114 . صفحه 114
بیستم فروردین :
نفیسه :
37.سپس به دوام این کیفرکه در آیه قبل اشاره شد،می پردازد و مىگوید: «آنها پیوسته مىخواهند از آتش دوزخ خارج شوند ولى توانایى بر آن را ندارند و کیفر آنها ثابت و برقرار خواهد بود»
38.مجازات دزدان! در چند آیه قبل احکام «محارب» بیان شد، در این آیه، به همین تناسب حکم دزد یعنى کسى که بطور پنهانى و مخفیانه اموال مردم را مىبرد بیان گردیده است، نخست مىفرماید: «دست مرد و زن سارق را قطع کنند»از روایات اهل بیت علیه السّلام استفاده مىشود که تنها چهار انگشت از دست راست بریده مىشود، نه بیشتر، اگر چه فقهاى اهل تسنن بیش از آن گفتهاند! در اینجا مرد دزد بر زن دزد مقدم داشته شده در حالى که در آیه حدّ زناکار، زن زانیه بر مرد زانى مقدم ذکر شده است، این تفاوت شاید به خاطر آن باشد که در مورد دزدى عامل اصلى بیشتر مردانند و در مورد ارتکاب زنا عامل و محرک مهمتر زنان بىبندوبار! سپس مىگوید: «این کیفرى است در برابر اعمالى که انجام دادهاند و مجازاتى است از طرف خداوند»و در پایان آیه براى رفع این توهم که مجازات مزبور عادلانه نیست مىفرماید:«خداوند توانا (قدرتمند) و حکیم است»بنابراین دلیلى ندارد که از کسى انتقام بگیرد و کسى را بىحساب مجازات کند.
39.در
این آیه راه بازگشت را به روى آنها گشوده و مىفرماید: «کسى که بعد از این
ستم توبه کند و در مقام اصلاح و جبران برآید خداوند او را خواهد بخشید
زیرا خداوند آمرزنده و مهربان است».آیا بوسیله توبه تنها گناه او بخشوده
مىشود و یا این که حد سرقت (بریدن دست) نیز ساقط خواهد شد؟
معروف در
میان فقهاى ما این است که: اگر قبل از ثبوت سرقت در دادگاه اسلامى توبه کند
حدّ سرقت نیز از او برداشته مىشود، ولى هنگامى که از طریق دو شاهد عادل،
جرم او ثابت شد با توبه حدّ از بین نمىرود.
40.به دنبال حکم توبه سارقان روى سخن را به پیامبر بزرگ اسلام صلّى اللّه علیه و آله کرده، مىفرماید: «آیا نمىدانى که خداوند مالک آسمان و زمین است (و هر گونه صلاح بداند در آنها تصرف مىکند) هر کس را که شایسته مجازات بداند، مجازات و هر کس را که شایسته بخشش ببیند، مىبخشد و او بر هر چیز تواناست»
41.از
امام باقر علیه السّلام نقل شده که: یکى از اشراف یهود خیبر که داراى همسر
بود، با زن شوهردارى که او هم از خانوادههاى سرشناس خیبر محسوب مىشد عمل
منافى عفت انجام داد، یهودیان از اجراى حکم تورات (سنگسار کردن) در مورد
آنها ناراحت بودند، این بود که به هم مسلکان خود در مدینه پیغام فرستادند
که حکم این حادثه را از پیامبر اسلام صلّى اللّه علیه و آله بپرسند (تا اگر
در اسلام حکم سبکترى بود آن را انتخاب کنند و در غیر این صورت آن را نیز
به دست فراموشى بسپارند و شاید از این طریق مىخواستند توجه پیامبر اسلام
صلّى اللّه علیه و آله را نیز به خود جلب کنند و خود را دوست مسلمانان
معرفى نمایند).در این موقع حکم سنگباران کردن کسانى که مرتکب زناى محصنه
مىشود نازل گردید، ولى آنها از پذیرفتن این حکم شانه خالى کردند! پیامبر
صلّى اللّه علیه و آله اضافه کرد: این همان حکمى است که در تورات شما نیز
آمده، آیاموافقید که یکى از شما را به داورى بطلبم و هر چه او از زبان
تورات نقل کرد بپذیرید.گفتند: آرى.
پیامبر صلّى اللّه علیه و آله گفت: ابن صوریا که در فدک زندگى مىکند چگونه عالمى است؟
گفتند:
او از همه یهود به تورات آشناتر است، به دنبال او فرستادند و هنگامى که
نزد پیامبر صلّى اللّه علیه و آله آمد به او فرمود: آیا حکم سنگباران کردن
در چنین موردى در تورات بر شما نازل شده است یا نه؟
او در پاسخ گفت: آرى! چنین حکمى در تورات آمده است.
پیامبر صلّى اللّه علیه و آله گفت: چرا از اجراى این حکم سرپیچى مىکنید؟
او در جواب گفت: حقیقت این است که ما در گذشته این حد را در باره افراد عادى اجرا مىکردیم، ولى در مورد ثروتمندان و اشراف خوددارى مىنمودیم، این بود که گناه مزبور در طبقات مرفّه جامعه ما رواج یافت. به همین جهت ما قانونى سبکتر از قانون سنگسار کردن تصویب نمودیم.در این هنگام پیامبر صلّى اللّه علیه و آله دستور داد که آن مرد و زن را در مقابل مسجد سنگسار کنند و فرمود: خدایا من نخستین کسى هستم که حکم تو را زنده نمودم بعد از آن که یهود آن را از بین بردند.در این هنگام آیه نازل شد و جریان مزبور را بطور فشرده بیان کرد.داورى میان دوست و دشمن- از این آیه و چند آیه بعد از آن استفاده مىشود که قضات اسلام حق دارند با شرایط خاصى در باره جرایم و جنایات غیر مسلمانان نیز قضاوت کنند.آیه مورد بحث با خطاب (یا أَیُّهَا الرَّسُولُ) «اى فرستاده!» آغاز شده، گویا به خاطر اهمیت موضوع مىخواهد حس مسؤولیت را در پیامبر صلّى اللّه علیه و آله بیشتر تحریک کند و اراده او را تقویت نماید.سپس به دلدارى پیامبر صلّى اللّه علیه و آله به عنوان مقدمهاى براى حکم بعد پرداخته و مىفرماید: «آنها که با زبان، مدعى ایمانند و قلب آنها هرگز ایمان نیاورده و در کفر بر یکدیگر سبقت مىجویند هرگز نباید مایه اندوه تو شوند» زیرا این وضع تازگی ندارد.بعد از ذکر کارشکنیهاى منافقان و دشمنان داخلى به وضع دشمنان خارجى و یهود پرداخته و مىگوید: «همچنین کسانى که از یهود نیز این مسیر را مىپیمایند نباید مایه اندوه تو شوند»
بعد اشاره به پارهاى از اعمال نفاقآلود کرده، مىگوید: «آنها زیاد به سخنان تو گوش مىدهند) اما این گوش دادن براى درک و اطاعت نیست، بلکه براى این است) که دستاویزى براى تکذیب و افترا بر تو پیدا کنند»این جمله تفسیر دیگرى نیز دارد، «آنها به دروغهاى پیشوایان خود فراوان گوش مىدهند. ولى حاضر به پذیرش سخن حق نیستند».صفت دیگر آنها این است که نه تنها براى دروغ بستن به مجلس شما حاضر مىشوند، بلکه «در عین حال جاسوسهاى دیگران که نزد تو نیامدهاند نیز مىباشند»یکى دیگر از صفات آنها این است که «سخنان خدا را تحریف مىکنند (خواه تحریف لفظى و یا تحریف معنوى هر حکمى را بر خلاف منافع و هوسهاى خود تشخیص دهند) آن را توجیه و تفسیر و یا بکلى رد مىکنند»عجبتر این که آنها پیش از آن که نزد تو بیایند تصمیم خود را گرفتهاند، «بزرگان آنها به آنان دستور دادهاند که اگر محمد حکمى موافق خواست ما گفت، بپذیرید و اگر بر خلاف خواست ما بود از آن دورى کنید»اینها در گمراهى فرو رفتهاند و به این ترتیب امیدى به هدایت آنها نیست، و خدا مىخواهد به این وسیله آنها را مجازات کرده و رسوا کند «و کسى که خدا اراده مجازات و رسوایى او را کرده است هرگز تو قادر بر دفاع از او نیستى»آنها به قدرى آلودهاند که قابل شستشو نمىباشند به همین دلیل"آنها کسانى هستند که خدا نمىخواهد قلب آنها را شستشو دهد".
اعظم :
تو تفاسیری که می خوندم این نکته به نظرم خیلی قابل تامل بود : حدیثی از پیامبر : بدترین نوع سرقت سرقت از نماز و ناقص انجام دادن رکوع و سجود است
منظور از قطع دست هم قطع چهارانگشت دست راست هستش چون از امام جواد علیه السلام هستش که کف دست رو انسان برای سجده نیاز داره
سجده بر هفت عضو بدن تحقق مى پذیرد: صورت (پیشانى)، دو کف دست، دو سر
زانو، و دو پا (دو انگشت بزرگ پا). بنابراین اگر دست دزد از مچ یا آرنج قطع
شود، دستى براى او نمى ماند تا سجده نماز را به جا آورد، و نیز خداى متعال
مى فرماید:
«وَ اَنّ الْمَساجِدَِ للهِ فَلا تَدْعُوا مَعَ اللهِ
أحَداً»؛(5)(سجده گاهها (هفت عضوى که سجده بر آنها انجام مى گیرد) از آن
خداست، پس، هیچ کس را همراه و همسنگ با خدا مخوانید (و عبادت نکنید))(6) و
آنچه براى خداست، قطع نمى شود.
ایه 41 : هر شنیدنی هم شنیدن نیست . انگیزه شنیدن خیلی مهمه .... (سماعون للکذب) ....نیت هر عملی خیلی مهمه حتی شنیدن
...........................................................................................................................
مباحثه آیات سوال برانگیز :
ایه 38 مائده :
اعظم *:
برام همیشه سوال بوده که چرا در ایران حکم قطع انگشتان برای دزدها اعمال نمیشه؟!
اعظم :
من خیلی مطالب رو دیدم سرجمع به این نتیجه رسیدم که بیشتر برای مصالح بین المللی این کار انجام نمیشه چون به نظر حکم سختیه
این لینک رو می تونی ببینی :http://ww.porseshkadeh.com/Question/27218/%D9%85%DA%AF%D8%B1-%D8%AD%DA%A9%D9%85-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D9%88%D8%B1%D8%AF-%D8%AF%D8%B2%D8%AF%DB%8C-%D9%82%D8%B7%D8%B9-%D8%AF%D8%B3%D8%AA-%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D9%BE%D8%B3-%DA%86%D8%B1%D8%A7
یک w به قبل آدرس لینک سایت اضافه کنید