103 . صفحه 103
نهم فروردین :
نفیسه :
155.گوشه
دیگرى از خلافکاریهاى یهود! در اینجا قرآن به قسمتهاى دیگرى از
خلافکاریهاى بنى اسرائیل و کارشکنیها و دشمنیهاى آنها با پیامبران خدا
اشاره کرده است.نخست، به پیمانشکنى و کفر جمعى از آنها و قتل پیامبران به
دست آنان اشاره کرده چنین مىفرماید:«ما آنها را به خاطر پیمان شکنى»از
رحمت خود دور ساختیم یا قسمتى از نعمتهاى پاکیزه را بر آنان تحریم نمودیم
آنها به دنبال این پیمان شکنى،«آیات پروردگار را انکار کردند و راه مخالفت
پیش گرفتند»و به این نیز قناعت نکردند،«بلکه دست به جنایت بزرگ دیگرى که
قتل و کشتن راهنمایان و هادیان راه حق یعنى پیامبران زدند و بدون هیچ مجوزى
آنها را از بین بردند»آنها به قدرى در اعمال خلاف جسور و بىباک بودند که
گفتار پیامبران را به باد استهزاء مىگرفتند و صریحا به آنها«گفتند: بر
دلهاى ما پرده افکنده شده که مانع شنیدن و پذیرش دعوت شماست»!در اینجا قرآن
اضافه مىکند:دلهاى آنها به کلى مهر شده و هیچ گونه حقى در آن نفوذ
نمىکند ولى عامل آن کفر و بىایمانى،خود آنها هستند و به همین دلیل جز
افراد کمى که خود را از این گونه لجاجتها برکنار داشتهاند ایمان
نمىآورند،مىفرماید:«آرى! خداوند به علت کفرشان، بر دلهاى آنها مهر زده،
که جز عده کمى (که راه حق مىپویند و لجاج ندارند) ایمان مىآورند»
156.«آنها
در راه کفر آن چنان سریع تاختند که به مریم پاکدامن، مادر پیامبر بزرگ خدا
که به فرمان الهى بدون همسر باردار شده بود تهمت بزرگى زدند»
157.حتى
آنها به کشتن پیامبران افتخار مىکردند «و مىگفتند ما مسیح عیسى بن مریم
رسول خدا را کشتهایم»و شاید تعبیر به رسول اللّه را در مورد مسیح از روى
استهزاء و سخریه مىگفتند.در حالى که در این ادعاى خود نیز کاذب
بودند،«آنها هرگز مسیح را نکشتند و نه به دار آویختند،بلکه دیگرى را که
شباهت به او داشت اشتباها به دار زدند»سپس قرآن مىگوید:«آنها که در باره
مسیح اختلاف کردند، خودشان در شک بودند و هیچ یک به گفته خود ایمان نداشتند
و تنها از تخمین و گمان پیروى مىکردند» آنگاه قرآن به عنوان تأکید مطلب
مىگوید: «و قطعا او را نکشتند»
158.«بلکه
خداوند او را به سوى خود برد و خداوند قادر و حکیم است»اگر مىبینیم قرآن
مخصوصا روى مصلوب نشدن مسیح (ع) تکیه کرده، به خاطر این است که عقیده خرافى
فداء و بازخرید گناهان امت را به شدت بکوبد، تا مسیحیان نجات را در گروه
اعمال خویش ببینند، نه در پناه بردن به صلیب!
159.در تفسیر این آیه دو احتمال است که هر یک به جهاتى قابل ملاحظه است:
1-
آیه مىفرماید: «هیچ کس از اهل کتاب نیست مگر این که به مسیح (ع) پیش از
مرگ خود ایمان مىآورد»و آن هنگامى است که انسان در آستانه مرگ قرار
مىگیرد و ارتباط او با این جهان ضعیف و با جهان بعد از مرگ قوى مىگردد،
پردهها از برابر چشم او کنار مىرود و بسیارى از حقایق را مىبیند، در این
موقع است که چشم حقیقت بین او مقام مسیح را مشاهده مىکند و در برابر او
تسلیم مىگردد، آنها که منکر او شدند به او مؤمن مىشوند و آنها که او را
خدا دانستند به اشتباه خود پى مىبرند در حالى که این ایمان هیچ گونه سودى
براى آنها ندارد- پس چه بهتر اکنون که ایمان مفید است مؤمن شوند! 2- منظور
این است که تمام اهل کتاب به حضرت مسیح (ع) پیش از «مرگ او» ایمان
مىآوردند یهودیان او را به نبوت مىپذیرند و مسیحیان دست از الوهیت او
مىکشند و این به هنگامى است که مسیح (ع) طبق روایات اسلامى در موقع ظهور
حضرت مهدى (عج) از آسمان فرود مىآید، و پشت سر او نماز مىگذارد و یهود و
نصارا نیز او را مىبینند و به او و مهدى (عج) ایمان مىآورند، و روشن است
که مسیح به حکم این که آیینش مربوط به گذشته بوده وظیفه دارد در این زمان
از آیین موجود یعنى آیین اسلام که مهدى (عج) مجرى آن است پیروى کند.و در
پایان آیه مىفرماید:«در روز رستاخیز، مسیح گواه بر آنها خواهد بود»منظور
از گواهى مسیح بر ضد آنها این است که او گواهى مىدهد که تبلیغ رسالت کرده و
آنها را هیچ گاه به خدایى و الوهیت خود دعوت ننموده بلکه به ربوبیت
پروردگار دعوت کرده است.
160.سرنوشت
صالحان و ناصالحان یهود! در آیات گذشته به چند نمونه از خلافکاریهاى یهود
اشاره شد، در این آیه و دو آیه بعد نیز پس از ذکر چند قسمت دیگر از اعمال
ناشایست آنها، کیفرهایى را که بر اثر این اعمال در دنیا و آخرت دامان آنها
را گرفته و مىگیرد،بیان مىدارد.
نخست مىفرماید:«به خاطر ظلم و ستمى
که یهود کردند، و به خاطر باز داشتن مردم از راه خدا، قسمتى از چیزهاى پاک و
پاکیزه را که بر آنها حلال بود تحریم کردیم» و آنان را از استفاده کردن از
آن محروم ساختیم.
161.و
نیز به خاطر این که «رباخوارى مىکردند با این که از آن نهى شده بودند، و
همچنین اموال مردم را به ناحق مىخوردند، همه اینها سبب شد که گرفتار آن
محرومیت شوند»گذشته از این کیفر دنیوى، ما آنها را به کیفرهاى اخروى گرفتار
خواهیم ساخت «و براى کافران آنها عذاب دردناکى آماده کردهایم»
162.در
این آیه به واقعیت مهمى اشاره شده که قرآن کرارا به آن تکیه کرده است و آن
این که مذمت و نکوهش قرآن از یهود به هیچ وجه جنبه مبارزه نژادى و
طائفهاى ندارد، اسلام هیچ نژادى را به عنوان «نژاد» مذمت نمىکند بلکه
نکوهشها و حملات آن تنها متوجه آلودگان و منحرفان است، لذا در این آیه
افراد با ایمان و پاکدامن یهود را استثناء کرده، و مورد ستایش قرار داده و
پاداش بزرگى به آنها نوید مىدهد، و مىگوید:«ولى آن دسته از یهود که در
علم و دانش راسخند و مؤمنان (از دست اسلام) به آنچه بر تو نازل شده و آنچه
بر پیامبران پیشین نازل گردیده ایمان مىآورند (همچنین) نمازگزاران و
زکاتدهندگان و ایمانآورندگان به خدا و روز قیامت به زودى پاداش بزرگى به
آنها خواهیم داد»به همین دلیل مىبینیم که جمعى از بزرگان یهود به هنگام
ظهور پیامبر اسلام صلّى اللّه علیه و آله و مشاهده دلایل حقانیت او به
اسلام گرویدند و با جان و دل از آن حمایت کردند و مورد احترام پیامبر صلّى
اللّه علیه و آله و سایر مسلمانان بودند.
هانیه:
ایه 155
-
حواسم به عهد و پیمانایی که با خدا می ذارم باشه که عمل نکردن بهشون باعث
می شه ذره ذره در دلم بسته بشه ... دیگه هیچی نبینم و هیچی نشنوم و هیچی
نفهمم..
- گاهی دوست داریم به پیمانمون عمل کنیم اما یادمون می ره ...
گاهی هم می گیم حالا همین یه بار .... یه کوچولو ... از فردا درست می شم
... {به قول دوست عزیزی همین اپسیلون هاست که کارو خراب می کنه ... }
-
نکته دیگه ازاین ایه بنظر این بود که گاهی با ادما که حرف می زنی قشنگ می
بینی که به غفلت و گمراهی خودشون واقفند اما برای اینکه تو اون لحظه کم
نیارن به مخالفت ادامه می دهند و ... نهایتا که ... ما خودمون می دونیم که
دلامون مهر داره ... دوست داریم این کارو بکنیم ... همون طور که نفیسه جان
گفت : لجاجت های ریز درونی مو کم کنم .
ایه 157
-
سعی کنم بین گمان، خیال، وهم با عقل و علم و منطق تفاوت بذارم. خیلی چیزها
را اطرافیان اعم از رسانه ، دوستان، جامعه به من القا می کنه و من فکر می
کنم یه چیزی درسته .... یک کم آگاهانه تر انتخاب کنم تا دچار وهم و کج فهمی
نشوم و بعد هم قضاوت کنم و از مسیر اصلی و حقیقی دور بشم ..
ایه 159
-
این آیه منو یاد یکی از دوستان مسیحی ام می اندازه که مسیحیان واقعی
معتقدند باید پیام مسیح را به گوش همه انسان ها رسوند و (حداقل اینجا کلی
تبلیغات در این جهت دارند و سعی می کنند پیام مسیح که ایمان به خدا ست و در
قلبتون را باز بذارین تا روح القدس در آن حلول کنه را به گوش همه
برسونند...) البته من خودم با اینکه اونا مسیح را خدا می دونند کلی مشکل
دارم و همون طور که نفیسه جان گفت معتقدم مسیح انسان ها را به ربوبیت خدا و
تسلیم شدن در برابر خدای یگانه دعوت کرده درست مثل تمام پیامبران دیگر
آیه 160
-
حواسم به حرفایی که می زنم و کارایی که می کنم باشه، و این که من نماینده
یک نوع مذهبم ... کاری نکنم که نمود بیرونی اون باعث بشه دیگران از اسلام
زده بشند ... {البته که این با برای دیگران زندگی کردن خیلی فرق داره ...
مطمئنم اگه بتوانم مسلمون واقعی بشم و حداقل یه گوشه ای از رفتار مثل کسایی
باشه که الگوی واقعی تسلیم بودن در برابر خدا هستند...} ... با یک سری
رفتارات زشتم دیگران را از تسلیم بودن و مسلمون شدن گمراه نکنم ... که
نتیجه این کار محروم شدن (به نظرم حلال و حرامی اینجا فقط صرفا روزی معمولی
نیست از همه نعمت هاست) از نعمت ها است.
مرسی
نفیسه جان از تفسیر این ایه 162 برای من جالب بود چون همیشه می شنیدم که
قران کلا با یهودی ها مشکل داره و ... اما ... جالب بود
اعظم:
آیه
155 : یکی از بدترین ویژگیهایی که یه آدم می تونه داشته باشه "لجبازی"
هستش جایی که می دونه چیزی حقه ولی برای به قول هانیه جان کم نیاوردن "حق
رونم یپذیره" دقت کنیم این یه صفت ویران کننده است اگه خودمون داریمش زودتر
رفعش کنیم .... حتی در موارد کوچیک در محدوده خانواده حتی چون نشات گرفته
از یه "من" بزرگ در درونمون هستش یه یه "نفس خبیث" .... این صفت به قدری
قوی و خطرناک و کثیفه که آدم شاید یه انگ بزرگ به خودش بچسبونه تا بتونه
همچنان سر عقیده باطلش بمونه . اینقدر که بگه مثلا "اصلا من خنگم اصلا
حالیم نمیشه .... اصلا ...." ولی حق رو نپذیره ... مثل برخی از اهل کتاب که
اینجور بودن حتی گفتن ما دلامون سخت شده و پرده روشه ... اینو می گفتن که
یعنی تمام ما نمی فهمیم بیشتر از این .همینی که هست ...
آیه
157 : خداوند با گفتن عبارت "نکشتن " و " به دار هم نیاویختن " (ما قتلوه و
ما صلبوه ) کل احتمالاتی که ممکنه یهود بگن رو عنوان کرده و جای شبهه
نذاشته
160 . مواظب باشیم با گفتار و کردارمون مردم رو از راه حق دور نکنیم ... خیلی مهمه
آیه 161 : تحریم رباخواری در ادیان دیگه هم بوده و اختصاص به اسلام نداره
آیه
162 : هانیه جان اتفاقا تا اینجا که قرآن خوندیم بارها و بارها خداوند بحث
اهل کتاب رو پبش کشیدن و در اکثریت قریب به اتفاق آیات استثنائات اهل کتاب
و یهود که خوب بودن و دعوت پیامبر رو قبول کردن رو با عبارات مختلفی مثل
اینجا مشخص کردن ....
و
البته یادت باشه واقعا با یهود و کل اونایی که دعوت پیامبر اسلام رو
نپذیرفتن کلا مشکل داره ها اون استثنائاتی که می گه شامل اونایی هستن که حق
پذیر بودن و سرانجام دعوت پیامبر اسلام رو پذیرفتن