قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یِهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ
مشخصات بلاگ
قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا (30 فرقان )
و پیامبر گفت پروردگارا قوم من این قرآن را رها کردند

در تاریخ 93/09/27 تصمیم گرفتیم با گروهی از دوستان روزانه یه صفحه قرآن بخونیم
و هر کس توی هر صفحه ای نکته ای براش جالب بود ، یا چیزی در موردش می دونست ، یا تفسیری در مورد اون صفحه خونده بود رو با یقیه به اشتراک بذاره
اینجا رو هم بنا کردیم برای اینکه اگه خواستیم یه روزی مروری به مطالب بکنیم برامون ساده تر باشه
و یا اگه دوستی وسطای راه بهمون پیوست بتونه مطالب قبلی رو مرور کنه
شایدم یه زمانی بچه هامون خواستن بدونن فهم مادراشون از قرآن چه جوری بوده
هر چند امیدواریم که به زودی حضرت مهدی علیه السلام ظهور کنن و ما و بچه هامون قرآن رو همونجور بفهمیم که باید
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

آخرین مطالب
جمعه, ۷ فروردين ۱۳۹۴، ۱۱:۲۹ ق.ظ

101 . صفحه 101

 

هفتم فروردین :

هانیه :

 

ایه 141

 آدمایی که اهل عمل نیستند، نه این وری نه اونوری ... منتظرند ببینند چه نصیب دیگران میشه مثل کرکس منتظر آخر قضایا خودشونو به منافع دیگران بچسبونند ... این ایه منو یاد ضرب المثل معروف "نون به نرخ روز خوردن"می اندازه ... و به من یاد می ده که در اعتقاداتم شجاع باشم و عمل کنم حتی اگه یه جاهایی به ضررمه (البته مصداق ضرر در زندگی روزمره بنظرم آبرو و قضاوت دیگران است که گاهی برامون خیلی مهم می شه) و روی اعتقادم راسخ باشم

ایه 142
- این ایه دلمو لرزوند .... نمازشون را با کسالت می خوونند ... خدا حال و لذت عبادت را ازشون می گیره ... شاید نتیجه گیری معکوس باشه اما .. حال خراب نمازم از اینجا سرو کله اش پیدا می شه ... این که شاید با خودم صادق نیستم و اون ایمان و کفر، ایمان، کفر ... که در ایه ص قبل هم اشاره شد هی دارم دنبال خودم می کشم ....
- اینها کسانی هستند که خدا را اندکی یاد میکنند ... گاهی چقدر به این بسیار بسیار اندک عبادتی که دارم دلم خوشه !... افسوس

ایه 143
- چه صریح ! چه گمراه .... این قدر در نماز دعا می کنیم خدایا ما رو جز کسایی قرارنده که بهشون غضب کردی، جز گمراهانم قرارنده ... اینکه نه رومی روم نه زنگی زنگ .... از هر جای دین هر قدر که می خواهند بر می دارند... نه این وری نه اونوری ...

ایه 144
- انگار یکی از نشونه های نفاق طرح دوستی با دشمنان خدا ریختنه ...

ایه146
- اگه تا حالا این کارو کردی ... تا حالا با خودت صادق نبودی و فرمون زندگی تو بر اساس قضاوت دیگران چرخوندی ... اگه تا حالا هدف نداشتی و همین جوری رفتی جلو ... دیگه بسه! ... به ریسمان محکم الهی چنگ بزن و از خودش مدد بخواه و بخواه که بهت قدرت بده دینتو برای خودش خالص کنی ... امید هست که در کنار مومنان قرار بگیری ...

ایه 147
- فدایی داره این خدای نازنین... این سخن واقعا راسته ... اگه می خوای با خدا حرف بزنی نماز بخووون و اگه می خوای خدا باهات حرف بزنه قرآن بخوون ...
- راهشو خودش نشون می ده ... دردم از یار است و درمان نیز هم ....
- قدم به قدم ... ایمان بیار .... شکرگزار باش ... و برو جلو .... تازه آخرش خدا شاکر است .... (یادمه سوره آل عمران هم اینو داشتیم که خدا شکر گزار است و یک عزیزی یاد اوری کرد که درجه عشق خدا به بنده اشو ببینید ... ) خدای نازنینم نجاتمون بده ... ازاین خودِ خودخواه و گمراهمون نجاتمون بده ...

 

نفیسه :

141.صفات منافقان! این آیه و آیات بعد قسمتى دیگر از صفات منافقان و اندیشه‏هاى پریشان آنها را بازگو مى‏کند، مى‏گوید:«منافقان کسانى هستند که همیشه مى‏خواهند از هر پیشامدى به نفع خود بهره‏بردارى کنند، اگر پیروزى نصیب شما شود فورا خود را در صف مؤمنان جا زده، مى‏گویند آیا ما با شما نبودیم و آیا کمکهاى ارزنده ما مؤثر در غلبه و پیروزى شما نبود؟ بنابراین، ما هم در تمام این موفقیتها و نتایج معنوى و مادى آن شریک و سهیمیم»اما اگر بهره‏اى از این پیروزى نصیب دشمنان اسلام شود، فورا خود را به آنها نزدیک کرده، مراتب رضامندى خویش را به آنها اعلام مى‏دارند و مى‏گویند: «این ما بودیم که شما را تشویق به مبارزه با مسلمانان و عدم تسلیم در برابر آنها کردیم بنابراین، ما هم در این پیروزیها سهمى داریم»!به این ترتیب این دسته با فرصت طلبى مخصوص خود، گاهى «رفیق قافله» اند و گاهى «شریک دزد» و عمرى را با این دو دوزه بازى کردن مى‏گذرانند! ولى قرآن سر انجام آنها را با یک جمله کوتاه بیان مى‏کند و مى‏گوید:بالاخره روزى فرا مى‏رسد که پرده‏ها بالا مى‏رود و نقاب از چهره زشت آنان برداشته مى‏شود. آرى! «در روز قیامت خداوند در میان شما قضاوت مى‏کند»و براى این که مؤمنان واقعى مرعوب آنان نشوند در پایان آیه اضافه مى‏کند:«هیچ گاه خداوند راهى براى پیروزى و تسلط کافران بر مسلمانان قرار نداده است»

و براى این که مؤمنان واقعى مرعوب آنان نشوند در پایان آیه اضافه مى‏کند:«هیچ گاه خداوند راهى براى پیروزى و تسلط کافران بر مسلمانان قرار نداده است»یعنى کافران نه تنها از نظر منطق بلکه از نظر نظامى و سیاسى و فرهنگى و اقتصادى و خلاصه از هیچ نظر بر افراد با ایمان، چیره نخواهند شد و اگر پیروزى آنها را بر مسلمانان در میدانهاى مختلف با چشم خود مى‏بینیم به خاطر آن است که بسیارى از مسلمانان مؤمنان واقعى نیستند، نه خبرى از اتحاد و اخوت اسلامى در میان آنان است و نه علم و آگاهى لازم که اسلام آن را از لحظه تولد تا لحظه مرگ بر همه لازم شمرده است دارند، و چون چنانند طبعا چنینند!

142.در این آیه و آیه بعد پنج صفت دیگر از صفات منافقان در عبارات کوتاهى آمده است:
1- آنها براى رسیدن به اهداف شوم خود از راه خدعه و نیرنگ وارد مى‏شوند و حتى مى‏خواهند: به خدا خدعه و نیرنگ زنند در حالى که در همان لحظات که در صدد چنین کارى هستند در یک نوع خدعه واقع شده‏اند، زیرا براى به دست آوردن سرمایه‏هاى ناچیزى سرمایه‏هاى بزرگ وجود خود را از دست مى‏دهند بطورى که آیه مى‏گوید:«منافقان مى‏خواهند خدا را فریب دهند در حالى که او آنها را فریب مى‏دهد»
2- آنها از خدا دورند و از راز و نیاز با او لذت نمى‏برند و به همین دلیل:«هنگامى که به نماز برخیزند سر تا پاى آنها غرق کسالت و بى‏حالى است»
3- آنها چون به خدا و وعده‏هاى بزرگ او ایمان ندارند، «اگر عبادت یا عمل نیکى انجام دهند آن نیز از روى ریاست نه به خاطر خدا»!
4- «آنها گاهى ذکرى هم بگویند و یادى از خدا کنند از صمیم دل و از روى آگاهى و بیدارى نیست و اگر هم باشد بسیار کم است»

143. 5- «آنها افراد سرگردان و بى‏هدف و فاقد برنامه و مسیر مشخص‏ند، نه جزء مؤمنانند و نه در صف کافران»!و در پایان آیه سرنوشت آنها را چنین بیان مى‏کند آنها افرادى هستند که بر اثر اعمالشان خدا حمایتش را از آنان برداشته و در بیراهه‏ها گمراهشان ساخته «و هر کس را خدا گمراه کند هیچ گاه راه نجاتى براى آنان نخواهى یافت».

144.در آیات گذشته اشاره به گوشه‏اى از صفات منافقان و کافران شد و در این آیه نخست مى‏فرماید: «اى کسانى که ایمان آورده‏اید!کافران (و منافقان) را به جاى مؤمنان تکیه گاه و ولىّ خود انتخاب نکنید» چرا که این عمل یک جرم و قانون‏شکنى آشکار و شرک به خداوند است و با توجه به قانون عدالت پروردگار موجب استحقاق مجازات شدیدى است لذا به دنبال آن مى‏فرماید:«آیا مى‏خواهید دلیل روشنى بر ضد خود در پیشگاه پروردگار درست کنید»

145.در این آیه براى روشن ساختن حال منافقانى که این دسته از مسلمانان غافل، طوق دوستى آنان را بر گردن مى‏نهند، مى‏فرماید:«منافقان در پایین‏ترین و نازلترین مراحل دوزخ قرار دارند و هیچ گونه یاورى براى آنها نخواهى یافت»از این آیه به خوبى استفاده مى‏شود که از نظر اسلام نفاق بدترین انواع کفر، و منافقان دورترین مردم از خدا هستند، و به همین دلیل جایگاه آنها بدترین و پست‏ترین نقطه دوزخ است.

146.اما براى این که روشن شود حتى این افراد فوق العاده آلوده، راه بازگشت به سوى خدا و اصلاح موقعیت خویشتن دارند، اضافه مى‏کند:«مگر آنها که توبه کرده و اعمال خود را اصلاح نمایند (و گذشته را جبران کنند) و به دامن لطف پروردگار چنگ بزنند و دین و ایمان خود را براى خدا خالص گردانند»«چنین کسانى (سر انجام اهل نجات خواهند شد) و با مؤمنان قرین مى‏گردند»«و خداوند پاداش عظیمى به همه افراد با ایمان خواهد داد»

147.مجازاتهاى خدا انتقامى نیست! در این آیه به یک «واقعیت مهم» اشاره مى‏شود و آن این که مجازاتهاى دردناک الهى نه به خاطر آن است که خداوند بخواهد از بندگان عاصى «انتقام» بگیرد و یا «قدرت نمایى» کند، و یا زیانى که از رهگذر عصیان آنها بدو رسیده است «جبران» نماید،زیرا همه اینها لازمه نقایص و کمبودهاست که ذات پاک خدا از آنها مبرّاست، بلکه این مجازاتها همگى بازتابها و نتایج سوء اعمال و عقاید خود انسانهاست و لذا آیه مى‏فرماید:«خدا چه نیازى به مجازات شما دارد اگر شما شکر گزارى کنید و ایمان بیاورید»؟و یعنى، اگر شما ایمان و عمل صالحى داشته باشید و از مواهب الهى سوء استفاده نکنید، بدون شک کمترین مجازاتى دامن شما را نخواهد گرفت و براى تأکید این موضوع اضافه مى‏کند:«خداوند هم از اعمال و نیات شما آگاه است و هم در برابر اعمال نیک شما شاکر و پاداش‏دهنده است»در آیه فوق موضوع «شکرگزارى» بر «ایمان» مقدم شده است و این به خاطر آن است که تا انسان نعمتها و مواهب خدا را نشناسد و به مقام شکرگزارى نرسد، نمى‏تواند خود او را بشناسد- دقت کنید.

 

اعظم :

142: بی نشاطی در نماز
نشونه خوب ولی وحشتناکیه
برای اینکه نماز خوبی داشته باشیم چقدر مراقبه قبلی لازمه
هر چی میل و علاقمون به کفر و مظاهرش
ادمای اهل کفر
رفت و امد اعتقادی بین کفر و ایمان در درونمون و ... تو این نشاط تاثیر داره

143: پناه بر خدا از سرگشتگی میان کفر و ایمان
پناه

144.چقدر مهمه که ادم با کیا دوست هستش
در درون و بیرون وجودش کیا رو سرپرست خودش گرفته و تبعیت کی رو در سر داره
مسیر ادم رو عوض میکنه این تبعیت و ولایت کفر رو پذیرفتن
گاهی وقتها در زبان میگیم این جور نیستیم ولی عملا و دلی کفار غولی هستن واسمون که سر سپرده شونیم گاهی از ترس گاهی برای رسیدن به منافع مادی و بهره دنیایی

146.چه خوبه که اغوش خداوند برای بندگانش همیشه بازه
حتی منافقین
....
یادمون باشه در مسایل تربیتی هم همیشه راه برگشت برای اونایی که تحت تربیتمون هستن بذاریم
همه راهها رو نبندیم
بشیر و نذیر باشیم
و واسه اونایی که بر می گردن آعوش بازی باشیم

147.صفت شاکر رو برای خداوند دقت کردین
خداوند سپاسگزاره 
عجیب ،دوست داشتنی و لطیف

خداوند که نعوذبالله عقده عذاب کردن نداره

147: چقدر شکر گراری و شاکر بودن ما مهمه .
چقدر متاسفانه این صفت این روزها کمرنگ شده
اکثریت غر میزنن و ناله می کنن و از زمین و زمان شاکین
سیرن و نا سپاس
خوش لباسن و نا سپاس
سفر میرن و نا سپاس
سالمند و نا سپاس
.....
خیلی صفت نفرت انگیزیه این نا سپاسی

کاش خودمون اینجور نباشیم و اجازه هم ندیم کسایی که کنارمون هستن غر بزنو شاکی باشن
توجهشون رو به نعمتهایی که دارن و نمی بینن جلب کنیم

یادمون هم نره که بزرگترین نعمتی که داریم و ان شاءالله با شکر گزاری و معرفت روز افزون بشه برامون
نعمت ایمان و ولایت امیر المومنین علی علیه السلام و نور وجودی 14 معصومه

سلامتی و جوونی و اینکه دستمون به دهنمون میرسه و اینا هم که .....

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۱/۰۷

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی