قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یِهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ
مشخصات بلاگ
قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا (30 فرقان )
و پیامبر گفت پروردگارا قوم من این قرآن را رها کردند

در تاریخ 93/09/27 تصمیم گرفتیم با گروهی از دوستان روزانه یه صفحه قرآن بخونیم
و هر کس توی هر صفحه ای نکته ای براش جالب بود ، یا چیزی در موردش می دونست ، یا تفسیری در مورد اون صفحه خونده بود رو با یقیه به اشتراک بذاره
اینجا رو هم بنا کردیم برای اینکه اگه خواستیم یه روزی مروری به مطالب بکنیم برامون ساده تر باشه
و یا اگه دوستی وسطای راه بهمون پیوست بتونه مطالب قبلی رو مرور کنه
شایدم یه زمانی بچه هامون خواستن بدونن فهم مادراشون از قرآن چه جوری بوده
هر چند امیدواریم که به زودی حضرت مهدی علیه السلام ظهور کنن و ما و بچه هامون قرآن رو همونجور بفهمیم که باید
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

آخرین مطالب
يكشنبه, ۹ فروردين ۱۳۹۴، ۰۸:۲۷ ق.ظ

103 . صفحه 103


نهم فروردین :



نفیسه :

155.گوشه دیگرى از خلافکاریهاى یهود! در اینجا قرآن به قسمتهاى دیگرى از خلافکاریهاى بنى اسرائیل و کارشکنیها و دشمنیهاى آنها با پیامبران خدا اشاره کرده است.نخست، به پیمان‏شکنى و کفر جمعى از آنها و قتل پیامبران به دست آنان اشاره کرده چنین مى‏فرماید:«ما آنها را به خاطر پیمان شکنى»از رحمت خود دور ساختیم یا قسمتى از نعمتهاى پاکیزه را بر آنان تحریم نمودیم آنها به دنبال این پیمان شکنى،«آیات پروردگار را انکار کردند و راه مخالفت پیش گرفتند»و به این نیز قناعت نکردند،«بلکه دست به جنایت بزرگ دیگرى که قتل و کشتن راهنمایان و هادیان راه حق یعنى پیامبران زدند و بدون هیچ مجوزى آنها را از بین بردند»آنها به قدرى در اعمال خلاف جسور و بى‏باک بودند که گفتار پیامبران را به باد استهزاء مى‏گرفتند و صریحا به آنها«گفتند: بر دلهاى ما پرده افکنده شده که مانع شنیدن و پذیرش دعوت شماست»!در اینجا قرآن اضافه مى‏کند:دلهاى آنها به کلى مهر شده و هیچ گونه حقى در آن نفوذ نمى‏کند ولى عامل آن کفر و بى‏ایمانى،خود آنها هستند و به همین دلیل جز افراد کمى که خود را از این گونه لجاجتها برکنار داشته‏اند ایمان نمى‏آورند،مى‏فرماید:«آرى! خداوند به علت کفرشان، بر دلهاى آنها مهر زده، که جز عده کمى (که راه حق مى‏پویند و لجاج ندارند) ایمان مى‏آورند»

156.«آنها در راه کفر آن چنان سریع تاختند که به مریم پاکدامن، مادر پیامبر بزرگ خدا که به فرمان الهى بدون همسر باردار شده بود تهمت بزرگى زدند»

157.حتى آنها به کشتن پیامبران افتخار مى‏کردند «و مى‏گفتند ما مسیح عیسى بن مریم رسول خدا را کشته‏ایم»و شاید تعبیر به رسول اللّه را در مورد مسیح از روى استهزاء و سخریه مى‏گفتند.در حالى که در این ادعاى خود نیز کاذب بودند،«آنها هرگز مسیح را نکشتند و نه به دار آویختند،بلکه دیگرى را که شباهت به او داشت اشتباها به دار زدند»سپس قرآن مى‏گوید:«آنها که در باره مسیح اختلاف کردند، خودشان در شک بودند و هیچ یک به گفته خود ایمان نداشتند و تنها از تخمین و گمان پیروى مى‏کردند» آنگاه قرآن به عنوان تأکید مطلب مى‏گوید: «و قطعا او را نکشتند»

158.«بلکه خداوند او را به سوى خود برد و خداوند قادر و حکیم است»اگر مى‏بینیم قرآن مخصوصا روى مصلوب نشدن مسیح (ع) تکیه کرده، به خاطر این است که عقیده خرافى فداء و بازخرید گناهان امت را به شدت بکوبد، تا مسیحیان نجات را در گروه اعمال خویش ببینند، نه در پناه بردن به صلیب!

159.در تفسیر این آیه دو احتمال است که هر یک به جهاتى قابل ملاحظه است:
1- آیه مى‏فرماید: «هیچ کس از اهل کتاب نیست مگر این که به مسیح (ع) پیش از مرگ خود ایمان مى‏آورد»و آن هنگامى است که انسان در آستانه مرگ قرار مى‏گیرد و ارتباط او با این جهان ضعیف و با جهان بعد از مرگ قوى مى‏گردد، پرده‏ها از برابر چشم او کنار مى‏رود و بسیارى از حقایق را مى‏بیند، در این موقع است که چشم حقیقت بین او مقام مسیح را مشاهده مى‏کند و در برابر او تسلیم مى‏گردد، آنها که منکر او شدند به او مؤمن مى‏شوند و آنها که او را خدا دانستند به اشتباه خود پى مى‏برند در حالى که این ایمان هیچ گونه سودى براى آنها ندارد- پس چه بهتر اکنون که ایمان مفید است مؤمن شوند! 2- منظور این است که تمام اهل کتاب به حضرت مسیح (ع) پیش از «مرگ او» ایمان مى‏آوردند یهودیان او را به نبوت مى‏پذیرند و مسیحیان دست از الوهیت او مى‏کشند و این به هنگامى است که مسیح (ع) طبق روایات اسلامى در موقع ظهور حضرت مهدى (عج) از آسمان فرود مى‏آید، و پشت سر او نماز مى‏گذارد و یهود و نصارا نیز او را مى‏بینند و به او و مهدى (عج) ایمان مى‏آورند، و روشن است که مسیح به حکم این که آیینش مربوط به گذشته بوده وظیفه دارد در این زمان از آیین موجود یعنى آیین اسلام که مهدى (عج) مجرى آن است پیروى کند.و در پایان آیه مى‏فرماید:«در روز رستاخیز، مسیح گواه بر آنها خواهد بود»منظور از گواهى مسیح بر ضد آنها این است که او گواهى مى‏دهد که تبلیغ رسالت کرده و آنها را هیچ گاه به خدایى و الوهیت خود دعوت ننموده بلکه به ربوبیت پروردگار دعوت کرده است.

160.سرنوشت صالحان و ناصالحان یهود! در آیات گذشته به چند نمونه از خلافکاریهاى یهود اشاره شد، در این آیه و دو آیه بعد نیز پس از ذکر چند قسمت دیگر از اعمال ناشایست آنها، کیفرهایى را که بر اثر این اعمال در دنیا و آخرت دامان آنها را گرفته و مى‏گیرد،بیان مى‏دارد.
نخست مى‏فرماید:«به خاطر ظلم و ستمى که یهود کردند، و به خاطر باز داشتن مردم از راه خدا، قسمتى از چیزهاى پاک و پاکیزه را که بر آنها حلال بود تحریم کردیم» و آنان را از استفاده کردن از آن محروم ساختیم.

161.و نیز به خاطر این که «رباخوارى مى‏کردند با این که از آن نهى شده بودند، و همچنین اموال مردم را به ناحق مى‏خوردند، همه اینها سبب شد که گرفتار آن محرومیت شوند»گذشته از این کیفر دنیوى، ما آنها را به کیفرهاى اخروى گرفتار خواهیم ساخت «و براى کافران آنها عذاب دردناکى آماده کرده‏ایم»

162.در این آیه به واقعیت مهمى اشاره شده که قرآن کرارا به آن تکیه کرده است و آن این که مذمت و نکوهش قرآن از یهود به هیچ وجه جنبه مبارزه نژادى و طائفه‏اى ندارد، اسلام هیچ نژادى را به عنوان «نژاد» مذمت نمى‏کند بلکه نکوهشها و حملات آن تنها متوجه آلودگان و منحرفان است، لذا در این آیه افراد با ایمان و پاکدامن یهود را استثناء کرده، و مورد ستایش قرار داده و پاداش بزرگى به آنها نوید مى‏دهد، و مى‏گوید:«ولى آن دسته از یهود که در علم و دانش راسخند و مؤمنان (از دست اسلام) به آنچه بر تو نازل شده و آنچه بر پیامبران پیشین نازل گردیده ایمان مى‏آورند (همچنین) نمازگزاران و زکات‏دهندگان و ایمان‏آورندگان به خدا و روز قیامت به زودى پاداش بزرگى به آنها خواهیم داد»به همین دلیل مى‏بینیم که جمعى از بزرگان یهود به هنگام ظهور پیامبر اسلام صلّى اللّه علیه و آله و مشاهده دلایل حقانیت او به اسلام گرویدند و با جان و دل از آن حمایت کردند و مورد احترام پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سایر مسلمانان بودند.

 

هانیه:


ایه 155
- حواسم به عهد و پیمانایی که با خدا می ذارم باشه که عمل نکردن بهشون باعث می شه ذره ذره در دلم بسته بشه ... دیگه هیچی نبینم و هیچی نشنوم و هیچی نفهمم..
- گاهی دوست داریم به پیمانمون عمل کنیم اما یادمون می ره ... گاهی هم می گیم حالا همین یه بار .... یه کوچولو ... از فردا درست می شم ... {به قول دوست عزیزی همین اپسیلون هاست که کارو خراب می کنه ... }
- نکته دیگه ازاین ایه بنظر این بود که گاهی با ادما که حرف می زنی قشنگ می بینی که به غفلت و گمراهی خودشون واقفند اما برای اینکه تو اون لحظه کم نیارن به مخالفت ادامه می دهند و ... نهایتا که ... ما خودمون می دونیم که دلامون مهر داره ... دوست داریم این کارو بکنیم ... همون طور که نفیسه جان گفت : لجاجت های ریز درونی مو کم کنم .

ایه 157
- سعی کنم بین گمان، خیال، وهم با عقل و علم و منطق تفاوت بذارم. خیلی چیزها را اطرافیان اعم از رسانه ، دوستان، جامعه به من القا می کنه و من فکر می کنم یه چیزی درسته .... یک کم آگاهانه تر انتخاب کنم تا دچار وهم و کج فهمی نشوم و بعد هم قضاوت کنم و از مسیر اصلی و حقیقی دور بشم ..


ایه 159
- این آیه منو یاد یکی از دوستان مسیحی ام می اندازه که مسیحیان واقعی معتقدند باید پیام مسیح را به گوش همه انسان ها رسوند و (حداقل اینجا کلی تبلیغات در این جهت دارند و سعی می کنند پیام مسیح که ایمان به خدا ست و در قلبتون را باز بذارین تا روح القدس در آن حلول کنه را به گوش همه برسونند...) البته من خودم با اینکه اونا مسیح را خدا می دونند کلی مشکل دارم و همون طور که نفیسه جان گفت معتقدم مسیح انسان ها را به ربوبیت خدا و تسلیم شدن در برابر خدای یگانه دعوت کرده درست مثل تمام پیامبران دیگر

آیه 160
- حواسم به حرفایی که می زنم و کارایی که می کنم باشه، و این که من نماینده یک نوع مذهبم ... کاری نکنم که نمود بیرونی اون باعث بشه دیگران از اسلام زده بشند ... {البته که این با برای دیگران زندگی کردن خیلی فرق داره ... مطمئنم اگه بتوانم مسلمون واقعی بشم و حداقل یه گوشه ای از رفتار مثل کسایی باشه که الگوی واقعی تسلیم بودن در برابر خدا هستند...} ... با یک سری رفتارات زشتم دیگران را از تسلیم بودن و مسلمون شدن گمراه نکنم ... که نتیجه این کار محروم شدن (به نظرم حلال و حرامی اینجا فقط صرفا روزی معمولی نیست از همه نعمت هاست) از نعمت ها است.

مرسی نفیسه جان از تفسیر این ایه 162 برای من جالب بود چون همیشه می شنیدم که قران کلا با یهودی ها مشکل داره و ... اما ... جالب بود 

 

اعظم:

آیه 155 : یکی از بدترین ویژگیهایی که یه آدم می تونه داشته باشه "لجبازی" هستش جایی که می دونه چیزی حقه ولی برای به قول هانیه جان کم نیاوردن "حق رونم یپذیره" دقت کنیم این یه صفت ویران کننده است اگه خودمون داریمش زودتر رفعش کنیم .... حتی در موارد کوچیک در محدوده خانواده حتی چون نشات گرفته از یه "من" بزرگ در درونمون هستش یه یه "نفس خبیث" .... این صفت به قدری قوی و خطرناک و کثیفه که آدم شاید یه انگ بزرگ به خودش بچسبونه تا بتونه همچنان سر عقیده باطلش بمونه . اینقدر که بگه مثلا "اصلا من خنگم اصلا حالیم نمیشه .... اصلا ...." ولی حق رو نپذیره ... مثل برخی از اهل کتاب که اینجور بودن حتی گفتن ما دلامون سخت شده و پرده روشه ... اینو می گفتن که یعنی تمام ما نمی فهمیم بیشتر از این .همینی که هست ...

آیه 157 : خداوند با گفتن عبارت "نکشتن " و " به دار هم نیاویختن " (ما قتلوه و ما صلبوه ) کل احتمالاتی که ممکنه یهود بگن رو عنوان کرده و جای شبهه نذاشته

160 . مواظب باشیم با گفتار و کردارمون مردم رو از راه حق دور نکنیم ... خیلی مهمه

آیه 161 : تحریم رباخواری در ادیان دیگه هم بوده و اختصاص به اسلام نداره

آیه 162 : هانیه جان اتفاقا تا اینجا که قرآن خوندیم بارها و بارها خداوند بحث اهل کتاب رو پبش کشیدن و در اکثریت قریب به اتفاق آیات استثنائات اهل کتاب و یهود که خوب بودن و دعوت پیامبر رو قبول کردن رو با عبارات مختلفی مثل اینجا مشخص کردن ....

و البته یادت باشه واقعا با یهود و کل اونایی که دعوت پیامبر اسلام رو نپذیرفتن کلا مشکل داره ها اون استثنائاتی که می گه شامل اونایی هستن که حق پذیر بودن و سرانجام دعوت پیامبر اسلام رو پذیرفتن

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۱/۰۹

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی