قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یِهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ
مشخصات بلاگ
قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا (30 فرقان )
و پیامبر گفت پروردگارا قوم من این قرآن را رها کردند

در تاریخ 93/09/27 تصمیم گرفتیم با گروهی از دوستان روزانه یه صفحه قرآن بخونیم
و هر کس توی هر صفحه ای نکته ای براش جالب بود ، یا چیزی در موردش می دونست ، یا تفسیری در مورد اون صفحه خونده بود رو با یقیه به اشتراک بذاره
اینجا رو هم بنا کردیم برای اینکه اگه خواستیم یه روزی مروری به مطالب بکنیم برامون ساده تر باشه
و یا اگه دوستی وسطای راه بهمون پیوست بتونه مطالب قبلی رو مرور کنه
شایدم یه زمانی بچه هامون خواستن بدونن فهم مادراشون از قرآن چه جوری بوده
هر چند امیدواریم که به زودی حضرت مهدی علیه السلام ظهور کنن و ما و بچه هامون قرآن رو همونجور بفهمیم که باید
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

آخرین مطالب
جمعه, ۲۲ آبان ۱۳۹۴، ۰۷:۳۷ ق.ظ

332 . صفحه 332


بیست و دوم آبان :



نفیسه :


سوره حجّ بیست و دومین سوره قرآن مجید است.
این سوره در «مدینه» نازل شده و 78 آیه دارد.‏
محتواى سوره:
این سوره به خاطر بخشى از آیاتش که پیرامون حجّ سخن مى‏گوید به نام «سوره حجّ» نامیده شده است.
و از آنجا که دستور حجّ آن هم با ذکر قسمتى از جزئیات آن، و همچنین دستور جهاد، تناسب با وضع مسلمانان در مدینه دارد، آیات این سوره از جهاتى شبیه سوره‏هاى «مدنى» است.
از نظر محتوا مطالب این سوره را به چند بخش مى‏توان تقسیم کرد:
1- آیات فراوانى از آن در زمینه «معاد» و دلائل منطقى آن، و انذار مردم غافل از صحنه‏هاى قیامت، و مانند آن است.
2- بخش قابل ملاحظه‏اى نیز از مبارزه با شرک و مشرکان، سخن مى‏گوید.
3- در بخش دیگر مردم را به بررسى سرنوشت عبرت‏انگیز گذشتگان و عذابهاى دردناک الهى که بر آنها نازل شد دعوت کرده.
4- و بخش دیگر پیرامون مسأله حج و سابقه تاریخى آن است.
5- بخشى از آن پیرامون مبارزه با دشمنان مهاجم، است.
6- و سرانجام قسمتى از آن پند و اندرزهایى است در زمینه‏هاى مختلف زندگى و تشویق به نماز و زکات و توکل و توجه به خداوند.
فضیلت تلاوت سوره:
در حدیثى از پیامبر گرامى اسلام صلّى اللّه علیه و آله مى‏خوانیم:
«هر کس سوره حج را بخواند خداوند پاداش حج و عمره را به او مى‏دهد به تعداد تمام کسانى که در گذشته و آینده حج و عمره به جا آورده یا خواهند آورد»! بدون شک این ثواب و فضیلت عظیم تنها براى تلاوت لفظى نیست، تلاوتى است اندیشه‏ساز، و اندیشه‏اى است عمل پرور.



(آیه 1)- زلزله عظیم رستاخیر: این سوره با دو آیه تکان دهنده و هیجان‏انگیز پیرامون رستاخیز و مقدمات آن شروع مى‏شود، آیاتى که بى‏اختیار انسان را از این زندگى گذراى مادى بیرون مى‏برد، و به آینده هول‏انگیزى که در انتظار اوست متوجه مى‏سازد.
نخست عموم مردم را بدون استثناء مخاطب ساخته، مى‏گوید: «اى مردم! از پروردگارتان بترسید، و پرهیز کارى پیشه کنید که زلزله رستاخیز، جریان مهم و عظیمى است» (یا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمْ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَیْ‏ءٌ عَظِیمٌ).
خطاب «یا أَیُّهَا النَّاسُ»، دلیل روشنى است بر این که هیچ گونه تفاوت و تبعیضى از نظر نژاد و زبان و اعصار و قرون و مکانها و مناطق جغرافیایى و طوائف و قبائل در آن نیست، و مؤمن و کافر، کوچک و بزرگ، پیر و جوان، مرد و زن امروز و آینده همه در آن شریکند.


(آیه 2)- این آیه نمونه‏هایى از بازتاب این وحشت عظیم را در چند جمله بیان کرده، مى‏گوید: «روزى که آن را مى‏بینید [زلزله رستاخیز آن چنان وحشت سرا پاى همه را فرا مى‏گیرد که‏] هر مادر شیردهى، کودک شیر خوارش را فراموش مى‏کند» (یَوْمَ تَرَوْنَها تَذْهَلُ کُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ).
«و هر باردارى (در آن صحنه باشد) جنین خود را سقط مى‏کند» (وَ تَضَعُ کُلُّ ذاتِ حَمْلٍ حَمْلَها).
سومین بازتاب این که: «مردم را به صورت مستان مى‏بینى، در حالى که مست نیستند!» (وَ تَرَى النَّاسَ سُکارى‏ وَ ما هُمْ بِسُکارى‏).
«ولى عذاب خدا شدید است» (وَ لکِنَّ عَذابَ اللَّهِ شَدِیدٌ).


(آیه 3)- پیروان شیطان! از آنجا که در آیات گذشته ترسیمى از وحشت عمومى مردم به هنگام وقوع زلزله قیامت بود در این آیه حال گروهى از بى‏خبران را منعکس مى‏کند که چگونه از چنین حادثه عظیمى غافلند.
مى‏گوید: «گروهى از مردم بدون هیچ علم و دانشى درباره خدا به مجادله بر مى‏خیزند» (وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یُجادِلُ فِی اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ).
گاه در اصل توحید و یگانگى حق و نفى هر گونه شریک جدال مى‏کنند، و گاه در قدرت خدا نسبت به مسأله احیاى مردگان و بعث و نشور، و در هر صورت هیچ گونه دلیلى بر گفته‏هاى خود ندارند.
سپس اضافه مى‏کند: این گونه افراد که تابع هیچ گونه منطق و دانشى نیستند «از هر شیطان سر کش و متمردى تبعیت مى‏کنند» (وَ یَتَّبِعُ کُلَّ شَیْطانٍ مَرِیدٍ).
نه از یک شیطان که از همه شیطانها! اعم از شیاطین انس و جن که هر یک از آنها براى خود نقشه و برنامه و حیله و دامى دارند.


(آیه 4)- در این آیه مى‏گوید:«بر او نوشته و مقرر شده است که هر کس حلقه اطاعت و ولایتش را بر گردن نهد بطور مسلم گمراهش مى‏سازد و به آتش سوزان راهنمائیش مى‏کند» (کُتِبَ عَلَیْهِ أَنَّهُ مَنْ تَوَلَّاهُ فَأَنَّهُ یُضِلُّهُ وَ یَهْدِیهِ إِلى‏ عَذابِ السَّعِیرِ).


(آیه 5)- دلائل معاد در عالم جنین و گیاهان: از آنجا که در آیات گذشته گفتگو از تردید مخالفان در «مبدء» و «معاد» بود در این آیه به دو دلیل محکم و منطقى براى اثبات معاد جسمانى استدلال شده است، یکى از طریق توجه به تحولات دوران جنینى، و دیگرى از طریق تحولات زمین به هنگام نمو گیاهان.
نخست همه انسانها را مخاطب ساخته، مى‏گوید: «اى مردم! اگر در رستاخیز شکّ دارید (به این نکته توجه کنید که:) ما شما را از خاک آفریدیم، سپس از نطفه، و بعد، از خون بسته شده و سپس از مضغه [چیزى شبیه گوشت جویده شده‏] که بعضى داراى شکل و خلقت است و بعضى بدون شکل» (یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِنْ مُضْغَةٍ مُخَلَّقَةٍ وَ غَیْرِ مُخَلَّقَةٍ).
همه اینها به خاطر آن است «تا براى شما آشکار سازیم» که بر هر چیز قادریم (لِنُبَیِّنَ لَکُمْ).
«و جنینهایى را که بخواهیم تا مدت معینى در رحم (مادران) قرار مى‏دهیم» (وَ نُقِرُّ فِی الْأَرْحامِ ما نَشاءُ إِلى‏ أَجَلٍ مُسَمًّى). تا دوران تکاملى خود را طى کنند، و آنچه را بخواهیم ساقط مى‏کنیم و از نیمه راه از مدار خارجش مى‏سازیم.
«از آن پس (یک دوران انقلابى جدید آغاز مى‏شود و) ما شما را به صورت طفل (از شکم مادر) بیرون مى‏فرستیم» (ثُمَّ نُخْرِجُکُمْ طِفْلًا).
به این ترتیب دوران زندگى محدود و وابسته شما در شکم مادر پایان مى‏پذیرد، و قدم به محیطى وسیعتر، مملو از نور و صفا و امکانات بسیار فزونتر مى‏گذارید.

باز چرخهاى حرکت تکاملى شما متوقف نمى‏شود، و همچنان سریع در این راه به پیشروى ادامه مى‏دهید «سپس هدف این است که به حدّ رشد و بلوغ (و کمال جسم و عقل) برسید» (ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّکُمْ).
در اینجا جهل تبدیل به دانایى، و ضعف و ناتوانى تبدیل به قدرت و توانایى و وابستگى مبدل به استقلال مى‏شود.
ولى این چرخ باز متوقف نمى‏گردد هر چند «در این میان بعضى از شما مى‏میرند و بعضى آن قدر عمر مى‏کنند که به بدترین مرحله زندگى (و پیرى) مى‏رسند» (وَ مِنْکُمْ مَنْ یُتَوَفَّى وَ مِنْکُمْ مَنْ یُرَدُّ إِلى‏ أَرْذَلِ الْعُمُرِ).
«آنچنان که بعد از علم و آگاهى، چیزى نمى‏دانند!» (لِکَیْلا یَعْلَمَ مِنْ بَعْدِ عِلْمٍ شَیْئاً).
این ضعف و ناتوانى و پژمردگى دلیل بر فرا رسیدن یک مرحله انتقالى جدید است، همان گونه که سستى پیوند میوه با درخت دلیل بر رسیدگى آن و وصول به مرحله جدایى است.
سپس به بیان دلیل دوم که زندگى و حیات گیاهان است پرداخته، مى‏گوید:
«زمین را (در فصل زمستان) خشک و مرده مى‏بینى، اما هنگامى که آب باران بر آن فرو مى‏فرستیم، به حرکت در مى‏آید و مى‏روید، و از هر نوع گیاهان زیبا مى‏رویاند» (وَ تَرَى الْأَرْضَ هامِدَةً فَإِذا أَنْزَلْنا عَلَیْهَا الْماءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ وَ أَنْبَتَتْ مِنْ کُلِّ زَوْجٍ بَهِیجٍ).


1- سرچشمه‏ى شک غفلت از قدرت خداوند است. «اِن کنتم فى رَیب فانّا خَلقناکم»
2- با کفّار، مستدلّ، منطقى وقابل فهم سخن بگوییم. «اِن کنتم فى‏رَیب... فانّا خَلقناکم»
3- از راه محسوسات، مى‏توان با معقولات آشنا شد. «اِن کنتم فى‏رَیب... فانّا خَلقناکم»
4- معاد، هم جسمانى است و هم روحانى. «اِن کنتم فى‏رَیب من البَعث فانّا خَلقناکم»
5 - منشأ انسان و مادّه اوّلیه‏ى او از خاک است. «خَلقناکم من تُراب»
6- انسان، پیش از مرگ، هفت مرحله را طى مى‏کند. (تراب، نطفه، علقه، مضغه، طفولیّت، بلوغ، پیرى) «خلقناکم من تُراب ثمّ من نُطفة ...»
7- دوران مُضغه (که انسان در رحم مادر به شکل لخته گوشتى است) دوران شکل‏گیرى انسان است. «مُضغة مُخَلّقة»
8 - کسى که در دنیا از خاکِ بى‏جان انسان آفرید، پس در قیامت هم مى‏تواند. «لنُبیّن لکم»
9- زندگى داراى دو منحنى صعود و نزول است. صعود از خاک تا رسیدن به مرحله «اشدّکم» و منحنى نزول رسیدن به مرحله «أرذل العُمُر»
10- تمام مراحل خلقت، از استقرار نطفه تا تولد طفل، به دست خداست. «خلقنا - نُقرّ فى الارحام - نُخرجکم طفلاً»
11- تحوّلات طبیعى، نیاز به زمان دارد. (در آیه چندبار کلمه «ثمّ» که براى فاصله زمانى است، تکرار شده است)
12- استقرار نطفه و یا سِقط آن با خواست خداست. «نُقِرّ فى الارحام ما نشاء»
13 - مدّت حمل، از جانب خدا زمان‏بندى شده است. «الى أجل مسمّى‏»
14- تولّد انسان، به اراده‏ى خداوند است. «نُخرجکم»
15- همه‏ى انسان‏ها روز اوّل یکسانند. «طفلاً» نه «اطفالا» بعد به خاطر تغذیه و تربیت هرکدام داراى اخلاق و رفتارى مخصوص مى‏گردند.
16- مرگ، مخصوص پیران نیست. «و منکم مَن یُتوفّى»
17- انسان با مرگ محو نمى‏شود. «یُتوفّى»
18- ارزش انسان و زندگى او در پرتو علم و آگاهى و عقل اوست. (قرآن دلیل پست‏ترین مرحله عمر را فراموش کردن دانسته‏ها و اندوخته‏هاى علمى مى‏داند). «أرذل العُمُر لکیلا یعلم من بعد علم شیئاً»
19- زوجیّت و نر و ماده بودن، در گیاهان نیز مطرح است. «من کلّ زوجٍ بَهیج»

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۸/۲۲

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی