قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یِهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ
مشخصات بلاگ
قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا (30 فرقان )
و پیامبر گفت پروردگارا قوم من این قرآن را رها کردند

در تاریخ 93/09/27 تصمیم گرفتیم با گروهی از دوستان روزانه یه صفحه قرآن بخونیم
و هر کس توی هر صفحه ای نکته ای براش جالب بود ، یا چیزی در موردش می دونست ، یا تفسیری در مورد اون صفحه خونده بود رو با یقیه به اشتراک بذاره
اینجا رو هم بنا کردیم برای اینکه اگه خواستیم یه روزی مروری به مطالب بکنیم برامون ساده تر باشه
و یا اگه دوستی وسطای راه بهمون پیوست بتونه مطالب قبلی رو مرور کنه
شایدم یه زمانی بچه هامون خواستن بدونن فهم مادراشون از قرآن چه جوری بوده
هر چند امیدواریم که به زودی حضرت مهدی علیه السلام ظهور کنن و ما و بچه هامون قرآن رو همونجور بفهمیم که باید
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

آخرین مطالب
چهارشنبه, ۲۷ اسفند ۱۳۹۳، ۱۱:۵۷ ق.ظ

92 . صفحه 92

 

بیست و هفتم اسفند : 

 

اعظم : 

 

آیه 87 : چون در ذیل آیهٴ قبل فرمود خدا حسابرس مطلق است چون حسابرس مطلق است زمینه برای ذکر یوم‌الحساب فراهم شده یوم‌الحساب همان قیامت است که حساب هر کسی ظهور می‌کند لذا فرمود: ﴿اللّهُ لاَ إِلهَ إِلَّا هُوَ لَیَجْمَعَنَّکُمْ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ﴾ مسئلهٴ توحید را با مسئلهٴ معاد یکجا ذکر فرمود و روز قیامت هم چون روز حسابرسی است معلوم می‌شود در دنیا یک شریعت و قانون و تکلیفی بود که در قیامت اعمال انسانها را برابر با آن قانونها می‌سنجند، پس هم مبدأ در این آیه اشاره شد، هم معاد و هم ضمناً مسئلهٴ نبوّت و رسالت چون روز قیامت اگر روز حساب است حساب برای آن است که اعمال مردم را با قانونی بسنجند ببینند برابر آن قانون عمل کردند یا نکردند آن قانون می‌شود وحی و شریعت و نبوّت و رسالت، پس ذیل آیهٴ قبل مسئلهٴ حسابرسی را مطرح فرمود که حسابرسی قانونی را دربردارد در خود این آیه هم به مبدأ اشاره فرمود، هم به معاد مبدأ است و معاد و نبوّت و شریعت هم در این وسط اشاره شده است چون اگر معاد برای حسابرسی است پس در دنیا یک تکلیف و قانونی بوده.

 

آیه 88 : پس شما را ای مردمان و ای مسلمانان و ای کسانی که با قرآن این کتاب آسمانی مرتبط شده اید، چه می شود درباره منافقین؟ چرا دودستگی میانتان افتاده؟ در حالی که درباره ایشان، مطلب معلوم است و آنان، هرگز و در هیچ حالتی، به حق نیستند. پس چرا گروهی طرفدار و گروهی مخالف آنان شده اید؟ بلکه حق این است که همگی در زبان و اعتقاد و قلب و عمل و فعل و در همه ی امورتان با آنها مخالف باشید و از آنها تبری جویید و بدانید که حال آنها این است که خدا آنها را به پاداش دستاوردشان و عملکردشان و از این شاخه به آن شاخه پریدنشان و اقبالشان به شرک و گناه و معلوم نکردن تکلیف خودشان با خود و خدایشان، از لحاظ ظاهر و باطن، واژگون نموده! (و اینها برای همیشه زمین خورده ی الهی هستند.) آیا می خواهید کسی را که خداوند بی لیاقتی شان را برای هدایت تشخیص داده و گمراهشان کرده، هدایت کنید؟! طبعا از دست شما چنین کاری بر نمی آید. چرا که کسی را که خدا گمراه کند هرگز برای او راهی (برای هدایتش) نمی یابی. اصلا راهی نیست که شما بخواهید زرنگ باشید و آن راه را پیدا کنید. خدا هم به بسته شدن راهها عالم است و هم به باز کردن راهها و هم به همه چیز دیگر. وقتی پای خدا در امری در میان باشد، یعنی بقیه بی نقشند. و خدا در همه امور نقش دارد و امر همه مسائل در دست اوست. پس به فکر خویشتن خویش باشید که مبادا رشحات کفر و نفاق در عمق جان شما هم نفوذ کرده باشد. تلاشتان برای حال خودتان باشد.

 

آیه 89 : آنان آرزو می کنند و پیگیر این موضوع هم هستند که شما هم دقیقا به مانند ایشان ناسپاس و ناشکر و اهل گناه و نفاق و ریا و خدعه شوید، و (تلاش می کنند که) با آنها مساوی و برابر شوید (، بلکه به دنبال شریک جرم می گردند. پس از آنها برای خود سرپرستانی انتخاب نکنید و هرگز اجازه ندهید که احدی از این جرثومه های فساد، به عنوان ولی و سرپرست و مدیر شماها قرار گیرد. بلکه همه ی عمرتان را مبارزه با نفاق قرار دهید. چه نفاق درونی خودتان و چه دیگران. البته و صد البته که باید در گام اول به زنگ زدودگی خود بپردازید و سپس در پی اصلاح دیگران باشید. لکن در هر صورت همواره این مهم نیز به بهانه ی اینکه هنوز خود را اصلاح نکرده اید، فراموشتان نشود که زندگی و ماندن و بقا و حرکت و انسانیت به مبارزه در راه برقراری عدالت و ریشه کنی شرک و نفاق و خودپرستی هاست. این برخورد شدید با منافقان تا وقتی است که از خود کنده شوند و مسیر سیر الی الله را انتخاب کنند و راه توبه در پیش گیرند و در راه خدا هجرت نمایند و برادری خود را به عمل اثبات کنند و نه به حرف و حدیث. و برای تدبیر و نظام خداوندی، فاش و آشکار است که طبیعتا هم این کار را نخواهند کرد. لذا هر گاه از دریافتید که کماکان در نفاق خود استوارند، پس بر علیه آنها باشید، هر جا آنها را یافتید و آنها را در چنگال تحلیل های درست و بیدار کننده اسیر کنید! و از مبارزه ی بی امان با آنها باز نایستید و در صورت هر گونه احساس خطری، رسوایشان کنید و این گونه آنها را از لحاظ معنوی به قتل برسانید! و هرگز از میان آنها، حتی یک نفرشان را هم به عنوان سرپرست و مدیر و تدبیر کننده امورتان، اختیار نکنید.

آیه 90 : این جمله استثنایی است از حکم آیه بالا که فرموده بود ،مشرکین رادستگیر کنید و بکشید، پس می فرماید:به جز آن مشرکانی که بین آنها و بین بعضی از اقوام که با مسلمانان پیمان صلح دارند رابطه ای باشد که آنها را به هم وصل کرده باشد،مثلا سوگندی در یاری نمودن بین آنها برقرار باشد و یامشرکانی که نه میل قتال با مسلمان را داشتند و نه نیروی مقابله با مشرکان قوم خود را، و به عللی خود را کنار کشیده اند، یعنی نه بر علیه مسلمانان هستند و نه بر له آنان ،پس این دو طائفه استثناء شده اند،(فان اعتزلوکم فلم یقاتلوکم والقواالیکم السلم فما جعل الله لکم علیهم سبیلا):(پس اگر از شما کناره گرفتند واطاعت و تسلیم عرضه نمودند ،در این صورت خدا برای شما علیه آنها راه تسلطی ننهاده است )، حال که خدا آنها را نسبت به قتال شما بی میل نموده و به ضرر شما کاری نمی کنند ونه با شما همراه شده اند و نه با دشمن شما ،پس دراین صورت شما جهتی برای قتال باآنها ندارید و خدا چنین حق سلطه ای را برشما قرار نداده است .

آیه 91 : گروهى از مکّیان، براى حفظ جان خود، نزد پیامبر آمده و منافقانه اظهار اسلام مى‏کردند و هنگامى که به مکّه برمى‏گشتند، سراغ بت‏پرستى مى‏رفتند تا دچار شکنجه‏ى کافران نشوند و با این روش، از منافع هر دو گروه بهره‏مند مى‏شدند و از خطرات هر دو جناح، در امان بودند و البتّه گرایش آنان به کفر بیشتر بود. 1- خداوند مسلمانان را از افکار وحرکات آینده دشمن آگاه مى‏کند. «ستجدون» 2- مسلمانان باید انواع دشمنان خود را شناخته، با هر یک برخوردى متناسب داشته باشند. «ستجدون ءاخرین...» 3- به اظهارات هر کس اطمینان نکنید. «یریدون ان یأمنوکم» 4- هدف منافقان، رفاه وزندگى آسوده است. «یریدون ان‏یأمنوکم ویأمنوا قومهم» 5 - محیطها و زمینه‏هاى مناسب، خصلت‏هاى درونى افراد را بروز مى‏دهد. «کلّما ردّوا الى الفتنة اُرکسوا فیها» 6- عقربه‏ى روح منافقان به سوى کفر است و با مساعد دیدن زمینه، در آن فرو مى‏روند. «کلّما ردّوا الى الفتنة اُرکسوا فیها» 7- برخورد شدید و سرکوبگرانه، با منافقانى است که حرکت‏هاى براندازى علیه نظام اسلامى مى‏دارند. «لم یعتزلوکم...یکفّوا ایدیهم» 8 - شناخت منافقان نیاز به آگاهى و تحقیق و اطلاعات دقیق دارد. «ثقفتموهم» از «ثقافه» به معناى فرهنگ و علم است. 9- مسلمانان باید از هر جهت بر کفّار سلطه یابند. «سلطاناً مبیناً» 10- حکومت اسلامى در سرکوب منافقان توطئه‏گر و تصفیه‏ى جامعه، دستش باز است و ولایت دارد. «جعلنا لکم علیهم سلطاناً مبیناً»

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۱۲/۲۷

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی