قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یِهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ
مشخصات بلاگ
قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا (30 فرقان )
و پیامبر گفت پروردگارا قوم من این قرآن را رها کردند

در تاریخ 93/09/27 تصمیم گرفتیم با گروهی از دوستان روزانه یه صفحه قرآن بخونیم
و هر کس توی هر صفحه ای نکته ای براش جالب بود ، یا چیزی در موردش می دونست ، یا تفسیری در مورد اون صفحه خونده بود رو با یقیه به اشتراک بذاره
اینجا رو هم بنا کردیم برای اینکه اگه خواستیم یه روزی مروری به مطالب بکنیم برامون ساده تر باشه
و یا اگه دوستی وسطای راه بهمون پیوست بتونه مطالب قبلی رو مرور کنه
شایدم یه زمانی بچه هامون خواستن بدونن فهم مادراشون از قرآن چه جوری بوده
هر چند امیدواریم که به زودی حضرت مهدی علیه السلام ظهور کنن و ما و بچه هامون قرآن رو همونجور بفهمیم که باید
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

آخرین مطالب
چهارشنبه, ۱۹ فروردين ۱۳۹۴، ۱۲:۲۵ ب.ظ

113 . صفحه 113

 نوزدهم فروردین : 

نفیسه : 

32.پیوند انسانها! پس از ذکر داستان فرزندان آدم یک نتیجه‏گیرى کلى و انسانى در این آیه شده است، نخست مى‏فرماید:«به خاطر همین موضوع بر بنى اسرائیل مقرر داشتیم که هر گاه کسى انسانى را بدون ارتکاب قتل، و بدون فساد در روى زمین به قتل برساند، چنان است که گویا همه انسانها را کشته است و کسى که انسانى را از مرگ نجات دهد گویا همه انسانها را از مرگ نجات داده است»چگونه قتل یک انسان مساوى است با قتل همه انسانها و نجات یک نفر مساوى با نجات همه انسانها؟آنچه مى‏توان گفت این است که: قرآن در این آیه یک حقیقت اجتماعى و تربیتى را بازگو مى‏کند زیرا: کسى که دست به خون انسان بیگناهى مى‏آلاید در حقیقت چنین آمادگى را دارد که انسانهاى بیگناه دیگرى را به قتل برساند، او در حقیقت یک قاتل است و طعمه او انسان بیگناه، و مى‏دانیم تفاوتى در میان انسانهاى بیگناه از این نظر نیست، همچنین کسى که به خاطر نوع دوستى و عاطفه انسانى، دیگرى را از مرگ نجات بخشد این آمادگى را دارد که این برنامه انسانى را در مورد هر بشر دیگرى انجام دهد و با توجه به این که قرآن مى‏گوید: «فکأنّما ...»استفاده مى‏شود که مرگ و حیات یک نفر اگر چه مساوى با مرگ و حیات اجتماع نیست اما شباهتى به آن دارد.

قابل توجه این که، کسى از امام صادق علیه السّلام تفسیر این آیه را پرسید، امام فرمود: منظور از «کشتن» و «نجات از مرگ» که در آیه آمده نجات از آتش سوزى یا غرقاب و مانند آن است، سپس امام سکوت کرد و بعد فرمود:تأویل اعظم و مفهوم بزرگتر آیه این است که دیگرى را دعوت به سوى راه حق یا باطل کند و او دعوتش را بپذیرد.در پایان آیه اشاره به قانون‏شکنى بنى اسرائیل کرده مى‏فرماید:«پیامبران ما با دلایل روشن براى ارشاد آنها آمدند ولى بسیارى از آنها قوانین الهى را در هم شکستند و راه اسراف را در پیش گرفتند».«اسراف» در لغت، معنى وسیعى دارد که هر گونه تجاوز و تعدى از حد را شامل مى‏شود اگر چه غالبا در مورد بخششها و هزینه‏ها و مخارج به کار مى‏رود.

33.نقل شده که: جمعى از مشرکان خدمت پیامبر آمدند و مسلمان شدند اما آب و هواى مدینه به آنها نساخت، رنگ آنها زرد و بدنشان بیمار شد، پیامبر صلّى اللّه علیه و آله براى بهبودى آنها دستور داد به خارج مدینه، در نقطه خوش آب و هوایى از صحرا که شتران زکات را در آنجا به چرا مى‏بردند بروند و ضمن استفاده از آب و هواى آنجا از شیر تازه شتران به حد کافى استفاده کنند، آنها چنین کردند و بهبود یافتند اما به جاى تشکر از پیامبر صلّى اللّه علیه و آله چوپانهاى مسلمان را دست و پا بریده و چشمان آنها را از بین بردند و سپس دست به کشتار آنها زدند و از اسلام بیرون رفتند. پیامبر صلّى اللّه علیه و آله دستور داد آنها را دستگیر کردند و همان کارى که با چوپانها انجام داده بودند به عنوان مجازات درباره آنها انجام یافت، آیه درباره این گونه اشخاص نازل گردید و قانون اسلام را در مورد آنها شرح داد.

کیفر آنها که به جان و مال مردم حمله مى‏برند- این آیه در حقیقت بحثى را که در مورد قتل نفس در آیات سابق بیان شد تکمیل مى‏کند و جزاى افراد متجاوزى را که اسلحه به روى مسلمانان مى‏کشند و با تهدید به مرگ و حتى کشتن، اموالشان را به غارت مى‏برند، با شدت هر چه تمامتر بیان مى‏کند، و مى‏گوید: «کیفر کسانى که با خدا و پیامبر به جنگ برمى‏خیزند و در روى زمین دست به فساد مى‏زنند این است که (یکى از چهار مجازات در مورد آنها اجرا شود. نخست:) این که کشته شوند، (دیگر) این که به دار آویخته شوند، (سوم) این که دست و پاى آنها بطور مخالف (دست راست با پاى چپ) بریده شود (چهارم) این که از زمینى که در آن زندگى مى‏کنند تبعید گردند»در پایان آیه مى‏فرماید:«این مجازات و رسوایى آنها در دنیا است و (تنها به این مجازات قناعت نخواهد شد بلکه) در آخرت نیز کیفر سخت و عظیمى خواهند داشت» از این جمله استفاده مى‏شود که حتى اجراى حدود و مجازاتهاى اسلامى مانع از کیفرهاى آخرت نخواهد گردید.

34.سپس براى این که راه بازگشت را حتى به روى این گونه جانیان خطرناک نبندد، مى‏گوید:«مگر کسانى که پیش از دسترسى به آنها توبه و بازگشت کنند که مشمول عفو خداوند خواهند شد و بدانید خداوند غفور و رحیم است»البته توبه آنها، تنها تأثیر در ساقط شدن حق اللّه و مجازات محارب دارد و اما حق الناس بدون رضایت صاحب حق، ساقط نخواهد شد- دقت کنید.

35.حقیقت توسل! در این آیه روى سخن به افراد با ایمان است و به آنها سه دستور براى رستگار شدن داده شده.
نخست مى‏گوید: «اى کسانى که ایمان آورده‏اید! تقوا و پرهیزکارى پیشه کنید». سپس دستور مى‏دهد که:«وسیله‏اى براى تقرب به خدا انتخاب نمایید»و سر انجام «دستور به جهاد در راه خدا مى‏دهد» و نتیجه همه آنها این است که «در مسیر رستگارى قرار گیرید». «وسیله» در آیه فوق معنى بسیار وسیعى دارد و هر کار و هر چیزى را که باعث نزدیک شدن به پیشگاه مقدس پروردگار مى‏شود شامل مى‏گردد که مهمترین آنها را على علیه السّلام در«نهج البلاغه» این چنین برمى‏شمرد:

«بهترین چیزى که به وسیله آن مى‏توان به خدا نزدیک شد ایمان به خدا و پیامبر او و جهاد در راه خداست که قلّه کوهسار اسلام است، و همچنین جمله اخلاص (لا اله الّا اللّه) که همان فطرت توحید است، و بر پاداشتن نماز که آیین اسلام است، و زکوة که فریضه واجبه است، و روزه ماه رمضان که سپرى است در برابر گناه و کیفرهاى الهى، و حج و عمره که فقر و پریشانى را دور مى‏کنند و گناهان را مى‏شوید، و صله رحم که ثروت را زیاد و عمر را طولانى مى‏کند، انفاقهاى پنهانى که جبران گناهان مى‏نماید و انفاق آشکار که مرگهاى ناگوار و بد را دور مى‏سازد و کارهاى نیک که انسان را از سقوط نجات مى‏دهد».
و نیز شفاعت پیامبران و امامان و بندگان صالح خدا که طبق صریح قرآن باعث تقرب به پروردگار مى‏گردد، در مفهوم وسیع توسل داخل است.لازم به تذکر است که هرگز منظور از «توسل» این نیست چیزى را از شخص پیامبر یا امام مستقلا تقاضا کنند، بلکه منظور این است با اعمال صالح یا پیروى از پیامبر و امام، یا شفاعت آنان و یا سوگند دادن خداوند به مقام و مکتب آنها (که خود یک نوع احترام و اهتمام به موقعیت آنها و یک نوع عبادت است) از خداوند چیزى را بخواهند و این معنى، نه بوى شرک مى‏دهد و نه بر خلاف آیات دیگر قرآن است و نه از عموم آیه فوق بیرون مى‏باشد- دقت کنید.

36.در تعقیب آیه قبل که به مؤمنان دستور تقوا و جهاد و تهیه وسیله مى‏داد، در این آیه به عنوان بیان علت دستور سابق به سرنوشت افراد بى‏ایمان و آلوده اشاره کرده، مى‏فرماید:«افرادى که کافر شدند اگر تمام آنچه روى زمین است و همانند آن را داشته باشند تا براى نجات از مجازات روز قیامت بدهند از آنها پذیرفته نخواهد شد و عذاب دردناکى خواهند داشت»تنها در پرتو ایمان و تقوا و جهاد و عمل مى‏توان رهایى یافت.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۱/۱۹

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی