قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یِهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ
مشخصات بلاگ
قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا (30 فرقان )
و پیامبر گفت پروردگارا قوم من این قرآن را رها کردند

در تاریخ 93/09/27 تصمیم گرفتیم با گروهی از دوستان روزانه یه صفحه قرآن بخونیم
و هر کس توی هر صفحه ای نکته ای براش جالب بود ، یا چیزی در موردش می دونست ، یا تفسیری در مورد اون صفحه خونده بود رو با یقیه به اشتراک بذاره
اینجا رو هم بنا کردیم برای اینکه اگه خواستیم یه روزی مروری به مطالب بکنیم برامون ساده تر باشه
و یا اگه دوستی وسطای راه بهمون پیوست بتونه مطالب قبلی رو مرور کنه
شایدم یه زمانی بچه هامون خواستن بدونن فهم مادراشون از قرآن چه جوری بوده
هر چند امیدواریم که به زودی حضرت مهدی علیه السلام ظهور کنن و ما و بچه هامون قرآن رو همونجور بفهمیم که باید
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

آخرین مطالب
جمعه, ۵ تیر ۱۳۹۴، ۰۲:۲۸ ب.ظ

192 . صفحه 192


پنجم تیر :


نفیسه :


(آیه 32)- در این آیه تشبیه جالبى براى تلاشهاى مذبوحانه و بى‏سرانجام یهود و نصارى و یا همه مخالفان اسلام حتى مشرکان کرده، مى‏گوید: «اینها مى‏خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند ولى خداوند جز این نمى‏خواهد که این نور الهى را همچنان گسترده‏تر و کاملتر سازد (تا همه جهان را فراگیرد، و تمام جهانیان از پرتو آن بهره گیرند) هر چند کافران را خوشایند نباشد» (یُرِیدُونَ أَنْ یُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ یَأْبَى اللَّهُ إِلَّا أَنْ یُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُونَ).

و براى مجسم کردن حقارت تلاشهاى آنها تعبیرى از این رساتر به نظر نمى‏رسد و در واقع کوششهاى یک مخلوق ناتوان در برابر اراده بى‏پایان و قدرت بى‏انتهاى حق غیر از این نخواهد بود.

زیرا مفهوم آیه پیروزى همه جانبه اسلام بر همه ادیان جهان است، و معنى این سخن آن است که سر انجام اسلام همه کره زمین را فرا خواهد گرفت و بر همه جهان پیروز خواهد گشت.
از امام صادق علیه السّلام در تفسیر این آیه چنین نقل شده: «به خدا سوگند هنوز محتواى این آیه تحقق نیافته است و تنها زمانى تحقق مى‏پذیرد که «قائم» خروج کند و به هنگامى که او قیام کند کسى که خدا را انکار نماید در تمام جهان باقى نخواهد ماند».
و نیز از امام باقر علیه السّلام چنین نقل شده: «و عده‏اى که در این آیه است به هنگام ظهور مهدى از آل محمد صلّى اللّه علیه و آله صورت مى‏پذیرد، در آن روز هیچ کس در روى زمین نخواهد بود مگر این که اقرار به حقانیت محمد صلّى اللّه علیه و آله مى‏کند».


(آیه 33)- سر انجام در این آیه بشارت عالمگیر شدن اسلام را به مسلمانان داده و با آن، بحث آیه گذشته را دائر بر این که تلاشهاى مذبوحانه دشمنان اسلام به جایى نمى‏رسد، تکمیل مى‏کند و با صراحت مى‏گوید: «او کسى است که رسول خود را با هدایت و دین حق فرستاد تا او را بر تمام ادیان پیروز و غالب گرداند، هر چند مشرکان را خوشایند نباشد» (هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى‏ وَ دِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ).
منظور از «هدى» دلائل روشن و براهین آشکارى است که در آیین اسلام وجود دارد و منظور از «دین حق» همین آیینى است که اصولش حق و فروعش نیز حق و بالاخره تاریخ و مدارک و اسناد و نتیجه و برداشت آن نیز همه حق است و بدون شک آیینى که هم محتواى آن حق باشد و هم دلائل و مدارک و تاریخ آن روشن، باید سر انجام بر همه آیینها پیروز گردد.
با گذشت زمان، و پیشرفت علم و دانش، و سهولت ارتباطات، واقعیتها چهره خود را از پشت پرده‏هاى تبلیغات مسموم، به در خواهد آورد و موانعى را که مخالفان حق بر سر راه آن قرار مى‏دهند درهم کوبیده خواهد شد، و به این ترتیب آیین حق و حکومت حق همه جا را فرا خواهد گرفت هر چند دشمنان حق نخواهند و از هیچ گونه کارشکنى مضایقه نکنند، زیرا حرکت آنها حرکتى است بر خلاف مسیر تاریخ و بر ضدّ سنن آفرینش!
قرآن و قیام مهدى (عج):
آیه فوق- که عینا و با همین الفاظ در سوره «صفّ» آیه 9 آمده است و با تفاوت مختصرى در سوره «فتح» آیه 28 تکرار شده، خبر از واقعه مهمى مى‏دهد که اهمیتش موجب این تکرار شده است- خبر از جهانى شدن اسلام و عالمگیر گشتن این آیین مى‏دهد.


(آیه 34)- کنز ممنوع است! در آیات گذشته سخن از اعمال شرک آمیز یهود و نصارى بود که براى دانشمندان خود یک نوع الوهیت قائل بودند، در این آیه مى‏گوید: آنها نه تنها مقام الوهیت را ندارند بلکه صلاحیت رهبرى خلق را نیز دارا نیستند، بهترین گواه این سخن خلافکاریهاى گوناگون آنهاست، روى سخن را به مسلمانان کرده، مى‏گوید: «اى کسانى که ایمان آورده‏اید! بسیارى از علماى اهل کتاب و راهبان، اموال مردم را به باطل مى‏خورند، و خلق را از راه خالق باز مى‏دارند» (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّ کَثِیراً مِنَ الْأَحْبارِ وَ الرُّهْبانِ لَیَأْکُلُونَ أَمْوالَ النَّاسِ بِالْباطِلِ وَ یَصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ).
آنها به صورتهاى مختلفى اموال مردم را بدون مجوز و از طریق باطل مى‏خورند.یکى این که: حقایق تعلیمات آیین مسیح (ع) و موسى (ع) را کتمام مى‏کردند تا مردم به آیین جدید (آیین اسلام) نگروند و منافع آنها به خطر نیفتد و هدایایشان قطع نشود.
و دیگر این که: با گرفتن «رشوه» از مردم حق را باطل و باطل را حق مى‏کردند و به نفع زورمندان و اقویا حکم باطل مى‏دادند.
یکى دیگر از طرق نامشروع درآمدشان این بود که به نام «بهشت فروشى» و یا «گناه بخشى» مبالغ هنگفتى از مردم مى‏گرفتند.
و اما جلوگیرى کردنشان از راه خدا روشن است زیرا آیات الهى را تحریف مى‏کردند و یا به خاطر حفظ منافع خویش مکتوم مى‏داشتند.


سپس قرآن به تناسب بحث دنیاپرستى پیشوایان یهود و نصارى به ذکر یک قانون کلى در مورد ثروت اندوزان پرداخته، مى‏گوید: «و کسانى که طلا و نقره را جمع‏آورى و گنجینه و پنهان مى‏کنند و در راه خدا انفاق نمى‏نمایند آنها را به عذاب دردناکى بشارت ده» (وَ الَّذِینَ یَکْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ وَ لا یُنْفِقُونَها فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِیمٍ).
آیه فوق صریحا ثروت‏اندوزى و گنجینه سازى اموال را تحریم کرده است و به مسلمانان دستور مى‏دهد که اموال خویش را در راه خدا،و در طریق بهره‏گیرى بندگان خدا به کار اندازند،و از اندوختن و ذخیره کردن و خارج ساختن آنها از گردش معاملات به شدت بپرهیزند، در غیر این صورت باید منتظر عذاب دردناکى باشند.
این عذاب دردناک تنها کیفر شدید روز رستاخیز نیست بلکه مجازاتهاى سخت این دنیا را که بر اثر به هم خوردن موازنه اقتصادى و پیدایش اختلافات طبقاتى دامان فقیر و غنى را مى‏گیرد نیز شامل مى‏شود.


جمع ثروت تا چه اندازه «کنز» محسوب مى‏شود؟
طبق بسیارى از روایات آنچه واجب است، پرداختن زکات سالانه است و نه غیر آن. بنابراین هرگاه انسان اموالى را جمع‏آورى کند و هر سال مرتبا مالیات اسلامى آن یعنى زکات را بپردازد مشمول آیه فوق نخواهد بود.از جمله در حدیثى از پیامبر صلّى اللّه علیه و آله مى‏خوانیم: هنگامى که آیه فوق نازل شد کار بر مسلمانان مشکل گردید و گفتند: با این حکم هیچ یک از ما نمى‏تواند چیزى براى فرزندان خود ذخیره کند و آینده آنها را تأمین نماید ... سر انجام از پیامبر سؤال کردند، پیغمبر صلّى اللّه علیه و آله فرمود: «خداوند زکات را واجب نکرده است مگر به خاطر این که باقیمانده اموال شما براى شما پاک و پاکیزه باشد، لذا قانون ارث را در باره اموالى که بعد از شما مى‏ماند قرار داده است» یعنى اگر گردآورى مال بکلى ممنوع بود قانون ارث موضوع نداشت.
ولى روایات دیگرى در منابع اسلامى مشاهده مى‏کنیم که مضمون آن با تفسیر فوق ظاهرا و در بدو نظر سازگار نیست، از جمله از على علیه السّلام نقل شده که فرمود:
«هرچه از چهار هزار (درهم)- که ظاهرا اشاره به مخارج یک سال است- بیشتر باشد «کنز» است خواه زکاتش را بپردازند یا نه، و آنچه کمتر از آن باشد نفقه و هزینه زندگى محسوب مى‏شود، بنابراین ثروت اندوزان را به عذاب دردناک بشارت ده».
از بررسى مجموع احادیث به ضمیمه خود آیه مى‏توان چنین نتیجه گرفت که در شرایط عادى و معمولى یعنى در مواقعى که جامعه در وضع ناگوار و خطرناکى نیست و مردم از زندگانى عادى بهره‏مندند پرداختن زکات کافى است و باقیمانده کنز محسوب نمى‏شود.

و اما در مواقع فوق العاده و هنگامى که حفظ مصالح جامعه اسلامى ایجاب کند حکومت اسلامى مى‏تواند محدودیتى براى جمع‏آورى اموال قائل شود و یا بکلى همه اندوخته‏ها و ذخیره‏هاى مردم را براى حفظ موجودیت جامعه اسلامى مطالبه کند.

(آیه 35)- کیفر ثروت اندوزان! در این آیه اشاره به یکى از مجازاتهاى این گونه افراد در جهان دیگر کرده، مى‏گوید: «روزى فرا خواهد رسید که (این سکّه‏ها) را در آتش سوزان دوزخ داغ و گداخته کرده و پیشانى و پهلو و پشتشان را با آن داغ مى‏کنند» (یَوْمَ یُحْمى‏ عَلَیْها فِی نارِ جَهَنَّمَ فَتُکْوى‏ بِها جِباهُهُمْ وَ جُنُوبُهُمْ وَ ظُهُورُهُمْ).و در همین حال فرشتگان عذاب به آنها مى‏گویند: «این همان چیزى است که براى خودتان اندوختید و به صورت کنز در آوردید» و در راه خدا به محرومان انفاق نکردید (هذا ما کَنَزْتُمْ لِأَنْفُسِکُمْ).
«اکنون بچشید آنچه را براى خود اندوخته بودید» و عواقب شوم آن را دریابید (فَذُوقُوا ما کُنْتُمْ تَکْنِزُونَ).
این آیه بار دیگر بر این حقیقت تأکید مى‏کند که اعمال انسانها از بین نمى‏روند و همچنان باقى مى‏مانند و همانها هستند که در جهان دیگر برابر انسان مجسم مى‏شوند و مایه سرور و شادى و یا رنج و عذاب او مى‏گردند.

(آیه 36)- آتش بس اجبارى! از آنجا که در این سوره بحثهاى مشروحى پیرامون جنگ با مشرکان آمده است در این آیه و آیه بعد اشاره به یکى از مقررات جنگ و جهاد اسلامى شده و آن احترام به ماههاى حرام است.
نخست مى‏گوید: «تعداد ماهها در نزد خدا در کتاب آفرینش از آن روز که آسمانها و زمین را آفرید دوازده ماه است» (إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنا عَشَرَ شَهْراً فِی کِتابِ اللَّهِ یَوْمَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ).
از آن روز که نظام منظومه شمسى به شکل کنونى صورت گرفت سال و ماه وجود داشت، سال عبارت از یک دوره کامل گردش زمین به دور خورشید، و ماه عبارت از یک دوره کامل گردش کره ماه به دور کره زمین است که در هر سال دوازده بار تکرار مى‏شود.
سپس اضافه مى‏کند: «از این دوازده ماه چهار ماه، ماه حرام است» که هرگونه جنگ و نبرد در آن حرام است (مِنْها أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ).
بعد براى تأکید مى‏گوید: «این آیین ثابت و پابرجا و تغییر ناپذیر است» نه رسم نادرستى که در میان عرب بود که با میل و هوس خویش آنها را جابه‏جا مى‏کردند (ذلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ).
از پاره‏اى از روایات استفاده مى‏شود که تحریم جنگ در این چهار ماه علاوه بر آیین ابراهیم در آیین یهود و مسیح و سایر آیینهاى آسمانى نیز بوده است.سپس مى‏گوید: «در این چهار ماه به خود ستم روا مدارید» با شکستن احترام آنها خویش را گرفتار کیفرهاى دنیا و مجازاتهاى آخرت نسازید (فَلا تَظْلِمُوا فِیهِنَّ أَنْفُسَکُمْ).


ولى از آنجا که ممکن بود تحریم جهاد در این چهار ماه وسیله‏اى براى سوء استفاده دشمنان بشود و آنها را در حمله کردن به مسلمین جسور کند در جمله بعد اضافه مى‏کند: «با مشرکان بطور دسته جمعى پیکار کنید همان گونه که آنها متفقا با شما مى‏جنگند» (وَ قاتِلُوا الْمُشْرِکِینَ کَافَّةً کَما یُقاتِلُونَکُمْ کَافَّةً).
یعنى با این که آنها مشرکند و بت پرست و شرک سر چشمه پراکندگى است ولى با این حال در یک صف واحد با شما مى‏جنگند، شما که موحدید و یکتاپرست سزاوارتر هستید که وحدت کلمه را برابر دشمن حفظ کنید و در یک صف همچون یک دیوار آهنین در مقابل دشمنان بایستید.
سر انجام مى‏گوید:«و بدانید (اگر پرهیزکار باشید و اصول تعلیمات اسلام را دقیقا اجرا کنید خداوند پیروزى شما را تضمین مى‏کند زیرا) خدا با پرهیزکاران است» (وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ).


اعظم :


ایه 32: اراده خداوند متعال بر پیروزی دین حق است و هر تلاشی در مقابل این اراده محکوم به شکسته

ایه 32: فروغ و روشنایی دین خدا کجاو تلاش برای نابودی ان

فوت کردن نور خورشید را ماند

ایه 33: سر انجام حق بر باطل پیروز می شود
این اراده خداست
به امید ان روز

ایه 34:
بزرگترین خطر برای علمای دین سوء استفاده ار موقعیت خودشون و فساد مالی هستس

ایه 35: می گویند ابوذر غفاری در اعتراض به زراندوزیهای معاویه و کعب الاجبار هر صبح و شام این ایه را بلند میخواند

با توجه به صدیق بودن ابوذر (رسول خداوند در مورد او فرمود اسمان بر راستگوتر از ابوذر سایه نیفکنده است ) و از زبان ایشان از قول پیامبر که زراندوزی و ذخیره مال در جامعه فقیر حرام است اگر چه مال از راه حلال باشد و زکاتش هم پرداخت شده باشد

ایه 34 : بهره برداری علما از مال مردم و ایجاد بی رغبتی در انان نسبت به دین نوعی صد از راه خداوند است (یصدون عن سبیل الله)

ایه 35:
از امام صادق روایت است ترک زکات طبق این ایه از گناهان کبیره است .

ایه 37:
ماههای رجب محرم ذیقعده و ذیحجه ماههای حرامند

ایه 37: در ماههای حرام دفاع واجب ولی حمله حرام است

ایه 37: از آعاز خلقت ماهههای دوازدهگانه وجود داشته است

ایه 37:ابعاد دفاع باید همسان ابعاد حمله باشد (کما یقاتلونکم)

ایه 37: پیروزی در قبال تقواست

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۴/۰۵

نظرات  (۱)

سلام استفاده کردم و مفید بود 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی