19 . صفحه 19
چهاردهم دی :
هانیه :
ایات
ص ١٩. تذکر ایه ١٢٠. اینکه اگر از موضوعی اگاه باشیم و بهش ایمان اىرده
باشیم و بعد باز هم به هوای نفسمون عمل کنیم. خدا هیچ کمکی نمی کنه. و این
از سنت های خدا است. خوب وقتی به زندگیم نگاه می کنم خیلی جاها غفلت بوده
اما خیلی جاها هم میدونستم خطاست اما شاید صرف وقت داشتن برا توبه یا
اینکه اون کار در نظرم زیبا و ضروری جلوه کرده ( مثل اون وقتایی که میخوایم
اطرافیانمون را تربیت کنیم در صورتی که نقصش تو خودمونه ) باعث شده باوجود
اگاهی یه راه خطا را انتخاب کنم.
و این ایه یه جوری اتمام حجت می کنه.
موضوع
دیگه ای که ذهنمو بهش مشغول کرد اینکه عهد خدا به ستمکاران نمیرسه. پس اگه
منتظر عهد و پیمان و هدایتی هستم باید ستمکار نباشم.
اما چرا خدا به حضرت ابراهیم اینو میگه؟ شاید صرف پیامبر بودن باعث نمیشه فرزندان نیکی داشته باشی،.
اما
مگه نه اینکه (حداقل اطلاعات من ) پیامبران بعد از ذریه ابراهیم (ع) بودند
مثلا بنی هاشم از دریه اسماعیل و موسی بن عمران از ذریه اسحاق و ...
است؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
وحیده :
ایه
120: وقتى قبله عوض شد یک عده گفتند چرا قبله عوض شد.*خداوند در این ایه
مى گوید یهودى ها با این چیز ها راضى نمى شوند ... ( دشمن به کم راضى نمى
شود.) زمانى راضى مى شوند که کامل تسلیم انها شوى.
و خداوند مى فرماید:
اى پیامبر اگر بعد از انکه راه حق برایت روشن شد به خاطر تمایلات این و ان
از راه و مکتبت عقب نشینى کردى ,,یارى و سرپرستى خدا را از دست خواهى داد.
هدایت واقعى تنها در راهى است که خدا مى گوید
ایه 121؛ حق تلاوت قران را باید به جا اوریم ؛ یعنى تدبر و قصد عمل.
تلاوت
قران، تفکر در ایات ،و عمل به انها (اوامرش را اجرا کنیم و از نهى شده
هایش بر حذر باشیم )،و ابلاغ به دیگران ..... حق قران است.......
خدایا
به ما توفیق تلاوت قران و حق تلاوت و فهم قران و عمل به قران و تبلیغ قران
,,مرحمت بفرما و بین ما و قران و اهل بیت محمد( ص) در دنیا و اخرت جدایی
نیافکن
ایه 124: خداوند همه مردم را امتحان مى کند و پیامبران هم از این قضیه مستثنى نیستند
خداوند علم دارد که ما چه کاره هستیم اما امتحانمان مى کند تا با اعمالى که انجام مى دهیم ,,مزد بگیریم.
تمام تلخى ها و شیرینى ها وسیله امتحان است.
بعد از موفقیت در هر امتحان یک درجه بالاتر مىرویم,,همانطورى که حضرت ابراهیم به رتبه خلیل الله رسید.
نکته دیگر این ایه:امامت و رهبرى عهد خداست و خدا این عهد را به ظالمین نمى دهد.
اىه
126: حضرت ابراهیم دو تا دعا کرد یکى قبول شد و مکه شهر امنى شد,ولى اینکه
فقط مومنان از نعمت رفاه بر خوردار باشند .مورد قبول واقع نشد زیرا
سنت الهى ان است که خداوند هم به کافر هم به مومن رزق و روزى مى دهد
پاداش کفر و ایمان جایش قیامت است.
حساب نعمت هاى مادى و معنوى خدا از هم جداست,در مسایل معنوى خدا گزینش مى کند اما در مساىل مادى به همه مى دهد.
نفیسه :
120.هدایتی جز هدایت خداوندنیست. اگر از هواهای نفسانی کسانی که لباس دین
بر تن کرده وآنرا کیش و آیین نامیده اند پیروی کنیم نه سرپرستی خواهیم داشت
تا امور را سرپرستی کند وما راپشتیبانی نماید ونه یاوری که به ما مدد
برساند.
121.امام
صادق (ع)پیرامون تفسیر قسمت اول این آیه میفرمایند:آنهاآیات اورا به شکل
ترتیل می خوانند ودر آن تدبر ورزیده وبه احکامش عمل میکنند وامید به وعده
آن داشته واز هشدار آن بیم دارند واز داستان های آن پند میگیرند ودستورات
آن را اجرا کرده واز آن چه نهی کرده دست میکشند .به خدا سوگند منظور آن
،این نیست که انسان ایات ان راحفظ کند وبه حروفش اگاهی یابد وسوره هایش را
تلاوت کند ویک دهم ویک پنجم هایش رادریابد وحروفش رااز بر کند ولی درعین
حال درانجام حدود ان کوتاهی ورزد .منظور از ان تنها اندیشیدن درایات ان
وعمل به احکامش است.
123.تفسیر این ایه همانند ایه 48 است.
124.دراین
ایه منظور از(کلمات) طبق گفته امام صادق (ع) همان کلماتی هستند که آدم از
پروردگارش دریافت کرده وبا انها اینگونه توبه نموده : پروردگارا به حق محمد
،علی،فاطمه ،حسن،حسین،ازتو مسالت دارم که توبه مرا بپذیری بااین تفاوت که
حضرت ابراهیم همه انهارابه انجام رساند (فاتمهن)یعنی ان کلمات راتانام حضرت
قاءم (عج)کامل کرد.
126.امام
صادق (ع)فرمودند:منظور ازثمرات القلوب (میوه های دل)این است که مردم را
دوستدار انان قرار دهد تا نزدانان بسیار رفت وامد کنند.
اعظم :
درسهای من از آیات این صفحه :
آیه 120 :
1. همانا هدایت تنها هدایتی است که اصول و پایه هایش را خداوند گذاشته باشد (هدی الله هو الهدی)
2.
معمولا آدمها تا وقتی که مثل اونا نشی ازت راضی نمیشن به خصوص در اصول دین
و عقایدت پس بهره آدم وقتی فهمید و مطمئن شد که راه و روش زندگیش را مطابق
آنچه خداوند خواسته است تبیین کرد ، هوی و هوسهای دیگران او را در راهش
سست نکند
آیه
121 . در مورد حق تلاوت دوستان جملات ارزشمندی نوشتن برای من هم همین نکته
آیه جلب توجه کرد و به جای آوردن حق تلاوت است که امام صادق اون رو کامل
بیان کرده و به جاست ما هم در این راه پیش بریم و البته راه آسانی نیست
آیه 123 . یه بار دیگه می گه تقوی خودمون در اون دنیا توشه راهمون هست و همین و بس
آیه 124 :
1. آزمایش یکی از ابزارهای پر رنگ خداوند برای درجه بندی آدمهاست و بیشتر برای اینکه خودشان را به خودشان نشان دهد
پیامبران هم از قاعده استثنی نیستن
حضرت
ابراهیم آزمایشهای زیادی شد (بیشتر هم با اقوام درجه یکش عمو ، فرزند و
همسر و ....) و بعد از سالها پیامبری و سرفراز بیرون اومدن از همه امتحات و
آزمایشها به مقام امامت رسید
2. حضرت ابراهیم از خداوند خواست که این
مقام رو نسل او هم عطا کنه و خداوند فرمود که پارتی بازی نداریم و اونایی
اون عهد میرسه که "ظالم " نباشن ... با توجه به معنی ظلم در کل قران (ظلم
در حق خدا ، مردم و خود) از این آیه داشتن مقام عصمت برای امامت استخراج
میشه
و البته این عمد هم از طرف اسماعیل علیه السلام ادامه پیدا کرد و به حضرت محمد و آل او رسید ...
3 . حتی دعای پیامبر هم وقتی درگیر میشه که طرف شایستگی از خودش داشته باشه و صرف دعا حتی دعای پیامبر هم کافی یست
آیه 126 :
در
مورد رزق مادی همه انسانها برابر هستن اما رزق معنوی با تلاشها و ایمان و
عمل صالح و سرفراز بیرون امدن از امتحانات به انسان میرسه
هانیه جان اینکه نوشتی آیه 120 یه جورایی اتمام حجته واقعا همینطوره
در مورد ستمکاری هم که نوشتی واقعا همینطوره و البته معنای ظلم رو در همین قرآن به طور کامل می فهمیم به مرور
در
مورد سوالت هم همونطور که تو توضیحات آیات نوشتم بحث اینه که هیچ پارتی
بازیی وجود نداره و حتی اگه از تبار ابراهیم به اون عظمت هم باشی و دعا هم
در حقت بکنه ولی باید شایستگیی درخودت باشه تا به مقامات برسی و اینجا به
خصوص موضوع امامت مطرح هستش که بعد کلی سن و آزمایش به حضرت ابراهیم رسیده
امیدوارم به پاسخ رسیده باشی
ممنونم