185 . صفحه 185
بیست و نهم خرداد :
نفیسه :
آیه 62)- در ادامه آیه قبل مبنی بر انجام صلح در صورت تمایل دشمن، این آیه با این حال به پیامبر و مسلمانان هشدار مىدهد که: «اگر بخواهند تو را فریب دهند (و صلح را مقدمهاى براى ضربه غافلگیرانهاى قرار دهند یا هدفشان تأخیر جنگ براى فراهم کردن نیروى بیشتر باشد از این موضوع نگرانى به خود راه مده) زیرا خداوند کفایت کار تو را مىکند و در همه حال پشتیبان توست» (وَ إِنْ یُرِیدُوا أَنْ یَخْدَعُوکَ فَإِنَّ حَسْبَکَ اللَّهُ).سابقه زندگى تو نیز گواه بر این حقیقت است زیرا: «اوست که تو را با یارى خود و به وسیله مؤمنان پاکدل تقویت کرد» (هُوَ الَّذِی أَیَّدَکَ بِنَصْرِهِ وَ بِالْمُؤْمِنِینَ).
(آیه 63)- به علاوه این مؤمنان مخلصى که گرد تو را گرفتهاند و از هیچ گونه فداکارى مضایقه ندارند قبلا مردمى از هم پراکنده و با یکدیگر دشمن بودند خداوند نور هدایت بر آنها پاشید «و در میان دلهاى آنها الفت ایجاد کرد» (وَ أَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ).سالیان دراز در میان طایفه اوس و خزرج در مدینه جنگ و خونریزى بود و هیچ کس باور نمىکرد روزى آنها دست دوستى و محبت به سوى هم دراز کنند ولى خداوند قادر متعال این کار را در پرتو اسلام و در سایه نزول قرآن انجام داد.سپس اضافه مىکند فراهم ساختن این الفت و پیوند دلها از طرق مادى و عادى امکان پذیر نبود «اگر تمام آنچه را که در روى زمین است خرج مىکردى هیچ گاه نمىتوانستى در میان دلهایشان الفت ایجاد کنى» (لَوْ أَنْفَقْتَ ما فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً ما أَلَّفْتَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ).«ولى این خدا بود که در میان آنها به وسیله ایمان الفت ایجاد کرد»(وَ لکِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَیْنَهُمْ).و در پایان آیه اضافه مىکند: «او توانا و حکیم است» (إِنَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ).عزّت او ایجاب مىکند که هیچ کس را یاراى مقاومت در مقابل او نباشد و حکمتش سبب مىشود که همه کارهایش روى حساب باشد و لذا با برنامه حساب شدهاى دلهاى پراکنده را متحد ساخت و در اختیار پیامبرش گذاشت تا نور هدایت اسلام را به وسیله آنها در همه جهان پخش کند.
(آیه 64)- در این آیه براى تقویت روحیه پاک پیامبر صلّى اللّه علیه و آله روى سخن را به او کرده، مىگوید: «اى پیامبر! خداوند و این مؤمنانى که از تو پیروى مىکنند براى حمایت تو کافى هستند» و با کمک آنها مىتوانى به هدف خود نائل شوى (یا أَیُّهَا النَّبِیُّ حَسْبُکَ اللَّهُ وَ مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ).
(آیه 65)- منتظر برابرى قوا نباشید: در این آیه و آیه بعد نیز دستورات نظامى و احکام جهاد اسلامى تعقیب مىشود. نخست به رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله دستور مىدهد که «اى پیامبر! مؤمنان را به جنگ (با دشمن) تشویق کن»! (یا أَیُّهَا النَّبِیُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِینَ عَلَى الْقِتالِ).آیه فوق اهمیت تبلیغ و تقویت هر چه بیشتر روحیه سربازان را به عنوان یک دستور اسلامى روشن مىسازد.و به دنبال آن دستور دومى مىدهد و مىگوید: «اگر از شما بیست نفر سرباز با استقامت باشند بر دویست نفر غلبه خواهند کرد و اگر از شما صد نفر باشند بر هزار نفر از کافران غلبه مىکنند» (إِنْ یَکُنْ مِنْکُمْ عِشْرُونَ صابِرُونَ یَغْلِبُوا مِائَتَیْنِ وَ إِنْ یَکُنْ مِنْکُمْ مِائَةٌ یَغْلِبُوا أَلْفاً مِنَ الَّذِینَ کَفَرُوا).و به این ترتیب مسلمانان نباید منتظر این باشند که از نظر نفرات جنگى با دشمن در یک سطح مساوى قرار گیرند بلکه حتى اگر عدد آنها یک دهم نفرات دشمن باشد باز وظیفه جهاد بر آنها فرض است.سپس اشاره به علت این حکم کرده، مىگوید:«این به خاطر آن است که دشمنان بىایمان شما جمعیتى هستند که نمىفهمند» (بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا یَفْقَهُونَ).این تعلیل در آغاز عجیب و شگفتآور به نظر مىرسد که چه ارتباطى میان «آگاهى» و «پیروزى» یا «عدم آگاهى» و «شکست وجود دارد؟ ولى در واقع رابطه میان این دو بسیار نزدیک و محکم است چه این که مؤمنان، راه خود را به خوبى مىشناسند.این مسیر روشن و این آگاهى، به آنان صبر و استقامت و پایمردى مىبخشد.
اما افراد بىایمان و یا بت پرستان، درست نمىدانند براى چه مىجنگند!
تنها روى یک عادت تقلید کورکورانه و یا تعصب خشک و بىمنطق به دنبال این مکتب افتادهاند و این تاریکى راه و ناآگاهى از هدف اعصاب آنها را سست مىکند، و توان و استقامتشان را مىگیرد، و از آنها موجودى ضعیف مىسازد.
(آیه 66)- اما به دنبال دستور سنگین فوق، خداوند آن را چند درجه تخفیف مىدهد و مىگوید: «هم اکنون خداوند به شما تخفیف داد و دانست در میان شما افرادى ضعیف و سست هستند» (الْآنَ خَفَّفَ اللَّهُ عَنْکُمْ وَ عَلِمَ أَنَّ فِیکُمْ ضَعْفاً).سپس مىگوید: «در این حال اگر از شما صد نفر سرباز با استقامت باشند، بر دویست نفر غلبه مىکنند و اگر هزار نفر باشند بر دو هزار نفر به فرمان خدا پیروز مىشوند» (فَإِنْ یَکُنْ مِنْکُمْ مِائَةٌ صابِرَةٌ یَغْلِبُوا مِائَتَیْنِ وَ إِنْ یَکُنْ مِنْکُمْ أَلْفٌ یَغْلِبُوا أَلْفَیْنِ بِإِذْنِ اللَّهِ).ولى در هر حال فراموش نکنید که «خداوند با صابران است» (وَ اللَّهُ مَعَ الصَّابِرِینَ).یعنى هنگامى که مسلمانان گرفتار ضعف و سستى شوند و در میان آنها افراد تازه کار و ناآزموده و ساخته نشده، بوده باشند مقیاس سنجش همان نسبت دو برابر است، ولى به هنگامى که افراد ساخته شده و ورزیده و قوى الایمان همانند بسیارى از رزمندگان بدر بوده باشند این نسبت تا ده برابر ترقى مىکند.هر یک از این دو حکم مذکور در دو آیه، مربوط به دو گروه مختلف و در شرایط متفاوت است.
(آیه 67)- اسیران جنگى: در آیات گذشته قسمتهاى مهمى از احکام جهاد و درگیرى با دشمنان بیان شد، در اینجا با ذکر قسمتى از احکام اسراى جنگى این بحث تکمیل مىشود.نخستین مطلب مهمى را که در این زمینه بیان مىکند، این است که مىگوید:«هیچ پیامبرى حق ندارد اسیران جنگى داشته باشد، تا به اندازه کافى جاى پاى خود را در زمین محکم کند و ضربههاى کارى و اطمینان بخش بر پیکر دشمن وارد سازد» (ما کانَ لِنَبِیٍّ أَنْ یَکُونَ لَهُ أَسْرى حَتَّى یُثْخِنَ فِی الْأَرْضِ).بنابراین گرفتن اسیر تنها در صورتى مجاز است که اطمینان کامل از پیروزى بر دشمن حاصل شود در غیر این صورت باید با ضربات قاطع و کوبنده و پىدرپى قدرت و نیروى دشمن مهاجم را از کار بیاندازند. اما به محض حصول اطمینان از این موضوع، هدف انسانى ایجاب مىکند که دست از کشتن بر دارند و به اسیر کردن قناعت کنند.سپس آن گروه را که بر خلاف این دستور رفتار کردند مورد ملامت قرار داده و مىگوید: «شما تنها به فکر جنبههاى مادى هستید و متاع ناپایدار دنیا را مىخواهید، در حالى که خداوند سراى جاویدان و سعادت همیشگى را براى شما مىخواهد» (تُرِیدُونَ عَرَضَ الدُّنْیا وَ اللَّهُ یُرِیدُ الْآخِرَةَ).بنابراین نباید به خاطر منافع آنى و زود گذر، منافع مستمر آینده را به خطر افکند! و در پایان آیه مىفرماید: دستور فوق در واقع آمیختهاى از عزّت و پیروزى و حکمت و تدبیر است، چون از ناحیه خداوند صادر شده «و خداوند عزیز و حکیم است» (وَ اللَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ).
(آیه 68)- در این آیه بار دیگر به ملامت و توبیخ کسانى که براى تأمین منافع زود گذر مادّى مصالح مهمّ اجتماعى را به خطر افکندند، پرداخته، مىگوید: «اگر فرمان سابق خدا نبود عذاب و کیفر بزرگى به خاطر اسیرانى که گرفتید به شما مىرسید» (لَوْ لا کِتابٌ مِنَ اللَّهِ سَبَقَ لَمَسَّکُمْ فِیما أَخَذْتُمْ عَذابٌ عَظِیمٌ).ولى همان گونه که در آیات دیگر قرآن تصریح شده، سنّت پروردگار این است که نخست احکام را تبیین مىکند سپس متخلّفین را کیفر مىدهد.
(آیه 69)- در این آیه اشاره به یکى دیگر از احکام اسیران جنگى و آن مسأله گرفتن «فداء» شده است.بعد از پایان جنگ بدر و گرفتن اسیران جنگى گروه انصار به پیغمبر صلّى اللّه علیه و آله عرض کردند ما هفتاد نفر را کشته و هفتاد نفر را اسیر کردیم و اینها از قبیله تو و اسیران تواند، آنها را به ما ببخش تا در برابر آزادى آنها «فداء» بگیریم (پیامبر صلّى اللّه علیه و آله در انتظار نزول وحى آسمانى در این باره بود) آیه نازل شد و اجازه گرفتن «فداء» در مقابل آزادى اسیران داد.به هر حال آیه مورد بحث به مسلمانان اجازه مىدهد که از این غنیمت جنگى (یعنى مبلغى را که در برابر آزادى اسیران مىگرفتند) استفاده کنند و مىگوید:«از آنچه به غنیمت گرفتهاید، حلال و پاکیزه بخورید و بهره گیرید»(فَکُلُوا مِمَّا غَنِمْتُمْ حَلالًا طَیِّباً).این جمله ممکن است معنى وسیعى داشته باشد، و علاوه بر موضوع «فداء» سایر غنایم را نیز شامل شود.سپس به آنها دستور مىدهد که: «تقوا را پیشه کنید و از مخالفت فرمان خدا بپرهیزید» (وَ اتَّقُوا اللَّهَ).اشاره به این که مباح بودن این گونه غنایم نباید سبب شود که هدف مجاهدین در میدان جهاد جمع غنیمت و یا گرفتن اسیر به خاطر «فداء» باشد. و اگر در گذشته چنین نیات زشتى در دل داشتند، بیرون کنند.در پایان آیه نسبت به گذشته وعده عفو و آمرزش داده، مىگوید:«خداوند آمرزنده و مهربان است» (إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ).
اعظم :
ایه 62 :
وقتی در امری به خدلوند توکل کردی
نگران نباش
یاریهای گذشته خداوند رو به یاد بیار
ایه 63:
الفت دادن میان دلها کار خداست
و با پوب و خرجهای مادی نمیشه دلعاس اما رو بهم پیوند بدی
ایه 63 :
بیشتر دعواها و خصومتهای ادما بر سر داشتم ها و دارم هاست
ارزشهای مادی
ایمان واقعی این ارزشهای مادی رو در می نورده
صفت بخل رو در ادم ریشه کن میکنه
اون وقت میون دلها الفت میفته
ایه 64 :
یاری خداوند از طریق اسباب به ادم می رسه
ایه 65:
ایمان واقعی به ادما صبر و بردباری در مقابل سختیها رو عطا میکنه
همین باعث افزایش قدرت میشه
ایه 66:
ایمان واقعی اگه نباشه قدرت ما هم کاهش می یابه
ایمان و صبر و قدرت روحی و مفهمی دشمنان موازنه قدرت رو به نفع مومنین به هم می ریزه
ایه 67:
بعد از اسنقرار دین و شکست کامل دشمن میشه اسیر گرفت
اگه قبل شکست کامل دشمن فکر اسیر گرفتن باشی
از اصل جنگ باز می مونی
ایه 68:
قانون عطف به ماسبق نمیشه