قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یِهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ
مشخصات بلاگ
قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا (30 فرقان )
و پیامبر گفت پروردگارا قوم من این قرآن را رها کردند

در تاریخ 93/09/27 تصمیم گرفتیم با گروهی از دوستان روزانه یه صفحه قرآن بخونیم
و هر کس توی هر صفحه ای نکته ای براش جالب بود ، یا چیزی در موردش می دونست ، یا تفسیری در مورد اون صفحه خونده بود رو با یقیه به اشتراک بذاره
اینجا رو هم بنا کردیم برای اینکه اگه خواستیم یه روزی مروری به مطالب بکنیم برامون ساده تر باشه
و یا اگه دوستی وسطای راه بهمون پیوست بتونه مطالب قبلی رو مرور کنه
شایدم یه زمانی بچه هامون خواستن بدونن فهم مادراشون از قرآن چه جوری بوده
هر چند امیدواریم که به زودی حضرت مهدی علیه السلام ظهور کنن و ما و بچه هامون قرآن رو همونجور بفهمیم که باید
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

آخرین مطالب
دوشنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۴، ۱۱:۴۷ ق.ظ

111 . صفحه 111

 

هفدهم فروردین : 

هانیه : 

ایه 18
- برو دنبال درست کردن کار خودت باش و امیدوار به خدای یگانه که همه چی دستشه ... خدایا ما را جز اونایی قرار بده که بهشون عزت می دی... اونم عزت نزد خودت ... مردم این وسط چکاره اند؟!
- بازگشت همه به سوی خداست ... کاش به سوی تو با یک معرفت حقیقی باشه ... یاد اون ایه قلب سلیم افتادم و مناجات حضرت امیر که هیچ کس در امان نیست مگر کسی که قلب سلیم اورده باشه

ایه 19
- هشیار باش که این ها داره بهت گفته می شه حالا هی پشت گوش بنداز... هی بگو کار دارم ... وقت ندارم ... پیامبر هیچ سخنی غیر از بشارت و انذار نداره .... حقیقت درونمونه .... دنبالش باشیم ... راهنماشم همین انذار ها و بشارت هاست .... بقول دوستی از تفاسیر مثنوی : حقیقتی که در بچگی همراهمون بوده و به اعتباریاتی که به حقایق زدیم خودمونو این قدر دچار خسران کردیم ... مثلا پولی که می دی دست بچه ، اگر بهش نگی این چه ارزشی داره براش با یک کاغذ فرق نداره یک مداد بدی دستش روش نقاشی می کشه .. اما وقتی به اون اعتبار می دی دیگه اونو معتبر می بینه.. برای باقی مفاهیم هم همین طوره ارزش گذاری های اجتماعی ما رو در گیر قرار داد هاش می کنه و زندگی ساده کودکی مونو نابود کرده ... کاش برگردیم .... (بی خود نیست ادما دوست دارند دوباره بچه باشند... )

ایه 20 و 21
- نعمتی که خدا داده را یاد کنم... خدایا مرسی که منو در ایران و در یک خانواده مذهبی و در کنار دوستان خوب و کسانی قرار دادی که برام مدام هشدار و بشارت هدیه می دهند ... حواست باشه برگردی ضرر کردی ... با نگاه رو به جلو قدم بردار (یاد یک حدیثی افتادم که فکر کنم برای امام صادق (ع)است مومن دو روزش مثل هم نیست یا یه همچین مفهومی که اگر دو روزت مثل هم باشه ضرر کردی حالا چه برسه به بدترش ! خدایا دستمونو لطفا بگیر برای همیشه ) ...
- برای من مثل یه کوهنوردی سخت است با سرعت بسیار کم و با خستگی و گاهی بی حوصلگی ... اما لذت رسیدن به قله به پاهام نیرو می ده ... خدایا کمک کن ... از ته دل کمک کن ...

ایه 22
- بهانه های ترس .. قدرت .. قضاوت ... چند آیه قبل تر یادمه که می گفت از دیگران نترسید و از خدا بترسید... به ذهنم رسید چه خدای خشمگینی! اما فکر کردم دیدم این ترسها از یک جنس دیگه است ... اگه بترسم از دور شدن ... اگه آگاه باشم از حسرت نهایی ... بترسم از اینکه از چشمش بیفتم ... بترسم که نکنه دیگه منو به حال خودم بذاره ... این موقع است که ترس های کوچیک ادمای قوی تر از من (چه از نظر مالی ؛ علمی ؛ اجتماعی... ) همه شون بی معنی میشه

ایه 23
- خدای مهربون کمک کن که بتوانم به ولی تو اعتماد کنم و با ایمان قدم بردارم ....

 

نفیسه : 

18.در این آیه به یکى از ادعاهاى بى‏اساس و امتیازات موهومى که یهود و نصارى داشتند اشاره کرده مى‏گوید: «یهود و نصارى گفتند: ما فرزندان خدا و دوستان او هستیم»!اما مى‏دانیم که قرآن با تمام این امتیازات موهوم مبارزه مى‏کند و امتیاز هر انسانى را تنها در ایمان و عمل صالح و پرهیزکارى او مى‏شمرد، لذا در ادامه آیه براى ابطال این ادعا چنین مى‏گوید: «بگو: پس چرا شما را در مقابل گناهانتان مجازات مى‏کند»؟این مجازات گناهکاران نشانه آن است که ادعاى ارتباط فوق العاده با خدا! تا آنجا که خود را دوستان، بلکه فرزندان خدا مى‏شمارید، ادعایى بى‏اساس است.به علاوه تاریخ شما نشان مى‏دهد که گرفتار یک سلسله مجازاتها و کیفرهاى الهى در همین دنیا نیز شده‏اید و این دلیل دیگرى بر بطلان ادعاى شماست.سپس براى تأکید مطلب اضافه مى‏کند: «شما بشرى هستید از مخلوقات خدا، همانند سایر انسانها»و این یک قانون عمومى است که «خدا هر که را بخواهد (و شایسته ببیند) مى‏بخشد و هر که را بخواهد (و مستحق ببیند) کیفر مى‏دهد»از این گذشته «همه مخلوق خدا هستند و بنده و مملوک او، بنابراین نام فرزند خدا بر کسى گذاشتن منطقى نیست»«و سرانجام هم تمام مخلوقات به سوى او باز مى‏گردند».

19.باز در این آیه روى سخن به اهل کتاب است: «اى اهل کتاب و اى یهود و نصارى پیامبر ما به سوى شما آمد و در عصرى که میان پیامبران الهى فترت و فاصله‏اى واقع شده بود حقایق را براى شما بیان کرد، مبادا بگویید از طرف خدا بشارت‏دهنده و بیم‏دهنده به سوى ما نیامد»آرى! «بشیر» و «نذیر» یعنى پیامبر اسلام صلّى اللّه علیه و آله (که افراد با ایمان و نیکوکار را به رحمت و پاداش الهى بشارت داده و افراد بى‏ایمان و گنهکار و آلوده را از کیفرهاى الهى بیم مى‏دهد به سوى شما آمد»و در پایان آیه مى‏فرماید:«خداوند بر هر چیز تواناست». یعنى مبعوث ساختن پیامبران و برانگیختن جانشینان آنها براى نشر دعوت حق در برابر قدرت او ساده و آسان است.

20.بنى اسرائیل و سرزمین مقدس! از این به بعد قرآن براى زنده کردن روح حق شناسى در یهود، و بیدار کردن وجدان آنها در برابر خطاهایى که در گذشته مرتکب شدند، تا به فکر جبران بیفتند، نخست چنین مى‏گوید: به خاطر بیاورید «زمانى را که موسى به پیروان خود گفت: اى بنى اسرائیل نعمتهایى را که خدا به شما ارزانى داشته است بیاد آورید»سپس به سه نعمت مهم اشاره کرده، نخست مى‏گوید: «هنگامى که در میان شما پیامبرانى قرار داد» و زنجیر فرعونى را شکست در پرتو این نعمت بود که از درّه هولناک شرک و بت‏پرستى و گوساله‏پرستى رهایى یافتند، و این بزرگترین نعمت معنوى در حق آنها بود.سپس به بزرگترین موهبت مادى که به نوبه خود مقدمه مواهب معنوى نیز مى‏باشد اشاره کرده مى‏فرماید:«شما را صاحب اختیار جان و مال و زندگى خود قرار داد»زیرا بنى اسرائیل سالیان دراز در زنجیر اسارت و بردگى فرعون و فرعونیان بودند و هیچ گونه «اختیارى» از خود نداشتند، خداوند به برکت قیام موسى آنها را صاحب اختیار هستى و زندگى خود ساخت.و در آخر آیه بطور کلى به نعمتهاى مهم و برجسته‏اى که در آن زمان به احدى داده نشده بود اشاره فرموده، مى‏گوید:«به شما چیزهایى داده که به احدى از عالمیان نداد»این نعمتهاى متنوع، فراوان بودند، که شرح آن در آیه 57 سوره بقره گذشت.

21.در این آیه جریان ورود بنى اسرائیل را به سرزمین مقدس چنین بیان مى‏کند:«موسى به قوم خود گفت: شما به سرزمین مقدسى که خداوند برایتان مقرر داشته است وارد شوید، و براى ورود به آن از مشکلات نترسید و از فداکارى مضایقه نکنید، اگر به این فرمان پشت کنید زیان خواهید دید»

22.اما بنى اسرائیل در برابر این پیشنهاد موسى- همانطور که روش افراد ضعیف و ترسو و بى‏اطلاع است که مایلند همه پیروزیها در سایه تصادفها و یا معجزات براى آنها فراهم شود و به اصطلاح لقمه را بگیرند و در دهانشان بگذارند «به او گفتند: اى موسى! تو که مى‏دانى در این سرزمین جمعیتى جبار و زورمند زندگى مى‏کنند و ما هرگز در آن گام نخواهیم گذاشت تا آنها این سرزمین را تخلیه کرده و بیرون روند، هنگامى که آنها خارج شوند ما فرمان تو را اطاعت خواهیم کرد و گام در این سرزمین مقدس خواهیم گذاشت»این پاسخ بنى اسرائیل به خوبى نشان مى‏دهد که استعمار فرعونى در طول سالیان دراز چه اثر شومى روى نسل آنها گذارده بود.

23.سپس قرآن مى‏گوید: «در این هنگام دو نفر از مردان با ایمان که ترس از خدا در دل آنها جاى داشت و به همین دلیل مشمول نعمتهاى بزرگ او شده بودند (و روح استقامت و شهامت را با دوراندیشى و آگاهى اجتماعى و نظامى آمیخته بودند براى دفاع از پیشنهاد موسى بپا خاستند و به بنى اسرائیل) گفتند:شما از دروازه شهر وارد بشوید، هنگامى که وارد شدید (و آنها را در برابر عمل انجام شده قرار دادید) پیروز خواهید شد»«ولى باید در هر صورت از روح ایمان استمداد کنید و بر خدا تکیه نمایید تا به این هدف برسید».

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۱/۱۷

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی