قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یِهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ
مشخصات بلاگ
قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا (30 فرقان )
و پیامبر گفت پروردگارا قوم من این قرآن را رها کردند

در تاریخ 93/09/27 تصمیم گرفتیم با گروهی از دوستان روزانه یه صفحه قرآن بخونیم
و هر کس توی هر صفحه ای نکته ای براش جالب بود ، یا چیزی در موردش می دونست ، یا تفسیری در مورد اون صفحه خونده بود رو با یقیه به اشتراک بذاره
اینجا رو هم بنا کردیم برای اینکه اگه خواستیم یه روزی مروری به مطالب بکنیم برامون ساده تر باشه
و یا اگه دوستی وسطای راه بهمون پیوست بتونه مطالب قبلی رو مرور کنه
شایدم یه زمانی بچه هامون خواستن بدونن فهم مادراشون از قرآن چه جوری بوده
هر چند امیدواریم که به زودی حضرت مهدی علیه السلام ظهور کنن و ما و بچه هامون قرآن رو همونجور بفهمیم که باید
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

آخرین مطالب
جمعه, ۱۳ آذر ۱۳۹۴، ۰۴:۲۶ ب.ظ

۳۵۳ . صفحه ۳۵۳



سیزدهم آذر:


نفیسه :



(آیه 28)- در آیه قبل خواندیم که خداوند فرمود بدون اجازه وارد خانه مردم نشوید. در این آیه با جمله دیگرى این دستور تکمیل مى‏شود: «پس اگر کسى را در آن خانه نیافتید وارد آن نشوید تا به شما اجازه داده شود» (فَإِنْ لَمْ تَجِدُوا فِیها أَحَداً فَلا تَدْخُلُوها حَتَّى یُؤْذَنَ لَکُمْ).

ممکن است منظور از این تعبیر آن باشد که گاه در آن خانه کسانى هستند ولى کسى که به شما اذن دهد و صاحب اختیار و صاحب البیت باشد حضور ندارد شما در این صورت حق ورود نخواهید داشت.
سپس اضافه مى‏کند «و اگر به شما گفته شود بازگردید (این سخن را پذیرا شوید و) بازگردید، که براى شما بهتر و پاکیزه‏ترست» (وَ إِنْ قِیلَ لَکُمُ ارْجِعُوا فَارْجِعُوا هُوَ أَزْکى‏ لَکُمْ).
و هرگز جواب رد، شما را ناراحت نکند، چه بسا صاحب خانه در حالتى است که از دیدن شما در آن حالت ناراحت مى‏شود.
و از آنجا که به هنگام شنیدن جواب منفى گاهى حس کنجکاوى بعضى تحریک مى‏شود و به فکر این مى‏افتند که از درز در، یا از طریق گوش فرا دادن و استراق سمع مطالبى از اسرار درون خانه را کشف کنند در ذیل همین آیه مى‏فرماید: «و خداوند به آنچه انجام مى‏دهید آگاه است» (وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ عَلِیمٌ).


(آیه 29)- و از آنجا که هر حکم استثنائى دارد که رفع ضرورتها و مشکلات از طریق آن استثناء به صورت معقول انجام مى‏شود در این آیه مى‏فرماید: «گناهى بر شما نیست که وارد خانه‏هاى غیرمسکونى بشوید که در آنجا متاعى متعلق به شما وجود دارد» (لَیْسَ عَلَیْکُمْ جُناحٌ أَنْ تَدْخُلُوا بُیُوتاً غَیْرَ مَسْکُونَةٍ فِیها مَتاعٌ لَکُمْ).
و در پایان اضافه مى‏نماید: «و خدا آنچه را آشکار مى‏کنید و پنهان مى‏دارید مى‏داند» (وَ اللَّهُ یَعْلَمُ ما تُبْدُونَ وَ ما تَکْتُمُونَ).
شاید اشاره به این است که گاه بعضى از افراد از این استثنا سوء استفاده کرده و به بهانه این حکم وارد خانه‏هاى غیرمسکونى مى‏شوند تا کشف اسرارى کنند، و یا در خانه‏اى مسکونى به این بهانه که نمى‏دانستیم مسکونى است داخل شوند اما خدا از همه این امور باخبر است و سوء استفاده کنندگان را به خوبى مى‏شناسد.


(آیه 30)-
شأن نزول:
از امام باقر علیه السّلام چنین نقل شده است که جوانى از انصار در مسیر خود با زنى روبرو شد. چهره آن زن نظر آن جوان را به خود جلب کرد تا اینکه وارد کوچه تنگى شد باز همچنان به پشت سر خود نگاه مى‏کرد ناگهان صورتش به دیوار خورد و تیزى استخوان یا قطعه شیشه‏اى که در دیوار بود صورتش را شکافت! با خود گفت به خدا سوگند من خدمت پیامبر مى‏روم و این ماجرا را بازگو مى‏کنم، هنگامى که چشم رسول خدا به او افتاد فرمود: چه شده است؟
و جوان ماجرا را نقل کرد، در این هنگام جبرئیل، پیک وحى خدا نازل شد و آیه مورد بحث را آورد.
تفسیر:
مبارزه با چشم چرانى و ترک حجاب: پیش از این گفته‏ایم که این سوره در حقیقت سوره عفت و پاکدامنى و پاکسازى از انحرافات جنسى است، در اینجا احکام نگاه کردن و چشم چرانى و حجاب را بیان مى‏دارد.
نخست مى‏گوید: «به مؤمنان بگو: چشمهاى خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گیرند، و عفاف خود را حفظ کنند» (قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ).
و از آنجا که گاه به نظر مى‏رسد که چرا اسلام از این کار که با شهوت و خواست دل بسیارى هماهنگ است نهى کرده، در دنباله آیه مى‏فرماید: «این براى آنها پاکیزه‏تر است» (ذلِکَ أَزْکى‏ لَهُمْ).
سپس به عنوان اخطار براى کسانى که نگاه هوس‏آلود و آگاهانه به زنان نامحرم مى‏افکنند و گاه آن را غیراختیارى قلمداد مى‏کنند، مى‏گوید: «خداوند از آنچه انجام مى‏دهید آگاه است» (إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِما یَصْنَعُونَ).


(آیه 31)- در این آیه به شرح وظایف زنان در این زمینه مى‏پردازد، نخست به وظایفى که مشابه مردان دارند اشاره کرده، مى‏گوید: «و به زنان با ایمان بگو:
چشمهاى خود را (از نگاه هوس‏آلود) فروگیرند و دامان خود را حفظ نمایند» (وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ).
و به این ترتیب «چشم چرانى» همانگونه که بر مردان حرام است بر زنان نیز حرام مى‏باشد، و پوشاندن عورت از نگاه دیگران، چه از مرد و چه از زن براى زنان نیز همانند مردان واجب است.
سپس به مسأله حجاب که از ویژگى زنان است ضمن سه جمله اشاره فرموده:
1- «و آنها نباید زینت خود را آشکار سازند جز آن مقدار که طبیعتا ظاهر است» (وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا ما ظَهَرَ مِنْها).بنابراین زنان حق ندارند زینتهایى که معمولا پنهانى است آشکار سازند هر چند اندامشان نمایان نشود و به این ترتیب حتى آشکار کردن لباسهاى زینتى مخصوصى را که در زیر لباس عادى با چادر مى‏پوشند مجاز نیست، چرا که قرآن از ظاهر ساختن چنین زینتهایى نهى کرده است.
2- حکم دیگرى که در آیه بیان شده این است که: «و (اطراف) روسرى‏هاى خود را بر سینه خود افکنند» تا گردن و سینه با آن پوشانده شود (وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى‏ جُیُوبِهِنَّ).
از این جمله استفاده مى‏شود که زنان قبل از نزول آیه، دامنه روسرى خود را به شانه‏ها یا پشت سرمى‏افکندند، بطورى که گردن و کمى از سینه آنها نمایان مى‏شد، قرآن دستور مى‏دهد روسرى خود را بر گریبان خود بیفکنند تا هم گردن و هم آن قسمت از سینه که بیرون است مستور گردد.

3- در سومین حکم مواردى را که زنان مى‏توانند در آنجا حجاب خود را برگیرند و زینت پنهان خود را آشکار سازند با این عبارت شرح مى‏دهد:

«و آنها نباید زینت خود را آشکار سازند» (وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ).
«مگر (در دوازده مورد:)
1- «براى شوهرانشان» (إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ).
2- «یا پدرانشان» (أَوْ آبائِهِنَّ).
3- «یا پدر شوهرانشان» (أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ).
4- «یا پسرانشان» (أَوْ أَبْنائِهِنَّ).
5- «یا پسران همسرانشان» (أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ).
6- «یا برادرانشان» (أَوْ إِخْوانِهِنَّ).
7- «یا پسران برادرانشان» (أَوْ بَنِی إِخْوانِهِنَّ).
8- «یا پسران خواهرانشان» (أَوْ بَنِی أَخَواتِهِنَّ).
9- «یا زنان هم کیششان» (أَوْ نِسائِهِنَّ).
10- «یا بردگانشان» کنیزانشان (أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُنَّ).
11- «یا مردان سفیهى که تمایلى به زن ندارند» (أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرِ أُولِی الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجالِ).
12- «یا کودکانى که از امور جنسى مربوط به زنان آگاه نیستند» (أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلى‏ عَوْراتِ النِّساءِ).
4- و بالاخره چهارمین حکم را چنین بیان مى‏کند: «آنها به هنگام راه رفتن پاهاى خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانیشان دانسته شود» و صداى خلخال که برپا دارند بگوش رسد (وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ).
آنها در رعایت عفت آن چنان باید دقیق و سختگیر باشند که حتى از رساندن صداى خلخالى که در پاى دارند به گوش مردان بیگانه خوددارى کنند. و سرانجام با دعوت عمومى همه مؤمنان اعم از مرد و زن به توبه و بازگشت به سوى خدا آیه را پایان داده، مى‏گوید: «و همگى به سوى خدا بازگردید اى مؤمنان! تا رستگار شوید» (وَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعاً أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ).
و اگر در گذشته کارهاى خلافى در این زمینه انجام داده‏اید اکنون از خطاهاى خود توبه کنید و براى نجات و فلاح به سوى خدا آیید که رستگارى تنها بر در خانه اوست.


فلسفه حجاب:
بدون شک در عصر ما که بعضى نام آن را عصر برهنگى و آزادى جنسى گذارده‏اند و افراد غربزده، بى‏بندوبارى زنان را جزئى از آزادى او مى‏دانند سخن از حجاب گفتن براى این دسته ناخوشایند و گاه افسانه‏اى است متعلق به زمانهاى گذشته! ولى مفاسد بى‏حساب و مشکلات و گرفتاریهاى روز افزون که از این آزادیهاى بى‏قید و شرط به وجود آمده سبب شده که تدریجا گوش شنوایى براى این سخن پیدا شود.
مسأله این است که آیا زنان (با نهایت معذرت) باید براى بهره کشى از طریق سمع و بصر و لمس- جز آمیزش جنسى- در اختیار همه مردان باشند و یا باید این امور مخصوص همسرانشان گردد؟
اسلام مى‏گوید: کامیابیهاى جنسى اعم از آمیزش و لذت گیریهاى سمعى و بصرى و لمسى مخصوص به همسران است و غیر از آن گناه، و مایه آلودگى و ناپاکى جامعه مى‏باشد که جمله «ذلِکَ أَزْکى‏ لَهُمْ» در آیات فوق اشاره به آن است.
فلسفه حجاب چیز مکتوم و پنهانى نیست زیرا:
1- برهنگى زنان که طبعا پیامدهایى همچون آرایش و عشوه‏گرى و امثال آن همراه دارد مردان مخصوصا جوانان را در یک حال تحریک دائم قرار مى‏دهد تحریکى که سبب کوبیدن اعصاب آنها و ایجاد هیجانهاى بیمارگونه عصبى و گاه سرچشمه امراض روانى مى‏گردد.
مخصوصا توجه به این نکته که غریزه جنسى نیرومندترین و ریشه دارترین غریزه آدمى است و در طول تاریخ سرچشمه حوادث مرگبار و جنایات هولناکى شده، تا آنجا که گفته‏اند: «هیچ حادثه مهمى را پیدا نمى‏کنید مگر این که پاى زنى در آن در میان است»! آیا دامن زدن مستمر از طریق برهنگى به این غریزه و شعله‏ور ساختن آن بازى با آتش نیست؟ آیا این کار عاقلانه‏اى است؟
2- آمارهاى قطعى و مستند نشان مى‏دهد که با افزایش برهنگى در جهان، طلاق و از هم گسیختگى زندگى زناشویى در دنیا بطور مداوم بالا رفته است، زیرا در «بازار آزاد برهنگى» که عملا زنان به صورت کالاى مشترکى (لااقل در مرحله غیرآمیزشى جنسى) در آمده‏اند دیگر قداست پیمان زناشویى مفهومى نمى‏تواند داشته باشد.
3- گسترش دامنه فحشاء، و افزایش فرزندان نامشروع، از دردناکترین پیامدهاى بى‏حجابى است و دلائل آن مخصوصا در جوامع غربى کاملا نمایان است.
4- مسأله «ابتذال زن» و «سقوط شخصیت او» در این میان نیز حائز اهمیت فراوان است هنگامى که جامعه زن را با اندام برهنه بخواهد، طبیعى است روز به روز تقاضاى آرایش بیشتر و خودنمایى افزونتر از او دارد، و هنگامى که زن را از طریق جاذبه جنسیش وسیله تبلیغ کالاها و دکور اتاقهاى انتظار، و عاملى براى جلب جهانگردان و سیاحان و مانند اینها قرار بدهد، در چنین جامعه‏اى شخصیت زن تا سرحد یک عروسک، یا یک کالاى بى‏ارزش سقوط مى‏کند، و ارزشهاى والاى انسانى او بکلى به دست فراموشى سپرده مى‏شود، و تنها افتخار او جوانى و زیبایى و خودنمائیش مى‏شود.
و به این ترتیب مبدل به وسیله‏اى خواهد شد براى اشباع هوسهاى سرکش یک مشت آلوده فریبکار و انسان نماهاى دیو صفت! در چنین جامعه‏اى چگونه یک زن مى‏تواند یا ویژگیهاى اخلاقیش، علم و آگاهى و دانائیش جلوه کند، و حائز مقام والائى گردد؟!


اعظم :



بسیار نکته قابل توجهی داره

اگه بریم خونه کسی و در بزنیم و صاحبخونه راهمون نده

ناراحت میشیم ؟؟؟

این ایه میگه ناراحتی نداره
از همون راهی که اومدین برگردین بدون دلخوری

ایه 30:

مردها چشم چرانی نکنن

این براشون بهتره
"ذلک ازکی لهم "

حالا بگن ما نگاه می کنیم و هیچیمون هم نمیشه

ایه 31:

زنها چشم چرانی نکنن

گاهی ما خانمها فکر میکنیم
اینکه ما به اقایون نگاه کنیم هیچ مشکلی نداره

ایه 31:
خیلی ها میگن حجاب مو به صراحت در قران نیومده
خمرهن در این ایه ووجه استعمالش نشون میده حجاب مو واجبه




..................................................................................................

 

مباحثه آیات سوال برانگیز :

 


آیه 31 سوره نور :



اعظم :

در تفسیر آیه 31 مورد 9 و 10 و 11 جای سواله :


نفیسه :



در تفسیر المیزان آمده:  اینکه فرمود: (نسائهنّ) و زنان را اضافه کرد به ضمیر زنان، براى اشاره به این معنا بوده که مراد از (نساء) زنان مؤمنین است که جایز نیست خود را در برابر زنان غیرمؤمن برهنه کنند، از روایات وارده از ائمه اهل بیت (علیهم السلام) هم همین معنا استفاده مى شود.(که جالب بود برای منم).
در مورد حجاب در برابر غلامان :شخصی خدمت حضرت امام صادق (ع) عرض کرد:زنان قریشی و هاشمی بر اسب سوار میشوند و دست بر سر غلامان سیاه میمالند و دست بر گردن آنها می‌اندازند. در واقع این عمل را حرام میدانست.که امام با اشاره به همین آیه فرمودند:ای پسرم! مانعی ندارند که غلام،مو و ساق پای مالک خود را ببیند.(کافی ج 5،ص 531،ح 2).حالا چون برده داری در دوره ما و بین مسلمانان تا حدبسیار زیادی و یا لااقل در کشورمون منسوخ شده و زمینه اجرای این قسمت از ایه هم فراهم نشده درکش هم سخت به نظر میاد.
از امام باقر(ع):در مورد (تابعین غیر اولی الاربه من الرجال) سوال شد.آن حضرت فرمودند:مراد کم خردی است که شهوت به زنان ندارد.(کافی ج 5،ص531،ح 2).تصور من معلولین ذهنی هستند که قدرت تمییز نداشته و میل جنسی در آنها رشد نکرده.و الله اعلم.





منبع قسمت سوم (کافی ج 5،ص523،ح 1)صحیح است.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی