قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یِهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ
مشخصات بلاگ
قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا (30 فرقان )
و پیامبر گفت پروردگارا قوم من این قرآن را رها کردند

در تاریخ 93/09/27 تصمیم گرفتیم با گروهی از دوستان روزانه یه صفحه قرآن بخونیم
و هر کس توی هر صفحه ای نکته ای براش جالب بود ، یا چیزی در موردش می دونست ، یا تفسیری در مورد اون صفحه خونده بود رو با یقیه به اشتراک بذاره
اینجا رو هم بنا کردیم برای اینکه اگه خواستیم یه روزی مروری به مطالب بکنیم برامون ساده تر باشه
و یا اگه دوستی وسطای راه بهمون پیوست بتونه مطالب قبلی رو مرور کنه
شایدم یه زمانی بچه هامون خواستن بدونن فهم مادراشون از قرآن چه جوری بوده
هر چند امیدواریم که به زودی حضرت مهدی علیه السلام ظهور کنن و ما و بچه هامون قرآن رو همونجور بفهمیم که باید
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

آخرین مطالب
شنبه, ۲۱ شهریور ۱۳۹۴، ۰۷:۳۲ ق.ظ

270 . صفحه 270



بیست و یکم شهریور :



نفیسه :


(آیه 27)- آنچه در آیه قبل گفته شد عذاب دنیاى مستکبران است ولى مجازاتشان به همین جا پایان نمى‏گیرد، بلکه «بعد از این در روز رستاخیز خدا آنها را رسوا مى‏سازد» (ثُمَّ یَوْمَ الْقِیامَةِ یُخْزِیهِمْ).
و آنها را مورد سؤال قرار مى‏دهد و مى‏گوید: «شریکانى که شما براى من ساختید (و به آنها عشق مى‏ورزیدید) و به خاطر آنها با دیگران دشمنى مى‏کردید،کجا هستند؟ (وَ یَقُولُ أَیْنَ شُرَکائِیَ الَّذِینَ کُنْتُمْ تُشَاقُّونَ فِیهِمْ).
در اینجا آنها پاسخى براى این سؤال مسلما ندارند ولى: «کسانى که به آنها علم داده شده (زبان به سخن مى‏گشایند و) مى‏گویند: شرمندگى و رسوایى و بدبختى، امروز بر کافران است» (قالَ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ إِنَّ الْخِزْیَ الْیَوْمَ وَ السُّوءَ عَلَى الْکافِرِینَ). و این خود یک نوع مجازات و کیفر روانى براى آنهاست.

آیه 28)- این آیه با تعبیرى که درس تکان دهنده‏اى براى بیدار کردن غافلان و بى‏خبران است در توصیف کافران مى‏گوید: آنها «کسانى هستند که فرشتگان مرگ روح آنها را مى‏گیرند، در حالى که به خود ظلم کرده بودند» (الَّذِینَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِکَةُ ظالِمِی أَنْفُسِهِمْ).
زیرا انسان هر ظلم و ستمى کند در درجه اول به خودش باز مى‏گردد و خانه خویشتن را قبل از خانه دیگران ویران مى‏سازد.
اما آنها هنگامى که خود را در آستانه مرگ مى‏بینند و پرده‏هاى غرور و غفلت از مقابل چشمانشان کنار مى‏رود «فورا تسلیم مى‏شوند، (و به دروغ مى‏گویند:) ما کار بدى انجام نمى‏دادیم»! (فَأَلْقَوُا السَّلَمَ ما کُنَّا نَعْمَلُ مِنْ سُوءٍ).
آیا دروغ مى‏گویند، به خاطر این که دروغ بر اثر تکرار، صفت ذاتى آنها شده است؟ و یا مى‏خواهند بگویند ما مى‏دانیم این اعمال را انجام داده‏ایم ولى اشتباه کرده‏ایم و سوء نیت نداشته‏ایم، ممکن است هر دو باشد.
ولى بلافاصله به آنها گفته مى‏شود شما دروغ مى‏گویید، اعمال زشت فراوانى انجام دادید «آرى خداوند به آنچه انجام مى‏دادید (و همچنین از نیتهاى شما) باخبر است»(بَلى‏ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ).
بنابراین جاى انکار کردن و حاشا نمودن نیست! و این ایمان اضطرارى هم سودى ندارد.


(آیه 29)- «اکنون که چنین است از درهاى جهنم وارد شوید در حالى که جاودانه در آن خواهید بود» (فَادْخُلُوا أَبْوابَ جَهَنَّمَ خالِدِینَ فِیها).
«چه جاى بدى است جایگاه متکبران» (فَلَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَکَبِّرِینَ).


(آیه 30)- سرنوشت پاکان و نیکان: در آیات گذشته اظهارات مشرکان درباره قرآن و نتایج آن را خواندیم، اما در اینجا اعتقاد مؤمنان را با ذکر نتایجش مى‏خوانیم:
نخست مى‏گوید: «و (هنگامى که) به پرهیزکاران گفته مى‏شود پروردگار شما چه چیز نازل کرده است؟ مى‏گفتند: خیر و سعادت» (وَ قِیلَ لِلَّذِینَ اتَّقَوْا ما ذا أَنْزَلَ رَبُّکُمْ قالُوا خَیْراً).
چه تعبیر رسا و زیبا و جامعى! «خَیْراً» آن هم خیر مطلق، که مفهوم گسترده‏اش همه نیکیها، سعادتها و پیروزیهاى مادى و معنوى را در بر مى‏گیرد.
سپس همان گونه که در آیات گذشته، نتیجه اظهارات مشرکان، به صورت کیفرهاى مضاعف دنیوى و اخروى، مادى و معنوى، بیان شد، در آیه مورد بحث نتیجه اظهارات مؤمنان به این صورت بیان شده است: «براى کسانى که نیکى کردند، در این دنیا نیکى است» (لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا فِی هذِهِ الدُّنْیا حَسَنَةٌ).
قابل توجه این که «حسنه» همانند «خیر» است که انواع حسنات و نعمتهاى این جهان را در بر مى‏گیرد.
این پاداشهاى دنیاى آنهاست، سپس اضافه مى‏کند: «و سراى آخرت از این هم بهتر است، و چه خوبست سراى پرهیزکاران»؟ (وَ لَدارُ الْآخِرَةِ خَیْرٌ وَ لَنِعْمَ دارُ الْمُتَّقِینَ).

(آیه 31)- این آیه سراى پرهیزکاران را که قبلا بطور سربسته بیان شد، توصیف کرده، مى‏گوید: سراى پرهیزکاران «باغهاى جاویدان بهشت است که همگى وارد آن مى‏شوند» (جَنَّاتُ عَدْنٍ یَدْخُلُونَها).
«نهرهاى جارى از زیر درختانش مى‏گذرد» (تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ).
تنها مسأله باغ و درخت مطرح نیست، بلکه «هر چه بخواهند در آنجا هست» (لَهُمْ فِیها ما یَشاؤُنَ).
و در پایان آیه مى‏فرماید: «خداوند پرهیزکاران را چنین پاداش مى‏دهد» (کَذلِکَ یَجْزِی اللَّهُ الْمُتَّقِینَ).


(آیه 32)- در آیات گذشته خواندیم که فرشتگان مرگ مشرکان مستکبر را قبض روح مى‏کنند در حالى که ستمگرند.
اما در اینجا مى‏خوانیم که: پرهیزکاران «کسانى هستند که فرشتگان قبض ارواح، روح آنان را مى‏گیرند در حالى که پاک و پاکیزه‏اند» (الَّذِینَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِکَةُ طَیِّبِینَ). پاکیزه از آلودگى شرک پاکیزه از ظلم و استکبار و هر گونه گناه.
در اینجا فرشتگان «به آنها مى‏گویند: سلام بر شما باد»! (یَقُولُونَ سَلامٌ عَلَیْکُمْ). سلامى که نشانه امنیت و سلامت و آرامش کامل است.
سپس مى‏گویند: «وارد بهشت شوید به خاطر اعمالى که انجام مى‏دادید» (ادْخُلُوا الْجَنَّةَ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ).
تعبیر به «تَتَوَفَّاهُمُ» (روح آنها را دریافت مى‏دارند) اشاره است به این که مرگ به معنى فنا و نیستى و پایان همه چیز نیست، بلکه انتقالى است از یک مرحله به مرحله بالاتر.


(آیه 33)- بار دیگر به تجزیه و تحلیل، پیرامون طرز فکر و برنامه مشرکان و مستکبران پرداخته و با زبان تهدید مى‏گوید: آنها چه انتظارى مى‏کشند؟ «آیا جز این انتظار دارند که فرشتگان (قبض ارواح) به سراغشان بیایند» درهاى توبه بسته شود، پرونده اعمال پیچیده گردد و راه بازگشت باقى نماند؟!َلْ یَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ تَأْتِیَهُمُ الْمَلائِکَةُ).
«و یا (این که انتظار مى‏کشند) فرمان پروردگار (دائر به عذاب و مجازات آنها) فرا رسد» آنگاه توبه کنندَوْ یَأْتِیَ أَمْرُ رَبِّکَ).
ولى توبه آنها در آن زمان بى‏اثر است.
سپس اضافه مى‏کند: تنها این گروه نیستند که این چنین مى‏کنند بلکه، «کسانى که پیش از ایشان بودند نیز چنین کردند»!َذلِکَ فَعَلَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ).
«خداوند به آنها ستم نکرد ولى آنها پیوسته به خویشتن ستم مى‏کردند»َ ما ظَلَمَهُمُ اللَّهُ وَ لکِنْ کانُوا أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ).چرا که آنها در حقیقت تنها نتیجه اعمال خود را باز مى‏یابند.

(آیه 34)- باز به نتیجه اعمال آنها مى‏پردازد و مى‏گوید: «سرانجام، سیئات اعمالشان به آنها رسید» (فَأَصابَهُمْ سَیِّئاتُ ما عَمِلُوا).
«و آنچه را استهزاء مى‏کردند (از وعده‏هاى عذاب الهى) بر آنها وارد شد» (وَ حاقَ بِهِمْ ما کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُنَ).
آیه فوق بار دیگر این واقعیت را تأکید مى‏کند که این اعمال انسان است که دامان او را در این جهان و آن جهان مى‏گیرد و در چهره‏هاى مختلف تجسم مى‏یابد و او را رنج و آزار و شکنجه مى‏دهد نه چیز دیگر.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی