۳۵۳ . صفحه ۳۵۳
سیزدهم آذر:
نفیسه :
ممکن است منظور از این تعبیر آن باشد که گاه در آن خانه کسانى هستند ولى کسى که به شما اذن دهد و صاحب اختیار و صاحب البیت باشد حضور ندارد شما در این صورت حق ورود نخواهید داشت.
سپس اضافه مىکند «و اگر به شما گفته شود بازگردید (این سخن را پذیرا شوید و) بازگردید، که براى شما بهتر و پاکیزهترست» (وَ إِنْ قِیلَ لَکُمُ ارْجِعُوا فَارْجِعُوا هُوَ أَزْکى لَکُمْ).
و هرگز جواب رد، شما را ناراحت نکند، چه بسا صاحب خانه در حالتى است که از دیدن شما در آن حالت ناراحت مىشود.
و از آنجا که به هنگام شنیدن جواب منفى گاهى حس کنجکاوى بعضى تحریک مىشود و به فکر این مىافتند که از درز در، یا از طریق گوش فرا دادن و استراق سمع مطالبى از اسرار درون خانه را کشف کنند در ذیل همین آیه مىفرماید: «و خداوند به آنچه انجام مىدهید آگاه است» (وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ عَلِیمٌ).
(آیه 29)- و از آنجا که هر حکم استثنائى دارد که رفع ضرورتها و مشکلات از طریق آن استثناء به صورت معقول انجام مىشود در این آیه مىفرماید: «گناهى بر شما نیست که وارد خانههاى غیرمسکونى بشوید که در آنجا متاعى متعلق به شما وجود دارد» (لَیْسَ عَلَیْکُمْ جُناحٌ أَنْ تَدْخُلُوا بُیُوتاً غَیْرَ مَسْکُونَةٍ فِیها مَتاعٌ لَکُمْ).
و در پایان اضافه مىنماید: «و خدا آنچه را آشکار مىکنید و پنهان مىدارید مىداند» (وَ اللَّهُ یَعْلَمُ ما تُبْدُونَ وَ ما تَکْتُمُونَ).
شاید اشاره به این است که گاه بعضى از افراد از این استثنا سوء استفاده کرده و به بهانه این حکم وارد خانههاى غیرمسکونى مىشوند تا کشف اسرارى کنند، و یا در خانهاى مسکونى به این بهانه که نمىدانستیم مسکونى است داخل شوند اما خدا از همه این امور باخبر است و سوء استفاده کنندگان را به خوبى مىشناسد.
(آیه 30)-
شأن نزول:
از امام باقر علیه السّلام چنین نقل شده است که جوانى از انصار در مسیر خود با زنى روبرو شد. چهره آن زن نظر آن جوان را به خود جلب کرد تا اینکه وارد کوچه تنگى شد باز همچنان به پشت سر خود نگاه مىکرد ناگهان صورتش به دیوار خورد و تیزى استخوان یا قطعه شیشهاى که در دیوار بود صورتش را شکافت! با خود گفت به خدا سوگند من خدمت پیامبر مىروم و این ماجرا را بازگو مىکنم، هنگامى که چشم رسول خدا به او افتاد فرمود: چه شده است؟
و جوان ماجرا را نقل کرد، در این هنگام جبرئیل، پیک وحى خدا نازل شد و آیه مورد بحث را آورد.
تفسیر:
مبارزه با چشم چرانى و ترک حجاب: پیش از این گفتهایم که این سوره در حقیقت سوره عفت و پاکدامنى و پاکسازى از انحرافات جنسى است، در اینجا احکام نگاه کردن و چشم چرانى و حجاب را بیان مىدارد.
نخست مىگوید: «به مؤمنان بگو: چشمهاى خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گیرند، و عفاف خود را حفظ کنند» (قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ).
و از آنجا که گاه به نظر مىرسد که چرا اسلام از این کار که با شهوت و خواست دل بسیارى هماهنگ است نهى کرده، در دنباله آیه مىفرماید: «این براى آنها پاکیزهتر است» (ذلِکَ أَزْکى لَهُمْ).
سپس به عنوان اخطار براى کسانى که نگاه هوسآلود و آگاهانه به زنان نامحرم مىافکنند و گاه آن را غیراختیارى قلمداد مىکنند، مىگوید: «خداوند از آنچه انجام مىدهید آگاه است» (إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِما یَصْنَعُونَ).
(آیه 31)- در این آیه به شرح وظایف زنان در این زمینه مىپردازد، نخست به وظایفى که مشابه مردان دارند اشاره کرده، مىگوید: «و به زنان با ایمان بگو:
چشمهاى خود را (از نگاه هوسآلود) فروگیرند و دامان خود را حفظ نمایند» (وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ).
و به این ترتیب «چشم چرانى» همانگونه که بر مردان حرام است بر زنان نیز حرام مىباشد، و پوشاندن عورت از نگاه دیگران، چه از مرد و چه از زن براى زنان نیز همانند مردان واجب است.
سپس به مسأله حجاب که از ویژگى زنان است ضمن سه جمله اشاره فرموده:
1- «و آنها نباید زینت خود را آشکار سازند جز آن مقدار که طبیعتا ظاهر است» (وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا ما ظَهَرَ مِنْها).بنابراین زنان حق ندارند زینتهایى که معمولا پنهانى است آشکار سازند هر چند اندامشان نمایان نشود و به این ترتیب حتى آشکار کردن لباسهاى زینتى مخصوصى را که در زیر لباس عادى با چادر مىپوشند مجاز نیست، چرا که قرآن از ظاهر ساختن چنین زینتهایى نهى کرده است.
2- حکم دیگرى که در آیه بیان شده این است که: «و (اطراف) روسرىهاى خود را بر سینه خود افکنند» تا گردن و سینه با آن پوشانده شود (وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُیُوبِهِنَّ).
از این جمله استفاده مىشود که زنان قبل از نزول آیه، دامنه روسرى خود را به شانهها یا پشت سرمىافکندند، بطورى که گردن و کمى از سینه آنها نمایان مىشد، قرآن دستور مىدهد روسرى خود را بر گریبان خود بیفکنند تا هم گردن و هم آن قسمت از سینه که بیرون است مستور گردد.
«و آنها نباید زینت خود را آشکار سازند» (وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ).
«مگر (در دوازده مورد:)
1- «براى شوهرانشان» (إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ).
2- «یا پدرانشان» (أَوْ آبائِهِنَّ).
3- «یا پدر شوهرانشان» (أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ).
4- «یا پسرانشان» (أَوْ أَبْنائِهِنَّ).
5- «یا پسران همسرانشان» (أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ).
6- «یا برادرانشان» (أَوْ إِخْوانِهِنَّ).
7- «یا پسران برادرانشان» (أَوْ بَنِی إِخْوانِهِنَّ).
8- «یا پسران خواهرانشان» (أَوْ بَنِی أَخَواتِهِنَّ).
9- «یا زنان هم کیششان» (أَوْ نِسائِهِنَّ).
10- «یا بردگانشان» کنیزانشان (أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُنَّ).
11- «یا مردان سفیهى که تمایلى به زن ندارند» (أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرِ أُولِی الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجالِ).
12- «یا کودکانى که از امور جنسى مربوط به زنان آگاه نیستند» (أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلى عَوْراتِ النِّساءِ).
4- و بالاخره چهارمین حکم را چنین بیان مىکند: «آنها به هنگام راه رفتن پاهاى خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانیشان دانسته شود» و صداى خلخال که برپا دارند بگوش رسد (وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ).
آنها در رعایت عفت آن چنان باید دقیق و سختگیر باشند که حتى از رساندن صداى خلخالى که در پاى دارند به گوش مردان بیگانه خوددارى کنند. و سرانجام با دعوت عمومى همه مؤمنان اعم از مرد و زن به توبه و بازگشت به سوى خدا آیه را پایان داده، مىگوید: «و همگى به سوى خدا بازگردید اى مؤمنان! تا رستگار شوید» (وَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعاً أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ).
و اگر در گذشته کارهاى خلافى در این زمینه انجام دادهاید اکنون از خطاهاى خود توبه کنید و براى نجات و فلاح به سوى خدا آیید که رستگارى تنها بر در خانه اوست.
فلسفه حجاب:
بدون شک در عصر ما که بعضى نام آن را عصر برهنگى و آزادى جنسى گذاردهاند و افراد غربزده، بىبندوبارى زنان را جزئى از آزادى او مىدانند سخن از حجاب گفتن براى این دسته ناخوشایند و گاه افسانهاى است متعلق به زمانهاى گذشته! ولى مفاسد بىحساب و مشکلات و گرفتاریهاى روز افزون که از این آزادیهاى بىقید و شرط به وجود آمده سبب شده که تدریجا گوش شنوایى براى این سخن پیدا شود.
مسأله این است که آیا زنان (با نهایت معذرت) باید براى بهره کشى از طریق سمع و بصر و لمس- جز آمیزش جنسى- در اختیار همه مردان باشند و یا باید این امور مخصوص همسرانشان گردد؟
اسلام مىگوید: کامیابیهاى جنسى اعم از آمیزش و لذت گیریهاى سمعى و بصرى و لمسى مخصوص به همسران است و غیر از آن گناه، و مایه آلودگى و ناپاکى جامعه مىباشد که جمله «ذلِکَ أَزْکى لَهُمْ» در آیات فوق اشاره به آن است.
فلسفه حجاب چیز مکتوم و پنهانى نیست زیرا:
1- برهنگى زنان که طبعا پیامدهایى همچون آرایش و عشوهگرى و امثال آن همراه دارد مردان مخصوصا جوانان را در یک حال تحریک دائم قرار مىدهد تحریکى که سبب کوبیدن اعصاب آنها و ایجاد هیجانهاى بیمارگونه عصبى و گاه سرچشمه امراض روانى مىگردد.
مخصوصا توجه به این نکته که غریزه جنسى نیرومندترین و ریشه دارترین غریزه آدمى است و در طول تاریخ سرچشمه حوادث مرگبار و جنایات هولناکى شده، تا آنجا که گفتهاند: «هیچ حادثه مهمى را پیدا نمىکنید مگر این که پاى زنى در آن در میان است»! آیا دامن زدن مستمر از طریق برهنگى به این غریزه و شعلهور ساختن آن بازى با آتش نیست؟ آیا این کار عاقلانهاى است؟
2- آمارهاى قطعى و مستند نشان مىدهد که با افزایش برهنگى در جهان، طلاق و از هم گسیختگى زندگى زناشویى در دنیا بطور مداوم بالا رفته است، زیرا در «بازار آزاد برهنگى» که عملا زنان به صورت کالاى مشترکى (لااقل در مرحله غیرآمیزشى جنسى) در آمدهاند دیگر قداست پیمان زناشویى مفهومى نمىتواند داشته باشد.
3- گسترش دامنه فحشاء، و افزایش فرزندان نامشروع، از دردناکترین پیامدهاى بىحجابى است و دلائل آن مخصوصا در جوامع غربى کاملا نمایان است.
4- مسأله «ابتذال زن» و «سقوط شخصیت او» در این میان نیز حائز اهمیت فراوان است هنگامى که جامعه زن را با اندام برهنه بخواهد، طبیعى است روز به روز تقاضاى آرایش بیشتر و خودنمایى افزونتر از او دارد، و هنگامى که زن را از طریق جاذبه جنسیش وسیله تبلیغ کالاها و دکور اتاقهاى انتظار، و عاملى براى جلب جهانگردان و سیاحان و مانند اینها قرار بدهد، در چنین جامعهاى شخصیت زن تا سرحد یک عروسک، یا یک کالاى بىارزش سقوط مىکند، و ارزشهاى والاى انسانى او بکلى به دست فراموشى سپرده مىشود، و تنها افتخار او جوانى و زیبایى و خودنمائیش مىشود.
و به این ترتیب مبدل به وسیلهاى خواهد شد براى اشباع هوسهاى سرکش یک مشت آلوده فریبکار و انسان نماهاى دیو صفت! در چنین جامعهاى چگونه یک زن مىتواند یا ویژگیهاى اخلاقیش، علم و آگاهى و دانائیش جلوه کند، و حائز مقام والائى گردد؟!
اعظم :
بسیار نکته قابل توجهی داره
اگه بریم خونه کسی و در بزنیم و صاحبخونه راهمون نده
ناراحت میشیم ؟؟؟
این ایه میگه ناراحتی نداره
از همون راهی که اومدین برگردین بدون دلخوری
ایه 30:
مردها چشم چرانی نکنن
این براشون بهتره
"ذلک ازکی لهم "
حالا بگن ما نگاه می کنیم و هیچیمون هم نمیشه
ایه 31:
زنها چشم چرانی نکنن
گاهی ما خانمها فکر میکنیم
اینکه ما به اقایون نگاه کنیم هیچ مشکلی نداره
ایه 31:
خیلی ها میگن حجاب مو به صراحت در قران نیومده
خمرهن در این ایه ووجه استعمالش نشون میده حجاب مو واجبه
..................................................................................................
مباحثه آیات سوال برانگیز :
اعظم :
در تفسیر آیه 31 مورد 9 و 10 و 11 جای سواله :
نفیسه :
در مورد حجاب در برابر غلامان :شخصی خدمت حضرت امام صادق (ع) عرض کرد:زنان قریشی و هاشمی بر اسب سوار میشوند و دست بر سر غلامان سیاه میمالند و دست بر گردن آنها میاندازند. در واقع این عمل را حرام میدانست.که امام با اشاره به همین آیه فرمودند:ای پسرم! مانعی ندارند که غلام،مو و ساق پای مالک خود را ببیند.(کافی ج 5،ص 531،ح 2).حالا چون برده داری در دوره ما و بین مسلمانان تا حدبسیار زیادی و یا لااقل در کشورمون منسوخ شده و زمینه اجرای این قسمت از ایه هم فراهم نشده درکش هم سخت به نظر میاد.
از امام باقر(ع):در مورد (تابعین غیر اولی الاربه من الرجال) سوال شد.آن حضرت فرمودند:مراد کم خردی است که شهوت به زنان ندارد.(کافی ج 5،ص531،ح 2).تصور من معلولین ذهنی هستند که قدرت تمییز نداشته و میل جنسی در آنها رشد نکرده.و الله اعلم.