قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یِهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ
مشخصات بلاگ
قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا (30 فرقان )
و پیامبر گفت پروردگارا قوم من این قرآن را رها کردند

در تاریخ 93/09/27 تصمیم گرفتیم با گروهی از دوستان روزانه یه صفحه قرآن بخونیم
و هر کس توی هر صفحه ای نکته ای براش جالب بود ، یا چیزی در موردش می دونست ، یا تفسیری در مورد اون صفحه خونده بود رو با یقیه به اشتراک بذاره
اینجا رو هم بنا کردیم برای اینکه اگه خواستیم یه روزی مروری به مطالب بکنیم برامون ساده تر باشه
و یا اگه دوستی وسطای راه بهمون پیوست بتونه مطالب قبلی رو مرور کنه
شایدم یه زمانی بچه هامون خواستن بدونن فهم مادراشون از قرآن چه جوری بوده
هر چند امیدواریم که به زودی حضرت مهدی علیه السلام ظهور کنن و ما و بچه هامون قرآن رو همونجور بفهمیم که باید
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

آخرین مطالب
سه شنبه, ۱۹ آبان ۱۳۹۴، ۰۲:۵۴ ب.ظ

329 . صفحه 329

نوزدهم آبان :

نفیسه :



(آیه 82)- این آیه یکى دیگر از مواهب انحصارى سلیمان (ع) را بازگو مى‏کند: «و گروهى از شیاطین (را نیز مسخّر او قرار دادیم، که در دریا) برایش غوّاصى مى‏کردند و کارهایى غیر از این (نیز) براى او انجام مى‏دادند» (وَ مِنَ الشَّیاطِینِ مَنْ یَغُوصُونَ لَهُ وَ یَعْمَلُونَ عَمَلًا دُونَ ذلِکَ).
«و ما آنها را (از تمرد و سرکشى در برابر فرمان او) نگاه مى‏داشتیم» (وَ کُنَّا لَهُمْ حافِظِینَ).
آنها افرادى با هوش، فعال، هنرمند و صنعتگر با مهارتهاى مختلف بودند.


(آیه 83)- ایّوب را از گرداب مشکلات رهایى بخشیدیم: در اینجا از سرگذشت آموزنده یکى دیگر از پیامبران بزرگ خدا سخن مى‏گوید او «ایّوب» و دهمین پیامبرى است که در سوره انبیاء اشاره به گوشه‏اى از زندگانى او شده است.
«ایوب» سرگذشتى غم‏انگیز، و در عین حال پرشکوه و با ابهت دارد، صبر و شکیبایى او مخصوصا در برابر حوادث ناگوار عجیب بود، به گونه‏اى که «صبر ایوب» یک ضرب المثل قدیمى است.
مى‏فرماید: «و ایّوب را (به یاد آور) هنگامى که پروردگارش را خواند (و عرضه داشت): بدحالى و مشکلات به من روى آورده و تو مهربانترین مهربانانى»! (وَ أَیُّوبَ إِذْ نادى‏ رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِیَ الضُّرُّ وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ).


(آیه 84)- این آیه مى‏گوید: «به دنبال این دعاى ایّوب، خواسته‏اش را اجابت کردیم و رنج و ناراحتى او را برطرف ساختیم» (فَاسْتَجَبْنا لَهُ فَکَشَفْنا ما بِهِ مِنْ ضُرٍّ).
«و خانواده او را به او بازگرداندیم، و همانندشان را به آنها افزودیم» (وَ آتَیْناهُ أَهْلَهُ وَ مِثْلَهُمْ مَعَهُمْ).
«تا رحمتى از ناحیه ما (بر آنها) باشد و هم یادآورى و تذکرى براى عبادت کنندگان پروردگار» (رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنا وَ ذِکْرى‏ لِلْعابِدِینَ). تا مسلمانان بدانند مشکلات هر قدر زیاد باشد و گرفتاریها هر قدر فراوان و دشمنان هر قدر فشرده باشند باز با گوشه‏اى از لطف پروردگار همه اینها برطرف شدنى است، نه تنها زیانها جبران مى‏شود بلکه گاهى خداوند به عنوان پاداش صابران با استقامت همانند آنچه از دست رفته نیز بر آن مى‏افزاید.


(آیه 85)- اسماعیل و ادریس و ذا الکفل: قرآن در اینجا اشاره به مقام شکیبایى سه نفر دیگر از پیامبران الهى کرده، مى‏گوید: اسماعیل و ادریس و ذا الکفل را (به یادآور) که همه آنها از صابران و شکیبایان بودند» (وَ إِسْماعِیلَ وَ إِدْرِیسَ وَ ذَا الْکِفْلِ کُلٌّ مِنَ الصَّابِرِینَ).
هر یک از آنها در طول عمر خود در برابر دشمنان و یا مشکلات طاقت فرساى زندگى صبر و مقاومت به خرج دادند و هرگز در برابر این حوادث زانو نزدند و هر یک الگویى بودند از استقامت و پایمردى.


(آیه 86)- سپس بزرگترین موهبت الهى را در برابر این صبر و استقامت براى آنان چنین بیان مى‏کند: «و ما آنها را در رحمت خود داخل کردیم، چرا که آنها از صالحان بودند» (وَ أَدْخَلْناهُمْ فِی رَحْمَتِنا إِنَّهُمْ مِنَ الصَّالِحِینَ).


(آیه 87)- نجات یونس از آن زندان وحشتناک: این آیه و آیه بعد نیز گوشه‏اى از سرگذشت پیامبر بزرگ «یونس» را بیان کرده، مى‏گوید: «و ذا النون را به یاد آر هنگامى که خشمگین (بر قوم بت پرست و نافرمان خویش) از میان آنها رفت» (وَ ذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً).
«او گمان مى‏کرد که ما (زندگى را) بر او تنگ نخواهیم کرد» (فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَیْهِ).
او گمان مى‏کرد تمام رسالت خویش را در میان قوم نافرمانش انجام داده است و حتى ترک اولایى در این زمینه نکرده، در حالى که اولى این بود که بیش از این در میان آنها بماند و صبر و استقامت به خرج دهد و دندان بر جگر بفشارد شاید بیدار شوند و به سوى خدا آیند سرانجام به خاطر همین ترک اولى او را در فشار قرار دادیم، نهنگ عظیمى او را بلعید «پس او در آن ظلمتهاى متراکم صدا زد خداوندا! جز تو معبودى نیست» (فَنادى‏ فِی الظُّلُماتِ أَنْ لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ).
«خداوندا! پاک و منزهى، من از ستمکاران بودم»! (سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ). هم بر خویش ستم کردم و هم بر قوم خود، مى‏بایست بیش از این، ناملایمات و شداید و سختیها را پذیرا مى‏شدم، تن به همه شکنجه‏ها مى‏دادم شاید آنها به راه آیند.


(آیه 88)- «سرانجام ما دعاى او را اجابت کردیم و از غم و اندوه رهائیش بخشیدیم» (فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّیْناهُ مِنَ الْغَمِّ).
آرى «و این گونه ما مؤمنان را نجات مى‏بخشیم» (وَ کَذلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنِینَ).
این یک برنامه اختصاصى براى یونس نبود، بلکه هر کس از مؤمنان از تقصیر خویش، عذر به درگاه خدا آورد، و از ذات پاکش مدد و رحمت طلبد ما دعایش را مستجاب و اندوهش را بر طرف خواهیم کرد.


(آیه 89)- نجات زکریّا از تنهایى: در این آیه و آیه بعد گوشه‏اى از سرگذشت دو شخصیت دیگر از پیامبران بزرگ الهى «زکریا» و «یحیى» را بیان مى‏کند.
نخست مى‏گوید: «زکریّا را به خاطر بیاور هنگامى که پروردگارش را خواند و عرضه داشت: پروردگارا! مرا تنها مگذار، و تو بهترین وارثان هستى» (وَ زَکَرِیَّا إِذْ نادى‏ رَبَّهُ رَبِّ لا تَذَرْنِی فَرْداً وَ أَنْتَ خَیْرُ الْوارِثِینَ).
سالها بر عمر زکریا گذشت، و برف پیرى بر سرش نشست، اما هنوز فرزندى نداشت، و از سوى دیگر همسرى عقیم و نازا داشت.
او در آرزوى فرزندى بود که بتواند برنامه‏هاى الهى او را تعقیب کند در این هنگام با تمام قلب به درگاه خدا روى آورد و تقاضاى فرزند صالح و برومندى کرد.


(آیه 90)- خداوند این دعاى خالص و سرشار از عشق به حقیقت را اجابت کرد، و خواسته او را تحقق بخشید آن چنان که مى‏فرماید: «پس ما دعاى او را اجابت کردیم و یحیى را به او بخشیدیم» (فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ وَهَبْنا لَهُ یَحْیى‏).
و براى رسیدن به این مقصود «همسر نازاى او را اصلاح (و قادر به آوردن فرزند) کردیم» (وَ أَصْلَحْنا لَهُ زَوْجَهُ).
سپس اشاره به سه قسمت از صفات برجسته این خانواده کرده چنین مى‏گوید: «آنها در انجام کارهاى خیر، سرعت مى‏کردند» (إِنَّهُمْ کانُوا یُسارِعُونَ فِی الْخَیْراتِ).
«و آنها به خاطر عشق به طاعت و وحشت از گناه در همه حال ما را مى‏خواندند» (وَ یَدْعُونَنا رَغَباً وَ رَهَباً).
«و آنها همواره در برابر ما خشوع داشتند» خضوعى آمیخته با ادب و احترام و ترس آمیخته با احساس مسؤولیت (وَ کانُوا لَنا خاشِعِینَ).
ذکر این صفات سه گانه ممکن است اشاره به این باشد که آنها به هنگام رسیدن به نعمت گرفتار غفلتها و غرورهایى که دامن افراد کم ظرفیت و ضعیف الایمان را به هنگام وصول به نعمت مى‏گیرد نمى‏شدند.



اعظم :


ایه 82 : (تفسیر نور)

1- هنر و حرفه در میان جنّیان نیز هست. «من الشیاطین ...»
2- جنّ مى‏تواند در خدمت بشر باشد. «یغوصون له»
3- اگر کنترل و حفاظت نباشد، حتّى در حکومت بى‏نظیر سلیمان هم فساد راه پیدا مى‏کند. «کنّا لهم حافظین»


ایه 83:
1- یادآورى و مرور تاریخ زندگانى بزرگان، بهترین وسیله‏ى تسکین و صبر و ارشاد و راهنمایى است. «و ایّوب»
2- انبیا نیز در زندگى مادّى، همچون سایر مردم عادّى به گرفتارى‏ها و بیمارى‏هایى مبتلا مى‏شده‏اند. «مَسّنى الضُر»
3- اگر چه گرفتارى‏ها در ظاهر، ضرر مى‏نماید، ولى در بسیارى از مواقع باطناً لطف خفى و رحمت الهى است. «مَسّنى الضُرّ و أنت أرحم الرّاحمین»
4- همیشه بلاها و مصائب جنبه کیفرى و تنبیهى ندارد، بلکه گاهى براى اعطاى درجه است و جنبه آزمایشى دارد. «مَسّنى الضُر» (با توجّه به اینکه انبیا معصوم هستند ناگوارى‏ها بخاطر ارتکاب گناه و گوشمالى نیست).
5 - انبیا نمونه ادب هستند. «مسّنى الضُرّ و أنت أرحم الرّاحمین»
حضرت ایّوب علیه السلام نفرمود: پروردگارا! ضرر را از من برطرف فرما، بلکه به گونه‏اى دعا کرد که یعنى خدایا تو خود مى‏دانى.
6- در مقام دعا، خدا را با صفتى بخوانیم که با نیاز ما تناسب دارد. «ارحم‏الرّاحمین


ایه 84:
7- دعاى انبیا مستجاب است. «فاستجبنا»
8 - لطف الهى بیش از تقاضا و دعاى انسان است. «کشفنا ما به من ضرّ و آتیناه ...»
(حضرت ایوب علیه السلام از خداوند درخواست «کشف ضرّ» داشت، ولى پروردگار علاوه بر اجابت خواسته او، اهلش را به او باز گرداند.)
9- فرزند، عنایت و رحمت الهى است. «آتیناه اهله و مثلهم معهم»
10- خداوند، هم اهل جود است و هم جبروت. «آتیناه اهله و مثلهم معهم»
در قنوت نماز عید فطر و قربان مى‏خوانیم: «اللهم ... اهل الجود والجبروت ...» در اینجا خداوند، هر چه را که از ایوب گرفته شده بود به او بازگرداند و به علاوه آن را دو برابر هم کرد، هم گذشته‏اش را جبران کرد و هم نسبت به آینده‏اش جود و کرم نمود.
11- میان دعا از یک طرف و ربوبیّت و سرازیر شدن رحمت الهى از سوى دیگر، ارتباط خاصّى وجود دارد. «نادى‏، ربّه، رحمة»
12- استجابت دعاى انبیا نیز نه براساس استحقاق شخصى آنان که برمبناى فضل و رحمت الهى است. «رحمة من عندنا»
13- بلاها داراى ابعاد گوناگونى است، گاهى براى آزمایش است، گاهى براى رشد فکرى و علمى، و زمانى براى عبرت آموزى به دیگران. «ذکرى‏ للعابدین»
14- عبادت زمینه پندپذیرى است. «ذکرى‏ للعابدین»
15- همه مردم حتّى عبادت پیشگان به تذکّر نیاز دارند. «ذکرى‏ للعابدین»


ایه 85:

1- نام بزرگان را زنده نگاه داریم و کمالات آنانرا بازگو نماییم. «و اسماعیل و ...»
2- صبر، خصلت ارزشمندى است که خداوند، دارندگان آن را مى‏ستاید. «کلّ من الصّابرین»


ایه 86:
 3- صبر، زمینه‏ساز ورود انسان در رحمت الهى است. «کلٌّ من ّلصابرین و ادخلناهم فى رحمتنا»
4- کسب درجات و مقامات، پس از موفّقیّت در آزمایشات الهى است. «الصابرین و ادخلناهم»
5 - برخوردارى از رحمت الهى در گرو عمل صالح است. «ادخلناهم - من‏الصالحین»
6- صبر و صلاح، از صفات انبیا است، و هر که به آنها متصف باشد، نشان از پیامبران دارد. «و اسماعیل و ... من‏الصابرین - من‏الصالحین


ایه 87:
 یونس قبل از ظاهر شدن نشانه های عذاب آنها راترک کرد و با حالت خشمگین ، رو به دریا نهاد و چون با قومش مدارا نکرده و در برابرایشان صبر و تحمل ننموده بود و فقط عذابشان را از خدا خواسته بود، خداوند هم او راسیاست کرد و بر او سخت گرفت و ماهی بزرگی که احتمالا نهنگ بوده ، وی را بلعید واو در درون تاریکیهایی شکم ماهی و تاریکی دریا و تاریکی شب یعنی از ورای ظلمتی سه گانه ، خدایش را ندا کرد و از آنچه عملش نمایش می داد بیزاری جست ، چون عمل اوکه قومش را بدون دستوری از ناحیه خدا رها کرد و رفت ، این معنا را ممثل می کرد که غیر از خدا مرجع دیگری هست که می شود به او پناه برد ـ اگر چه او چنین قصدی نداشت ـ لذا از این معنا اعلام بیزاری نمود و عرضه داشت : پروردگارا جز تو معبودی نیست ، و در مقام عذرخواهی گفت : منزهی تو از اینکه کسی از تحت سیطره تو بیرون رود یا به امر تو اعتراض کند. و آنگاه به ظلم خود اعتراف کرد، چون عملی که اومرتکب شده بود اگر چه در آن قصد ظلم و معصیت نبود اما به نوعی ، ظلم را ممثل ومجسم می نمود، پس خدای متعال با این واقعه پیامبرش را تأدیب و تربیت کرد تا با قدمی پاک و مبرا از تمثیل ظلم ، شایسته گام نهادن به بارگاه قرب ربوبی گردد.


ایه 87:
 یک غضب بیجا، گاه یک پیامبر خدا را گرفتار مى‏کند. «مغاضباً - فنادى‏»


ایه 88:

تنها راه نجات، خواست و اراده‏ى الهى است. «فاستجینا له و نجّیناه»


 داستان‏هاى قرآن، یک واقعه‏ى تمام شده نیست، یک جریان و سنّت دائمى است. «کذلک»


 نجات اهل ایمان، یک سنّت و قانون خداوند است. «کذلک ننجى المؤمنین»


 هر کس این ذکر را با آن حال بگوید نجات مى‏یابد. «اِنّى کنتُ من‏الظالمین فاستجبنا... کذلک ننجى المؤمنین»


ایه 89 :
1- هرگز از رحمت الهى مأیوس نشویم. «و زکریا اذ نادى‏» (خداوند حتّى به انسانى کهنسال همچون زکریا علیه السلام از همسرى نازا فرزند عنایت مى‏کند.)
2- ذکر کلمه‏ى «ربّ» و تکرار آن در دعا، درخواست‏ها را با اجابت مقرون مى‏سازد. «نادى‏ ربّه ربّ لا تذرنى»
3- در هنگام دعا، خداوند را با آن صفتى که با خواسته ما تناسب بیشترى دارد یاد کنیم. «لا تذرنى فرداً و انت خیرالوارثین»
4- ایمان به «خیرالوارثین» بودن خداوند، با آرزوهاى طبیعى مثل علاقه به فرزند و طلب آن از پروردگار، منافاتى ندارد. «لا تذرنى فرداً و انت خیرالوارثین»


ایه 90:
5 - دعاى انبیا مستجاب است. «فاستجبنا»
6- فرزند، عطیه الهى است. «و وهبنا له یحیى‏»
7- خداوند به اولیاى خود نظر خاص دارد. سه بار کلمه «له» تکرار شده است. «فاستجبنا له - و وهبنا له - اصلحنا له»
8 - دست خداوند بسته نیست و مى‏تواند زن نازا را هم شایسته‏ى بارورى گرداند. «اصلحنا له زوجه»
9- انسان مى‏تواند از طریق دعا نازائى را اصلاح کند. «فاستجبناله ووهبنا له»
10- سعادت کامل، زمانى است که همه‏ى اعضاى خانواده در انجام کار خیر، با یکدیگر شریک، همفکر و همگام باشند. «انهم کانوا یسارعون فى الخیرات»
11- آنچه مایه‏ى ارزش بیشتر کارهاى خوبست، سرعت و نشاط در انجام آنهاست. «یسارعون»
12- بیم و امید نسبت به خداوند (خوف و رجا)، دو عنصر ارزشمند، حتّى براى پیامبران است. «رغباً و رهباً»
13- در هنگام دعا باید خدا را با حالت خوف ورجا خواند. «یدعوننا رغباً و رهباً»
14- اولیاى الهى، تنها در مقابل او سر تعظیم فرود مى‏آورند. «لنا خاشعین» نه «خاشعین لنا»
15- کمالات انسانى زمانى با ارزش است که دائمى باشد نه زودگذر و موقت. «کانوا یسارعون، یدعوننا، و کانوا لنا خاشعین»
16- سرعت در کار خیر و دعا همراه با بیم و امید، در استجابت دعا مؤثر است. «فاستجبنا له ... کانوا یسارعون فى الخیرات و یدعوننا ...


به ویرگی سرعت در کار خیر توجه کنیم
یکی ار عوامل استجابت دعاست

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی