ ذِکْرى‏ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ).باید توجه داشت تنها کسانى مى‏توانند از این استثناء استفاده کنند که طبق تعبیر آیه داراى مقام تقوا و پرهیزکارى باشند و نه تنها تحت تأثیر آنها واقع نشوند، بلکه بتوانند آنها را تحت تأثیر خود قرار دهند.

(آیه 70)- آنها که دین حق را به بازى گرفته‏اند!این آیه در حقیقت بحث آیه قبل را تکمیل مى‏کند و به پیامبر صلّى اللّه علیه و آله دستور مى‏دهد «از کسانى که دین و آیین خود را به شوخى گرفته‏اند و یک مشت بازى و سرگرمى را به حساب دین مى‏گذارند و زندگى دنیا و امکانات مادى آنها را مغرور ساخته، اعراض کن و آنها را به حال خود واگذار»(وَ ذَرِ الَّذِینَ اتَّخَذُوا دِینَهُمْ لَعِباً وَ لَهْواً وَ غَرَّتْهُمُ الْحَیاةُ الدُّنْیا).در حقیقت آیه فوق اشاره به این است که آیین آنها از نظر محتوا پوچ و واهى است و نام دین را بر یک مشت اعمالى که به کارهاى کودکان و سرگرمیهاى بزرگسالان شبیه‏تر است گذارده‏اند، این چنین افراد قابل بحث و گفتگو نیستند و لذا دستور مى‏دهد از آنها روى بگردان و به آنها و مذهب توخالیشان اعتنا مکن.سپس به پیامبر صلّى اللّه علیه و آله دستور مى‏دهد که «به آنها در برابر این اعمال هشدار بده که روزى فرا مى‏رسد که هر کس تسلیم اعمال خویش است و راهى براى فرار از چنگال آن ندارد» (وَ ذَکِّرْ بِهِ أَنْ تُبْسَلَ نَفْسٌ بِما کَسَبَتْ).«و در آن روز جز خدا نه حامى و یاورى دارد و نه شفاعت کننده‏اى» (لَیْسَ لَها مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِیٌّ وَ لا شَفِیعٌ).

کار آنها در آن روز به قدرى سخت و دردناک است و چنان در زنجیر اعمال خود گرفتارند که «هر گونه غرامت و جریمه آن را (فرضا داشته باشند و) بپردازند که خود را از مجازات نجات دهند از آنها پذیرفته نخواهد شد» (وَ إِنْ تَعْدِلْ کُلَّ عَدْلٍ لا یُؤْخَذْ مِنْها). چرا که «آنها گرفتار اعمال خویش شده‏اند» (أُولئِکَ الَّذِینَ أُبْسِلُوا بِما کَسَبُوا). نه راه جبران در آن روز باز است و نه زمان، زمان توبه است.به همین دلیل راه نجاتى براى آنها تصور نمى‏شود.سپس به گوشه‏اى از مجازاتهاى دردناک آنها اشاره کرده، مى‏گوید:«نوشابه‏اى دارند از آب داغ و سوزان به همراه عذاب دردناک در برابر پشت پا زدنشان به حق و حقیقت»(لَهُمْ شَرابٌ مِنْ حَمِیمٍ وَ عَذابٌ أَلِیمٌ بِما کانُوا یَکْفُرُونَ).آنها از درون به وسیله آب سوزان مى‏سوزند و از برون به وسیله آتش!

(آیه 71)- این آیه در برابر اصرارى که مشرکان براى دعوت مسلمانان به کفر و بت‏پرستى داشتند به پیامبر صلّى اللّه علیه و آله دستور مى‏دهد که با یک دلیل دندانشکن به آنها پاسخ بده و «بگو: آیا شما مى‏گویید ما چیزى را شریک خدا قرار دهیم که نه سودى به حال ما دارد که به خاطر سودش به سوى او برویم و نه زیانى دارد که از زیان او بترسیم»؟! (قُلْ أَ نَدْعُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا یَنْفَعُنا وَ لا یَضُرُّنا).این جمله در حقیقت اشاره به آن است که معمولا کارهاى انسان از یکى از دو سر چشمه ناشى مى‏شود، یا به خاطر جلب منفعت است و یا به خاطر دفع ضرر سپس به استدلال دیگرى در برابر مشرکان دست مى‏زند و مى‏گوید: «اگر ما به سوى بت‏پرستى بازگردیم و پس از هدایت الهى در راه شرک گام نهیم به عقب بازگردانده شده‏ایم» این بر خلاف قانون تکامل است که قانون عمومى عالم حیات مى‏باشد (وَ نُرَدُّ عَلى‏ أَعْقابِنا بَعْدَ إِذْ هَدانَا اللَّهُ).و بعد با یک مثال، مطلب را روشنتر مى‏سازد و مى‏گوید بازگشت از توحید به شرک «همانند آن است که کسى بر اثر وسوسه‏هاى شیطان (یا غولهاى بیابانى، به پندار عرب جاهلیت که تصور مى‏کردند در راهها کمین کرده‏اند و مسافران را به بیراهه‏ها مى‏کشانند!) راه مقصد را گم کرده و حیران و سرگردان در بیابان مانده است»(کَالَّذِی اسْتَهْوَتْهُ الشَّیاطِینُ فِی الْأَرْضِ حَیْرانَ).«در حالى که یارانى دارد که او را به سوى هدایت و شاهراه دعوت مى‏کنند و فریاد مى‏زنند به سوى ما بیا» (لَهُ أَصْحابٌ یَدْعُونَهُ إِلَى الْهُدَى ائْتِنا) ولى آنچنان حیران و سرگردان است که گویى سخنان آنان را نمى‏شنود و یا قادر بر تصمیم گرفتن نیست.

و در پایان آیه به پیامبر صلّى اللّه علیه و آله دستور مى‏دهد که بگو:«هدایت، تنها هدایت خداست و ما مأموریت داریم که فقط در برابر پروردگار عالمیان تسلیم شویم» (قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدى‏ وَ أُمِرْنا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعالَمِینَ).این جمله در حقیقت دلیل دیگرى بر نفى مذهب مشرکان است زیرا تنها در برابر کسى باید تسلیم شد که مالک و آفریدگار و مربى جهان هستى است نه بتها که هیچ نقشى در ایجاد و اداره این جهان ندارند.

(آیه 72)- در این آیه دنباله دعوت الهى را چنین شرح مى‏دهد که، گذشته از توحید به ما دستور داده شده:«نماز را بر پا دارید و از او بپرهیزید و اوست که به سوى او محشور خواهید شد» (وَ أَنْ أَقِیمُوا الصَّلاةَ وَ اتَّقُوهُ وَ هُوَ الَّذِی إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ).

(آیه 73)- این آیه در حقیقت دلیلى است بر مطالب آیه قبل و دلیلى است بر لزوم تسلیم در برابر پروردگار، و پیروى از رهبرى او، لذا نخست مى‏گوید:«او خدایى است که آسمانها و زمین را به حق آفریده است»(وَ هُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ).تنها چنین کسى که مبدء عالم هستى است، شایسته رهبرى مى‏باشد و باید تنها در برابر فرمان او تسلیم بود، زیرا همه چیز را براى هدف صحیحى آفریده است.سپس مى‏فرماید: نه تنها مبدء عالم هستى اوست، بلکه رستاخیز و قیامت نیز به فرمان او صورت مى‏گیرد «و آن روز که فرمان مى‏دهد رستاخیز برپا شود فورا بر پا خواهد شد» (وَ یَوْمَ یَقُولُ کُنْ فَیَکُونُ).بعد اضافه مى‏کند که «گفتار خداوند حق است» (قَوْلُهُ الْحَقُّ).یعنى همانطور که آغاز آفرینش بر اساس هدف و نتیجه و مصلحت بود، رستاخیز نیز همان گونه خواهد بود.«و در آن روز که در صور دمیده مى‏شود و قیامت بر پا مى‏گردد، حکومت و مالکیت مخصوص ذات پاک اوست»(وَ لَهُ الْمُلْکُ یَوْمَ یُنْفَخُ فِی الصُّورِ).درست است که مالکیت و حکومت خداوند بر تمام عالم هستى از آغاز جهان بوده و تا پایان جهان و در عالم قیامت ادامه خواهد داشت، ولى از آنجا که در این جهان یک سلسله عوامل و اسباب در پیشبرد هدفها و انجام کارها مؤثر است گاهى این عوامل و اسباب انسان را از خداوند که مسبب الاسباب است غافل مى‏کند، اما در آن روز که همه این اسباب از کار مى‏افتد، مالکیت و حکومت او از هر زمان آشکارتر و روشنتر مى‏گردد.

و در پایان آیه اشاره به سه صفت از صفات خدا کرده، مى‏گوید: «خداوند از پنهان و آشکار باخبر است» (عالِمُ الْغَیْبِ وَ الشَّهادَةِ). «و کارهاى او همه از روى حکمت مى‏باشد، و از همه چیز آگاه است» (وَ هُوَ الْحَکِیمُ الْخَبِیرُ). یعنى، به مقتضاى علم و آگاهیش اعمال بندگان را مى‏داند و به مقتضاى قدرت و حکمتش به هر کس جزاى مناسب مى‏دهد.

 

اعظم :


ایه69 : گناه و وبالی که تمسخر کنندگان برای خود کسب می کنند تنها متوجه خود آنهاست و بس ، مگر اینکه دیگران هم راضی به کردار آنهاباشند که دراین صورت در گناه آنها شریکند وگرنه اهل تقوی و کسانی که از نواهی الهی پرهیزمی کنند هیچ گناهی متوجه آنها نیست ،

ایه 70: وقتی انسان نسبت به کامجوئی از لذات مادی افسار گسیخته شود، همه هم و غم خود را صرف آن نموده ، نتیجتا از کوشش در راه دین اعراض کرده و دچار سهل انگاری و لاابالی می گردد، یعنی دین را بازیچه خود قرار می دهد و آن را جدی نمی گیرد

ایه 71: شرک، غیر منطقى است، چون انگیزه‏ى پرستش، کسب سود یا دفع ضرر است و بت‏ها قادر به هیچ نفع وضرر رساندن نیستند. «لاینفعنا و لایضرّنا»

ایه 71: در برابر انحرافات، باید موضع‏گیرى صریح و مکرّر داشت. «قل أندعوا... قل اِنّ هُدَى اللَّه ...»

ایه 72: تمامی عبادات و اعمال دین را خلاصه کرده و از میان همه آنها نمازرا اسم برده به جهت اهمیتی که داشته ،چون در اهتمام قرآن نسبت به نماز جای هیچ تردیدی نیست

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۲/۱۱

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی