قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یِهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ
مشخصات بلاگ
قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا (30 فرقان )
و پیامبر گفت پروردگارا قوم من این قرآن را رها کردند

در تاریخ 93/09/27 تصمیم گرفتیم با گروهی از دوستان روزانه یه صفحه قرآن بخونیم
و هر کس توی هر صفحه ای نکته ای براش جالب بود ، یا چیزی در موردش می دونست ، یا تفسیری در مورد اون صفحه خونده بود رو با یقیه به اشتراک بذاره
اینجا رو هم بنا کردیم برای اینکه اگه خواستیم یه روزی مروری به مطالب بکنیم برامون ساده تر باشه
و یا اگه دوستی وسطای راه بهمون پیوست بتونه مطالب قبلی رو مرور کنه
شایدم یه زمانی بچه هامون خواستن بدونن فهم مادراشون از قرآن چه جوری بوده
هر چند امیدواریم که به زودی حضرت مهدی علیه السلام ظهور کنن و ما و بچه هامون قرآن رو همونجور بفهمیم که باید
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

آخرین مطالب
دوشنبه, ۱۰ فروردين ۱۳۹۴، ۰۹:۱۷ ق.ظ

104 . صفحه 104


دهم فروردین :


نفیسه :


163.در آیات گذشته خواندیم که یهود در میان پیامبران خدا تفرقه مى‏افکندند بعضى را تصدیق و بعضى را انکار مى‏کردند در این آیه، بار دیگر به آنها پاسخ مى‏گوید که:«ما بر تو وحى فرستادیم همانطور که بر نوح و پیامبران بعد از او وحى فرستادیم و همانطور که بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و پیامبرانى که از فرزندان یعقوب بودند و عیسى و ایوب و یونس و هارون و سلیمان وحى نمودیم و به داود کتاب زبور دادیم».

164.در این آیه اضافه مى‏کند پیامبرانى که وحى بر آنان نازل گردید منحصر به اینها نبودند بلکه «پیامبران دیگرى که قبلا سرگذشت آنها را براى تو بیان کرده‏ایم و پیامبرانى را که هنوز سرگذشت آنها را شرح نداده‏ایم همگى همین مأموریت را داشتند و وحى الهى بر آنها نازل گردید»و از این بالاتر«خداوند رسما با موسى سخن گفت».

165.بنابراین، رشته وحى همیشه در میان بشر بوده است و چگونه ممکن است ما افراد انسان را بدون راهنما و رهبر بگذرانیم و در عین حال براى آنها مسؤولیت و تکلیف قائل شویم؟ لذا «ما این پیامبران را بشارت‏دهنده و انذارکننده قرار دادیم تا به رحمت و پاداش الهى، مردم را امیدوار سازند و از کیفرهاى او بیم دهند تا اتمام حجت بر آنها شود و بهانه‏اى نداشته باشند»خداوند برنامه ارسال این رهبران را دقیقا تنظیم و اجرا نموده، چرا چنین نباشد با این که:«او بر همه چیز توانا و حکیم است»حکمت او ایجاب مى‏کند که این کار عملى شود و قدرت او راه را هموار مى‏سازد.

166.و در این آیه به پیامبر دلدارى و قوت قلب مى‏بخشد که اگر این جمعیت نبوت و رسالت تو را انکار کردند اهمیتى ندارد، زیرا:«خداوند گواه چیزى است که بر تو نازل کرده است»و البته انتخاب تو براى این منصب بى‏حساب نبوده بلکه «این آیات را از روى علم به لیاقت و شایستگى تو براى مأموریت، نازل کرده است»و در پایان اضافه مى‏کند که نه تنها خداوند گواهى بر حقانیت تو مى‏دهد، بلکه «فرشتگان پروردگار نیز گواهى مى‏دهند اگر چه گواهى خدا کافى است»

167.در آیات گذشته بحثهایى در باره افراد بى‏ایمان و با ایمان ذکر شده بود، در این آیه اشاره به دسته‏اى دیگر مى‏کند که بدترین نوع کفر را انتخاب کردند، آنها کسانى هستند که علاوه بر گمراهى خود، کوشش براى گمراه ساختن دیگران مى‏کنند، نه خود راه هدایت را پیمودند و نه مى‏گذارند دیگران این راه را بپیمایند آیه مى‏فرماید:«کسانى که کافر شدند و مردم را از گام گذاشتن در راه خدا مانع گشتند، در گمراهى دور و درازى گرفتار شده‏اند»

168.در این آیه اضافه مى‏فرماید:«آنها که کافر شدند و ستم کردند (هم ستم به حق کردند که آنچه شایسته آن بود انجام ندادند و هم ستم به خویش که خود را از سعادت محروم ساختند و در درّه ضلالت سقوط کردند و هم به دیگران ستم کردند که آنها را از راه حق بازداشتند) چنین افرادى هرگز مشمول آمرزش پروردگار نخواهند شد و خداوند آنها را به هیچ راهى هدایت نمى‏کند».

169.«مگر به سوى دوزخ! و آنها براى همیشه در دوزخ مى‏مانند»آنها باید بدانند که این تهدید الهى صورت مى‏پذیرد،زیرا: «این کار براى خدا آسان است و قدرت بر آن دارد».

170.در آیات گذشته سرنوشت افراد بى‏ایمان بیان شد، و در این آیه دعوت به سوى ایمان آمیخته با ذکر نتیجه آن مى‏کند،و با تعبیرات مختلفى که شوق و علاقه انسان را برمى‏انگیزد همه مردم را به این هدف عالى تشویق مى‏نماید.نخست مى‏گوید:«اى مردم همان پیامبرى که در انتظار او بودید و در کتب آسمانى پیشین به او اشاره شده بود با آیین حق به سوى شما آمده است»سپس مى‏فرماید: «این پیامبر از طرف آن کس که پرورش و تربیت شما را بر عهده دارد آمده است» بعد اضافه مى‏کند: «اگر ایمان بیاورید به سود شماست» به دیگرى خدمت نکرده‏اید، بلکه به خودتان خدمت نموده‏اید و در پایان مى‏فرماید:«فکر نکنید اگر شما راه کفر پیش گیرید به خدا زیانى مى‏رسد چنین نیست، زیرا خداوند مالک آنچه در آسمانها و زمین است مى‏باشد» به علاوه چون «خداوند، عالم و حکیم است»دستورهایى را که به شما داده و برنامه‏هایى را که تنظیم کرده همگى روى فلسفه و مصالحى بوده و به سود شماست.

 

اعظم : 


167 و 168 : توی چندین جای قرآن به این مساله "صدوا عن سبیل الله " اشاره شده .... کسانیکه راه دین خداوند رو سد می کنند ... این قضیه خیلی مصادیق داره ولی یکیش که خیلی شایعتره و شاید زیاد بهش دقت نکنیم اینه که خیلی از ماها با زبون و یا عمل یا با سکوت یا با تحقیر یا با اه اه یا با با نگاه این کارو می کنیم .... چه بسا کسی داره راه خدایی رو در زندگی میره اینقدر با این کارامون عرصه رو براش تنگ می کنیم که یا بی خیال عملش می شه یا اینقدر تو منگنه باید راه خدایی رو بره که حد نداره .... خیلی مراقب باشیم ابنجوری نباشیم من نمونه های زیادیش رو در زندگی خودم و دیگران دیدم .... یکیش مثلا ساده زیستی هستش اینقدر ان قلت توش میارن و گوشه کنایه میزنن که عرصه رو بر آدم تنگ می کنن .... یکیش سنت های بیخوده .... خیلی مصداق داره

170 . این آیه با دل من زیاد بازی کرد این که ما ایمان بیاریم برای خودمون خوبه و گرنه خداوند بی نیازه ....

یاد این شعر حافظ افتادم : سخن در احتیاج ما و استغنای معشوقست

وای خدای من با این ایمانای الکی و زپرتی چه منتی هم که سرت نمی ذاریم

و یاد این رباعی دلبرانه :

گفتم که دلم هست به پیش تو گرو
دل بازده، آغاز مکن قصه نو

افشاند هزار دل ز هر حلقه زلف
گفتا که دلت بجوی و بردار و برو

مولای یا مولای أنت المولى وانا العبد ، وهل یرحم العبد الا المولى ، مولای یا مولای أنت المالک وانا المملوک ، وهل یرحم المملوک الا المالک ، مولای یا مولای أنت العزیز وانا الذلیل ، وهل یرحم الذلیل الا العزیز . مولای یا مولای أنت الخالق وانا المخلوق ، وهل یرحم المخلوق الا الخالق ، مولای یا مولای أنت العظیم وانا الحقیر ، وهل یرحم الحقیر الا العظیم ، مولای یا مولای أنت القوی وانا الضعیف ، وهل یرحم الضعیف الا القوی .

الی |آخر چقدر این مناجات امیرالمومنین قشنگه ... نخوندین و نشنیدین حتما بشنوینش

اعظم : 


ای خواهر خوب گفتی
اینقدر آدماییی مه سد راه و دین خدا میشن زیاده که نگو
پات لنگ باشه سنگم بندازت جلوت! آخر بیچارگیه
گاهی واقعا از دنیامون بیزار میشم و آرزو میکنم که نبودم

دیگه این دنیا و این روزها و شبها تنها فرصتیه که ماداریم ... یه روزی آرزوی لحظه ایش رو می کنیم که بر گردیم

بی خیال
خدا هست

گاهی شبا که دلم گرفته فقط همین مناجات آرومم میکنه
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۱/۱۰

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی