32 . صفحه 32
بیست و هقتم دی :
هانیه :
پناه می برم به تو این مهربان که خودپرستی ام منو از درگاهت براند
باز هم خدا سخت نمی گیره ( با توجه به ایات ص های قبل که برای روزه و … بود ) و مهمترین چیز تقواست و پرهیزگاری. .
چقدر جالب در ایه ۲۰۴ انگار یک جوری
هشدار می ده حواست باشه که ادما گاهی خیلی خوب حرف می زنند اما درونشون اون
قدر قوی نیست و … و حتی اون ها را دشمنان سرسختی معرفی می کنه .
این که
لجاجت و تعصب ما باعث می شه روی کار های اشتباهمون پافشاری کنیم و هدایت
نشویم. گاهی اوقات که با حقیقتی که از اون اگاهیم فقط باری اثبات خودمون
جدل می کنیم.
اون مردمی که جانشون را کف دستشون می ذارند و برای خدا بارها مردند !اونها را خدا عمیقا دوست داره
امروز
یک سخنرانی گوش می کردم راجع به شهدا که به معنای واقعی جونشون را کف
دستشون گذاشته بودن!اونا واقعا عاشق بودن . ای کاش حس اونا رو می توانستم
تجربه کنم . ای کاش جرات اینو داشته باشم جونم کف دستم بذارم و عاشقانه برم
جلو …
این
دعوت به ارامش و صلح خیلی به دلم چسبید که در ایه ۲۰۸ بیان می کنه و بسیار
برام جالبه که صفت شیطان در اینجا یک دشمن آشکار است در حالی که خیلی
جاهای زندگیم یک دشمنان پنهان بوده!شایدم من خودم آگاه بودم دارم گناه می
کنم ….
و بعد از این همه نشانه و … اگه هنوز لغزش دارین بدانید خدا آگاه است و حکیم
دیگه به چه نشونه ای نیاز داریم … و شاید حتی خود فرشتگان را م باز ببینیم انکار کنیم و توجیه مگه تا حالا این کارو نکردیم...
یادمه
از فیلم اغما که شیطان اون دکتر را هدایت می کرد یک جایی که به خدا پناه
برده بود فهمید که شیطان می گفت من کاری نمی کنم من هیج اراده ای ندارم من
فقط تو را وسوسه می کنم. و سه جا نشونه معرفی کرد. جاهایی که وعده می دم و
تو را از کار خوب باز می دارم یا به کار بد تشویق می دم … جاهایی که می
ترسونمت …... و جاهایی که توجیه می کنم …...
خدایا مرسی کمکمون کن .. این صدای العفاسی مستقیم وارد قلبم نفوذ می کنه این قدر دلنشینه
وحیده :
آیه 203: زمان ، در دعا اثر دارد. ( خدا را یاد کنید در روزهاى معین )
خدا
در زمان هایی که معین کرده توسعه داده و این از لطف خداست,که نه کسى مغرور
شود نه مأیوس. مثلا وقوف در منا اگر 2 روز باشد اشکالى ندارد ,اگر بعد از
سه روز هم خارج شدن گناهى نیست .البته اساس کار تقواست ,نه بر اساس
خودنمایی ,
مثلا اگر نماز را اول وقت می خوانیم نیت مان خشنودى خدا باشه نه چیز دیگر.....
(لمن
التقى و اتقوا الله ) باز دو تا تقوا کنار هم,خبر از این دارد که در
سرزمین منا هم شیطان انسان را رها نمى کند و نیت ها را خراب مى کند.
بهترین راه براى تقویت تقوا ,,یاد قیامت است..
آیه 204:گاهى اوقات خیلى زیبا و شیوا حرف می زنیم .حتى خدا را هم گواه مى گیریم ( قسم خوردن) ,
شدید ترین دشمنى را برایشان بیان کرده.
و همیشه هم از طریق حرفهاى دنیوى جاذبه ایجاد مى شود.
ساده اندیش نباشیم که معمولا دشمنان همیشه از مقدسات علیه مقدسات استفاده مى کنند.
ایه
205: به قدرت رسیدن نا اهلان ,عامل فساد و فحشاى جامعه است ,و نابودیه
اقتصادى و فرهنگى مردم را به دنبال دارد.در بعضى تفسىر ها (حرث) را زن
گفته ,,یعنى هم نظام خانواده و هم نسل را نابود مى کند . .. ( چقدر شبیه
جامعه خدمونه ؟؟؟؟؟!!!!!!!!!)
همیشه همه ى امکانات براى همه صلاح نیست,باید ظرفیت استفاده از امکانات را داشته باشیم تا مبادا سو استفاده کنیم از نعمت هاى الهى..
داشتن علم ,پول ,قدرت ,و,,,,,,,همه ظرفیت مى خواهد وگرنه ما رابه فساد مى کشاند...
آیه 206:تکبر و غرور نمى گذارد که نصیحت پذیر باشیم .توجه دادن به دوزخ هشدارى است تا غرور ها شکسته شود..
207:
این ایه براى حضرت على نازل شده .ماجراى لیله المبیت است که امام على علیه
السلام براى خشنودى خدا از جان خود گذشت و پیش مرگ رسول الله ( ص )شد.
مومنان عملشان زیباست .ولى منافقان حرفهایشان زیباست....
ایه209:
همین که چیزى برایمان اشکار شد ,لجبازى نکنیم .,مبادا اگاهانه مرتکب
خطایى شویم که خداوند شکست پذىر است و از روى حکمت و قدرت خود با ما برخورد
خواهد کرد...
نفیسه :
203.ذکری ذکری که خداوند در این ایه از ان یاد کرده ذکری است که بعد نماز روز سیزدهم ذی الحجه حاجیان میگویند .به گفته قران کسانی که عجله کنند و دو روزه ذکر را انجام دهند وکسانی که تاخیر کنند وسه روزه ان را انجام دهند گناهی بر انها نیست که در حقیقت این تعبیر اشاره به نوعی تخییر در اداءذکر خدا میان دو وسه روز است ودر پایان ایه دستور کلی به تقوا دارد که میتوان اینگونه برداشت کرد که مراسم روحانی حج گناهان گذشته راپاک میکند همچون فرزندی که از مادر متولد شده .پس باید مراقب ومتقی بود تا بعدا الوده ی گناه نشویم.
204.شان
نزول این ایه و دو ایه بعد در مورد فردی زیبا وخوش زبان بود که تظاهر به
دوستی پیامبر میکرد وخود را مسلمان جلوه میداد وسوگند به ایمان به خدا
میخورد پیامبر مهربانیها که مامور به ظاهر بود با او گرم میگرفت ولی
باطنا مرد منافقی بود ودر ماجرایی ،زراعت بعضی از مسلمان رااتش زد
وچهارپایان انها راکشت.این سه ایه پرده از کار او برداشت .این ایه اشاره
سربسته ای به برخی از منافقان دارد :برخی از افراد هستند که گفتار انها در
دنیا مایه اعجاب است اما در باطن اینگونه نیستند وخداوند است که از قلب
انها باخبر میباشد حتی انها از سرسخت ترین دشمنان هم هستند.
205.اگر اینها در اظهار دوستی ومحبت به پیامبر اسلام وپیروان او صادق بودند که دیگر دست به فساد و تخریب نمیزدند.ظاهر انان دوستی خالصانه است اما باطنا از بی رحمترین و سر سخت ترین دشمنانند.
206.این
افرادمنافق نه به اندرز ناصحان گوش میدهند ونه به هشدارهای الهی بلکه
پیوسته باغرور ونخوت خاص خود ،لجوج تر میشوند چنین کسی فقط با اتش دوزخ رام
میشود.
207.شان
نزول:هنگامی که پیامبر خدا (ص)تصمیم به مهاجرت گرفت مشرکان خدا خانه او را
محاصره کردند که ایشان دستور دادند حضرت علی (ع)در بسترشان بخوابد وپارچه
سبز رنگی که مخصوص به خود پیغمبر بود روی خودشان بکشند .این ایه نقطه مقابل
چیزی است که درایات قبل در مورد منافقان وارد شده. جمله (الله رءوف
بالعباد )ممکن است اشاره به این باشد که خداوند در عین این که بخشنده جان
انسان است همان را خریداری میکند وبالاترین بها را که همان خشنودی اوست به
انسان میردازد قابل توجه این که فروشنده (انسان)وخریدار (خدا)ومتاع
(جان)وبهای معامله (خشنودی ذات پاک او)میباشد.در حالی که در موارد دیگربهای
اینگونه معاملات رابهشت جاویدان ونجات ازدوزخ ذکرکرده است.
208.بعد
ازاشاره به دو گروه مومنان بسیار خاص ومنافقان مفسد،همه مومنان رادر این
ایه مورد خطاب قرار میدهد که ازمفهوم ان برماید که صلح وارامش تنها در پرتو
ایمان امکان پذیر است .اصولا در مقابل عوامل پراکندگی (زبان،نژاد،...)یک
حلقه محکم اتصال در قلوب بشر لازم است واین حلقه اتصال تنها ایمان به خدا
ست که مافوق این اختلافات است .انحراف از صلح و عدالت وتسلیم شدن در برابر
انگیزه های دشمن وعداوت وجنگ وخونریزی از مراحل ساده وکوچک شروع میشود وبه
مراحل حاد وخطرناک منتهی میشود (خطوات شیطان)ودشمنی شیطان با ما مخفی
وپوشیده نیست(انه لکم عدو المبین). اواز اغاز افرینش ادم برای دشمنی با او
کمر بست بااین حال چگونه تسلیم وسوسه های او میشویم!
209برنامه
روشن،راه روشن ومقصد هم معلوم است .جایی برای لغزش وقبول وسوسه های شیطانی
نیست !اگر منحرف شویم مقصر خودمانیم خداوند قادر وحکیم عادلانه مجازات
میکند.
210.در
اینجا روی سخن با پیامبر است که ایا انها توقع دارند که خداوند وفرشتگان
در سایه های ابر به سمت انها بیایند ودلایل دیگری رادر اختیارشان بگذارند
چنین چیزی محال است وبه فرض هم محال نباشد ضرورتی به انجام این عمل نیست
عذاب انها نزدیک میباشدوهمه کارها به سوی خداباز میگردد.
اعظم :
ممنون از توضیحات خوبتون دوستان عزیز و اما درسهای من از آیات این صفحه
در مورد آیه 203 توضیحات دوستان خیلی جامع و کامل بود .... باز هم مثل آیات صفحات قبل بر رعایت تقوی و حدود الهی تاکید شده است .
در
مورد آیه 204 و 205 که شان نزولش رو نفیسه جان نوشت و دو سه مورد نکته
کلیدی رو وحیده جان گفتن من یه برداشت کاملا شخصی دارم که ممکنه ایراداتی
داشته باشه ... بعضی آدمها هستند که خیلی خوب حرف می زنند ، خوب استدلال می
کنند ، جانب حق رو در ظاهر می گیرند و کلا ظاهر فریبند ولی در دلشون عناد
عجیبی با دین و گسترشش دارن .... اگر دین(اسلام) رو به معنای سبک زندگی
اسلامی بگیریم که در عمل اینجوری هم هست ، چون اعتقاد دینی بر کل شئونات
زندگی تاثیر داره و ابعاد مادی و معنوی زندگی رو در بر می گیره .... خداوند
می فرماید که این گروه ظاهر فریب اگر قدرت رو دست بگیرند د رحرث و نسل
هلاکت و نابودی و فساد به وجود میارن
حرث رو اگر کشاورزی بگیریم (در کل بگیریمش
تغذیه و خوراک جسم ) و نسل رو هم تولید مثل بگیریم ... البته همونجور که
وحیده جان نوشتن بعضی از مفسران طبق آیه ای که میگه "نسائکم حرث لکم " ،
حرث رو به معنای زن گرفتن
تعبیر من این میشه که فسادی که توسط این تفکر
ظاهر فریب در جامعه پیش میاد کل سیستم تغذیه و نسل رو به فساد می کشه چون
اساسش میشه سود و منافع و لذات مادی در مورد تغذیه میشه تولید بیشتر برای
رسیدن به سود بیشتر (که با انواع فسادها در زمینه کشت و زرع و از بین بردن
تغذیه سالم و طیب هستش ) و در زمینه تولید مثل هم میشه ایجاد روابط نامشروع
و فرزندان نامشروع ....
اگر هم به معنای زن باشه میشه همون استفاده ابزاری از زن برای رسیدن به مطامع دنیوی
یعنی
پشت همه این فلاکتها و هلاکتها و فسادها که الان در سرتاسر جهان دیده میشه
تفکری هستش که خیلی با حرفای قشنگ و خوشگل و ظاهر فریب آدما رو اغفال کرده
، پوششی از خدامحوری و دین هم ممکنه داشته باشه (هم در بیرون جامعه خودمون
و هم در درون )
به نظر من که این دو آیه بسیار قابل توجه هستش و می
طلبه که ورش خیلی دقت کنیم ... به نظرم هم که نکته کلیدیش اینه سخن اونا
حول دنیا و مطامع اون هستش که ما صلاح شما و خیر شما رو می خوایم (قوله فى
الحیوه الدنیا) یعنی هدفش رسوندن لذتی دنیوی بدون نگاه اخروی به ما و در
حقیقت به خودشه (حالا این لذت می تونه سرگرم کردن ما به یه لذت دم دستی
ساده و برای خودش مثلا حفظ قدرت باشه )
آیه
206 هم که دوستان نکته رو خوب نوشتن ، عدم پذیرش حق به خاطر غرور و نخوتی
که حاصل گناهست ... امیدوارم هیچ وقت در مقابل پذیرش حق لجباز نباشیم
آیه 208 باز هم تاکید شده که کلا تسلیم حق باشین ، بارها و بارها تا الان خوندیم که تنها راه نجات تسلیم بودن تام و کامل در مقابل فرمان خداوند هستش
تو
این آیه با توجه به سیاق کلماتی که به کار برده هم به این معنی که تنها
راه نجات اینه که همه مسلمونا جمیعا به این درجه تسلیم برسن و هم هر کس به
تنهایی به صورت تام و کامل تسلیم بشه
و از گامهای شیطان پیروی نکنیم ... شیطانی که اصل دشمنیش با ما سر همین قضیه تسلیم شدن کامله
در مورد آیه 209 و 210 توضیح نفیسه جان عالی بود
...........................................................................................................................
مباحثه آیات سوال برانگیز :
هانیه :
من یک سوال برام پیش اومده این صقات خدا نباید بی حکمت باشه مثلا اینجا تاکید اینکه خدا عزیز و حکیم است برای چیه ؟؟؟
اعظم :
هانیه
جان در مورد سوالت اتفاقا تو تفسیر المیزان معمولا تا اینجا هر جا خداوند
صفتی رو از خودش گفته ، علت بیان اون صفت خاص رو گفته در این مورد هم نوشته
بود :
"معناى آیه این است که حال که دستور دادیم همگى داخل در سلم
شوید، اگر نشدید و به خطا رفتید، با اینکه زلت همان پیروى خطوات شیطان بود -
پس بدانید که خدا عزیز و مقتدرى است که در کارش از هیچ کس شکست نمى خورد، و
حکیمى است که در قضائى که درباره شما مى راند هرگز از حکمت خارج نمى شود،
آنچه حکم مى کند بر طبق حکمت است ، و بعد از آنکه حکم کرد خودش هم ضامن
اجراى آن است اجرا مى کند بدون اینکه کسى بتواند از اجراى آن جلوگیرى کند."