111 . صفحه 111
هفدهم فروردین :
هانیه :
ایه 18
-
برو دنبال درست کردن کار خودت باش و امیدوار به خدای یگانه که همه چی
دستشه ... خدایا ما را جز اونایی قرار بده که بهشون عزت می دی... اونم عزت
نزد خودت ... مردم این وسط چکاره اند؟!
- بازگشت همه به سوی خداست ...
کاش به سوی تو با یک معرفت حقیقی باشه ... یاد اون ایه قلب سلیم افتادم و
مناجات حضرت امیر که هیچ کس در امان نیست مگر کسی که قلب سلیم اورده باشه
ایه 19
-
هشیار باش که این ها داره بهت گفته می شه حالا هی پشت گوش بنداز... هی بگو
کار دارم ... وقت ندارم ... پیامبر هیچ سخنی غیر از بشارت و انذار نداره
.... حقیقت درونمونه .... دنبالش باشیم ... راهنماشم همین انذار ها و بشارت
هاست .... بقول دوستی از تفاسیر مثنوی : حقیقتی که در بچگی همراهمون بوده و
به اعتباریاتی که به حقایق زدیم خودمونو این قدر دچار خسران کردیم ...
مثلا پولی که می دی دست بچه ، اگر بهش نگی این چه ارزشی داره براش با یک
کاغذ فرق نداره یک مداد بدی دستش روش نقاشی می کشه .. اما وقتی به اون
اعتبار می دی دیگه اونو معتبر می بینه.. برای باقی مفاهیم هم همین طوره
ارزش گذاری های اجتماعی ما رو در گیر قرار داد هاش می کنه و زندگی ساده
کودکی مونو نابود کرده ... کاش برگردیم .... (بی خود نیست ادما دوست دارند
دوباره بچه باشند... )
ایه 20 و 21
-
نعمتی که خدا داده را یاد کنم... خدایا مرسی که منو در ایران و در یک
خانواده مذهبی و در کنار دوستان خوب و کسانی قرار دادی که برام مدام هشدار و
بشارت هدیه می دهند ... حواست باشه برگردی ضرر کردی ... با نگاه رو به جلو
قدم بردار (یاد یک حدیثی افتادم که فکر کنم برای امام صادق (ع)است مومن دو
روزش مثل هم نیست یا یه همچین مفهومی که اگر دو روزت مثل هم باشه ضرر کردی
حالا چه برسه به بدترش ! خدایا دستمونو لطفا بگیر برای همیشه ) ...
-
برای من مثل یه کوهنوردی سخت است با سرعت بسیار کم و با خستگی و گاهی بی
حوصلگی ... اما لذت رسیدن به قله به پاهام نیرو می ده ... خدایا کمک کن ...
از ته دل کمک کن ...
ایه 22
-
بهانه های ترس .. قدرت .. قضاوت ... چند آیه قبل تر یادمه که می گفت از
دیگران نترسید و از خدا بترسید... به ذهنم رسید چه خدای خشمگینی! اما فکر
کردم دیدم این ترسها از یک جنس دیگه است ... اگه بترسم از دور شدن ... اگه
آگاه باشم از حسرت نهایی ... بترسم از اینکه از چشمش بیفتم ... بترسم که
نکنه دیگه منو به حال خودم بذاره ... این موقع است که ترس های کوچیک ادمای
قوی تر از من (چه از نظر مالی ؛ علمی ؛ اجتماعی... ) همه شون بی معنی میشه
ایه 23
- خدای مهربون کمک کن که بتوانم به ولی تو اعتماد کنم و با ایمان قدم بردارم ....
نفیسه :
18.در این آیه به یکى از ادعاهاى بىاساس و امتیازات موهومى که یهود و نصارى داشتند اشاره کرده مىگوید: «یهود و نصارى گفتند: ما فرزندان خدا و دوستان او هستیم»!اما مىدانیم که قرآن با تمام این امتیازات موهوم مبارزه مىکند و امتیاز هر انسانى را تنها در ایمان و عمل صالح و پرهیزکارى او مىشمرد، لذا در ادامه آیه براى ابطال این ادعا چنین مىگوید: «بگو: پس چرا شما را در مقابل گناهانتان مجازات مىکند»؟این مجازات گناهکاران نشانه آن است که ادعاى ارتباط فوق العاده با خدا! تا آنجا که خود را دوستان، بلکه فرزندان خدا مىشمارید، ادعایى بىاساس است.به علاوه تاریخ شما نشان مىدهد که گرفتار یک سلسله مجازاتها و کیفرهاى الهى در همین دنیا نیز شدهاید و این دلیل دیگرى بر بطلان ادعاى شماست.سپس براى تأکید مطلب اضافه مىکند: «شما بشرى هستید از مخلوقات خدا، همانند سایر انسانها»و این یک قانون عمومى است که «خدا هر که را بخواهد (و شایسته ببیند) مىبخشد و هر که را بخواهد (و مستحق ببیند) کیفر مىدهد»از این گذشته «همه مخلوق خدا هستند و بنده و مملوک او، بنابراین نام فرزند خدا بر کسى گذاشتن منطقى نیست»«و سرانجام هم تمام مخلوقات به سوى او باز مىگردند».
19.باز در این آیه روى سخن به اهل کتاب است: «اى اهل کتاب و اى یهود و نصارى پیامبر ما به سوى شما آمد و در عصرى که میان پیامبران الهى فترت و فاصلهاى واقع شده بود حقایق را براى شما بیان کرد، مبادا بگویید از طرف خدا بشارتدهنده و بیمدهنده به سوى ما نیامد»آرى! «بشیر» و «نذیر» یعنى پیامبر اسلام صلّى اللّه علیه و آله (که افراد با ایمان و نیکوکار را به رحمت و پاداش الهى بشارت داده و افراد بىایمان و گنهکار و آلوده را از کیفرهاى الهى بیم مىدهد به سوى شما آمد»و در پایان آیه مىفرماید:«خداوند بر هر چیز تواناست». یعنى مبعوث ساختن پیامبران و برانگیختن جانشینان آنها براى نشر دعوت حق در برابر قدرت او ساده و آسان است.
20.بنى اسرائیل و سرزمین مقدس! از این به بعد قرآن براى زنده کردن روح حق شناسى در یهود، و بیدار کردن وجدان آنها در برابر خطاهایى که در گذشته مرتکب شدند، تا به فکر جبران بیفتند، نخست چنین مىگوید: به خاطر بیاورید «زمانى را که موسى به پیروان خود گفت: اى بنى اسرائیل نعمتهایى را که خدا به شما ارزانى داشته است بیاد آورید»سپس به سه نعمت مهم اشاره کرده، نخست مىگوید: «هنگامى که در میان شما پیامبرانى قرار داد» و زنجیر فرعونى را شکست در پرتو این نعمت بود که از درّه هولناک شرک و بتپرستى و گوسالهپرستى رهایى یافتند، و این بزرگترین نعمت معنوى در حق آنها بود.سپس به بزرگترین موهبت مادى که به نوبه خود مقدمه مواهب معنوى نیز مىباشد اشاره کرده مىفرماید:«شما را صاحب اختیار جان و مال و زندگى خود قرار داد»زیرا بنى اسرائیل سالیان دراز در زنجیر اسارت و بردگى فرعون و فرعونیان بودند و هیچ گونه «اختیارى» از خود نداشتند، خداوند به برکت قیام موسى آنها را صاحب اختیار هستى و زندگى خود ساخت.و در آخر آیه بطور کلى به نعمتهاى مهم و برجستهاى که در آن زمان به احدى داده نشده بود اشاره فرموده، مىگوید:«به شما چیزهایى داده که به احدى از عالمیان نداد»این نعمتهاى متنوع، فراوان بودند، که شرح آن در آیه 57 سوره بقره گذشت.
21.در این آیه جریان ورود بنى اسرائیل را به سرزمین مقدس چنین بیان مىکند:«موسى به قوم خود گفت: شما به سرزمین مقدسى که خداوند برایتان مقرر داشته است وارد شوید، و براى ورود به آن از مشکلات نترسید و از فداکارى مضایقه نکنید، اگر به این فرمان پشت کنید زیان خواهید دید»
22.اما بنى اسرائیل در برابر این پیشنهاد موسى- همانطور که روش افراد ضعیف و ترسو و بىاطلاع است که مایلند همه پیروزیها در سایه تصادفها و یا معجزات براى آنها فراهم شود و به اصطلاح لقمه را بگیرند و در دهانشان بگذارند «به او گفتند: اى موسى! تو که مىدانى در این سرزمین جمعیتى جبار و زورمند زندگى مىکنند و ما هرگز در آن گام نخواهیم گذاشت تا آنها این سرزمین را تخلیه کرده و بیرون روند، هنگامى که آنها خارج شوند ما فرمان تو را اطاعت خواهیم کرد و گام در این سرزمین مقدس خواهیم گذاشت»این پاسخ بنى اسرائیل به خوبى نشان مىدهد که استعمار فرعونى در طول سالیان دراز چه اثر شومى روى نسل آنها گذارده بود.
23.سپس قرآن مىگوید: «در این هنگام دو نفر از مردان با ایمان که ترس از خدا در دل آنها جاى داشت و به همین دلیل مشمول نعمتهاى بزرگ او شده بودند (و روح استقامت و شهامت را با دوراندیشى و آگاهى اجتماعى و نظامى آمیخته بودند براى دفاع از پیشنهاد موسى بپا خاستند و به بنى اسرائیل) گفتند:شما از دروازه شهر وارد بشوید، هنگامى که وارد شدید (و آنها را در برابر عمل انجام شده قرار دادید) پیروز خواهید شد»«ولى باید در هر صورت از روح ایمان استمداد کنید و بر خدا تکیه نمایید تا به این هدف برسید».