268 . صفحه 268
نوزدهم شهریور :
نفیسه :
(آیه 7)- در این آیه به یکى دیگر از منافع مهم بعضى از این حیوانات اشاره کرده، مىگوید: «آنها بارهاى سنگین شما را (بر دوش خود) حمل مىکنند و به سوى شهر و دیارى که جز با مشقت زیاد به آن نمىرسیدید مىبرند» (وَ تَحْمِلُ أَثْقالَکُمْ إِلى بَلَدٍ لَمْ تَکُونُوا بالِغِیهِ إِلَّا بِشِقِّ الْأَنْفُسِ).
این نشانه رحمت و رأفت خداوند است که این چهار پایان را با این قدرت و نیرو آفریده است، و آنها را رام و تسلیم شما نیز گردانیده «چرا که پروردگار شما رءوف و رحیم است» (إِنَّ رَبَّکُمْ لَرَؤُفٌ رَحِیمٌ).
به این ترتیب این چهار پایان در درجه اول، پوشش و وسائل دفاعى براى انسان در برابر گرما و سرما تولید مىکنند، و در درجه بعد از فرآوردههاى لبنیاتى آنها استفاده مىشود، و سپس از گوشتشان، و بعد از آثار روانى که در دلها مىگذارند، مورد توجه قرار گرفته و سر انجام باربرى آنها.
(آیه 8)- آنگاه به سراغ گروه دیگرى از حیوانات مىرود که براى سوارى انسان از آنها استفاده مىشود، مىفرماید: «خداوند اسبها و استرها و الاغها را آفرید تا شما بر آن سوار شوید، و هم مایه زینت شما باشد» (وَ الْخَیْلَ وَ الْبِغالَ وَ الْحَمِیرَ لِتَرْکَبُوها وَ زِینَةً).
در پایان آیه به مسأله مهمترى اشاره کرده و افکار را به وسائل نقلیه و مرکبهاى گوناگونى که در آینده در اختیار بشر قرار مىگیرد و بهتر و خوبتر از این حیوانات مىتواند استفاده کند متوجه مىسازد، و مىگوید: «و خداوند چیزها (وسائل نقلیه دیگرى) مىآفریند که شما نمىدانید»(وَ یَخْلُقُ ما لا تَعْلَمُونَ).
(آیه 9)- به دنبال نعمتهاى مختلفى که در آیات گذشته بیان شد در اینجا به یکى از نعمتهاى بسیار مهم معنوى اشاره کرده، مىفرماید: «بر خداست که راه راست و صراط مستقیم را (که هیچ گونه انحراف و کژى در آن نیست) در اختیار بندگان بگذارد» (وَ عَلَى اللَّهِ قَصْدُ السَّبِیلِ).
در این که این راه راست اشاره به جنبه تکوینى یا تشریعى مىکند، مفسران تفسیرهاى مختلفى دارند، ولى هیچ مانعى ندارد که هر دو جنبه را شامل شود.
به این ترتیب که خداوند از نظر خلقت و آفرینش و تکوین، انسان را مجهز به عقل و استعداد و نیروهاى لازم براى پیمودن این صراط مستقیم کرده است.
و از سوى دیگر، خدا پیامبران را با وحى آسمانى و تعلیمات کافى و قوانین مورد نیاز انسان فرستاده است، تا از نظر تشریع، راه را از چاه مشخص کرده و با انواع بیانها او را تشویق به پیمودن این راه کنند و از مسیرهاى انحرافى باز دارند.
سپس از آنجا که راههاى انحرافى فراوان است، به انسانها هشدار مىدهد و مىگوید: «بعضى از این راهها منحرف و بیراهه است» (وَ مِنْها جائِرٌ).
و از آنجا که نعمت اختیار و آزادى اراده و انتخاب، یکى از مهمترین عوامل تکامل انسان مىباشد با یک جمله کوتاه به آن اشاره کرده، مىگوید: «اگر خدا مىخواست همه شما را (به اجبار) به راه راست هدایت مىکرد» به گونهاى که نتوانید گامى از آن فراتر بگذارید (وَ لَوْ شاءَ لَهَداکُمْ أَجْمَعِینَ).
ولى این کار را نکرد، چرا که هدایت اجبارى، نه افتخار است و نه تکامل!
(آیه 10)- در این آیه باز به سراغ نعمتهاى مادى مىرود تا حس شکرگزارى انسانها را برانگیزد، آتش عشق خدا را در دلهایشان بیفروزد، و آنها را به شناخت بیشتر بخشنده این نعمتها دعوت کند.
مىگوید: «او کسى است که از آسمان آبى فرستاد» (هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً).
آبى حیات بخش، زلال، شفاف، و خالى از هرگونه آلودگى «که نوشیدن شما از آن است» (لَکُمْ مِنْهُ شَرابٌ).
«و نیز گیاهان و درختانى از آن به وجود مىآید که (حیوانات خود را) در آن به چرا مىفرستید» (وَ مِنْهُ شَجَرٌ فِیهِ تُسِیمُونَ).
بدون شک منافع آب باران تنها نوشیدن انسان و روییدن درختان و گیاهان نیست، بلکه شستشوى زمینها، تصفیه هوا، ایجاد رطوبت لازم براى طراوت پوست تن انسان و راحتى تنفس او، و مانند آن همه از فوائد باران است، ولى از آنجا که دو قسمت یاد شده، از اهمیت بیشترى برخوردار بوده روى آن تکیه شده.
(آیه 11)- باز همین مسأله را چنین ادامه مىدهد: «خداوند با آن (آب باران) براى شما زراعت و زیتون و نخل و انگور، و از همه میوهها مىرویاند» (یُنْبِتُ لَکُمْ بِهِ الزَّرْعَ وَ الزَّیْتُونَ وَ النَّخِیلَ وَ الْأَعْنابَ وَ مِنْ کُلِّ الثَّمَراتِ).
«مسلما در آفرینش این (میوههاى رنگارنگ و پربرکت و این همه محصولات کشاورزى) نشانه روشنى (از خدا) براى اندیشمندان است» (إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیَةً لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ).
(آیه 12)- سپس به نعمت تسخیر موجودات مختلف جهان در برابر انسان اشاره کرده، مىفرماید: «و (خداوند) شب و روز را براى شما مسخر کرد و همچنین خورشید و ماه را» (وَ سَخَّرَ لَکُمُ اللَّیْلَ وَ النَّهارَ وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ).
«و ستارگان نیز به فرمان او مسخر شما هستند» (وَ النُّجُومُ مُسَخَّراتٌ بِأَمْرِهِ).
«مسلما در این امور نشانههایى است (از عظمت خدا و بزرگى آفرینش) براى آنها که اندیشه مىکنند» (إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ).
(آیه 13)- علاوه بر اینها «مخلوقاتى را که در زمین براى شما آفریده» نیز مسخر فرمان شما ساخت (وَ ما ذَرَأَ لَکُمْ فِی الْأَرْضِ).
«مخلوقاتى گوناگون و رنگارنگ» (مُخْتَلِفاً أَلْوانُهُ).
از انواع پوششها، غذاها، همسران پاک، وسائل رفاهى گرفته تا انواع معادن و منابع مفید زیر زمینى و رو زمینى و سایر نعمتها.
«در اینها نیز نشانهاى است (آشکار) براى مردمى که متذکر مىشوند» (إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیَةً لِقَوْمٍ یَذَّکَّرُونَ).
چرا تنها زیتون و نخل و انگور؟!
ممکن است چنین به نظر آید که اگر قرآن در آیات فوق از میان انواع میوهها روى زیتون و خرما و انگور تکیه کرده به خاطر وجود آنها در محیط نزول قرآن بوده است، ولى با توجه به جهانى و جاودانى بودن قرآن، و عمق تعبیراتش روشن مىشود که مطلب از این فراتر است.
غذاشناسان و دانشمندان به ما مىگویند: کمتر میوهاى است که براى بدن انسان از نظر غذایى به اندازه این سه میوه، مفید و مؤثر باشد.
همانها مىگویند: «روغن زیتون» براى تولید سوخت بدن ارزش بسیار فراوان دارد، کالرى حرارتى آن بسیار بالا است، و از این جهت یک نیرو بخش است و آنها که مىخواهند همواره سلامت خود را حفظ کنند، باید به این اکسیر علاقهمند شوند.
روغن زیتون دوست صمیمى کبد آدمى است، و براى رفع عوارض کلیهها و سنگهاى صفراوى و قولنجهاى کلیوى و کبدى و رفع یبوست بسیار مؤثر است.
با پیشرفت دانش پزشکى و غذا شناسى اهمیت دارویى «خرما» نیز به ثبوت رسیده است. در خرما کلسیم وجود دارد که عامل اصلى استحکام استخوانهاست و نیز فسفر وجود دارد که از عناصر اصلى تشکیل دهنده مغز و مانع ضعف اعصاب و خستگى است، قوه بینایى را مىافزاید.
و نیز خرما داراى پتاسیم است که فقدان آن را در بدن علت حقیقى زخم معده مىدانند، و وجود آن براى ماهیچهها و بافتهاى بدن انسان بسیار پرارزش است.
این سخن امروز در میان غذا شناسان معروف است که خرما از سرطان جلوگیرى مىکند.
و اما در مورد «انگور» به گفته دانشمندان غذاشناس به قدرى عوامل مؤثر دارد که مىتوان گفت، یک داروخانه طبیعى است.
انگور دو برابر گوشت، در بدن حرارت ایجاد مىکند، و علاوه بر این ضدّ سم است، براى تصفیه خون، دفع رماتیسم، نقرس، و زیادى اوره خون، اثر درمانى مسلّمى دارد، انگور معده و روده را لایروبى مىکند، نشاط آفرین و برطرف کننده اندوه است، اعصاب را تقویت کرده، و ویتامینهاى مختلف موجود در آن به انسان نیرو و توان مىبخشد.
بنابراین، تکیه کردن قرآن بر این سه نوع میوه بىدلیل نیست، و شاید در آن روز قسمت مهمى از آن بر مردم پوشیده بوده است.
(آیه 14)- نعمت کوهها و دریاها و ستارگان: در اینجا به سراغ بخش مهم دیگرى از نعمتهاى بىپایان خداوند در مورد انسانها مىرود و نخست از دریاها که منبع بسیار مهم حیات و زندگى است آغاز کرده، مىگوید: «و او کسى است که دریاها را براى شما تسخیر کرده و به خدمت شما گمارد» (وَ هُوَ الَّذِی سَخَّرَ الْبَحْرَ).
مىدانیم قسمت عمده روى زمین را دریاها تشکیل مىدهند، و نیز مىدانیم نخستین جوانه حیات در دریاها آشکار شده، و قرار دادن آن در خدمت بشر یکى از نعمتهاى بزرگ خدا است.
سپس به سه قسمت از منافع دریاها اشاره کرده، مىفرماید: «تا از آن گوشت تازه بخورید» (لِتَأْکُلُوا مِنْهُ لَحْماً طَرِیًّا).
گوشتى که زحمت پرورش آن را نکشیدهاید تنها دست قدرت خدا آن را در دل اقیانوسها پرورش داده و رایگان در اختیارتان گذارده است.
دیگر از منافع آن مواد زینتى است که از دریاها استخراج مىشود لذا اضافه مىکند: «و زیورى براى پوشیدن (مانند مروارید) از آن استخراج کنید» (وَ تَسْتَخْرِجُوا مِنْهُ حِلْیَةً تَلْبَسُونَها).
یکى از ابعاد معروف چهارگانه روح انسان را حس زیبایى تشکیل مىدهد که نقش مؤثرى در حیات بشر دارد، لذا باید بطرز صحیح و سالمى- دور از هرگونه افراط و تفریط و اسراف و تبذیر- اشباع گردد.
به همین دلیل در اسلام، استفاده از زینت به صورت معقول و خالى از هرگونه اسراف مانند بهرهگیرى از لباسهاى خوب، انواع عطریات، بعضى سنگهاى قیمتى و مانند آن- مخصوصا در مورد زنان-که نیاز روحیشان به زینت بیشتر است توصیه شده است، ولى باید خالى از اسراف و تبذیر باشد.
بالاخره سومین نعمت دریاها را حرکت کشتیها به عنوان یک وسیله مهم براى انتقال انسان و نیازمندیهاى او، ذکر مىکند، و مىفرماید: «کشتیها را مىبینى که آبها را بر صفحه اقیانوسها مىشکافند» (وَ تَرَى الْفُلْکَ مَواخِرَ فِیهِ).
صحنهاى که در برابر سرنشینان کشتى به هنگام حرکت بر صفحه اقیانوسها ظاهر مىشود چقدر دیدنى است خدا این نعمت را به شما داد تا از آن بهره گیرید «و از فضل او در مسیر تجارت خود از کشتیها استفاده کنید» (وَ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ).
با توجه به این همه نعمت، حس شکرگزارى را در شما زنده کند، «و شاید شکر نعمتهاى او را به جا آورید» (وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ).
اعظم :
ایه 8: (قصد)یعنی استقامت راه و (قصد السبیل )یعنی راهی که قاصداست و انسان را به مقصد می رساند و به عکس (جائر) یعنی راهی منحرف ازهدف که رهرو را به بیراهه می کشاند و از هدف گمراه می کند. و این از نعمات الهی است و او بر بندگان خود منت نهاده که بر خود واجب نموده تا راه مستقیم را برای بندگانش معین کند و آنها را به سوی آن هدایت نماید تا آنها را با پیمودن آن ،در حیاتشان به سعادت و رستگاری برساند. و او هر موجودی را به قوا و ادواتی مجهز نموده که اگر آنها را در مسیردرست بکار ببرد او را به کمال مطلوب و سعادت می رساند(ربنا الذی اعطی کل شی ء خلقه ثم هدی )(المیزان)
ایه 11: اگه اهل تفکر باشی نشانه ها رو می بینی
یار بی پرده از در و دیوار
در تجلی است یا اولی الابصار
ایه 13 :
نشانه هابرای اهل تذکر
در این سه ایه سه حجت ارایه شد
و این سه حجت که در آیات سابق و این آیه ذکر شد، اولی چون شامل مقدمات عقلی ساده ای بوده که صرف تفکر، انسان را به آن هدایت می کرد به افراد متفکر نسبت داده شده و دومی که شامل مقدمات علمی است و فهم آن تنهابرای دانشمندان و اهل تحقیق در باره اجرام سماوی میسر است به اشخاص متعقل و سومی هم چنانچه ذکر شد به دلیل شمول بر مقدمات فلسفی به اشخاص اهل تذکر نسبت داده شده است
ایه 14(المیزان)
یکی دیگر از نتایج تسخیر دریا و حرکت کشتیها در آن ، این است که شاید شما شکرگزاری کنید،چون نعمات دریایی یک نعمت و فضل زیادتی است و خداوند آنقدر نعمت درخشکی به شما داده که شما را بی نیاز نموده ولی از آنجا که بشر در امرضروریات زندگی کمتر متوجه و متنبه نسبت به نعمات الهی می گردد، اما درخصوص نعمتهای زائد و بیشتر از حد ضرورت انسان بیشتر متوجه نعمت خدامی شود، خداوند این قسم نعمات را نیز در اخیار انسان قرار داده است