قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یِهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ
مشخصات بلاگ
قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا (30 فرقان )
و پیامبر گفت پروردگارا قوم من این قرآن را رها کردند

در تاریخ 93/09/27 تصمیم گرفتیم با گروهی از دوستان روزانه یه صفحه قرآن بخونیم
و هر کس توی هر صفحه ای نکته ای براش جالب بود ، یا چیزی در موردش می دونست ، یا تفسیری در مورد اون صفحه خونده بود رو با یقیه به اشتراک بذاره
اینجا رو هم بنا کردیم برای اینکه اگه خواستیم یه روزی مروری به مطالب بکنیم برامون ساده تر باشه
و یا اگه دوستی وسطای راه بهمون پیوست بتونه مطالب قبلی رو مرور کنه
شایدم یه زمانی بچه هامون خواستن بدونن فهم مادراشون از قرآن چه جوری بوده
هر چند امیدواریم که به زودی حضرت مهدی علیه السلام ظهور کنن و ما و بچه هامون قرآن رو همونجور بفهمیم که باید
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

آخرین مطالب
پنجشنبه, ۲۶ آذر ۱۳۹۴، ۰۷:۳۲ ب.ظ

366. صفحه 366


بیست و ششم آذر :


نفیسه :



(آیه 68)-در آیات قبل پنج ویژگی «عباد الرّحمن» را خواندیم. ششمین ویژگی آنان توحید خالص است که آنها را از هرگونه شرک و دوگانه و یا چندگانه پرستى دور مى‏سازد.
مى‏فرماید: «و آنها کسانى هستند که معبود دیگرى را با خداوند نمى‏خوانند» (وَ الَّذِینَ لا یَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ).
نور توحید سراسر قلب آنها و زندگى فردى و اجتماعیشان را روشن ساخته و تیرگى و ظلمت شرک از آسمان فکر و روح آنها بکلى رخت بربسته است.
هفتمین صفت، پاکى آنها از آلودگى به خون بى‏گناهان است: «و آنها هرگز انسانى را که خداوند (خونش را) حرام شمرده- جز به حق- به قتل نمى‏رسانند» (وَ لا یَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ).
از آیه فوق به خوبى استفاده مى‏شود که تمام نفوس انسانى در اصل محترمند و ریختن خون آنها ممنوع است، مگر عواملى پیش آید که این احترام ذاتى را تحت الشعاع قرار دهد و مجوز ریختن خون گردد.
هشتمین وصف آنها این است که: دامان عفتشان هرگز آلوده نمى‏شود «و زنا نمى‏کنند» (وَ لا یَزْنُونَ).
آنها بر سر دو راهى کفر و ایمان، ایمان را انتخاب مى‏کنند، و بر سر دوراهى امنیت و ناامنى جانها، امنیت را، و بر سردو راهى پاکى و آلودگى، پاکى را، آنها محیطى خالى از هرگونه شرک و ناامنى و بى‏عفتى و ناپاکى با تلاش و کوشش خود فراهم مى‏سازند.
و در پایان آیه براى تأکید هرچه بیشتر اضافه مى‏کند: «و هرکس یکى از این امور را انجام دهد عقوبت و مجازاتش را خواهد دید» (وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ یَلْقَ أَثاماً).


(آیه 69)- از آنجا که این سه گناه نهایت اهمیت را دارد باز در این آیه روى آن تکیه کرده، مى‏گوید: کسانى که مرتکب این امور شوند «عذاب آنها در قیامت مضاعف مى‏گردد، و با خوارى، جاودانه در عذاب خواهند ماند» (یُضاعَفْ لَهُ الْعَذابُ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَ یَخْلُدْ فِیهِ مُهاناً).
منظور از مضاعف شدن عذاب این است که بر هریک از گناهان سه گانه که در آیه قبل مذکور است مجازات جداگانه‏اى خواهد شد که مجموعا عذاب مضاعف است.
از این گذشته گاه یک گناه سرچشمه گناهان دیگر مى‏شود، مانند کفر که سبب ترک واجبات و انجام محرمات مى‏گردد، و این خود موجب مضاعف شدن مجازات الهى است.


(آیه 70)- ولى از آنجا که قرآن مجید هیچ‏گاه راه بازگشت را به روى مجرمان نمى‏بندد و گنهکاران را تشویق و دعوت به توبه مى‏کند، در این آیه چنین مى‏گوید:
«مگر کسانى که توبه کنند و ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند که خداوند (گناهان آنان را) به حسنات مبدّل مى‏کند، و خداوند همواره آمرزنده و مهربان بوده است» (إِلَّا مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلًا صالِحاً فَأُوْلئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً).
تبدیل سیئات به حسنات:
در اینجا چند تفسیر است که همه مى‏تواند قابل قبول باشد:
1- هنگامى که انسان توبه مى‏کند و ایمان به خدا مى‏آورد، سیئات اعمالش در آینده تبدیل به حسنات مى‏شود، اگر در گذشته مرتکب قتل نفس مى‏شد در آینده دفاع از مظلومان و مبارزه با ظالمان را جاى آن مى‏گذارد.
2- دیگر این که خداوند به لطف و کرم و فضل و انعامش بعد از توبه کردن سیئات اعمال او را محو مى‏کند، و به جاى آن حسنات مى‏نشاند.
3- سومین تفسیر این که منظور از سیئات آثار سوئى است که از آن بر روح و جان انسان نشسته، هنگامى که توبه کند و ایمان آورد آن آثار سوء از روح و جانش بر چیده مى‏شود، و تبدیل به آثار خیر مى‏گردد.


(آیه 71)- این آیه در حقیقت چگونگى توبه صحیح را تشریح کرده، مى‏گوید: «و کسى که توبه کند و عمل صالح انجام دهد، بسوى خدا بازگشت مى‏کند» و پاداش خود را از او مى‏گیرد (وَ مَنْ تابَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَإِنَّهُ یَتُوبُ إِلَى اللَّهِ مَتاباً).
یعنى، توبه و ترک گناه باید تنها به خاطر زشتى گناه نباشد بلکه علاوه بر آن انگیزه‏اش خلوص نیت و بازگشت به سوى پروردگار باشد.


(آیه 72)- نهمین صفت برجسته عباد الرّحمن احترام و حفظ حقوق دیگران است «آنها کسانى هستند که هرگز شهادت به باطل نمى‏دهند» (وَ الَّذِینَ لا یَشْهَدُونَ الزُّورَ). و در مجالس باطل نیز حضور پیدا نمى‏کنند.
به این ترتیب عباد الرحمن و بندگان خاص خدا نه شهادت به دروغ مى‏دهند، و نه در مجالس لهو و باطل و گناه حضور مى‏یابند، چرا که حضور در این مجالس علاوه بر امضاى گناه، مقدمه آلودگى قلب و روح است.
سپس در ذیل آیه به دهمین صفت برجسته آنان که داشتن هدف مثبت در زندگى است اشاره کرده، مى‏گوید: «و آنها هنگامى که با لغو و بیهودگى برخورد کنند، بزرگوارانه از کنار آن مى‏گذرند» (وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِراماً).در حقیقت آنها نه در مجلس باطل حضور پیدا مى‏کنند و نه آلوده لغو و بیهودگى مى‏شوند.


(آیه 73)- یازدهمین صفت این گروه از بندگان خاص خدا، داشتن چشم بینا، و گوش شنوا به هنگام برخورد با آیات پروردگار است، مى‏فرماید: «و آنها کسانى هستند که هرگاه آیات پروردگارشان به آنها یادآورى شود کر و کور روى آن نمى‏افتند»! (وَ الَّذِینَ إِذا ذُکِّرُوا بِآیاتِ رَبِّهِمْ لَمْ یَخِرُّوا عَلَیْها صُمًّا وَ عُمْیاناً).
مسلما منظور اشاره به عمل کفار نیست، چرا که آنها به آیات الهى اصلا اعتنایى ندارند، بلکه منظور گروه منافقان یا به ظاهر مسلمانان قشرى است که چشم و گوش بسته بر آیات خدا مى‏افتند بى‏آنکه حقیقت آن را درک کنند، و در عمل از آن الهام گیرند.
اصولا درک آگاهانه از مذهب سرچشمه اصلى مقاومت و پایدارى و ایستادگى است، چرا که چشم و گوش بستگان را به آسانى مى‏توان فریب داد، و با تحریف مذهب از مسیر اصلى منحرف ساخت، و آنها را به وادى کفر و بى‏ایمانى و ضلالت کشاند.


(آیه 74)- دوازدهمین ویژگى این مؤمنان راستین آن است که توجه خاصى به تربیت فرزند و خانواده خویش دارند و براى خود در برابر آنها مسؤولیت فوق‏العاده‏اى قائلند «و آنها پیوسته (از درگاه خدا مى‏خواهند و) مى‏گویند:
پروردگارا! از همسران و فرزندان ما کسانى قرار ده که مایه روشنى چشم ما گردند»! (وَ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّیَّاتِنا قُرَّةَ أَعْیُنٍ).
بدیهى است منظور این نیست که تنها در گوشه‏اى بنشینند و دعا کنند، بلکه دعا دلیل شوق و عشق درونیشان بر این امر است، و رمز تلاش و کوشش.
و بالاخره سیزدهمین وصف برجسته این بندگان خالص خدا که از یک نظر مهمترین این اوصاف است این که آنها هرگز به این قانع نیستند که خود راه حق را بسپرند بلکه همّتشان آن چنان والاست که مى‏خواهند امام و پیشواى جمعیت مؤمنان باشند و دیگران را نیز به این راه دعوت کنند.آنها چون زاهدان گوشه گیر و منزوى، تنها گلیم خویش را از آب بیرون نمى‏کشند، بلکه سعیشان این است که بگیرند غریق را! لذا در پایان آیه مى‏فرماید: آنها کسانى هستند که مى‏گویند: «پروردگارا! ما را امام و پیشواى پرهیزکاران قرار ده» (وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِینَ إِماماً).
آرى! آنها بندگان خاص رحمانند، و همانگونه که رحمت عام خدا همگان را فرا مى‏گیرد، رحمت این بندگان خدا نیز از جهاتى عام است، علم و فکر و بیان و قلم و مال و قدرتشان پیوسته در مسیر هدایت خلق خدا کار مى‏کند. آنها سرمشقهایى براى پرهیزکاران محسوب مى‏شوند.


(آیه 75)- بعد از تکمیل این اوصاف سیزده گانه اشاره به این بندگان خاص خدا با تمام این ویژگیها کرده، و در یک جمع بندى کوتاه پاداش الهى آنان را چنین بیان مى‏کند: «آنها کسانى هستند که درجات عالى بهشت در برابر صبر و استقامتشان به آنها پاداش داده مى‏شود» (أُوْلئِکَ یُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِما صَبَرُوا).
«صبر» وصف تازه‏اى نیست بلکه ضامن اجراى تمام اوصاف گذشته است و در اینجا مفهوم وسیعى دارد که شکیبایى و استقامت در برابر مشکلات راه اطاعت پروردگار و جهاد و مبارزه با هوسهاى سرکش و ایستادگى در مقابل عوامل گناه همه در آن جمع است.
سپس اضافه مى‏کند: «در آن غرفه‏هاى بهشتى با تحیت و سلام روبرو مى‏شوند» (وَ یُلَقَّوْنَ فِیها تَحِیَّةً وَ سَلاماً).
بهشتیان به یکدیگر تحیت و سلام مى‏گویند و فرشتگان به آنها، و از همه بالاتر خداوند به آنها سلام و تحیت مى‏گوید.


(آیه 76)- سپس براى تأکید بیشتر مى‏فرماید: «جاودانه در آن خواهند ماند، چه قرارگاه خوب و چه محل اقامت زیبایى»؟ (خالِدِینَ فِیها حَسُنَتْ مُسْتَقَرًّا وَ مُقاماً).


(آیه 77)- اگر دعاى شما نبود ارزشى نداشتید! این آیه که آخرین آیه سوره فرقان است در حقیقت نتیجه‏اى است براى تمام سوره، و هم براى بحثهایى که در زمینه اوصاف «عباد الرّحمن» در آیات گذشته آمده است.
روى سخن را به پیامبر صلّى اللّه علیه و آله کرده، مى‏گوید: «بگو: پروردگار من براى شما ارج و وزنى قائل نیست اگر دعاى شما نباشد» (قُلْ ما یَعْبَؤُا بِکُمْ رَبِّی لَوْ لا دُعاؤُکُمْ).
بنابراین آنچه به شما وزن و ارزش و قیمت در پیشگاه خدا مى‏دهد همان ایمان و دعا و توجه به پروردگار و بندگى اوست.
سپس مى‏افزاید: «شما تکذیب (آیات پروردگار و پیامبران خدا) کردید، و این تکذیب دامان شما را خواهد گرفت، و از شما جدا نخواهد شد» (فَقَدْ کَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ یَکُونُ لِزاماً).
یعنى شما در گذشته آیات خدا و پیامبران او را تکذیب کردید اگر به سوى خدا نیایید و راه ایمان و بندگى او را پیش نگیرید هیچ ارزش و مقامى نزد او نخواهید داشت، و کیفرهاى تکذیبتان قطعا دامانتان را خواهد گرفت.



درسهایی از سوره شریفه فرقان
61-تبارک الذی جعل فی السماء بروجا و جعل فیها سراجا و قمرا منیرا.
2-نظام هستی،نظامی تصادفی نیست.بلکه براساس برنامه و اندازه گیری بسیار دقیق بناشده و قوانین حاکم بر آن قابل کشف و پیش بینی است.
18-اعطای نعمات الهی به ما دال بر خوبی و درستی ما نیست.چرا که خداوند نعمتهای خود را از مشرکان و کافران هم دریغ نمیکند.
21-تکبر و خودبزرگ بینی،انسان را به انکار قیامت میکشاند.
23-از حسرتهای قیامت،تباه شدن اعمال ناخالص است.اعمالی که به آنها امید داریم ولی در واقع پوچ و بی حاصل هستند.
28،29-دوستی های بد پیامدهای خطرناکی رو بدنبال دارد.دوستان بد ومنحرف،عوامل و کارگزاران شیطان در جهت گمراه کردن انسانند.
30-تلاوت ظاهری قران به تنهایی کافی نیست،بلکه تدبر در آیات قران وبه دنبال عمل به فرامین آن لازم است تا در حد توان خود از مهجوریت آن بزداییم.
36-از تاریخ گذشتگان درس عبرت گرفته و در برابر حق جبهه نگیریم که نتیجه تکذیب حق،نابودی و هلاکت است.
40-نقل تاریخ و بیان سرنوشت گمراهان میتواند در تربیت و هدایت انسانها تاثیرگذار باشد.
43-ریشه کفر و شرک در هوی پرستی است و نه منطق و برهانهای عقلی.
44-کسی که هدایت الهی را بپذیرد از کرامت انسانی برخوردار است و کسانی که با حق می ستیزند،در نزد خداوند از حیوانات هم پست ترند.
45-تفکر در پدیده های طبیعی،از بهترین راههای خداشناسی است.زیرا آنها براساس قدرت و حکمت الهی آفریده شده اند.
47-روز هنگام کار و شب زمان استراحت است.تغییر این زمانها به انسان آسیب میرساند و حرکتی برخلاف جریان طبیعت است.
50-خطر غفلت از خود و خالق،خطر بزرگی است که انسان را تهدید میکند.پس ضروری است که انسان به شیوه های متنوع و به طور پیوسته در معرض تذکر و یادآوری قرارگیرد.

نفیسه آشوری, [۱۷.۱۲.۱۵ ۰۶:۵۵]
52-بزرگترین جهاد،جهاد فکری و عملی با انحرافاتی است که هر روز از سوی کافران به شیوه های جدید مطرح میشود.
53-برای حیات موجودات هم آب شیرین لازم است وهم آب شور،موجودات خشکی به آب شیرین نیازمندند و موجودات دریایی به آب شور و خداوند سهم هر کدام را جداگانه مقرر فرموده است.
60-سجده مظهر یکتاپرستی و روح ادیان توحیدی است.
62-شب و روز ،نعمتی شایسته شکر و سپاسگذاری میباشد.
63-صبر و تحمل  بندگان خوب خدا در برابر سخنان و کارهای ناروای دیگران را نشانه ضعف و ترس آنان ندانیم،این نشانه بزرگواری آنهاست.
67-دوری از افراط و تفریط در کارهای شخصی و اجتماعی از مهمترین سفارشهای اسلام است.
68-روابط نامشروع در ردیف شرک به خدا و کشتن بی گناهان آمده است.
70،71-اسلام بن بست ندارد.گنهکار نیز راه بازگشت دارد و هر گناهی را میشود با توبه و عمل شایسته جبران نمود.
72-نه فقط انجام گناه ،بلکه ناظر و شاهد بودن بر گناه نیز جایز نیست .اهل ایمان از حضور در مجالس گناه می پرهیزند ،گرچه خود گناهی مرتکب نشوند.
73-تعقل و تفکر پایه و اساس همه کارهای مومن است و خداوند خواسته است که بندگانش براساس آگاهی و بصیرت به سراغ دین بروند.
74-در راه تربیت فرزند ،علاوه بر آنکه باید از آگاهی لازم برخوردار باشیم و تلاش و کوشش نماییم،از خداوند نیز مدد بجوییم.
75-بنده خدا شدن،صبر و پشتکار زیاد میخواهد و بدون عزم جزم نمیتوان مقرب درگاه الهی شد.
77-آنچه سبب عنایت خداوند به انسان میشود،دعا و عبادت به درگاه حق تعالی است و آنچه قهر الهی را در بردارد معصیت و تکذیب است.
74-ربنا هب لنا من ازواجنا و ذریاتنا قره اعین و اجعلنا للمتقین اماما.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی