قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یِهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ
مشخصات بلاگ
قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا (30 فرقان )
و پیامبر گفت پروردگارا قوم من این قرآن را رها کردند

در تاریخ 93/09/27 تصمیم گرفتیم با گروهی از دوستان روزانه یه صفحه قرآن بخونیم
و هر کس توی هر صفحه ای نکته ای براش جالب بود ، یا چیزی در موردش می دونست ، یا تفسیری در مورد اون صفحه خونده بود رو با یقیه به اشتراک بذاره
اینجا رو هم بنا کردیم برای اینکه اگه خواستیم یه روزی مروری به مطالب بکنیم برامون ساده تر باشه
و یا اگه دوستی وسطای راه بهمون پیوست بتونه مطالب قبلی رو مرور کنه
شایدم یه زمانی بچه هامون خواستن بدونن فهم مادراشون از قرآن چه جوری بوده
هر چند امیدواریم که به زودی حضرت مهدی علیه السلام ظهور کنن و ما و بچه هامون قرآن رو همونجور بفهمیم که باید
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

آخرین مطالب
چهارشنبه, ۹ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۳:۲۴ ب.ظ

134. صفحه 134

نهم اردیبهشت : 

 

نفیسه : 

 

(آیه 53)- در این آیه به ثروتمندان بى‏ایمان هشدار مى‏دهد که این جریانات آزمایشهایى است براى آنها، و اگر از کوره این آزمایشها نادرست بیرون آیند، باید عواقب دردناک آن را تحمل کنند، مى‏گوید:«این چنین، بعضى از آنها را با بعض دیگر آزمودیم» (وَ کَذلِکَ فَتَنَّا بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ).«فتنه» در اینجا به معنى آزمایش است.سپس اضافه مى‏کند: کار این توانگران به جایى مى‏رسد که با نگاه تحقیرآمیز به مؤمنان راستین نگریسته و مى‏گویند: «آیا اینها هستند که خداوند از میان ما برگزیده، و نعمت ایمان و اسلام را به آنها ارزانى داشته است» آیا اینها قابل چنین حرفهایى هستند! (لِیَقُولُوا أَ هؤُلاءِ مَنَّ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِنْ بَیْنِنا).و بعد به آنها پاسخ مى‏گوید که این افراد با ایمان مردمى هستند که شکر نعمت علم و تشخیص را به جا آورده و آن را به کار بسته‏اند، و هم چنین شکر نعمت دعوت پیامبر صلّى اللّه علیه و آله را به جا آورده و از او پذیرا شده‏اند. چه نعمتى از آن بزرگتر و چه شکرى از آن بالاتر و به خاطر همین، خداوند ایمان را در قلوب آنها راسخ گردانیده است «آیا خداوند شاکران را بهتر نمى‏شناسد»! (أَ لَیْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِالشَّاکِرِینَ).

(آیه 54)- این آیه به صورت یک قانون کلى به پیامبر صلّى اللّه علیه و آله دستور مى‏دهد که تمام افراد با ایمان را هر چند گناهکار باشند، نه تنها طرد نکند، بلکه به خوبى بپذیرد، چنین مى‏گوید:«هر گاه کسانى که به آیات ما ایمان آورده‏اند به سراغ تو بیایند، به آنها بگو: سلام بر شما» (وَ إِذا جاءَکَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِآیاتِنا فَقُلْ سَلامٌ عَلَیْکُمْ).این سلام ممکن است از ناحیه خدا و به وسیله پیامبر صلّى اللّه علیه و آله بوده باشد، و یا مستقیما از ناحیه خود پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و در هر حال دلیل بر پذیرا شدن و استقبال کردن و تفاهم و دوستى با آنهاست.در جمله دوم اضافه مى‏کند، که «پروردگار شما رحمت را بر خود فرض کرده است» (کَتَبَ رَبُّکُمْ عَلى‏ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ).و در جمله سوم که در حقیقت توضیح و تفسیر رحمت الهى است، با تعبیرى محبت آمیز چنین مى‏گوید:«هر کس از شما کارى از روى جهالت انجام دهد، سپس توبه کند و اصلاح و جبران نماید، خداوند آمرزنده و مهربان است» (أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْکُمْ سُوءاً بِجَهالَةٍ ثُمَّ تابَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ).منظور از «جهالت» در این گونه موارد، همان غلبه و طغیان شهوت است و مسلما چنین کسى در برابر گناه خود مسؤول است.

(آیه 55)- در این آیه براى تأکید مطلب مى‏فرماید: «ما آیات و نشانه‏ها و دستورات خود را این چنین روشن و مشخص مى‏کنیم، تا هم راه حق‏جویان و مطیعان آشکار گردد و هم راه گنهکاران لجوج و دشمنان حق» (وَ کَذلِکَ نُفَصِّلُ الْآیاتِ وَ لِتَسْتَبِینَ سَبِیلُ الْمُجْرِمِینَ).منظور از «مجرم» همان گناهکاران لجوج و سرسختى است که با هیچ وسیله تسلیم حق نمى‏شوند.یعنى بعد از این دعوت عمومى و همگانى به سوى حق، حتى دعوت از گناهکارانى که از کار خود پشیمانند، راه و رسم مجرمان لجوج و غیر قابل انعطاف کاملا شناخته خواهد شد.

(آیه 56)- اصرار بیجا! در این آیه و دو آیه بعد همچنان روى سخن به مشرکان و بت‏پرستان لجوج است- همانطور که بیشتر آیات این سوره نیز همین بحث را دنبال مى‏کند- لحن این آیات چنان است که گویا آنها از پیامبر دعوت کرده بودند به آئینشان گرایش پیدا کند، پیامبر صلّى اللّه علیه و آله مأمور مى‏شود که به آنها«بگو: من از پرستش کسانى که غیر از خدا مى‏خوانید نهى شده‏ام»(قُلْ إِنِّی نُهِیتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ).سپس مى‏فرماید: «بگو: اى پیامبر! من پیروى از هوى و هوسهاى شما نمى‏کنم» (قُلْ لا أَتَّبِعُ أَهْواءَکُمْ). و این پاسخ روشنى به پیشنهاد بى‏اساس آنهاست و آن این که بت‏پرستى هیچ دلیل منطقى ندارد.و در آخرین جمله براى تأکید بیشتر مى‏گوید:«اگر من چنین کارى را کنم مسلما گمراه شده‏ام و از هدایت یافتگان نخواهم بود»(قَدْ ضَلَلْتُ إِذاً وَ ما أَنَا مِنَ الْمُهْتَدِینَ).

(آیه 57)- در این آیه پاسخ دیگرى به آنها مى‏دهد و آن این که«من بیّنه و دلیل روشنى از طرف پروردگارم دارم اگر چه شما آن را نپذیرفته و تکذیب کرده‏اید»(قُلْ إِنِّی عَلى‏ بَیِّنَةٍ مِنْ رَبِّی وَ کَذَّبْتُمْ بِهِ).خلاصه در این آیه نیز پیامبر صلّى اللّه علیه و آله مأمور است روى این نکته تکیه کند که مدرک من در مسأله خداپرستى و مبارزه با بت کاملا روشن و آشکار مى‏باشد و انکار و تکذیب شما چیزى از اهمیت آن نمى‏کاهد.سپس به یکى از بهانه جوییهاى آنها اشاره مى‏کند و آن این که آنها مى‏گفتند اگر تو بر حق هستى کیفرهایى که ما را به آن تهدید مى‏کنى زودتر بیاور پیامبر صلّى اللّه علیه و آله در پاسخ آنها مى‏فرماید:«آنچه را شما در باره آن عجله دارید به دست من نیست» (ما عِنْدِی ما تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ).«تمام کارها و فرمانها همه به دست خداست» (إِنِ الْحُکْمُ إِلَّا لِلَّهِ).یعنى: هر گونه فرمان در عالم آفرینش و تکوین و در عالم احکام دینى و تشریع به دست خداست، همچنین هر منصبى اعم از رهبرى الهى و قضاوت و حکمیت به کسى سپرده شده است آن هم از ناحیه پروردگار است.و بعد به عنوان تأکید مى‏گوید: «اوست که حق را از باطل جدا مى‏کند و او بهترین جداکنندگان حق از باطل است» (یَقُصُّ الْحَقَّ وَ هُوَ خَیْرُ الْفاصِلِینَ).زیرا کسى که علمش از همه بیشتر و قدرت کافى براى اعمال علم و دانش خود نیز داشته باشد او بهترین جداکنندگان حق از باطل است.

(آیه 58)- در این آیه به پیامبر دستور مى‏دهد که در برابر مطالبه عذاب و کیفر از ناحیه این جمعیت لجوج و نادان به آنها«بگو: اگر آنچه را که شما با عجله از من مى‏طلبید در قبضه قدرت من بود و من به درخواست شما ترتیب اثر مى‏دادم کار من با شما پایان گرفته بود» (قُلْ لَوْ أَنَّ عِنْدِی ما تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ لَقُضِیَ الْأَمْرُ بَیْنِی وَ بَیْنَکُمْ).اما براى این که تصور نکنند مجازات آنها به دست فراموشى سپرده شده در پایان مى‏گوید:«خداوند از همه کس بهتر ستمکاران و ظالمان را مى‏شناسد و به موقع آنها را کیفر خواهد داد» (وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِالظَّالِمِینَ).

(آیه 59)- اسرار غیب! در آیات گذشته سخن از علم و قدرت خدا و وسعت دایره حکم و فرمان او در میان بود، از این به بعد آنچه در آیات قبل اجمالا بیان شد، مشروحا توضیح داده مى‏شود، نخست به موضوع علم خدا پرداخته، مى‏گوید:«کلیدهاى غیب (یا خزانه‏هاى غیب) همه در نزد خداست، و جز او کسى آنها را نمى‏داند» (وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَیْبِ لا یَعْلَمُها إِلَّا هُوَ).سپس براى توضیح و تأکید بیشتر مى‏گوید: «آنچه در برّ و بحر است خدا مى‏داند» (وَ یَعْلَمُ ما فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ).«برّ» به معنى مکان وسیع است، و معمولا به خشکیها گفته مى‏شود، و «بحر» نیز در اصل به معنى محل وسیعى است که آب زیاد در آن مجتمع باشد، و معمولا به دریاها و گاهى به نهرهاى عظیم نیز گفته مى‏شود.در هر حال آگاهى خدا از آنچه در خشکیها و دریاهاست، به معنى احاطه علم او بر همه چیز است.یعنى، او از جنبش میلیاردها موجود زنده، کوچک و بزرگ، در اعماق دریاها، از شماره واقعى سلولهاى بدن هر انسان و گلبولهاى خونها. از حرکات مرموز تمام الکترونها در دل اتمها. و بالاخره از تمام اندیشه‏هایى که از لابلاى پرده‏هاى مغز ما مى‏گذرد، و تا اعماق روح ما نفوذ مى‏کند ...

 

 اعظم : 


آیه 53 : تفاوت‏هاى اجتماعى، گاهى وسیله‏ى آزمایش و شکوفا شدن خصلت‏ها و رشد آنهاست. اغنیا، با فقرا آزمایش مى‏شوند. «فَتنّا بعضهم ببعض»

آیه 54 : کسی که مؤمن باشد و هر صبح و شام پروردگارش را بخواند و در صدد جلب رضای او باشدهرگز از روی عمد یا لجاجت گناهی مرتکب نمی شود،بلکه اگر گناه کند از روی جهالت و دستخوش غضب و شهوت شدن است

آیه 54 : توبه تنها کافی نیست بعد توبه باید عمل صالح انجام داد

آیه 56 : شرک از هوای نفس سرچشمه می گیره و قابلیت هدایت شدن رو در انسان از بین می بره

آیه 57 : عجله‏ ى مردم، حکمت خدا را تغییر نمى‏دهد. «تستعجلون... واللَّه اعلم»

آیه 59 : چه خدای بزرگی داریم و چه وقتهای زیادی در غمها و غصه های کوچیکمون دست و پا می زنیم کلیدهای غیب آسمان و زمنی دست اوست و همه چیز رو می دونه ...

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۲/۰۹

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی