قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یِهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ
مشخصات بلاگ
قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا (30 فرقان )
و پیامبر گفت پروردگارا قوم من این قرآن را رها کردند

در تاریخ 93/09/27 تصمیم گرفتیم با گروهی از دوستان روزانه یه صفحه قرآن بخونیم
و هر کس توی هر صفحه ای نکته ای براش جالب بود ، یا چیزی در موردش می دونست ، یا تفسیری در مورد اون صفحه خونده بود رو با یقیه به اشتراک بذاره
اینجا رو هم بنا کردیم برای اینکه اگه خواستیم یه روزی مروری به مطالب بکنیم برامون ساده تر باشه
و یا اگه دوستی وسطای راه بهمون پیوست بتونه مطالب قبلی رو مرور کنه
شایدم یه زمانی بچه هامون خواستن بدونن فهم مادراشون از قرآن چه جوری بوده
هر چند امیدواریم که به زودی حضرت مهدی علیه السلام ظهور کنن و ما و بچه هامون قرآن رو همونجور بفهمیم که باید
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

آخرین مطالب
شنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۳، ۰۹:۵۵ ق.ظ

25 . صفحه 25

 

بیستم دی :

 

نفیسه :

 

164.این ایه دلیلی بر مساله اثبات وجود خدا وتوحید ویگانگی ذات پاک اوست.همه جا (نظم وانسجام)دلیل بر وجود علم ودانش وهمه جا (هماهنگی)دلیل بر وحدت ویگانگی است .یعنی هنگام برخورد با مظاهر نظم در جهان هستی ونیز هماهنگی ووحدت عمل این دستگاهای منظم ،متوجه علم وقدرت یگانه ویکتایی میشویم که این همه اوازه ها از اوست .


 165.عشق مومنان از عقل وعلم ومعرفت سر چشمه میگیرد اما عشق کافران از جهل وخرافه وخیال برای همین ثبات ودوامی ندارد.


 166.در این هنگام پرده های جهل وغفلت وغرور از مقابل چشمانشان کنار میرود وبه اشتباه خود پی میبرند واعتراف میکنند که انسانهای منحرفی بوده اند .از انجا که هیچ پناهگاهی ندارند از شدت بیچارگی دست به دامان معبودان ورهبران خود میزنند که منظور از معبودان همان انسانهایی خودکامه وشیاطینی هستند که این مشرکان خود را در بست در اختیار انها قرار داده اند که دیگر فایده ای برایشان ندارد.


 167.این پیروان گمراه وقتی بی وفایی معبودان خود را میبینند  میگویند کاش بار دیگر به دنیا باز میگشتیم اما چه سود که کار از کار گذشته وباز گشتی نیست واعمالشان مورد حسرت انها قرار میگیرد چرا که نه موقع عمل است ونه جای جبران.


 168.در ایات گذشته نکوهش شدیدی از شرک وبت پرستی شده بود.یکی از انواع شرک این است که انسان غیر خدا را قانونگذار بداند و این ایه شریفه این عمل را یک کار شیطانی معرفی میکند.


 169.این ایه دلیل روشنی بر دشمنی سرسختانه شیطان که جز بدبختی وشقاوت انسان هدفی ندارد بیان کرده ومیگوید (اوشما رافقط به انواع بدیها وزشتیها دستور میدهد ).فحشا به معنی هر کاری است که از حد اعتدال خارج گرددبنابراین شامل تمام منکرات وقبایح واضح واشکار میگردد.از همان گام اول باید به هوش بود وبا شیطان همراه نشد زیرا که از (خطوات الشیاطین )(گامهای شیطان)برمیاید که شیطان تدریجی عمل میکند.

 

وحیده :


ایه 164: این ایه حرف بسیار دارد,,ما را به خدا شناسى با دیدن طبیعت دعوت مى کند.
تفکر در عالم هستى ,بهترین راه خداشناسى است و تنها خردمندان از نگاه در هستى درس خداشناسى مى خوانند.
در هر ذره از ذرات هستى آثار قدرت ,حکمت خدا دیده  مى شود.


کوه و دریا و درختان همه در تسبیحند ,,
نه همه مستمعى  فهم کند این اسرار,,
که تواند که دهد میوه آلوان از چوب,,
یا که داند که بر آرد ، گل صد برگ از خار.....

ایه 165: این ایه گله مى کند ,که بعضى مردم  به جاى خدا ,به سوى غیر خدا ( دون الله ) مى روند.
خدایی که با یک اراده کن فیکون مى کند  را رها مى کنیم و همان طور که باید خدا را دوست بداریم غیر او را دوست مى داریم ...
تا پرده ها کنار نرود  و قیامت نشود به پوچى فکر و راهى که داشتیم پى نمى بریم ,انجاست که خواهیم دید قدرت فقط براى خداست.
کم و زیاد ما فقط به دست اوست,و بدانیم هر جا و هر وقت که به غیر خدا عشق بورزیم ,به راستى که بازنده ایم.....
من که غیر خدا هاى زندگیم خیلى زیاده ,,خدایا رحم کن ,خودت توفیق بده که رها کنم غیر خودت را...


ایه 166: این آیه صحنه هایی از قیامت را توضیح مى دهد ....
در آنجا پیشوایان کفر ( غیر خدا ها ) از پیروان خود بیزارى مى جویند,,علاقه هایی که ریشه الهى ندارند نا پایدار هستند ,,تکیه به غیر خدا ماننده تکیه به تار عنکبوت است.....


ایه 167؛  فکر کنیم  ببینیم  عمر مونو صرف چى کردیم ,چه قدرشو صرف خدا کردیم چه قدرشو صرف غیر خدا؟؟!
هر کارى که رنگ خزا نباشد ,حسرت به دنبال دارد, .
*خودمو میگم, فداى کى شدم,فداى چى شدم؟؟! چى رو رها کردمو چى رو چسبیدم!!
خدایا گذشته ما را بیامرز و ما بقى عمرمان را مورد رضایت خود قرار ده  و ما را از اهل حسرت قرار نده ......


ایه 168؛ اسلام دین انزوا ,گوشه گیرى و ریاضت نیست .در قران 115 بار دنیا آمده و 115 بار کلمه آخرت آمده,  به این معناست که نه, باید دنیا را براى  آخرت رها کنیم ونه, اخرت را براى دنیا رها کنیم ..
که البته میزان بهره گرفتن از دنیا  به اندازه اى باید باشد که به خدا و دین خداو به اخرت و حساب هاى اخرت ما ,زیان و لطمه اى وارد نکند. و این خیلى حساس است,.....

*شرط اساسى در مصرف دو چیز است: حلال بودن و پاکیزگى
بهره نگرفتن  از حلال و بهره گرفتن از حرام  ,,پیروى از شیطان است.
 خطوات الشیطان  یعنى اینکه  1: شیطان گام به گام ما را منحرف مى کند و2:براى هر کسى یک راهى براى منحرف کردن دارد.


ایه 169:شیطان ما را وسوسه مى کند به فحشا و منکر .یکى از این منکر ها افتراء به خداوند است,یعنى چیزى را که خدا نگفته به خدا نسبت دهیم که  قران بارها وبارها راجب این افراد کلمه( ویل ) را به کار برده .واى به حال کسانى که به خدا نسبت ناروا مى زنند.
** شیطان هم دستو به گناه مى دهد ,هم را توجیه آنرا نشان مى دهد...

اعظم :

 اما درسهای من از آیات :


 آیه 164 : پدیده های طبیعی برای همه مردم قابل درک هستن ولی برای کسانی "نشانه " است که اهل تعقل باشن ...فقط این دسته از ادمها هستن که با دیدن این پدیده های طبیعی به قدرت و مالکیت خداوند ایمان می آورند .... اهل تعقل نشانه های زیادی دارن که در همین قرآن و روایات ائمه به آن اشاره شده است ... تا اینجا که با هم قرآن رو خوندیم یکی از نشانه های اهل تعقل تسلیم پذیری در مقابل امر و نهی الهی بیان شده است


 آیه 165 : اهل ایمان شدیدتربن نوع دوست داشتن را در موردد خداوند دارند ... البته یه نکته است اینجا خیلی هامون می گیم که خداوند رو دوست داریم ولی باید ببینیم خداوند منظورش از دوست داشتنش چیه ... در همین قران آیه 31 آل عمران خداوند می گه به مردم بگو اگه خدا رو دوست دارید از پیامبرش اطاعت کنید ... یعنی اشد حب نسبت به خداوند در تبعیت از پیامبر است ...پس ادعاهای دوستی ما بیهوده است وقتی روش و سنت پیامبرمون رو ترک گفتیم


آیه 166 و 167 : وقتی موقع عذاب الهی برسه ما هستیم و خودمون ... اصلا مهم نیست ما پیرو اهل باطل باشیم یا دیگران را به باطل هدایت کنیم ، برای هر دوی ما روز حسرت هستش


آیه 167 : بهتره تا تو دنیا هستیم از اهل باطل دوری کنیم و ولایتشون رو نپذیریم به جای اینکه اون دنیا حسرت برگشت داشته باشیم برای چنین کاری


آیه 168 و 169 : تو این دو تا آیه میگه از گامهای شیطان پیروی نکنیم که البته معانی گسترده ای داره که در جاهای مختلف قرآن بهش اشاره شده .... اینجا چون قبلش میگه از روزیهای حلال بخورید .... داستانش اینه که یهودیها یه سری خوراکیها رو ممنوع کرده بودن و حرام اعلام کرده بودن ، خداوند میگه این حکم من نبوده و از گامهای شیطان هستش که مردم رو به سوء(معصیتهای کوچک ) ، فحشا (معصیتهای بزرگ ) و دروغ بستن به خداوند امر میکنه


آیه 168 و 169 :  درسی که من گرفتم از این آیه این بود که گاهی تو جامعه عده ای از مردم چیزایی رو حلال می کنن که خداوند حروم کرده و چیزایی رو حروم می دونن که خداوند حلال کرده .... از حکمهای این جور آدمها پرهیز کنم که همانا افتادن در دام شیطانه و خودم هم وقتی می خوام چیزی رو به کسی بگم مراقب باشم به خداوند نسبت ندم و دروغی بهش نبندم ......الان خیلی از سنتهای غلط که در همه زمینه ها تو جامعه رواج پیدا کرده اولش می گفتن خداوند این جور گفته و بستنش به اسلام و حالا هم اونقدر گسترده شده که خودش شده عامل فساد و تجمل گرایی و اینا ....مثل قضیه مهریه و جهیزیه و اینا

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۱۰/۲۰

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی