قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یِهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ
مشخصات بلاگ
قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا (30 فرقان )
و پیامبر گفت پروردگارا قوم من این قرآن را رها کردند

در تاریخ 93/09/27 تصمیم گرفتیم با گروهی از دوستان روزانه یه صفحه قرآن بخونیم
و هر کس توی هر صفحه ای نکته ای براش جالب بود ، یا چیزی در موردش می دونست ، یا تفسیری در مورد اون صفحه خونده بود رو با یقیه به اشتراک بذاره
اینجا رو هم بنا کردیم برای اینکه اگه خواستیم یه روزی مروری به مطالب بکنیم برامون ساده تر باشه
و یا اگه دوستی وسطای راه بهمون پیوست بتونه مطالب قبلی رو مرور کنه
شایدم یه زمانی بچه هامون خواستن بدونن فهم مادراشون از قرآن چه جوری بوده
هر چند امیدواریم که به زودی حضرت مهدی علیه السلام ظهور کنن و ما و بچه هامون قرآن رو همونجور بفهمیم که باید
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

آخرین مطالب
يكشنبه, ۲۴ آبان ۱۳۹۴، ۰۷:۳۸ ق.ظ

334 . صفحه 334


بیست و چهارم آبان :


نفیسه :


(آیه 16)- این آیه اشاره به یک جمع بندى در آیات گذشته کرده، مى‏گوید:

«و این گونه ما قرآن را به صورت آیات بینات و نشانه‏هاى روشن نازل کردیم» (وَ کَذلِکَ أَنْزَلْناهُ آیاتٍ بَیِّناتٍ). دلائلى براى معاد و رستاخیز همچون بررسى دوران جنینى انسان، و رشد گیاهان و زنده شدن زمینهاى مرده.
ولى با این همه، داشتن دلائل روشن به تنهایى کافى نیست بلکه آمادگى پذیرش حق نیز لازم است، به همین دلیل در پایان آیه مى‏گوید: «و خداوند هر کس را بخواهد هدایت مى‏کند» (وَ أَنَّ اللَّهَ یَهْدِی مَنْ یُرِیدُ).


(آیه 17)- این آیه به شش گروه از پیروان مذاهب مختلف که یک گروه مسلم و مؤمنند، و پنج گروه غیر مسلمان اشاره کرده، مى‏فرماید: «کسانى که ایمان آورده‏اند، و یهود، و صابئان، و نصارا، و مجوس، و مشرکان، خداوند در میان آنها روز قیامت داورى مى‏کند، و حق را از باطل جدا مى‏سازد» (إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ الَّذِینَ هادُوا وَ الصَّابِئِینَ وَ النَّصارى‏ وَ الْمَجُوسَ وَ الَّذِینَ أَشْرَکُوا إِنَّ اللَّهَ یَفْصِلُ بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ).
مگر نه این است که یکى از نامهاى قیامت «یوم الفصل» روز جدایى حق از باطل است و «یوم البروز» روز آشکار شدن مکتومها، و روز پایان گرفتن اختلافات است.
آرى! خدا در آن روز به همه این اختلافات پایان مى‏دهد: «چرا که خداوند از همه چیز آگاه و با خبر است» (إِنَّ اللَّهَ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ شَهِیدٌ).

(آیه 18)- همه موجودات جهان در پیشگاه او سجده مى‏کنند: از آنجا که در آیات گذشته سخن از مبدء و معاد بود، این آیه با طرح مسأله توحید و خداشناسى، حلقه مبدء و معاد را تکمیل مى‏کند، پیامبر صلّى اللّه علیه و آله را مخاطب ساخته، مى‏گوید: «آیا ندیدى تمام کسانى که در آسمانها و تمام کسانى که در زمین هستند براى خدا سجده مى‏کنند، و خورشید و ماه و ستارگان و کوهها و درختان و جنبندگان»؟! (أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یَسْجُدُ لَهُ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ وَ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ وَ النُّجُومُ وَ الْجِبالُ وَ الشَّجَرُ وَ الدَّوَابُّ).
«و نیز بسیارى از مردم (براى او سجده مى‏کنند) در حالى که بسیارى دیگر (ابا دارند و) مستحق عذابند» (وَ کَثِیرٌ مِنَ النَّاسِ وَ کَثِیرٌ حَقَّ عَلَیْهِ الْعَذابُ).
سپس اضافه مى‏کند: اینها نزد پروردگار بى‏ارزشند «و هر کس را خدا بى‏ارزش سازد هیچ کس نمى‏تواند او را گرامى دارد» و مشمول سعادت و ثواب کند (وَ مَنْ یُهِنِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ مُکْرِمٍ).
آرى! «خداوند هر کار را بخواهد (و مصلحت بداند) انجام مى‏دهد» مؤمنان را گرامى و منکران را خوار مى‏سازد (إِنَّ اللَّهَ یَفْعَلُ ما یَشاءُ).
با توجه به آنچه در آیه مورد بحث آمده موجودات عالم داراى دو گونه سجودند، «سجود تکوینى» و «سجود تشریعى».
خضوع و تسلیم بى‏قید و شرط آنها در برابر اراده حق و قوانین آفرینش و نظام حاکم بر این جهان همان سجود تکوینى آنهاست که تمام ذرات موجودات را شامل مى‏شود، حتى سلولهاى مغز فرعونها و نمرودها و منکران لجوج، و تمام ذرات وجود آنها مشمول این سجود تکوینى هستند.

به گفته جمعى از محققان تمامى ذرات جهان داراى نوعى درک و شعورند،و به موازات آن در عالم خود، حمد و تسبیح خدا مى‏گویند، و سجود و صلاة دارند و اگر این نوع درک و شعور را نپذیریم لا اقل تسلیم و خضوع آنها در برابر همه نظامات هستى به هیچ وجه قابل انکار نیست.
اما «سجود تشریعى» همان نهایت خضوعى است که از صاحبان عقل و شعور و درک و معرفت در برابر پروردگار تحقق مى‏یابد.


(آیه 19)-
شأن نزول:
«روز جنگ بدر، سه نفر از مسلمانان (على علیه السّلام و حمزه، و عبیدة بن حارث بن عبد المطلب) به میدان نبرد آمدند و به ترتیب «ولید بن عتبه» و «عتبة بن ربیعه» و «شیبة بن ربیعه» را از پاى در آوردند.
آیه نازل شد و سر نوشت این مبارزان را بیان کرد.
ولى وجود شأن نزول خاص هرگز مانع عمومیت مفهوم آیه نمى‏شود.
تفسیر:
دو گروه متخاصم در برابر هم! در آیات گذشته به گروه مؤمنان و طوائف مختلفى از کفار اشاره شده بود، و مخصوصا آنها را به صورت شش گروه بیان کرد، در اینجا مى‏فرماید: «این دو دسته (مؤمنان و غیر مؤمنان) در باره پروردگارشان به مخاصمه و جدال پرداختند» (هذانِ خَصْمانِ اخْتَصَمُوا فِی رَبِّهِمْ).
سپس چهار نوع مجازات کافرانى را که دانسته و آگاهانه حق را انکار کردند بیان مى‏کند:
نخست از لباس آنها شروع کرده، مى‏گوید: «پس کسانى که کافر شدند لباسهایى از آتش براى آنها بریده مى‏شود» (فَالَّذِینَ کَفَرُوا قُطِّعَتْ لَهُمْ ثِیابٌ مِنْ نارٍ).
این جمله ممکن است اشاره به آن باشد که واقعا قطعاتى از آتش به صورت لباس براى آنها بریده و دوخته مى‏شود! و یا کنایه از این باشد که آتش دوزخ از هر سو آنها را مانند لباس احاطه مى‏کند.
دیگر این که: «مایع سوزان و جوشان حمیم دوزخ بر سر آنها ریخته مى‏شود» (یُصَبُّ مِنْ فَوْقِ رُؤُسِهِمُ الْحَمِیمُ).


(آیه 20)- و این آب سوزان و جوشان در بدن آنها آن چنان نفوذ مى‏کند که «هم درونشان را ذوب مى‏نماید و هم پوستها و برونشان) را»! (یُصْهَرُ بِهِ ما فِی بُطُونِهِمْ وَ الْجُلُودُ).

(آیه 21)- سوم این که: «تازیانه‏ها یا گرزهایى از آهن سوزان براى آنها آماده است» (وَ لَهُمْ مَقامِعُ مِنْ حَدِیدٍ).


(آیه 22)- و «هرگاه بخواهند از دوزخ و غم و اندوههاى آن خارج شوند آنها را به آن باز مى‏گردانند، و (به آنان گفته مى‏شود) بچشید عذاب سوزان را»! (کُلَّما أَرادُوا أَنْ یَخْرُجُوا مِنْها مِنْ غَمٍّ أُعِیدُوا فِیها وَ ذُوقُوا عَذابَ الْحَرِیقِ).
و این چهارمین مجازات آنهاست.


(آیه 23)- این آیه و آیه بعد حال مؤمنان صالح را بیان مى‏کند تا از طریق مقایسه، وضع هر دو گروه کاملا مشخص شود، و در اینجا پنج نوع پاداش آنها را باز گو کرده، نخست مى‏گوید: «خداوند کسانى را که ایمان آورده و عمل صالح انجام داده‏اند در باغهایى از بهشت وارد مى‏کند که از زیر درختانش نهرها جارى است» (إِنَّ اللَّهَ یُدْخِلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ).
گروه اول در شعله‏هاى آتش سوزان غوطه‏ورند و اینها در باغهاى بهشت در کنار نهرهاى جارى آرمیده‏اند.
سپس به زینت و لباس آنها پرداخته، مى‏گوید: «آنها با دستبندهایى از طلا و مروارید زینت مى‏یابند و لباسشان در آنجا از حریر است» (یُحَلَّوْنَ فِیها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ لُؤْلُؤاً وَ لِباسُهُمْ فِیها حَرِیرٌ).
و این دو پاداش دیگر آنهاست. و اگر در این جهان از پوشیدن اینگونه لباسها و زینتها ممنوع بودند به خاطر آن بود که مایه غرور و غفلت مى‏شد و سبب محرومیت گروه دیگر مى‏گشت، ولى در آنجا که این مسائل مطرح نیست این ممنوعیتها برداشته مى‏شود و جبران مى‏گردد.


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۸/۲۴

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی